راز قدرت ویژه علی ربیعی چیست؟
کدخبر:
36811
محمدعلی ابطحیرئیس دفتر رئیسجمهوری اسبق: برای من که طولانیترین مدت را در حوزههای ارتباطی فعال بودم، انتخاب آقای ربیعی به عنوان سخنگو، به همان اندازه که قاعدتاً برای خود آقای ربیعی خبر بد و سخت تلقی میشود، برای من و بسیاری یک خبر خوب تلقی میشود.
طبیعتاً آقای ربیعی نباید از این انتخاب خوشحال باشد. یکی برای اینکه دفاع و طرح مشکلات جانبی دولت و تداخل قوا و مسائل این چنینی، هم در اوج است و هم غیر قابل گفتن. دیگر آنکه دفاع از عملکرد وزرا در بسیاری از موارد خیلی دشوار شده است و نهایتاً سخنگویی که به نوعی دفاع از عملکرد دولت محسوب میشود بعد از مدتی تعطیلی و قرار گرفتن در سیبل انتقادها نوعی ازخود گذشتگی است. در هر حال یقیناً پذیرش این پیشنهاد برای ربیعی کار سادهای نبوده است. حالا ربیعی هم در این آخر عمر دولت روحانی سخنگو شده است و دوران سختی را باید تجربه کند. اما در مقابل و به همان اندازه که این کار برای خود ربیعی میتواند دشوار باشد، برای جامعه و دولت مفید است.اصل اینکه دولت سخنگو پیدا کرد، گام بزرگی است. شاید بیشتر باید افسوس خورد به ۹ ماه بیسخنگویی دولت.ربیعی به چند دلیل سخنگوی خوبی در شرایط فعلی است. یکی رشته تحصیلی و تجربیات کاری در رسانه. دیگری میزان اطلاعات بالای او از پشت پرده بیشتر اتفاقات 40 ساله گذشته. نزدیکی دیرین ربیعی به رئیس جمهوری اقتدار ویژهای به او میدهد که وزرا نتوانند مسائل داخل حوزه خود را مخفی نگه دارند. ارائه اطلاعات به سخنگو مهمترین ابزار اوست. سابقه کارهای مطبوعاتی هم داشته و چون عضو همیشگی جریان اصلاحات بوده و اصلاحات با آگاهی عمومی و جامعه مدنی رشد کرده است حرمتگذاری به مردم را میفهمد. البته طرف مقابل هم از او شناخت دارد و میتواند پیوند خوبی با آنها برقرار کند.
اما: در وسایل تأثیرگذار بر افکار عمومی و رسانه، در این سالها جابهجاییهای زیادی صورت گرفته است. روزنامه و حتی تلویزیون را نباید رسانه اصلی بداند. سلبریتی و آدمهای مشهور وحتی کانالهای جدی خبری تلگرامی زیادی وجود دارند که تیراژ هریک از آنها از کل روزنامههای کشور بیشتر است. تأثیرگذاری خبری را نمیتوان از راه رسانههای سنتی سامان داد. دیگر اینکه در حوزه خبر و رسانه و سخنگویی کار روانی نمیشود کرد. یک زمانی میشد و کردند. من و شما از آن اطلاع داریم. اما الان بیشترین آسیبی که به باور مردم نسبت به خبرهای حکومتی ایجاد شده است، به خاطر استفاده از شیوههای روانی و چیز فرض کردن مردم است.
حتی اگر دولت یا یک وزیر سوتیهای بدی هم بدهد، نمیتوان آن را پوشاند و تکذیبیههای بی پشتوانه داد. شفافیتها تأثیر منفیاش کمتر از لاپوشانی است. حرفهای زیادی را باید با آقای ربیعی در میان گذاشت. دوستان اهل رسانه کمک کنند.
فقط یک نکته: شرایط خوب یا بدی که در کارتابلهای مسئولان هست، الزاماً باور افکار عمومی نیست. باید براساس اِلِمانهای باورساز با مردم حرف زد.
طبیعتاً آقای ربیعی نباید از این انتخاب خوشحال باشد. یکی برای اینکه دفاع و طرح مشکلات جانبی دولت و تداخل قوا و مسائل این چنینی، هم در اوج است و هم غیر قابل گفتن. دیگر آنکه دفاع از عملکرد وزرا در بسیاری از موارد خیلی دشوار شده است و نهایتاً سخنگویی که به نوعی دفاع از عملکرد دولت محسوب میشود بعد از مدتی تعطیلی و قرار گرفتن در سیبل انتقادها نوعی ازخود گذشتگی است. در هر حال یقیناً پذیرش این پیشنهاد برای ربیعی کار سادهای نبوده است. حالا ربیعی هم در این آخر عمر دولت روحانی سخنگو شده است و دوران سختی را باید تجربه کند. اما در مقابل و به همان اندازه که این کار برای خود ربیعی میتواند دشوار باشد، برای جامعه و دولت مفید است.اصل اینکه دولت سخنگو پیدا کرد، گام بزرگی است. شاید بیشتر باید افسوس خورد به ۹ ماه بیسخنگویی دولت.ربیعی به چند دلیل سخنگوی خوبی در شرایط فعلی است. یکی رشته تحصیلی و تجربیات کاری در رسانه. دیگری میزان اطلاعات بالای او از پشت پرده بیشتر اتفاقات 40 ساله گذشته. نزدیکی دیرین ربیعی به رئیس جمهوری اقتدار ویژهای به او میدهد که وزرا نتوانند مسائل داخل حوزه خود را مخفی نگه دارند. ارائه اطلاعات به سخنگو مهمترین ابزار اوست. سابقه کارهای مطبوعاتی هم داشته و چون عضو همیشگی جریان اصلاحات بوده و اصلاحات با آگاهی عمومی و جامعه مدنی رشد کرده است حرمتگذاری به مردم را میفهمد. البته طرف مقابل هم از او شناخت دارد و میتواند پیوند خوبی با آنها برقرار کند.
اما: در وسایل تأثیرگذار بر افکار عمومی و رسانه، در این سالها جابهجاییهای زیادی صورت گرفته است. روزنامه و حتی تلویزیون را نباید رسانه اصلی بداند. سلبریتی و آدمهای مشهور وحتی کانالهای جدی خبری تلگرامی زیادی وجود دارند که تیراژ هریک از آنها از کل روزنامههای کشور بیشتر است. تأثیرگذاری خبری را نمیتوان از راه رسانههای سنتی سامان داد. دیگر اینکه در حوزه خبر و رسانه و سخنگویی کار روانی نمیشود کرد. یک زمانی میشد و کردند. من و شما از آن اطلاع داریم. اما الان بیشترین آسیبی که به باور مردم نسبت به خبرهای حکومتی ایجاد شده است، به خاطر استفاده از شیوههای روانی و چیز فرض کردن مردم است.
حتی اگر دولت یا یک وزیر سوتیهای بدی هم بدهد، نمیتوان آن را پوشاند و تکذیبیههای بی پشتوانه داد. شفافیتها تأثیر منفیاش کمتر از لاپوشانی است. حرفهای زیادی را باید با آقای ربیعی در میان گذاشت. دوستان اهل رسانه کمک کنند.
فقط یک نکته: شرایط خوب یا بدی که در کارتابلهای مسئولان هست، الزاماً باور افکار عمومی نیست. باید براساس اِلِمانهای باورساز با مردم حرف زد.
دیدگاه تان را بنویسید