سه راهکار اصلی احیای سرمایه اجتماعی که باید اتفاق بیافتد
بهنظر میرسد برای بازیابی و احیای سرمایه اجتماعی و ایجاد شرایط جدید در جامعه باید در چند حوزه اتفاقاتی رخ دهد. نخست در حوزه اقتصادی؛ چرا که اکثریت آنهایی که ابراز ناراحتی میکنند به دلیل شرایط اقتصادی کشور و عدم تثبیت نرخها و بهخصوص نرخ ارز است. لذا کسانی که میخواهند سرمایهگذاری کنند نمیتوانند برای خود تحلیلی از آینده داشته باشند. دومین چیزی که به امید و اعتماد سرمایه اجتماعی لطمه زده اختلاسها و تخلفات مالی است که متاسفانه در نوع خود بینظیر بوده و در کم شدن سرمایه اجتماعی بسیار تاثیرداشته است. سومین مساله نیز شرایط سیاسی کشور است. بدین معنی که مردم انتظار دارند مجلس به عنوان مجموعهای موثر و در راس امور بتواند از حقوق آنها دفاع کند. پناهگاه مردم مجلس است. چون مردم قبول دارند که مجلس کارآمد میتواند دولت کارآمدی را بهوجود بیاورد، با تصویب قوانینی جامع و مانع، قوه قضائیه را در مسیر پویایی و بالندگی قرار دهد و در نهایت بر هرکس که از بودجه عمومی کشور اعتبار میگیرد نظارت کند که این پول و اعتبار درست هزینه شود. در این 3 قسمت ارکان حاکمیت باید دست به دست هم بدهند و شرایط را به نحوی پیش ببرند که مردم نسبت به مسائل و مشکلات خود با نگاهی امیدوارانهتر نسبت به گذشته نگاه کنند. در قسمت اقتصادی راهکارهایی برای خروج از این شرایط وجود دارد، اما مشخص نیست که چرا مسئولان تصمیمساز و تصمیمگیر در مجلس با دولت هماهنگی و همکاری نمیکنند تا این اتفاقات بیفتد. مثلا دولت تصمیم دارد حدود 14میلیارد دلار به کالاهای اساسی بدهد و کالاهای اساسی را با دلار 4200 تومان تهیه کرده و در اختیار مردم بگذارد، اما دولت؛ مردم و همه میدانند که این اتفاق نخواهد افتاد. دولت ارز را در اختیار میگذارد، اما کالای 4200 تومانی به دست مردم نمیرسد. لذا به جای این کار باید شفافسازی کنند، چون هرجا که چیزی دو نرخی باشد فساد از آن برمیخیزد. از این جهت به نظر میرسد برای اینکه بتوانند شفافسازی کنند باید ریال این 14میلیارد دلار را در اختیار مردم قرار دهند و پس از آن در مسیر آزادسازی نرخها قدم بردارند. بهترین راه این است که شفافسازی کنند و یارانهای که به کالاهای اساسی اختصاص مییابد در اختیار مردم قرار گیرد تا خود مردم در اندوختههایشان صرفهجویی و مدیریت کنند. دولت میتواند برای جلب رضایت مردم کارهایی از این دست انجام داده و مردم را امیدوار نماید. در بعد سیاسی نیز مجلس باید ریلگذاری درست و دقیقی انجام دهد تا قطار اجرا بر روی آن با موفقیت حرکت کند. اگر این کار اتفاق افتاد مجلس جایگاه خود را پیدا میکند و اصلا نیاز به این نیست که مجلس هر روز قانونگذاری کند. از سوی دیگر بهنظر نمیرسید که پس از گذشت 40 سال؛ اختلاسهای هزار میلیاردی در کشور اتفاق افتد، اما حال که این اتفاق رخ داده برای مبارزه با آن حتما باید اختلاس کنندگان به لحاظ مالی مصادره اموال شوند چرا که نه زندان جواب میدهد نه اعدام. در این راستا حتی میشود از مردم نیز کمک گرفت و مثلا برای پیدا کردن انبارهای احتکار با در نظر گرفتن حقالکشف، مردم را به یاری دولت تشویق کرد. باید با اینگونه کارها از همان راهی که سرمایه اجتماعی کمرنگ شده از همان مسیر پررنگش کنیم تا مردم احساس کنند که حاکمیت کاملا برای رفاه و آسایش آنها قدم بر میدارد.
محمد رضا خباز فعال سیاسی اصلاحطلب
دیدگاه تان را بنویسید