جدایی عباس آخوندی از دولت، چه پیامی برای روحانی داشت؟
پایان وزیر لیبرال
خیلی دور از ذهن نبود؛ از همین چند هفته پیش میشد حدس زد که این وزیر دیگر در کابینه ماندنی نیست. عباس آخوندی وقتی در دور دوم دوباره به مجلس معرفی شد خیلیها میگفتند روحانی دیگر دلش با این عضو قدیمی کابینه نیست خیلیها هم عکس آن را میگفتند. اعتقادشان این بود که آخوندی راهش را از روحانی جدا کرده و اختلافاتش با تیم اقتصادی چندان او را در کابینه مانا نخواهد کرد.
عباس آخوندی قطعا از پر حاشیهترین وزرای کابینه روحانی بوده است. او حالا که نامه استعفای خود را رو کرده و هماهنگ نبودن خود با «سیاست دخالت حداکثری دولت در بازار و روش ساماندهی امور اقتصادی به لحاظ شرایط موجود کشور» را دلیل استعفای خود ذکر کرده و تأکید کرده سه اصل پایبندی به قانون، احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی اصولی است که در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشته شوند اما به گفته آخوندی «آنچه که در تدبیر شرایط سخت جدید ناشی از تحریمهای آمریکا شاهدیم، نقض همین سه اصل است.» آخوندی متن استعفای خود را در کانال تلگرامیاش منتشر کرد که این موضوع مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی و رسانهها قرار گرفت. نکته جالب دیگر در استعفای آخوندی تاریخ آن است. استعفانامه آخوندی به تاریخ 10 شهریور نوشته شده و او در آن به سابقه سه بار استعفای خود در سال گذشته اشاره کرده است. برخی رسانهها در هفتههای اخیر از استعفای قریب الوقوع وزیر راه و شهرسازی خبر داده بودند اما آخوندی این اخبار را نادرست خوانده بود. برخی رسانهها از قول نمایندگان مجلس نوشته بودند که اگر آخوندی استعفا ندهد، استیضاح او را در دستور کار قرار میدهند اما آنچه در متن استعفا آمده بیشتر همسو نبودن برنامهها و راهکارهای اقتصادی وزیر با خواستههای دولت است تا موضوع استیضاح. وزیر راه و شهرسازی در پنج سال گذشته سه بار استیضاح شد، اما در نهایت هر سه بار نمایندگان به استیضاح رأی منفی دادند و حتی رأی دوباره مجلس به آخوندی در سومین استیضاح بیشتر از رأی اعتماد زمان معرفی وزرا بود. مخالفت با مداخله دولت در بازار آخوندی دخالت دولت در بازار و قیمتگذاری را در تضاد با اقتصاد رقابتی میداند و بارها مخالفت خود را با قیمتگذاری اعلام کرده است. حال او در متن استعفای خود به نقض قوانین مربوط به احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی اشاره کرده و عنوان کرده در این خصوص با دولت «تفاوت دیدگاه» دارد. او یکی از دلایل شرایط کنونی اقتصاد بعد از بازگشت تحریمها و خروج آمریکا از برجام را دخالت شدیدتر دولت در بازار دانسته است. آخوندی نظام قیمتگذاری را از موانع توسعه مینامد. او در همایش سیاستهای توسعه مسکن «عدول از تعهد اصول اقتصاد بازار» را عامل تردید در بازار عنوان کرد و گفت: «وقتی که همه چیز تحت سیستم تعزیرات به کنترل درآمد تردید در بازار را افزایش دادیم و رسانه ملی هر شب با افتخار نشان میداد که گروههای تعزیراتی وارد بازار شدند، حال اینکه این خودش موجب افزایش عدم قطعیت در بازار است. در این شرایط به ما فشار میآوردند که برای مسکن قیمتگذاری کنید که امکان آن اساساً در اقتصاد وجود ندارد.» آزادسازی نرخ بلیت هواپیما و قطار در راستای همین اعتقاد آخوندی به بازار رقابتی و دخالت نکردن دولت در قیمتگذاری بود که این برنامه نیز همواره با انتقادهایی
مواجه بوده است.
تفاوت دیدگاه در بافت فرسوده
نوسازی بافت فرسوده مهمترین برنامه دولت در بخش مسکن است. از این رو برنامه ملی بازآفرینی شهری با تأکید بر نوسازی بافتها و محلات مورد توجه دولت قرار گرفت و اواخر سال گذشته با حضور رئیسجمهوری در وزارت راه و شهرسازی این برنامه کلید خورد. اما وزیر راه و شهرسازی روش خود در برنامه بازآفرینی شهری را با روش مد نظر رئیس جمهوری یکی ندانسته و در استعفانامه خود به این اشاره کرده که «به نظر نمیرسد در ارتباط با روش بازآفرینی شهری مورد نظر جنابعالی بتوانم کار مؤثری انجام دهم.» اختلاف نظر دولت و وزارت راه و شهرسازی به عنوان متولی اجرای برنامه بازآفرینی شهری از اینجا نشأت میگیرد که در این برنامه دولت موضوعی به نام «پروژه بزرگ» را مطرح میکند و ساخت و ساز انبوه خواسته دولت در محلات هدف است اما در نظر وزیر راه و شهرسازی در این برنامه، محله «پروژه بزرگ» است. در واقع در این اختلاف نظر موضوع مخالفت وزیر راه و شهرسازی با نظر رئیسجمهوری نیست، بلکه آخوندی معتقد است که انبوهسازی در بافتهای فرسوده امکانپذیر نیست. او اعتقاد دارد انبوهسازی مسیری مردود و رو به شکست است. نظر وزیر این است که ساخت محله، پروژهای «مینیاتوری» است که کاملاً برنامهای اجتماعی است و مردم، محله و مشارکت، محور این برنامه هستند. وزیر معتقد است بازآفرینی شهری پروژهای اجتماعی با پیوستی «کالبدی» است اما دولت آن را پروژهای «کالبدی» با پیوستی اجتماعی میداند.
نظر آخوندی درباره آخرین روز کاریاش
روز گذشته عباس آخوندی در حالی از اپلیکیشن فرودگاه امامخمینی(ره) رونمایی کرد که در حین سخنان خود رسماً گفت: امروز روز پایان کار او در دولت خواهد بود. به گزارش ایسنا، عباس آخوندی گفت: خوشحالم که در روز پایانی کاریام در دولت، میبینم که مدیران جوان وارد عرصه شده و فعالیت میکنند. وی افزود: در طول این سالها یکی از اصلیترین دغدغههای ما هوشمندسازی مدیریت و فعالیتها در بخشهای مختلف بوده که خوشبختانه یکی از این مسائل امروز با رونمایی از این اپلیکیشن نهایی شد. وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: خوشحالم در روز پایان کارم رسماً از این طرح رونمایی شد و امیدوارم که با این فناوریهای نوین، آیندهای روشن در انتظار ایران باشد.
استعفای پیچیده
استعفای آخوندی پیچیدهتر از کلاف سردرگم سیاستهای اقتصادی دولت روحانی است. به گزارش رجانیوز عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی چند ساعت قبل نامه استعفای خود را که در تاریخ 10 شهریور خطاب به رئیسجمهور نوشته شده بود، در کانال تلگرامیاش منتشر کرد. آخوندی در این نامه اعلام میکند با سیاستهای «بازآفرینی شهری» و دخالتهای حداکثری دولت در بازار مسکن توافقی ندارد. او در این نامه مینویسد: «من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت و الان در راه مبارزه با تحریمها این سه اصل نقض شده و الان در راه مبارزه باتحریمها شاهد نقض این سه اصل هستیم». همین عقیده بود که مسکن مهر را متوقف کرد؛ ظرف یک سال گذشته قیمت مسکن را 74 درصد افزایش داد و معاملات مسکن را 35 درصد کاهش داد. اما آخوندی در حالی امروز از استعفای 48 روز پیشاش به دلیل اختلافات با حسن روحانی بر سر سیاستهای «بازآفرینی شهری»، رونمایی کرده است که شنبه 28 مهر 97 در جلسهای با سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تفاهمنامه «تولید و اشتغال در حوزه بازآفرینی شهری پایدار» امضا کرد! او در این جلسه میگوید: «کیفیت نازل زندگی شهری، چارهای جز «بازآفرینی شهری» ندارد. بیگمان ساخت مسکن در بیابان در قالب مسکن مهر، راهکار نیست. تنها راهکار آینده ایران، همین «بازآفرینی» شهری است؛ تخریب محلهها و پاک کردن صورت مساله راهکار نیست، بلکه راهکار، توان