رئیس غیر معمولی / درباره حشمتاللّه فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی که متفاوت از علاءالدین بروجردی است
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی یکی از کمیسیونهای مهم مجلس است که تاثیر بسیاری در مجلس و مسائل سیاسی کشور به طور کلی دارد. این کمیسیون در چند دوره با ریاست آقای بروجردی اداره شده و حالا آقای فلاحتپیشه این مسئولیت را در اختیار گرفته است. این میتواند فرصتی برای شکلگیری فضایی جدید باشد و از حالت یکنواختی کمیسیون که در گذشته وجود داشت در بیاید. من با آقای فلاحتپیشه یک دوره در مجلس همکار بودهایم. با توجه به شناختی که دارم ایشان را فرد شایستهای میدانم و بهشخصه فکر میکنم ایشان فرد تیزبین و روشنی است که در مسائل سیاسی و بینالمللی دارای تحلیل است و شاید در برخی از زمینهها با آقای بروجردی همسویی نداشت، گرچه در خط کلی فکری این همسویی وجود دارد، ولی از جهت دیدگاه سیاسی یا نگاه ایشان به مسائل سیاسی داخلی یا بینالمللی یک مقداری متفاوت بود و همین عامل و نگاه متفاوت و جدید ایشان به تحولات و تغییرات بهوجودآمده در مجموعه کمیسیون باعث شد که این دوره آقای فلاحتپیشه رأی بیاورد و تا الان هم احساس میشود در موضوعات مختلف، کمیسیون نظراتی جدید را اعلام میکند و به هر صورت در صحنهها و مسائل سیاسی کشور حضور دارد و پررنگتر است، گرچه باید دوستان عضو کمیسیون از داخل یک قضاوت و نظری را داشته باشند، ولی من از بیرون که نگاه میکنم، به نسبت قبل میبینم که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی حضور پررنگتری دارد. اینکه در مسائل مختلف اعلام موضع میشود یا در مناسبتها، نشستهایی به تناسب شرایط پیشآمده برای مثال قضایای امنیتی اخیر و مساله اهواز، اعلام نظر میشود و نمایندگان با حضور در کمیسیون در جریان مسائل قرار میگیرند، روند جدیدی است و اینها از جمله محاسنی است که به نظرم میطلبید کمیسیون از آن حالت یکنواختی خود بیرون بیاید و حضور جدیدی را در مسائل مختلف داخلی و بینالمللی داشته باشد.
نظرات و تفکرات آقای فلاحتپیشه به شکلی است که به نظر میرسد با روند گذشته اختلاف نظراتی وجود داشته است. به نظر میرسد ریاست گذشته بیشتر محافظهکارانه به مسائل سیاسی نگاه میکرد، یعنی آقای بروجردی بیشتر نگاهش نگاه مجلسی بود و از نگاه بالای مجلس و حوزه ریاست به مسائل نگاه و سعی میشد که در چارچوب همان نگاه کمیسیون هدایت شود. طرحها و لوایح و بحثهایی که مطرح میشد، با آن نظر بیشتر تنظیم میشد. به طوری که این موضوع از نظر اصلی اعضای کمیسیون فاصله داشت و ضرورتی که شرایط میطلبید بر آن اساس حرکت میشد. آقای بروجردی بیشتر آن نگاه را داشتند، ولی احساس میکنم آقای فلاحتپیشه ضمن حرمت نگهداری در کلیات، بیشتر توجهش به ضرورتها، نگاه کلی نمایندگان کمیسیون و برآیند نظر کلی کمیسیون است و یک چنین موضعگیریهایی را دنبال میکند و یکی از تفاوتهای عمده که شاید کمیسیون هم در گذشته به آن نقد داشتند و نسبت به اداره کمیسیون نظر داشتند همین مساله بود که ما در عین حال نباید تابعی از نظرات هیاترئیسه یا رئیس مجلس باشیم؛ باید به هر صورت بحث کنیم و جمعبندیای داشته باشیم و در عین حال ضمن رعایت کلیات اصول در مسائل داخلی و بینالمللی، اگر به یک جمعبندی دیگری هم رسیدیم که آن جمعبندی تفاوتی داشت با نظر ریاست یا هیاترئیسه، آن را پیگیری و دنبال کنیم. این تفاوت الان اجمالا احساس میشود و کمیسیون هم همین را میطلبید. در گذشته عرض کردم، علیرغم این موضوع و وجود چنین نگاهی، جلسه با ریاست آقای بروجردی اداره شد و مجلس نهم به پایان رسید، ولی در این دوره فضای کمیسیون احساس میشد چیز دیگری را میطلبد، چرا که هم دوستان فراکسیون امید مخالف بودند با آن روند و همینطور دوستانی از کمیسیون ولایی به این شرایط نقد داشتند و معتقد به تغییری در جهتگیریها و اداره کمیسیون بودند و نهایتا منجر به این شد که آقای فلاحتپیشه، سکاندار امر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی شود. به نظرم آقای فلاحتپیشه هم آدم منطقی است و حرکت کمیسیون را هم عقلانی و هم متناسب با خواست مجموعه اداره میکند.
یک نکته دیگر که وجود دارد در گذشته به نظر میرسید که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به قسمت سیاست خارجی خود به شکل بارزی نمیتواند بپردازد و طرح و پیشنهاد و فضایی به وجود بیاورد که به درد وزارت خارجه بخورد. باید دید که آیا این روند میتواند تغییر کند، تا الان که هنوز ورودی در این مسائل بهعنوان طرح جدید یا یک حرکتی که منجر به طرح جدیدی شود، هنوز مشاهده نشده، فقط موضعگیریها و نشستها و بحثها به شکل کلی بوده، ولی میطلبد که کمیسیون در عین حال نقش فعالتری در سیاستگذاری داشته باشد؛ چه مسائل مربوط به وزارت خارجه و سیاست خارجی و چه حتی مسائل امنیتی و دفاعی و داخلی که داریم، این میطلبد که کمیسیون فعالتر و اثرگذارتر باشد و کارهای ماندگاری را یعنی به صورت طرح از خودش ارائه کند که بتواند برخی از نقیصههایی که به نظر میآید به دلیل ضعف قوانین است، چه در مسائل سیاست خارجی، نمایندگیهای جمهوری اسلامی و بحث تاثیرات متقابل مسائل اقتصادی که الان بسیار مهم است و در نمایندگیهای خارجیمان باید سیاست و اقتصاد ما موثرتر باشد، یعنی مسائل اقتصادی هم به کمک سیاست خارجی بتوانند کارهای مثبتی در روابط دوجانبه و چندجانبه منطقهای و بینالمللی ایجاد کنند، اینها به هر صورت اگر نیازی به قانون داشته باشد، کمیسیون امنیت ملی جای آن است که باید این کار را حتما انجام دهد و در رابطه با مسائل امنیتی و دفاعی داخلی هم همچنین بعضی از گیرهایی که ممکن است اجمالا وجود داشته باشد، باید در قالب طرح از طریق کمیسیون ارائه شود. باید دید که در این حوزه چه حرکتی از ناحیه کمیسیون میتواند در آینده شکل گیرد و تاثیرات مهمی را در بر داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید