گفتوگوی مثلث با علی تاجرنیا
لاریجانی کمک زیادیکرد
مجلس دهم را در حال حاضر میتوان به سه دسته عمده طیف پایداری، اعتدالیون و فراکسیون امید تقسیم کرد که در جریان تصویب لوایح مختلف با موضوعات خاص، نوعی تعامل و اختلاط گروهها را میتوان مشاهده کرد. در مورد لوایح مرتبط با FATF نیز این روند مشاهده شد. برخی به کل با تصویب آن مخالف بودند و برخی استدلالهای خاص را مطرح میکردند و در مقابل نمایندگانی هم بودند که عدم تصویب آن را خودتحریمی و ایجاد سد در مقابل روند سیاستهای تعاملی با اروپا و دیگر کشورها در شرایط خاص خروج آمریکا از برجام میدانستند. اما در نهایت این لایحه تصویب شد. در این میان نقش علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز قابل انکار نبود. این تعامل در حالی شکل گرفت که گفته میشد، علی لاریجانی در جریان استیضاح وزرای کار و اقتصاد به نوعی از دولت فاصله گرفته بود و این روند نوعی آشتی دوباره رئیس مجلس با دولت بود. آیا این روند تعامل لاریجانی با دولت و حسن روحانی ادامهدار خواهد بود؟ ادامه این تعامل نانوشته در انتخابات بعدی مجلس هم اتفاق خواهد افتاد؟ آرایش سیاسی بین گروههای مختلف در جریان تصویب این لایحه چگونه بود؟ در اینباره با علی تاجرنیا، فعال اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت گفتوگو کردهایم که از نظر میگذرانید.
جناب تاجرنیا! شکلگیری آرایش سیاسی برای تصویب لوایح مرتبط با FATF در مجلس را چطور میبینید به نظرتان چه چانهزنیهایی بین گروهها برای تصویب کنوانسیون CFT شکل گرفت؟
به نظر میآمد تصمیم از طرف مقامات عالیرتبه نظام در مورد تصویب FATF گرفته شده بود و در نهایت این تصمیم هم گرفته شد، اگرچه صریحا شاید در این باره موضع گرفته نشد اما آنهایی که در درون مجلس بودند، فضای سیاسی آن را متوجه بودند. من فکر میکنم به هر حال تصویب لوایح مرتبط با FATF یک نوع آرایش عقلانیت در مقابل تندروی و ماجراجویی بود و اگرچه بدنه اصلی رأیدهندگان را طبیعتا فراکسیون امید و اصولگرایان معتدل تشکیل میدادند ولی در هر صورت احساس من این است که نشان داده شد باز هم در مواردی که مسائل بسیار مهم و کلان مطرح است، به نوعی عقلانیت در بخشهای بیشتری از نمایندگان و اکثریت مجلس حاکم میشود. من احساس میکنم آنهایی که مقداری دنبال شلوغکاری بودند، خیلیهایشان هم میدانستند این لایحه تصویب میشود و هم میدانستند ما به نوعی مجبور به تصویب این هستیم. نه به لحاظ ترس از کشورهای دیگر، بلکه به خاطر شرایط خودمان و تصویری که ایجاد شده است. بنابراین من فکر میکنم آنها بیشتر مسائلی را دنبال میکردند که مصرف داخلی داشت و احساسشان هم این است که الان که دولت موفق نیست، هرگونه انتقاد یا عدم همکاری میتواند در حوزه انتخابی آنها رأی داشته باشد. من جز عدهای انگشتشمار، کسانی را که در این رابطه نگاه انتقادیشان بر مبنای نظر کارشناسی و نظرات غیرسیاسی و غیرجناحی باشد، خیلی کم میدانم و معتقد هستم که عمده آنها نگرشهای سیاسی را دنبال کردند. در عین حال این موضع به واقع لمس شد که تهدید و ارعاب و خط و نشانکشیدن برای نمایندگان مجلس جواب نمیدهد. من فکر میکنم مجلس بعد از مدتها یک عقلانیتی به خرج داد و امیدوارم که این مسیر را همچنان ادامه دهد.
نقش آقای لاریجانی را در تصویب این لایحه چطور میبینید؟ به نوعی بین تصویب برجام در مجلس و تصویب این قانون مقایسههایی میشود که آقای لاریجانی تاثیر خاصی روی تصویب آن داشت. به نظرتان این صحیح است؟
واقعیتش این است که بالاخره آقای لاریجانی هم بهعنوان رئیس مجلس که منتخب نمایندگان است، مشخص میشود که نظراتش در بخشهایی از نمایندگان اثرات جدی دارد، به جهت اینکه به نوعی بحث بین مجلس و سایر نهادهای عالیرتبه نظام است، نظر مساعد ایشان قطعا کمککننده بود برای اینکه بتوانند این مساله را مورد تصویب قرار دهند، چون فضای بیرونی که علیه FATF درست کرده بودند، به نظر من متاسفانه خیلی فضای سنگینی بود فکر میکنم این مساله حضور ایشان و کمک ایشان طبیعتا خیلی به مدد آمد، برای اینکه مقداری حاشیههای موضوع را کم کند.
گفته میشد آقای لاریجانی در مورد استیضاحها و برکنارشدن وزرا به نوعی فاصلهای از دولت آقای روحانی گرفته است ولی در این موضوع آقای لاریجانی به نوعی کمک کرد که چیزی که دولت میخواست، شکل بگیرد. آیا چرخشی دوباره اتفاق افتاده است یا نمیتوان مساله چرخش را مطرح کرد؟
نه، من به هیچ وجه این موضوع را چرخش نمیدانم. این لایحه طوری بود که در واقعیت خیلی از اصولگرایان معتدل و معقول هم میدانستند که ما ناگزیر به تصویب این لایحه هستیم بنابراین اینکه به این مساله رأی داده شده یا تصویب آن حمایت شده است، این را نباید حمایت از دولت تلقی کنیم. به نظر من این نیست. FATF فقط یک موضوع دولت نیست، این موضوع کلیت نظام و موارد و مشکلات پیرامون مسائل کلی در مجموعه نظام است. بنابراین من آنرا اینطور تلقی نمیکنم. آقای لاریجانی به نظر میآید که نگاه به آینده دارد؛ این دوری و نزدیکیاش به دولت را عمدتا بر مبنای منافع خودش میسنجد. احساس من این است که هنوز برای آقای لاریجانی یک مقدار فاصلهگرفتن از دولت مناسب است، به جهت اینکه اگر قرار باشد در دوره آینده کاندیدای ریاستجمهوری شود، چهبسا میخواهد یک موضع انتقادی نسبت به عملکرد دولت داشته باشد. واقعیتش هم این است که عملکرد دولت عملکرد چندان قابل دفاعی نیست، پس طبیعی است که مخالفت صورت بگیرد.
به نظرتان در حال حاضر و با توجه به جمیع جهات و تحولات رخ داده؛ آقای لاریجانی در این شرایط همان رئیس دلخواه روحانی است یا از نگاه مورد نظر دولت و آقای روحانی فاصله گرفته است؟
به نظر من فعلا الان برای دولت بهترین گزینه است، چون قطعا اگر آقای لاریجانی رئیس مجلس نباشد، دولت دچار مشکلات بیشتری برای پیگیری برنامههای خود خواهد بود. در هر صورت آقای لاریجانی علیرغم آن زاویههایی که با دولت دارد و طبیعتا ترجیح میدهد آنها را داشته باشد، در هر صورت حضورش میتواند آنجا کمک کند که یک مقدار همراهی با دولت بیشتر شود. اصلا خاصیت ریاست مجلس این است که سعی میکند با دولت همراهتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید