سفیر سابق ایران: 12 فرمان پمپئو یک شوخی بود
روزنامه ابتکار :آنچه تحلیلگران از راهبردهای ایالات متحده آمریکا در قبال ایران در طول یک سال گذشته و به خصوص یک ماه گذشته برداشت میکنند، در یک کلیدواژه خلاصه میشود؛ سیاستی مبهم و دوگانه.
دولت ترامپ در حالی اخیراً بارها و بارها درخصوص مذاکره با ایران پیشنهادهایی را مطرح کرده که همزمان با این موضوع، چهار تحریم جدید علیه کشورمان در سال جدید وضع کرده و همچنین تحرکات نظامی خود را در منطقه خاورمیانه به صورت معناداری گسترش داده است. در این میان و در حالی که بسیاری از کشورها نسبت به یک تقابل نظامی میان دو کشور ابراز نگرانی کرده و خواستار میانجیگری میان تهران و واشنگتن هستند، مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا هفته گذشته به خبرگزاری یورونیوز درخصوص مذاکره بدون پیششرط با ایران ادعا کرد که در یک سال گذشته دونالد ترامپ اعلام کرده که ما حاضریم بدون هیچ پیششرطی درباره مسائل مختلف از برنامه هستهای گرفته تا برنامه موشکی و فعالیتهای نظامی ایران گفتوگو کنیم و این موضوع تازهای نیست. ما قبلاً هم در این خصوص اعلام آمادگی کرده بودیم.
این صحبتها در حالی مطرح میشود که همزمان با سفر قریبالوقوع نخست وزیر ژاپن به تهران و تلاشها برای کاهش تنشهای جاری میان ایران و آمریکا، وزارت خزانهداری این کشور روز جمعه تحریمهای جدیدی را بر علیه پتروشیمی ایران وضع کرد، امری که به گفته عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تنها یک هفته صبر نیاز بود تا پوچ بودن ادعای رئیس ایالات متحده آمریکا برای مذاکره با ایران را ثابت کند.
در همین راستا، نصرتالله تاجیک دیپلمات پیشین و سفیر اسبق ایران در اردن، درخصوص ابراز تمایل مقامات ارشد کاخ سفید برای مذاکره با ایران به «ابتکار» گفت: سخن مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا مبنی بر مذاکره بدون پیششرط با ایران را میتوان با دو رویکرد بدبینانه و خوشبینانه بررسی کرد. از آنجا که سیاستها، اهداف، نیات و طراحیهای آمریکا برای منطقه به طور عام و ایران به طور خاص، روشن، شفاف، سازنده و خیرخواهانه نیست لذا ممکن است با توجه به اعلام مقامات کشورمان مبنی بر عدم نیاز به مذاکره با آمریکا، پمپئو در صدد کسب وجاهت برای کشورش و اتخاذ ژست صلحخواهانه باشد!
اما بر اساس رویکرد خوشبینانه این امر میتواند قدم خوبی باشد و اتخاذ چنین موضعی نشان میدهد که قرار است عقل و منطق بر اختلافات بین دو کشور سایه افکند. بهخصوص اگر ریشه آن به تصحیح اطلاعات و تلقی مقامات آمریکایی از واقعیات جامعه ایرانی برگردد و نه اطلاعات نادرست و گولزننده عدهای که حاضرند حتی به قیمت تشدید تحریمهای ناعادلانه و یکجانبه و تحمیل شرایط سخت بر مردم ایران، اطلاعات گمراهکننده را در اختیار آمریکاییها قرار دهند. تلقی ترامپ و تیمش این است که با اعمال این تحریمها مردم ایران به شورش علیه حکومت وادار میشوند. بنابراین اگر با همین دید خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم، میتوان گفت که صحبتهای مقامات آمریکایی شرط لازم ولی ناکافی برای کاهش تنشهای جاری تلقی میشود یعنی شرط لازم برای هر مذاکرهای عدم وجود پیششرط است. اگر قرار باشد برای هر گفتوگویی شروطی وضع شود در این صورت هیچ مذاکرهای به نتیجه نمیرسد زیرا دو طرف برای تحقق شروط خود مذاکره میکنند و نه برای حل مشکلات!
باید توجه داشت که به دلیل روحیات ایرانی حتی علیرغم کمبودها و مشکلات امروز جامعه، نه جمهوری اسلامی در موقعیتی است که بخواهد شرطی قبول کند و نه آمریکا به دلیل مشکلاتی که از شکست خود در سیاستهای خاورمیانهایاش داشته در موقعیتی قرار دارد که شرطی را تعیین کند. بنابراین 12 فرمان پمپئو یک شوخی بود و نباید جدی گرفته می شد که البته نه از سوی ما و نه دنیا جدی هم گرفته نشد.
