انگیزه مرد مشکوک از حمله به حسن روحانی و ظریف
آرمان: چتری برای همه! همین اشتراک و البته اجبار است که برخی افراد و گروهها را به هم نزدیک میکند.
آنهایی که میل زیادی به دیده شدن دارند و به رغم اطلاع از عدم تحقق آنچه در ذهن پرورش میدهند، اما نیاز دارند برای جلب توجه آن را در رسانهها مطرح کنند. هوشنگ امیراحمدی از جمله این افراد است که هرازچندگاهی خودنمایی میکند! او مقیم آمریکا است و در یکی از دانشگاههای این کشور تدریس میکند ضمن اینکه مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه و بنیانگذار و رئیس شورای آمریکا-ایران در رزومه او ثبت شده است. در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد بود که به دعوت اسفندیار رحیم مشایی در همایش ایرانیان خارج از کشور شرکت کرد؛ به رغم ادعای ارتباط با همه دولتها اما معترف است در دولت اصلاحات سفری به ایران نداشته و میگوید: «احمدینژاد آمد و جوانمردی کرد و از من دعوت کرد که برگردم و برگشتم.» نان امیراحمدی در دولت احمدینژاد روغن داشت هر چند بعدتر مدعی شده بود: «من کمترین مشاوره و کمترین ارتباط را با دولت آقای احمدینژاد داشتم؛ برای این که احمدینژاد به من راه نمیداد. احمدینژاد از من خوشش میآمد و میگفت: تو آدم شجاعی هستی و حرفت را میزنی. اما مشورتی وجود نداشت.» اما به هر حال با روی کار آمدن روحانی و دولت او که تخصص خوبی در زمینه روابط بینالملل داشتند عرصه بر این استاد دانشگاه آمریکا تنگ شد. بنابراین بهطور واضح به تضعیف و سیاهنمایی علیه پاستورنشینان یازدهم و دوازدهم پرداخت به عنوان نمونه در سال 96 او به وضعیت بد اقتصادی، معیشتی، فرهنگی، اجتماعی و... ایران اشاره کرده و ضمن معرفی دولت روحانی به عنوان عامل این معضلات، خواستار کنارهگیری دولت، انحلال مجلس شورای اسلامی و نهایتا برگزاری انتخابات بدون نظارت شد! جالب است که امیراحمدی همواره خود را وامدار احمدینژاد و دولت او میداند چنانکه در همان روز که چنین به دولت روحانی انتقاد وارد کرد دانست که از او سوال خواهد شد مگر در دولت احمدینژاد وضعیت نامناسبتر از حالا نبود پس در همین نامه انتقادی به دولت روحانی چنین نوشت: «نویسنده همان پیشنهادهایی را ارائه داده است که در نامه اخیر محمود احمدینژاد هم آمده بود. احمدینژاد هم کنارهگیری دولت و انحلال مجلسی را خواستار شده است که با وجود تمامی تنگناها و کارشکنیها، تبلور رأی اکثریت مردم ایران دوست است.»
برجام بد است چون روحانی با من خوب نیست!
در حالی که برجام با توافق و رضایت مسئولان ارشد کشور امضا شد، اما امیراحمدی در راستای مخالفت دولت روحانی با مشی او، به مخالفت صریح با برجام پرداخته و برجام را بیفرجام و تلهای مهلک برای ایران معرفی کرده است. که حمید بعیدینژاد چنین به انتقادات برجامی که او پاسخ داد: «هوشنگ امیراحمدی از روحانی عصبانی است، به برجام حمله میکند. باید یادآوری کرد که در مورد برجام بسیار گفته شده است و چنانچه کسی خود را به خواب نزده باشد، بهخوبی میداند که ایران در چه شرایطی قرار داشت و در آن شرایط برجام بهترین توافقی بود که جنگ و خطرناکترین تحریمها را از ایران دور کرده و جامعه را به امنیت روانی، ثبات و آرامش رساند. خود آنهایی که برای برجام زحمت کشیده و آن را با وجود سختیهای فراوان و کارشکنیهای گسترده خارجی و داخلی، به نتیجه رضایتبخش رساندند، قبول دارند که این توافقنامه ایدهآل جمهوری اسلامی ایران نیست، ولی با توجه به شرایط موجود، بهترین است. حال باید از نویسنده نامه پرسید که چه کسی چنین شرایط بغرنج و بسیار پیچیده را به وجود آورد؟»
مصلحت وانمود به بیخبری از هم!
