سایه دست نامرئی بر سفر آبه
آدام اسمیت بهتعادلرسیدن خودکار عرضه و تقاضا در بازار آزاد را به «دست نامرئی» (invisible hand) نسبت میداد. او با این نسبتدهی میخواست از وجود نیرویی در بازار خبر دهد که اگرچه قابلرؤیت نیست اما بیشترین تأثیر را در اقتصاد (ایجاد تعادل در بازار) از خود بر جا میگذارد. به نظر میرسد بازار مکاره سیاست هم فاقد این دست نامرئی قدرتمند نیست. شاهد مدعا، همین ماجرای سفر قریبالوقوع نخستوزیر ژاپن است که هنوز چند روزی از اعلام خبر آن نگذشته است که ملاحظه میکنیم دستهای نامرئی یکی پس از دیگری از پس پرده بیرون میآیند و به فراخور حال نقشی میآفرینند تا بلکه سرنوشت آن را در جهت دلخواه رقم بزنند. برای مثال، هفته پیش روسها با این توجیه که «مذاکرات تهران- واشنگتن باید مستقیم باشد»، نسبت به سفر شینزو آبه به ایران واکنش منفی نشان دادند. افزون بر این، نماینده روسیه در اتحادیه اروپایی، ولادیمیر چیزوف به طوری ناگهانی و غیرمنتظره اعلام کرد که کشور متبوعش برای پیوستن به کانال ویژه مالی (اینستکس) وارد مذاکره با این بزرگترین نهاد اروپایی شده است؛ اقدامی که به نظر میرسد در راستای حفاظت از موجودیت و کیان برجام است، اما هدف واقعی آن بهحاشیهبردن ابتکار عمل ژاپنیها با استفاده از فرصت یارگیری با اروپاییها (مشخصا E3) است. درهمینحال رئیسجمهور فرانسه از ضرورت مذاکره با تهران درباره موضوعات فرابرجامی مانند مسائل موشکی، سخن به میان آورد؛ چیزی که نه جزء تعهدات برجامی ایران است و نه تهران به دلایل امنیتی زیر بار آن میرود. از سوی دیگر، روسها هم با ابراز نگرانی از استقرار سیستم موشکی جدید آمریکا موسوم به ایجیس در ژاپن، زیرکانه به یاری فرانسویها که در تقسیم کار نانوشتهای بین اروپاییها مأموریت پیگیری برنامه موشکی ایران به آنها واگذار شده است، شتافتند. اینک در آخرین تحول از این دست که میتواند مأموریت آبه را تحتالشعاع خود قرار دهد، خبر از تشدید تحریم آمریکا علیه صنعت پتروشیمی ایران، به میان آمده است.
در «عرضحال» تحت عنوان «جاده شوسه واشنگتن- توکیو- تهران» («شرق» 9 خرداد 1398) از مزیت نسبی و رقابتی توکیو برای ایفای نقش واسطهگری سیاسی بین تهران–واشنگتن که آن را در سپهر سیاست عالم بیبدیل ساخته است، سخن گفتیم و درعینحال با آوردن واژه «جاده شوسه» در عنوان آن یادداشت، بهسختی کار اشارت کردیم.
اینک آن سختیها یکی پس از دیگری خود را در مرئا و منظر ما قرار میدهند. در این تظاهر بیرونی دستهای نامرئی، طیف گستردهای از بازیگران مشارکت دارند که در حالت عادی جمع اضداد به نظر میرسند اما اینک در این بزنگاه مجتمع و ید واحد شدهاند. از چینیها که ظاهرا مهر خاموشی بر لب زدهاند تا روسها که آشکارا موضع گرفتهاند و برای ایجاد اصطکاک بین ایران و غربیها و مشخصا آمریکاییها به هر دری میزنند و متشبث به هر وسیلهای میشوند، از اروپاییها و مشخصا E3 که از محمل یافتن و رخنمودن برچسب نهچندان ناچسب بیعرضگیشان در حفاظت از برجام بیم دارند تا دستراستیهای افراطی و خطرناک درون حکومتی پیرامون ترامپ و شرکای آبزیرکاه اسرائیلیشان (موسوم به گروه B) همه و همه در این طیف جای میگیرند. تشدید تحریم صنعت ارزآور پتروشیمی ایران در آستانه سفر بالقوه راهگشای نخستوزیر ژاپن از سوی خزانهداری آمریکا فارغ از میزان تأثیرگذاری آن روی اقتصاد تحتفشار کشور اگر نگوییم سنگاندازی مجتمع قدرالسهمداران سهام جنگی و تیپارتیها و دلواپسهای کاخ سفید در مسیر مأموریت آبه است، دستکم نوعی بدسلیقگی و شلختگی اداری است. بدیهی است که این سنگاندازی یا حداقل بیسلیقگی، تدبیر و تمهید تهران را طلب میکند. گستره این تدارک میتواند از ترک فعلی چون بیاعتنایی محض تا فعلی مانند درخواست از نخستوزیر ژاپن بهمنظور تعویق سفر تا زمانی که تکلیف تحریمها روشن شود، در نوسان باشد. به نظر میرسد شایسته است تهران موضعی میانه اتخاذ کند به گونهای که در سفر مرد قدرتمند ژاپن به تهران خللی پیش نیاید و بهاینترتیب اقدام خزانهداری آمریکا اگر بهمنظور تحریک ایران و واداشتن آن به نشاندادن عکسالعملی غیرمتناسب باشد، راه به جایی نبرد. از سوی دیگر، خویشتنداری تهران در قبال اعمال تحریمهای جدید هم نباید به درازا بکشد. از اینرو، لازم است استمزاج چرایی این تحریمها از میهمان بلندپایه ژاپنی هم در دستور کار طرف ایرانی قرار گیرد و متناسب با پاسخ او تصمیمسازی شود.
رزونامه شرق/ غلامرضا نظربلند . تحلیلگر
دیدگاه تان را بنویسید