افزایی اجتماعی، مشارکت مردم و افزایش توان مالی ساکنان است. راهکار بازگشت به هویت ایرانی و تمدن ایرانشهری است که این موضوع جانمایه اصلی تفاهمنامه امروز است.» معلوم نیست آخوندی این حرفها را در جلسه امروز از سر اجبار زده و با انتشار نامه 48 روز پیشاش میخواسته اجباری بودن حرفهایش را نشان دهد یا نه، اما عباس آخوندی در پنج سال گذشته فرصت بزرگ رونق اقتصادی و رفع یکی از اصلیترین مشکلات بیش از نیمی از مردم را نابود کرد. حتی روحانی در جلسه رای اعتماد برای کابینه دولت دوازدهم از مخالفتهای آخوندی با برنامههای دولت خبر داد و اعلام کرد نتوانسته وزیرش را در 4 سال گذشته درباره برنامهها قانع کند؛ روحانی گفته بود: «در دولت یازدهم نتوانستیم با آخوندی در بخش مسکن به توافق نهایی برسیم اما در دولت دوازدهم توجه به مسکن اولین موضوعی است که من از او میخواهم». همزمانی و تعارض سخنان امروز آخوندی با انتشار نامه استعفایش، رمز گشایی از تصمیم او را سختتر میکند. آخوندی در حالی در نامه خود بر لزوم پایبندی به راهبردهای لیبرالیسم در اقتصاد تاکید میکند و برنامه دولت برای بازآفرینی شهری را علت اصلی خداحافظی از دولت معرفی میکند که امروز همان طرح را بهترین راهکار برای اصلاح مشکلات معرفی میکند. اما آنچه که مشخص است، آخوندی نماد بارز لیبرالیسم در دولت روحانی بود. وزیری که نگاهش به جان مردم هم متفاوت است و گمان میکند با پرداخت بیمه میتوان خیالها را از جان باختن تعدادی از هموطنان آسوده کرد! آخوندی نه فقط در نامه اخیر به بازار آزاد ابراز علاقه میکند که در گذشته در دفاع از لیبرالیسم گفته بود: «لیبرالیسم علیه سوداگری قیام کرده است، سوداگری با توسعه مخالف است در حالی که لیبرالیسم برای توسعه به میدان آمده است.» او حتی پس از آنکه سازمان حمایت از حقوق مصرفکنندگان با افزایش قیمت بلیت قطارها مخالفت کرد، وجود سازمانهایی برای حمایت از حقوق مصرف کننده و برنامههای سوسیالیستی را هم به انتقاد کشیده بود و گفته بود: «این بساطی که حضرات راه انداختند غیر از تعالیم حضرت مارکس است؟ غیر از تعالیم سوسیالیسم تعالیم دیگری است که اینها را هدایت بکند؟ بیایند و اینگونه در بازار مسلمین دخالت بکنند و در واقع دست بکنند در جیب خلقالله و پز طرفداری از مردم و مصرفکننده را بدهند؟». اگرچه نمیتوان از نسخههای سوسیالیستی برای جامعه اسلامی دفاع کرد اما اندیشمندان و طرفداران لیبرالیسم نیز این روزها از نظرات خود عقبنشینی کردهاند. به طور مثال فرانسیس فوکویاما فیلسوف آمریکایی و متخصص اقتصاد سیاسی که در سال 1992 بعد از فروپاشی شوروی کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» را نوشت و در آن ادعا کرد «ما شاهد پایان تکامل ایدئولوژیک نوع بشر و جهانیشدن لیبرال دموکراسی غربی به عنوان فرم حکومت بشری هستیم» اخیرا در مصاحبهای اعلام کرده «حرفهای مارکس درست از آب درآمد. سوسیالیسم به معنای برنامه بازتوزیع ثروت در جامعه باید بازگردد». در مجموع آخوندی پدیدهای ویژه در میان وزرای تاریخ 40ساله جمهوری اسلامی است. عباس آخوندی تنها وزیر دولتهای پس از انقلاب اسلامی است که در تعدد طرحهای استیضاح و نیز کسب رای اعتماد، رکورددار است. آخوندی تنها وزیری است که در ایران ۳ بار استیضاح شد و هر سه بار هم استیضاح ناموفق بود. از سوی دیگر او با احتساب «سه استیضاح» و کسب «دو رای اعتماد در آغاز دولتهای یازدهم و دوازدهم»، تاکنون ۵ بار از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفته است. در مجموع وزیر راه و شهرسازی باید برکنار میشد اما روحانی آن قدر با او مداهنه و مماشات کرد تا او خود استعفا کرد. روحانی بهتر از هرکسی میدانست که عباس آخوندی نتوانسته کارنامه موفقی در دولت یازدهم از خود برجای بگذارد.