ظاهرا جز تیم احمدینژاد هیچ شخص یا گروهی با هوشنگ امیراحمدی تعامل مثبت ندارد. البته این تیم هم هرازچندگاهی نافی ارتباط خود با این استاد دانشگاه آمریکایی میشود اما واقعیت را باید با اطلاع از اظهارات دو طرف درک کرد. هوشنگ امیراحمدی در سال 90 آن اندازه خود را به دولت احمدینژاد نزدیک میدانست که با اشاره به همراهی رحیم مشایی با رئیسجمهور در سفر آمریکا گفته است: «جو علیه آقای رحیم مشایی سنگین و بسیار سیاه است. واقعیت این است که یک نیروهایی درون دولت، جو را علیه آقای مشایی ایجاد کردهاند و اگر من جای آقای مشایی باشم، با احتیاط میروم و با احتیاط بر میگردم و کاری نمیکنم که بهانه دست کسی بدهم». در مرداد 92 که امیراحمدی به ایران سفر کرده بود درخصوص دیدار با مشایی و احمدینژاد در این سفر گفت: «فعلا قصد دارم به زادگاه خود بروم و در برگشت به تهران برنامه دیدارهایم را هماهنگ خواهم کرد. با توجه به اینکه آقای مشایی نسبت به گذشته مشغله زیادی ندارد بعید است مشکلی برای دیدار با وی داشته باشم.» یک روز پس از آن اسفندیار رحیم مشایی در پاسخ به سوالی درباره دیدار احتمالی وی با هوشنگ امیراحمدی گفت: آقای امیراحمدی زمانی که به ایران میآید به من اطلاع نمیدهد که به کشورمان سفر کرده است یا نه؟ وی افزود: من از سفر و حضور هوشنگ امیراحمدی در ایران کاملا بیاطلاع هستم و البته کاری هم با وی ندارم.
حقیقت عریان شد
ظاهرا مردان دولت احمدینژاد طی توافق نانوشته به راهگشایی برای هوشنگ امیراحمدی مشغول هستند. اگر با دعوتش برای حضور در همایش ایرانیان خارج از کشور پایش به ایران باز شد هنوز هم شرایط را برای تداوم این ارتباط آماده میکنند چنانکه عبدالرضا داوری مشاور احمدینژاد در روزهای گذشته با او مصاحبه کرد و هوشنگ امیراحمدی اظهاراتی داشت که با پاسخ وزارت خارجه مواجه شد. بیتردید در این پروژه تیم احمدینژاد و امیراحمدی هدف مشترکی داشتند که آن هم تضعیف دولت روحانی است. امیراحمدی در پاسخ به سوال داوری مدعی شده بود: «ترامپ فرصتی بود که روحانی و ظریف به تهدید تبدیل کردند. تریتا پارسی رئیس نایاک برای من کار میکرد، وقتی از من جدا شد آقای ظریف او را طرف خودش کشید و با کمک او نایاک را درست کرد. بعد از جنبش سبز نایاک شدیدا طرفدار تحریم شد. تریتا پارسی بدون مشورت و اجازه ظریف آب هم نمیخورد. ظریف به عنوان یک دیپلمات و مذاکره کننده آدم نادانی است. اگر قرار باشد بار دیگر مذاکره شود و ظریف مسئولش باشد من خودکشی خواهم کرد!» مشخص است که هوشنگ امیراحمدی از اقدامات ظریف و دولت روحانی سرخورده شده چرا که بر خلاف دولت احمدینژاد نیازی به مشورت با او نمیدیدند. از پاسخ وزارت خارجه به ادعای امیراحمدی کاملا مشخص خواهد شد ریشه اظهارات یار احمدینژاد از کجا نشأت میگیرد. روابط عمومی وزارت امور خارجه روز شنبه در واکنش به اظهارات بیاساس اخیر هوشنگ امیراحمدی اعلام کرد: متاسفیم که در جمهوری اسلامی ایران حمله به وزیر امور خارجه آنچنان حاشیه امنی برای برخی افراد با انگیزههای مشکوک ایجاد کرده است تا هر اتهام سخیفی را به نظام نسبت دهند. روابط عمومی وزارت امور خارجه تصریح کرد: تمامی اتهامات و افتراهای نامبرده به وزیر امور خارجه و نظام آنچنان بیاساس و مغرضانه است که ارزش هیچگونه پاسخگویی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید