طنز عباس عبدی در ماجرای ترور خونین اخیر
در تیتر یکی از سایتها خواندم «عبدی: اصولگرایان مقصر قتل روحانی همدانی هستند!». این جمله آنقدر به نظرم خندهدار آمد که در ابتدا تصور کردم اکبر عبدی کمدین مشهور کشورمان باز طنازی کرده و برای خنداندن مردم جملهای جدید گفته است. بعد مطالعه متوجه شدم عباس عبدی تحلیلگر مشهور جناح اصلاح طلب این تحلیل را در شماره امروز دوشنبه روزنامه اعتماد نوشته است.
درباره سخنان ایشان چندنکته باید گفت:
۱- عباس عبدی در تحلیل خود نمونه تتلو را شاهد استفاده ابزاری از این جریان ذکر کرده و رفتار کاندیدای اصلی جریان اصولگرا در انتخابات سال ۱۳۹۶ را شاهد این ماجرا عنوان کرده است. درباره درستی یا نادرستی رفتارهای کمپینهای انتخاباتی بحث فراوان است و کمتر کاندیدایی را در تاریخ انتخابات در همه نقاط دنیا میتوان سراغ گرفت که کمپین بیعیبی داشته باشد و عیب برندهها هم در سایه هیاهوی پیروزی ها گم میشود. با این حال حداقل درباره مثال آقای عبدی باید گفت تتلو اساسا جزو دسته اراذل و اوباش دسته بندی نمیشود و دهها هزار نوجوانی که به وی علاقهمندند را نمیشود در دسته اراذل و اوباش دسته بندی و حساب کرد.
۲- آنچه عباس عبدی به آن استناد کرده و آن را سند جرم جریان اصولگرا نامیده یک تحریف تاریخی عمدی یا ساده انگارانه است. درطول تاریخ آنانکه مورد حمایت بخشی از روحانیون (بخصوص قبل از انقلاب) بودهاند افرادیاند که در اصطلاح عامیانه به آنها «لوتی» گفته شده نه «لات و اراذل».
مرحوم طیب نمونه بارز این جمعیت است که بعد از چرخش ناگهانی و توبه از گذشته خود «حرانقلاب» شد. مقابل طیب فردی مثل شعبان بی مخ معروف را داریم که نه تنها هیچ گاه از سوی جناح انقلابیون تکریم نشد، بلکه به واسطه نقشش در کودتای 28 مرداد و حمایت از رژیم پهلوی جزو منفورین تاریخ انقلاب است.
در مورد قاتل روحانی همدانی، وی کی و کجا از حمایت سیستماتیک یا موردی اصولگرایان برخوردار بوده است؟ آقای عبدی چگونه بدون در نظر گرفتن علقههای فرد مذکور به جریان ضدانقلاب برانداز و بدون توجه به استوری های اینستاگرام فرد قاتل که ابایی از توهین به رهبرانقلاب هم ندارد، مدعی حمایت جریان اصولگرا از فرد قاتل و نقش اصولگرایان در این قتل میشود؟
۳- استفاده ابزاری از هرفردی و نحله ای محکوم است. این موضوع ربطی به دین و دنیای جریانها ندارد. حال باید پرسید درباره جریانی که از احساسات میلیونها جوان سوءاستفاده میکند و با وعده تامین دنیا و آخرت افراد اعم از چرخش سانتریفیوژها و چرخش زندگی مردم توانسته جماعتی را فریب دهد و رای بیاورد باید چه قضاوتی کرد؟
درباره خطای راهبردی کمپین کاندیدای اصولگرایان در استفاده از تتلو شکی نیست -درباره آن هم باید نشست و بحث کرد- اما چرا آقای عبدی اشاره به استفاده ابزاری از معلمان و کارگران در انتخابات نمیکند؟ چرا نمیگوید میلیون ها جوان بیکار آلت دست شعارهای آقای جهانگیری و روحانی قرار گرفتند و نه تنها کاری پیدا نشد بلکه هزینه هایشان حتی به نسبت سال۹۶چندبرابر شده است؟
آقای عبدی خود قضاوت کنند. جریان ضدآمریکایی روزنامه سلام در دهه هفتاد کجا و مواضع همان افراد و همان جریان در این روزها کجا؟ آقای عبدی را به کتاب خاطرات آقای ظریف ارجاع میدهم که ایشان به صراحت از انتقادات شدید و برچسبهای آمریکایی بودن به خود توسط جریان سلام انتقاد میکند و...
۴- از کنار تحلیل آقای عبدی باید به خندهای گذرکرد و تاسف خورد بر زمانهای که تحلیلگری قابل چون آقای عبدی اینگونه به جای رفتاری علمی و تحلیلی، عنان تحلیل خود را به تسویه حساب سیاسی و سیاسی کاری می سپارد.
دیدگاه تان را بنویسید