اندیشه پرحاشیه
در واکنشی به نامه او روزنامه صبح نو نوشته است: آخوندی که هر بار با بیانات شبه تئوریک خودش جامعه سیاسی و جامعه دانشگاهی کشور را همزمان به حیرت فرومیبرد، اینبار در نامه استعفای خودش که چند روز پیش منتشر کرد، نوشته است: «من بر این اعتقادم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به قانون مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیرپا گذاشت.» او در جایی دیگر گفته بود: «لیبرالیسم و سوداگری دو موضوع کاملاً متفاوت از یکدیگرند، لیبرالیسم یعنی اینکه همه برای کسب حقوق خود آگاه باشند و کسی به حق آنها تعدی نکند. این موضوع با سوداگری متفاوت است. اینکه شهروندان هزینه بیخود بدهند سوداگری است اما اگر هزینه را بر اساس عدالت بپردازند لیبرالیسم است… کسانی که علیه لیبرالیسم حرف میزنند در واقع دارند علیه سوداگری صحبت میکنند. درحالیکه اساس لیبرالیسم علیه سوداگری قیام کرده است… سوداگری با توسعه هم مخالف است درحالیکه لیبرالیسم برای توسعه به میدان آمده است.» ارادت آقای آخوندی به لیبرالیسم (آن هم در افراطیترین شکل ممکن آن که تحت هیچ شرایطی نباید آن را زیر پا گذاشت!) از سه جهت شگفتیآور است؛ یکی از آن جهت که یک «وزیر جمهوری اسلامی» این سخن را به زبان میآورد. حکومتی که بنیانگذارش گفته بود تا من هستم نمیگذارم حکومت بهدست لیبرالها بیفتد. دوم اینکه او وزیر دولتی بوده است که در اجرای سیاستهای لیبرال اقتصادی گوی سبقت را از همه دولتهای پس از انقلاب ربوده است. سوم اینکه در حالی او به «لیبرالیسم و بازار آزاد در هر شرایطی» معتقد است که اندیشههای متأخر غربی هم بر ناکارآمدی لیبرالیسم خالص صحه گذاشتهاند. فیالمثل چند روز پیش مطلبی از «فرانسیس فوکویاما» در مجله «نیواستیتس من» با همین مضمون منتشر شد. فوکویاما کسی است که در کتاب خود تحت عنوان «پایان تاریخ و آخرین بازمانده» گفته بود که لیبرالیسم نقطه پایان تکامل بشریت است و اندیشه لیبرالدموکراسی غربی آخرین شکل حکومت بشری است. فوکویاما اخیرا در پاسخ به دبیر سیاسی مجله «نیواستیتس من» که پرسیده است: «احیای مجدد چپ سوسیالیست در انگلستان و آمریکا را چگونه میبینید؟» گفته است: «تمامش به این بستگی دارد که سوسیالیسم را چگونه تعریف کنید. بعید میدانم مالکیت ابزار تولید -غیر از جاهایی که کاملا مستثنا هستند مانند خدمت عمومی- چندان کارآمد باشد. اما اگر آن را برنامه بازتوزیعی بدانید که شکاف بزرگ میان درآمد کارگران و ثروتمندان را جبران کند، نهتنها قابلیت ظهور مجدد دارد، بلکه اجبارا باید بازگردانده شود. دوره متمادی استقلال بازار که در زمان ریگان و تاچر آغاز شد، از جوانب مختلف آثار فاجعهباری داشته است... در شرایط فعلی به نظرم میرسد برخی چیزهایی که مارکس گفته، درست از آب در آمده است. او درباره بحران تولید مازاد هشدار داده بود که فقیرشدن کارگران و تقاضای ناکافی را بهدنبال خواهد داشت.» آخوندی که بسیار تمایل دارد همه مشکلات را به گردن مارکسیسم بیندازد اخیرا یادداشت کوتاهی با عنوان «ما و مارکس» منتشر کرد و گفت که باید این اندیشه را شناخت تا از آن خلاص شد. او همزمان با تاکید بر لزوم شناخت تفکر مارکس جمله عجیب درباره او گفته که نشان میدهد یا کمترین شناختی از اندیشه او ندارد یا مایل است با الفاظ دهانپرکن حرفهای شبهتئوریک بزند. او نوشته: «بیگمان، مارکس تاثیرگذارترین اندیشهورز بر زندگی جوامع در دو سده اخیر بوده است و نمیتوان تأثیر او را بر جریان اندیشه و نگاهِ به جهان بهویژه در حوزه کارکردگرایی در تمام ساحتهای زندگی بشری منکر شد.»
دیدگاه تان را بنویسید