سهیلا جلودارزاده یکی از زنان پیش‌روی جریان اصلاح‌طلب است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

این چهره که در انتخابات مجلس دهم، بعد از محمدرضا عارف و علی مطهری به‌عنوان منتخب سوم حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات بعد از دو دورهِ‌ دوری، برای بار چهارم مجلس‌نشین شد، در گفت‌وگویی با «همدلی» به قیاس مجلس دهم با مجالس پنجم، ششم و هفتم پرداخته است و همچنین این نظر را دارد که با توجه به مجموع شرایطی که در فضای سیاسی ایران وجود دارد، باید به آنچه فراکسیون امید در این 28 ماه از خود نشان داده است، نمره قبولی داد.

امیدی‌های مجلس چه شرایطی را در بهارستان دارند؟

ما توانستیم، بعد از سه‌دوره ترک‌تازیِ اصولگرایان جایگاه نواب رئیس مجلس را به‌دست بیاوریم و در روزهای رایِ اعتماد به دولت دوازدهم هم،‌ همه دیدند که شرایط با مردادماهِ سالِ 92 چقدر فرق داشت. همچنین باید این موضوع را در نظر داشت، اگر چهره‌های شاخص‌مان از طرف شورای‌نگهبان رد نمی‌شدند، مجبور به ائتلاف با چهره‌هایی نمی‌شدیم که از اول هم می‌دانستیم بعد از شروع به‌کار مجلس راه‌شان را از فراکسیون امید جدا خواهند کرد. با نگاهی به مجموعِ شرایط، می‌توان به‌ عملکرد فراکسیون امید نمره قبولی داد و تخریب این فراکسیون را دور از انصاف می‌دانم، چون نباید امیدی‌ها را با نیروهای خط‌‌ امام مجلس پنجم مقایسه کرد.

با این حال،‌ حتی آنهایی که به شما رای دادند هم ناراضی و حتی شاکی هستند.

باور کنید، همهِ هم و غم خود را به کار گرفتیم تا بتوانیم قدردان رای مردم باشیم. اما به هرحال هنوز هم اصولگرایان اکثریت را در دست خود می‌بینند و به همین دلیل، محدوده فعالیت‌های فراکسیون امید حد و مرز مشخصی دارد.

نگرانی این است‌ که آنهایی که رای‌شان به سبد اصلاح‌طلبان ریخته می‌شود، در انتخابات‌ آتی رغبتی برای رای دادن نداشته باشند؟

مردم در ایران در بزنگاه‌های مهم پشت مملکت و نظام را خالی نمی‌کنند. در شرایطی که جهان سعی دارد عرصه را برای ایران و ایرانی تنگ کند،‌ حتما مشارکتی بالا را به نمایش خواهند گذاشت تا به جهانیان این پیام را بدهند که سختی‌ها و محدودیت‌ها دلیل نمی‌شود تا نسبت به شرایط کشور خود بی‌تفاوت باشند.

شما بعد از دو دوره غیبت دوباره به مجلس برگشتید. فضای جدید چه تفاوت‌هایی با ادوار قبلی دارد؟

من در دوره‌های پنجم و ششم و در مجلس هفتم هم در انتخابات میان‌دوره‌ای به پارلمان راه پیدا کردم. نکته مشخص این است که هر چهار دوره ویژگی‌های خاص خودش را داشت و به‌همین دلیل نمی‌توان این‌طور گفت که شرایط یکسان مانده است. در مجلس پنجم با اینکه به عنوان اقلیت بودیم، توانستیم تاثیرگذاری بسزایی در امور داشتیم، به‌طوری‌که نیروهای خطِ امامی مجلس پنجم کارنامه‌ای قابل ‌قبول را از خود به ‌نمایش گذاشتند. البته ناگفته پیداست، ریاست چهره شاخصی چون حاج‌آقا ناطق‌نوری در موقعیت‌های مهمی چون رای اعتماد به دولت اول سیدمحمد خاتمی، باعث شد تا مجلس‌پنجمی‌ها رفتاری آبرومند و بر اساس منافع ‌ملی‌ای را از خود به‌نمایش بگذارند که به‌طور مشخص می‌توان به نیروهای موسوم به‌خط امام هم اشاره کرد.

مجلس ششم با اکثریتی تشکیل شد که آن روزها، با عنوان نوپای اصلاح‌طلبی توفیق قابل‌توجهی را در انتخابات کسب کردند. نظر شما درباره حاشیه‌هایی که به مجلس ششمی‌ها نسبت داده می‌شود، چیست؟

من خودم یکی از اعضای مجلسی بودم که به ‌اشتباه مجلسی حاشیه‌ای شناسانده می‌شود. ما در خرداد 79 در شرایطی فعالیت‌مان را شروع کردیم که دولت آقای خاتمی و جریان پر سروصدای دوم خرداد، سومین سال حیاتش را سپری می‌کرد. همانقدر که اصلاح‌طلبانِ آن روزها بیشتر فعالیت می‌کردند تا «توسعه‌سیاسی» و «رشد فضای مدنی» را محقق کنند، به‌همان میزان تحرکات تندروها هم جدی‌تر می‌شد و سعی می‌کردند تا تلاش‌ها برای آزادی‌های سیاسی و مدنی عقیم بماند. دقیقا به‌همین دلیل، وقتی در مجلس ششم قرار بر تغییر در قانون مطبوعات شد، یا قرار بر بررسی طرح افزایش اختیارات رئیس‌جمهوری که آن روزها به اسم طرح‌ دو‌قلو نام برده می‌شد، مخالفت‌ها شدت گرفت و خب! اصرار ما برای پیگیری برنامه‌های موردنظر باعث شد تا فضای سیاسی‌اجتماعی به فضایی چالشی تبدیل شود. پس لازم به توضیح و تذکر می‌دانم، مجلس ششم، نه‌تنها حاشیه‌ای نبود، بلکه برای تحقق اهداف تعیین شده، جدیت و پشتکار زیادی داشتند و این‌طور نبود که مثلا به ‌فکر مصلحت‌اندیشی باشند و برای تایید شدن در انتخابات بعدی، محافظه‌کاری کنند.

شما در میانه مجلس هفتم، دوباره نماینده تهران شدید. آن‌هم در دوره‌ای که تفاوت آشکاری با مجلس ششم و حتی مجلس اصولگرای پنجم داشت.

همانطور که گفتید، مجلس هفتم که به‌دلیل قهر قشر زیادی از مردم در انتخابات سال82، مجلسی تمام اصولگرا بود. آن‌هم اصولگراهایی که بیشترشان سابقه و کارنامه چندان درخشانی نداشتند و به‌همین دلیل، نه تنها تمام فکر و ذکر خود را بر مقابله با دولتی‌ها قرار داده بودند، بلکه با ندانم‌کاری و همچنین تصمیم‌هایی هیجانی و غیرکارشناسی و البته همراهیِ بی‌جا و غیرکارشناسانه با دولت احمدی‌نژاد که در سال‌های سوم و چهارم دوره مجلس، با دولت نهم همزمان شده بود، موجب شد، کشور با شرایط بدی روبه‌رو شود و یکسری مسایل و حاشیه‌ها و اظهارنظرهای عجیبی که تا به‌آن روز مشاهده نشده بود، خودنمایی کند. بنده در همه این سال‌هایی که افتخار نمایندگی مردم را داشتم، هیچ‌وقت مثل ایامِ مجلس هفتم اذیت نشدم. چون عملا هیچ‌کاری از دست‌ من و تعداد اصلاح‌طلبان محدودی که در مجلس بودند، بر نمی‌آمد.

برسیم به مجلس دهم. باورتان می‌شد، همهِ لیست امید در تهران انتخاب شوند؟

با توجه به نتیجه‌ انتخابات سال 92، این امید را داشتیم که اقلا نیمی از کاندیداهای‌مان رای بیاورد. به‌هر حال فضا با سال 86 که فقط آقای محجوب از لیست یاران‌ خاتمی رای آورد، فرق داشت و به‌همین دلیل با وجود حضور حداقلی در انتخابات مجالس هفتم تا نهم، تصمیم این شد که به‌طور جدی وارد فضای رقابتی شویم. البته بی‌انصافی است اگر به زحمت‌های آقای عارف اشاره‌ای نشود،‌ ایشان تقریبا به همهِ شهرهای مهم کشور سفر کرد تا در بستن لیست امید، نظردهی کند و نتیجه‌اش هم این شد که حضوری جدی در مجلس داشته باشیم. البته در این بین، «تَکرار خاتمی» و اعتماد و احترامی که مردم نسبت به ایشان داشتند،‌ موجب شد تا برخلاف سه‌دوره پیش، مردم در هفتم اسفند94، ساعت‌ها در صف بایستند تا رای خود را به صندوق بیندازند.

البته همان مردم رضایت چندانی از آنچه در این سال‌ها گذشته است، ندارند.

کشور شرایط عجیبی را تجربه می‌کند و به‌همین دلیل برای قضاوت درباره عملکرد مجلس دهم باید تمام جوانب را در نظر گرفت. نکته معلوم، البته این است که مجلس فعلی با سه دوره‌ پیشین تفاوت‌های آشکاری دارد و منافع ملی نسبت به همه‌ مسایل دیگر در اولویت قرار دارد.