اظهارات اخیر حسن روحانی رئیس جمهور، شماری از حامیان او را که در طول ۶ سال گذشته، دست کم به تغییر بنیان‌های فکری دولت خود درنحوه کشورداری دل بسته بودند، ناامید کرده است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

سایت«انتخاب» نوشت : اظهارات اخیر حسن روحانی رئیس جمهور، شماری از حامیان او را که در طول ۶ سال گذشته، دست کم به تغییر بنیان‌های فکری دولت خود درنحوه کشورداری دل بسته بودند، ناامید کرده است.

حسن روحانی چهارم خردادماه در دیدار اصحاب رسانه با او، گفته است: «من هر روز از توی ماشینم قیافه مردم را می‌بینم و نظرسنجی می‌کنم. از روی اینکه چند نفر می‌خندند، چند نفر عصبانی هستند، چند نفر قیافه شان گرفته است.»

این اظهارات، واکنش‌های فراوانی از سوی اهالی رسانه، مردم عادی و تعدادی از شخصیت‌های مشهور به دنبال داشته است. اساس انتقاد آن‌ها نیز بر این موضوع استوار شده که «نظرسنجی» مورد اشاره روحانی – اگر بتوان نام آن را نظرسنجی گذاشت - اولا علمی نیست و در ثانی نتیجه گیری روحانی از آن نادرست است. چنانکه رییس جمهور در همان دیدار گفته است: «کوچک شدن سفره مردم مهم نیست، مهم اینه که دشمن بدونه مردم از دفاع از نظام دست بر نمی‌دارند.»

اگر به سال ۹۲ و فضای انتخاباتی آن سال بازگردیم، باور اینکه گوینده این سخنان حسن روحانی باشد، بسیار دشورا و حتی ناممکن است؛ چراکه ادبیات چنین سخنانی بیشتر به رئیس پیشین دولت نزدیک است. اساسا یکی از امید‌های خیل عظیمی از نخبگان جامعه و نیز جریان اصلاح طلب و اعتدالگرا و حتی دسته‌ای از اصولگرایان برای حمایت از روحانی، آن بود که بنیان‌های غلط فکری که دولت محمود احمدی نژاد بر اساس آن‌ها تصمیم می‌گرفت با آمدن دولت روحانی دگرگون خواهد شد.

به طور مثال، دولت احمدی نژاد اعتقاد داشت قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران کاغذپاره‌ای بیش نیست و با ادبیات خاص رئیس وقت دولت حتی نیشخند هم می‌زد که «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود.» دولت روحانی، اما قطعنامه‌ها را کاغذپاره نمی‌دانست، بلکه یک نگاه حقوقی به آن‌ها داشت؛ از همین رو مهمترین ماموریت خود را توافق با قدرت‌های بزرگ برای رفع مسئله هسته‌ای و به ویژه لغو قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران و نیز خارج کردن کشور از ذیل بند ۷ منشور سازمان ملل قرار داد تا از نظر حقوق بین الملل، ایران دیگر یک تهدید علیه صلح و امنیت دنیا تلقی نشود.

در مورد مسائل داخلی نیز همین گونه بود؛ به طور مثال انتقاد روحانی و تیم اقتصادی او از انحلال سازمان برنامه و بودجه، نه صرفا بود یا نبود یک تشکیلات اینچنینی بلکه مخالفت با هزینه‌های بی حساب و کتاب و از دست رفتن دخل و خرج کشور تلقی می‌شد. حتی جمله معروف روحانی که گفته بود «ملاک تورم جیب مردم است» نیز نه تنها مغایرتی با روش‌های علمی برای محاسبه تورم نداشت، بلکه کنایه و طعنه‌ای به برخی آمارسازی‌ها درمورد دولت قبل از خود بود.

با این وجود، دولت دوم روحانی پس از چند ماه، به تدریج نشانه‌هایی بروز داد که گویا اصول کلی و اساسی که پایه اعتماد مردم و نخبگان سیاسی و اجتماعی به آن بود را کنار گذاشته تا جایی که برخی اعتقاد دارند دولت روحانی همان منطقی را پذیرفته که دولت احمدی نژاد به آن اعتقاد داشت. این موضوع، در اظهارات شخص حسن روحانی و گاه برخی مقام‌های ارشد دولت به چشم می‌خورد. اینکه روحانی از «نظرسنجی» از روی «قیافه» مردم آن هم از داخل خودروی خود می‌گوید، نباید انتظار داشته باشد همان مردمی که از پوپولیسم و اظهارات و تصمیمات غیرعلمی رویگردان شده بودند، از آن استقبال کنند.

این اظهارات در گستره بزرگی مورد تمسخر مردم قرار گرفته و عده‌ای به تلخی از آن اظهار تاسف کرده اند. برخی به محاسبه نشسته اند که روحانی در خودرو ضدگلوله اش در مسیری که برای رسیدن به محل کارش طی می‌کند با سرعتی که خودرو دارد، چند نفر را خواهد دید و چهره آن‌ها احتمالا چگونه خواهد بود! سایر واکنش‌ها هم تا همین حد شوخ طبعانه و در عین حال واقع بینانه و تلخ است.

اظهارات روحانی در مورد کوچک شدن سفره مردم حتی از این هم بدتر است. بحث بر سر میزان اعتقاد مردم به نظام نیست. بحث آن است که این اظهارات از سوی عده ای، بی توجهی به وضعیت معیشت مردم تلقی شده، از سوی عده‌ای دیگر، حتی نوعی اذعان به کوچک‌تر کردن عمدی سفره‌های مردم به قصد توجه به اولویت‌های دیگر عنوان شده است.

روحانی حتی به این موضوع ساده هم توجه نکرده که چنین اظهاراتی در شرایطی که اوضاع اقتصادی مردم روزبه روز بدتر می‌شود، و چشم امید همه به عده‌های مسئولین است، نوعی دهن کجی به مردم، نمک بر زخم آن‌ها پاشدن و بستن روزنه‌های امید آن‌ها به بهبود اوضاع معیشتی شان تلقی می‌شود.