گفتوگوی مثلث با علی صوفی
ترامپ، براندازان را دور خودش جمع کرده است
الان تیمی که دور و بر آقای ترامپ است، هم تحت تاثیر عربستان و اسرائیل هستند؛ اصلا از عوامل آنها هستند. با منافقان از گذشته در ارتباط بودند و تحت تاثیر آنها قرار داشتند و الان هم به هر حال سعی میکنند که خطمشی همانها را دنبال کنند. آقای ترامپ هیچ ابایی هم ندارد که بخواهد اینها را ابراز کند، کمااینکه در همین سخنرانی هم که در سازمان ملل داشت، باز خیلی تعریف و تمجید از اسرائیل و عربستان داشته است
جناب صوفی! تحرکات برخی کشورهای منطقهای و بینالمللی چون آمریکا علیه ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ پس از گذشت اغتشاشاتی که از روشهای اقتصادی پیروی میکرد، حالا به فاز تروریستی و خشونت رسیدهاند.
آنها بسته به شرایطی که از نظر بینالمللی و از نظر داخلی پیش میآید، دشمنیهایشان را شکل میدهند، وگرنه اصل دشمنی سر جای خودش باقی است، فقط این تاکتیکهایشان است که به تناسب اوضاع و احوال سیاسی تغییر میکند. البته در اصل دشمنی، بعضیها هستند که دیگر دشمنیشان طبیعی است، مثل وابستگان به رژیم گذشته، مثل سلسله پهلوی و سلطنتطلبها، اینها دشمنیشان طبیعی است، برای اینکه بالاخره حکومت از دستشان بر اثر انقلاب خارج شد. از اینها انتظاری نیست که دشمنی نکنند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم یکسری جریاناتی شروع کردند به مبارزه مسلحانه و شکست خوردند، سرکوب شدند؛ به هر حال مسائلی که در جنگلهای شمال به وجود آوردند؛ در آمل، در ساری، اینها نمونههایی از این دست دشمنیها که در کردستان، گنبد و در جاهای مختلف جریانات چپ و با حمایت کشورهایی که وابسته به آن بودند، سعی کردند که انقلاب را به چالش بکشند و به هر حال سهمخواهی کنند. در همه این جریانات هم پای مردم را به وسط کشاندند و قربانیانی از مردم هم وجود داشته است؛ چه کسانی که رفتند به وسیله آنها اغفال شدند و جزو آن گروهها شدند و چه مردمی که توسط آنها ترور شدند و به انحای مختلف به شهادت رسیدند. این جریان دشمنیهای طبیعی بوده که شاید میتوانیم بگوییم در هر انقلابی هم بروز میکند و خیلی دور از انتظار نیست. اما یکسری دشمنیهای به وجود آمد که عکسالعملی است. فرض کنید برای مثال دشمنی حزب بعث و صدام در جنگ تحمیلی. برای مثال برخی اسرای عراقی از اطلاعاتی از جلسهای که با صدام داشتهاند صحبت میکردند که صدام به دلیل بعضی از موضعگیریها در این مسیر افتاد، وگرنه نمیخواسته با ایران درگیر شود. هرچند اصلا قابل توجیه نیست ولی برخی بیسیاستیها وجود داشته، یا اینکه قواعد دیپلماسی را در ابتدای انقلاب بلد نبودیم یا اشغال سفارت آمریکا؛ بالاخره طبیعی است که عکسالعمل داشته و هنوز هم ادامه دارد. یا فرض کنید الان وضعیتی که عربستان با ما دارد. اینها هم دشمنیهایی است که عارض شده، قبلا نبوده؛ مثلا در دوران آقای خاتمی، عربستان بسیار با ایران رابطه خوبی داشت و اظهار دوستی میکرد و در بعضی موارد از تهدیداتی که توسط آمریکا صورت میگرفت، مثلا بعد از 11 سپتامبر و اینها، دلسوزانه به ایران و با مسئولان ایران صحبت میکرد و سعی میکردند که به هر حال بتوانند جلوی حمله نظامی به ایران را بگیرند. یعنی شواهدی در دست است که اینها وجود داشته است اما آقای احمدینژاد میآید روی کار و به خاطر ندانمکاری یا به خاطر افکار و عقاید غلطی که داشته، دشمنیها را علیه ما بیشتر کرده که هنوز که هنوز است، این ادامه دارد. بعضی چیزها هم هست که ما با همه تلاشی که میکنیم، به هر حال طرف مقابل از تعادل خارج میشود و این دیگر مثل وجود آقای ترامپ در آمریکا و وجود آقای اوباما که به هر حال منجر میشود به آن مذاکرات و برجام، ولی آقای ترامپ شخصیتش به گونهای است که خیلی سریع تصمیم میگیرد، واکنش نشان میدهد و تحت تاثیر القائات اسرائیل، عربستان یا پولهایی که آنها خرج میکنند، بهویژه عربستان، قرار میگیرد. آنها همان کارها را در زمان آقای اوباما هم میکردند، ولی آقای اوباما تحت تاثیر قرار نمیگرفت و برایش مهم بود که رابطهاش را با ایران بهبود ببخشد. بنابراین از نتایج مذاکرات هستهای بسیار خرسند بود. تیمی هم که دور و برش بودند، از همین دست بودند، اما الان تیمی که دور و بر آقای ترامپ است، هم تحت تاثیر عربستان و اسرائیل هستند؛ اصلا از عوامل آنها هستند. با منافقان از گذشته در ارتباط بودند و تحت تاثیر آنها قرار داشتند و الان هم به هر حال سعی میکنند که خطمشی همانها را دنبال کنند. آقای ترامپ هیچ ابایی هم ندارد که بخواهد اینها را ابراز کند، کمااینکه در همین سخنرانی هم که در سازمان ملل داشت، باز خیلی تعریف و تمجید از اسرائیل و عربستان داشته است. اینها چیزهایی است که به خاطر وجود کسی مثل ترامپ در رأس آمریکا که به هر حال کشور قدرتمندی است،
ما را به چالش میکشد.
یعنی برخی مسائل هستند که میتوان آنها را کنترل کرد تا به وضعیت نامطلوب و بغرنجی نرسد؟
بله، برخی چیزها مانند ظهور ترامپ از اختیارات ما خارج است، ولی خیلی از متغیرها هستند که متغیرهای قابل کنترلی هستند و با هنر دیپلماسی میشود آن متغیرها را کنترل کرد و تحت کنترل قرار داد. اینها دیگر کاری است که مجموعه عوامل داخلی در حاکمیت ما باید از خودشان نشان دهند و افرادی را به کار بگیرند در این رابطه مثل آقای ظریف و امثالهم که هنر این کار را دارند. کما اینکه بالاخره در جریان مذاکرات هستهای آن دستاورد به دست آمد، علیرغم همه تلاشی که ایران کرد برای اینکه برجام را حفظ کند و برجام را اجرایی کند. نمونه آن هم انجام یکطرفه همه تعهداتی بود که ایران در برجام برعهده داشت و الان همه آنها اعتراف میکنند که طرفین مذاکره ما، همه تایید میکنند و گزارشاتشان موید این معنا است که ایران خواهان اجرای برجام بوده و تا الان هم به تعهداتش علیرغم عهدشکنی آمریکا و خروج آمریکا از برجام به تعهداتش پایبند بوده است. پس اینجا یک اتفاق خاص و یک حادثه غیرمترقبهای پیش آمد که دیگر کنترل آن از دست ما خارج بوده و الان باید با همین چالش بالاخره کشور را اداره کنیم. اما آمریکا صراحتا اعلام میکند که خواهان براندازی است و افرادی هم که دور و بر خودش جمع کرده و بهعنوان تیم ترامپ مشخصا هستند، آنها همه خواهان براندازی هستند؛ یعنی ترامپ همه براندازان را دور خودش جمع کرده، برعکس اوباما. در دیماه اما چون ترامپ بود، ترامپ به سرعت اعلام حمایت کرد و خواستار آن شد که مردم این کار را ادامه دهند و حکومت را از کار اندازند. این نظام چنج یا رژیم چنج از اول در اظهارات آقای ترامپ گفته میشد.
دیدگاه تان را بنویسید