بازی بین ایران و آمریکا یک نوع دوئل است و بازنده کسی است که زودتر بترسد و کنار بکشد
داریوش سجادی تحلیلگر مسائل سیاسی و خبرنگار مقیم آمریکا در دفتر خبرگزاری فارس حاضر شد و به مرور وقایع اخیر کشور از جمله احتمال حمله نیابتی آمریکا به ایران، وضعیت فروش نفت، آینده اصلاحطلبان و... پرداخت.
داریوش سجادی تحلیلگر مسائل سیاسی و خبرنگار مقیم آمریکا در دفتر خبرگزاری فارس شهرکرد حاضر شد و به مرور وقایع اخیر کشور در زمینههای مختلف پرداخت که در زیر میخوانیم.
فارس: با توجه به زمزمههای بروز جنگ بین ایران و آمریکا شرایط منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
حسب تأکیدی که بزرگان کشور دارند بسترها سیاسی، نظامی و اجتماعی موجود در منطقه ظرفیت یک جنگ را نشان نمیدهد.
نه دولت ایالات متحده رغبتی به جنگیدن دارد و نه اساسا ارتش آمریکا در حال حاضر از یک جنگ دیگر استقبال میکند.
در دو جنگ عراق و افغانستان ارتش کلاسیک آمریکا به اندازه کافی از نظر روانی مستهلک شد تا جایی که برخی از ژرنالهای آمریکایی که در منطقه درگیر بودند و جنگ را از نزدیک تجربه کردند به این نتیجه رسیدند که الگوی جنگ کلاسیکی که در دانشگاههای پنتاگون فراگرفتند با شیوه جنگ پارتیزانی که در افغانستان و عراق با آن درگیر شدند ناسازگاری دارد تا جایی که فرمانده ارتش آمریکا در افغانستان اولین کسی بود که به این جنس از جنگ اعتراض کرد و بلافاصله به آمریکا احضار و در نهایت بازنشست شد.
بدنه ارتش آمریکا به دنبال جنگ نیست، خود دونالد ترامپ نیز به دنبال جنگ نیست چراکه وی نه مرد جنگ و نه مرد سیاست بلکه مرد تجارت است و بیشتر تلاش میکند از طریق شوآفهای سیاسی و نظامی تجارت خود را تضمین کند.
آمریکا سعی دارد از طریق ایران هراسی تسلیحات خود را به کشورهایی که ترس ایران را به جان آنها انداخته بفروشد کما اینکه دیده شد اولین قرارداد سنگین نظامی خود را نیز با عربستان صعودی به مبلغ 400 میلیارد دلار در منطقه منعقد کرد.
از طرفی توانمندیهای ایران در منطقه به حدی رسیده که آمریکاییها و سایر کشورها ایران را دیگر ایران سال 57 نمیدانند، توانمندیهای نظامی کشور به آن حدی رسیده که کشورهای متخاصم مثل عربستان و اسرائیل توانایی مبارزه با آن را نداشته باشند.
عربستان توان رویارویی نظامی با ایران را ندارد
رئیس جمهور آمریکا مایل است جنگ نیابتی به راه بیاندازد و کشوری مثل عربستان را درگیر کند تا بتواند تسلیحات خود را به فروش برساند، از طرف دیگر عربستان هم میداند که توان مقابله نظامی با ایران را ندارد.
ایران یک کشور رزمدیده و آبدیده در جنگ است، تجربه هشت ساله در جنگ دارد درحالی که عربستان جنگی به آن معنا نکرده و ارتش آنچنانی ندارد.
گذشته آنکه این کشور مرز زمینی با ایران ندارد در حالی که ایران به نوعی مرز زمینی با این کشور دارد، همجواری با عراق و نفوذ حشدالشعبی در منطقه میتواند عربستان را از طریق مرزهای عراق در تیررس ایران قرار دهد، این یک واقعیت است که عربستان نیز آن را به خوبی میداند لذا به دنبال جنگ نیست.
همچنین بهواسطه اقتدار نظامی حزبالله لبنان در منطقه و تسلطی که در جولان و کل خاک اسرائیل توسط بُرد نظامی حزبالله وجود دارد اسرائیل نیز به دنبال جنگ با ایران نیست چون میداند آسیبپذیری بالایی دارد.
هر دو کشور عربستان و اسرائیل تمایل دارند آمریکا آغازکننده جنگ با ایران باشد در حالی که دونالد ترامپ نیز فردی زیرک است که تنها به دنبال تجارت خود است.
فارس: اظهارنظرهایی در ایران وجود دارد که گویا خواهان جنگ بین ایران و آمریکا هستند، به نظر شما وجود این اظهار نظرها به چه معنا است؟
صرف نظر از مصادیقی که در مطبوعات و روزنامههای داخل کشور میبینیم که متاسفانه واقعیت دارد بخشی از بدنه سیاسی کشور تلاش میکند از طریق فشار بر افکار عمومی برای امیال و منویات سیاسی خود زمینهسازی کند که هیچ ربطی هم به جنگ ندارند.
در قضیه برجام هم این موضوع را دیدیم، الان هم بدنهای از دولت با سیاستهای فشل خودشان که به بحران معیشت دامن میزند بیتمایل نیستند که این ترس از جنگ را تبدیل به دغدغه اجتماعی کنند تا بتوانند از این طریق بر قوه عاقله نظام برای تحقق مقاصد خود فشار بیاورند.
بیشتر مسائل سیاسی چاشنی این قضیه است، یک نوع جنگ روانی برای جناحبازی و مبارزات سیاسی به راه افتاده است خصوصا اینکه انتخابات مجلس نیز پیشرو است و قدر مسلم است در ایام انتخابات این جدالها و چالشهای سیاسی کاذب افزایش پیدا میکند.
برای مثال میتوان چند مطبوعه مثل صدا و شرق را نام برد، هر چه به زمان انتخابات نزدیک شویم این بازیها بیشتر میشوند.
هیلاری کلینتون، الهه جنگ امریکاست/ برخی در داخل از او حمایت میکردند!
در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تعدادی از مطبوعات در داخل کشور بودند که از پیروزی هیلاری کلینتون استقبال میکردند در صورتی که اگر اَرزنی تفکر در مناسبات سیاسی آمریکا داشتند میدانستند که هیلاری کلینتون جنگیترین کابینه خود را برای مبارزه با ایران چیده بود و این تعجبآور است که برخی در ایران از روی کار آمدن وی استقبال میکردند با این تصور که این فرد به اعتبار زن بودن، لطیفتر است.
هیلاری کلینتون در ترمینالوژی آمریکا به الهه جنگ اشتهار دارد و تیم او هم تیم جنگطلبی است.
این موضوع باز هم به جناحبندی و سیاسی بازیهای داخل کشور بازمیگردد که تبعات آن به منافع ملی ضربه میزند.
فارس: وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات اسفندماه چگونه است؟
واقعیت این است که اصلاحطلبان به آن دلیل که ثقل سیاسی خود در انتخابات ریاست جمهوری گذشته را چاشنی پیروزی حسن روحانی کردند و چون نتوانست کارنامه موفقی کسب کند اکثرا به وی معترض شدهاند و هزینه این عملکرد را پرداختند.
در واقع پایگاه اجتماعی به دلیل تجربه ناموفق و ناکام حسن روحانی دیگر اقبال و شور را نسبت به بدنه تصمیمگیر اصلاحطلبان ندارند.
بعید میدانم حسن روحانی بتواند اقبال عمومی برای نامزد مورد نظر اصلاحطلبان ایجاد کند.
به همین دلیل است که اصلاحطلبان از سال گذشته شروع کردند تا ضمن پذیرش مشارکت در رای آوردن روحانی سهم خود را از دولت تدبیر و امید جدا کنند بنابراین اینکه در انتخابات اسفندماه اصلاحطلبان اقبال گذشته را داشته باشند کم است.
اما باید توجه داشته باشیم انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری فرق دارد چراکه در این انتخابات انگیزههای قومی، محلی و نژادی حرف اول را میزند تا انگیزه سیاسی.
به آن دلیل که دولت کارنامه موفقی از خود نشان نداد لاجرم اصلاحطلبان باید از آن فاصله بگیرند تا بلکه بتوانند با تنزهطلبی سرمایه اجتماعی برای انتخابات بعدی را ارگانیزه کنند، به هر جهت بازیافت اعتماد عمومی در بدنه اجتماعی برای اصلاحطلبان سختتر از گذشته است.
فارس: در شرایط فعلی که بحث فروش نفت بحث داغ اکثر محافل شده است، همچنین با توجه به تهدیدات آمریکا آینده فروش نفت ایران چه خواهد شد؟
واقعیت آن است که اگر کودتای ونزوئلا به ثمر میرسید احتمالا لطمه سنگینی به ایران وارد میشد.
در جریان کودتا تیم جان بولتون درگیر و دخیل بود، وی از نیروهای ایدئولوژیک است که در کابینه ترامپ فعالیت میکند و به شدت هم افکار ضد ایرانی دارد.
اگر کودتا پیروز میشد و مادورو شکست میخورد آنگاه وضعیت برای ایران بسیار سخت میشد، ونزوئلا سهم عمدهای از بازار نفت جهان را دارد و نفت این کشور به مراتب از مرغوبیت بالایی برخوردار است.
اگر این نفت در حوزه اختیار آمریکا قرار میگرفت وضعیت برای ایران به گونهای دیگر رقم میخورد اما خوشبختانه با شکست کودتا با مشارکت روسیه این پروژه ملغی شد.
امکان صفر شدن فروش نفت ایران وجود ندارد
آمریکا نمیتواند فروش نفت ایران را به صفر برساند چراکه دیگر فروش نفت به صورت کلان چندان جوابگو نیست و کمپانیهای خُرد در منطقه هستند که اقدام به خرید نفت میکنند، برای دولت آمریکا به صرفه نیست که بخواهد کمپانیهای کوچک را دادگاهی کند.
متاسفانه مشکل ایران با آمریکا آنقدر جدیتر از سومدیریت دولتمردان نیست.
سومدیریت دولتمردان است که باعث شده انگیزهها و ظرفیتهای لازم نشان داده نشوند، لازم است یک تشریک مصاعی جدیتری برای حل مسئله نفت وجود داشته باشد، دغدغهها بیشتر باید داخلی باشد تا بحث تحریمهای آمریکا.
آمریکاییها تلاش خود برای تحریم نفت ایران را میکنند اما ظرفیت خلیج فارس آنچنان حساس است که حتی شلیک یک گلوله هم در آن مقدور نیست چراکه این اقدام قیمت نفت را به بالای 200 تا 300 دلار میرساند و این موضوع برای خریداران نفتی که عمدتا کشورهای اروپایی هستند و توانایی و ظرفیت خرید نفت با این قیمت را ندارند سخت میشود.
فروش نفت آمریکا به آن معنا جدی نیست چراکه نفت این کشور نفتی نیست که بتواند بازار را اشباع کند این هم یکی دیگر از سیاستهای شکست خورده و ناکام آمریکا است.
فارس: مناسبات سیاسی حال حاضر دو کشور ایران و آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر بهنوعی بازی موسوم به Chicken Game بین ایران و آمریکا ایجاد شده است، این بازی یک نوع دوئل است و بازنده کسی است که زودتر بترسد و کنار بکشد، یک چنین حالتی بین مناسبات سیاسی دو کشور حاکم است با این تفاوت که در این بازی عربستان هم نقشآفرینی داشته و فضا را شیطنتآمیز میکند.
وقتی رئیس جمهور آمریکا سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرارداد و متقابلا ایران نیز ارتش آمریکا را، یعنی دو کشور در خلیج فارس با دو نیروی تروریستی رودررویی یکدیگر قرار میگیرند که البته اجازه شلیک به هم را نیز دارند، این فضا، فضای شیطنتآمیزی است که عدهایی میتوانند از آن سواستفاده کنند، اما باز هم تاکید میشود بستر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه ظرفیت جنگ را نشان نمیدهد شاید درگیریهای کوری همچون مواردی که سال گذشته در سوریه شاهد آن بودیم ایجاد شود که بیشتر شبیه یک شوآف برای محبوبیت ترامپ در افکار عمومی آمریکا است.
فارس: بحثی که این روزها مطرح است درخواست آمریکا برای مذاکره با ایران و اعلام شماره تلفنی برای این منظور است، هدف آمریکا از این اقدام چیست؟
این موضوع را میتوان یکی دیگر از شوآفهای دونالد ترامپ به حساب آورد چراکه وی در این زمینه استعداد زیادی دارد و این بازی را به خوبی بلد است.
بازی با افکار عمومی یکی از تخصصهای دونالد ترامپ است کما اینکه انتخابات را نیز را با همین شوآفها در آمریکا برنده شد، تماس تلفنی آمریکا و ایران نیز در حد یک لطیفه است.
گفت و گو از سمیه نظریزاده
انتهای پیام/68020/م
دیدگاه تان را بنویسید