مدل مذاکرات با کرهشمالی برای ایران جواب نمیدهد
این دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به این سوال که مهمترین عوامل اختلاف میان ایران و ایالات متحده در چیست، پاسخ داد: اختلاف طبیعت جوامع بشری است اما مهم نحوه حل این اختلافات است که باید براساس مدنیت باشد و نه براساس زور، قلدری و توانمندیهای نظامی. همانطور که اشاره کردم این شرط لازم است ولی کافی نیست. شرط کافی قضیه این است که تحریمها بر جای خود باقی مانده است. من به عنوان یک تحلیلگر که از بیرون به موضوع نگاه میکنم - بدون در نظر گرفتن تعلق خاطر به کشورم - به عنوان یک بیطرف، معتقدم هیچگاه مدل ترامپ- اون نمیتواند در مذاکرات احتمالی پمپئو- ظریف پیاده شود. زیرا همزمانی مذاکره و اعمال تحریم بین ایران و آمریکا محقق نخواهد شد. جمهوری اسلامی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و جغرافیاییاش، توانمندیهای سخت و نرم افزاری و موقعیت منطقهای و علیرغم تمامی مشکلات داخلی که ناشی از سوءمدیریت است، یک عنصر غیرفعال و منفعل به حساب نمیآید.
در نتیجه شرط کافی این است که سایه فشار، زور، تحریم و اجرای پروژه ایرانهراسی برداشته شود و دو کشور در یک شرایط متمدنانه با هم مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. مشکل اصلی ما با آمریکا بیشتر مسائل خاورمیانه است. ما در خاورمیانه دارای منافعی بوده و به دنبال تامین آن هستیم. آمریکاییها هم در خاورمیانه دارای منافعی هستند. آنها هم هزینه کرده و هم به دنبال بهرهبرداری از منافعشان هستند. بنابراین آنچه در ادامه اظهارنظر اخیر پمپئو هم آمده، اصل موضوع را خراب میکند. یعنی وقتی سخن از مذاکرات بدون پیششرط به میان میآید و تحریمهای جدید وضع میشود، این مسئله دارای تناقض بوده و همچنان به عنوان شرط مطرح میشود.
این مدل تحریم همراه مذاکره حتی در روابط آمریکا و کره شمالی هم عمل نکرد. همانطور که میدانید رهبر کره شمالی تلاش بسیاری کرد تا مسائل خود با آمریکا را حل کند. البته مشکلات کره شمالی و آمریکا با مشکلات ایران و آمریکا کاملا متفاوت است. کرهشمالی علاقه مند است که مسائلش را در درجه اول با کره جنوبی حل کند. ما مشکلات درون منطقهای به آن مفهوم نداریم. اگر هم مشکلاتی در این خصوص وجود دارد، سوءبرداشت و سوءتفاهمی است که باید در درون منطقه حل شود. در مجموع سخن پمپئو اگر به سمت شرط کافی میل کند، میتواند رویکرد مناسب تلقی شود. بنابراین میتوان نیمه پر لیوان را مشاهده کرد، البته اگر نیت واقعی آمریکاییها از مذاکره بدون پیششرط با ایران مشخص شود، زیرا این کشور در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ به صورت سینوسی عملی کرده و سیاستهای شفافی را دنبال نمیکند.
مشکل اصلی میان ایران و آمریکا سیاسی است
سفیر اسبق ایران در اردن همچنین در پاسخ به این سوال که در چنین وضعیتی ایران چگونه میتواند عمل کند، توضیح داد: از سوی ایران باید فهم مثبت و خوبی از تحولات منطقهای فراهم شود تا بتوان مشکلات اساسی خود با کشورهای منطقه را حل کند. مشکل اصلی ما با آمریکا مرزی و ارضی نیست چون همسایه ما نیست و مشکل مرز آبی و خشکی نداریم. بنابراین مشکل اصلی ما سیاسی و بیشتر مسائل خاورمیانه است. ما حق داریم در مسائل منطقه فعال باشیم و از سرمایهگذاریهایمان برای رفاه مردم خود استفاده کنیم. از طرفی ایران کشوری تاثیرگذار در منطقه است. اصولا ژئوپلیتیک ایران فارغ از سیستم سیاسی حاکم بر آن، بر پهنهای قرار گرفته که به مثابه پلی میان شمال و جنوب عمل میکند. از یک طرف دریای خزر، از طرف دیگر خلیج فارس که با توجه به همسایگی با یک قدرت در شمال طبیعی است به سمت غرب و شرق حرکت داشته باشد. فقط باید طراحیها به گونهای باشد که حرکت براساس قدرت نرم صورت بگیرد و نه قدرت سخت. به عقیده من این منطقه و ژئوپلیتیک ایران باعث میشود که ما یک عنصر فعال و تاثیرگذار باشیم. نادیده گرفتن نقش و قدرت تاثیرگذاری ایران در منطقه از سوی آمریکا نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه به پیچیدگی اوضاع میافزاید!
دیدگاه تان را بنویسید