آرمان: در روزگاری که رسانه‌های خبری گستردگی امروز را نداشتند، شاید می‌شد جلو انتشار اخبار را گرفت، اما امروز دیگر چنین نیست

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 حتی اگر کانال‌های رسمی و دوایر اطلاع رسانی نزدیک به دولت که باید این وظیفه را به عهده داشته باشند، به وظیفه خود عمل نمی‌کنند و مردم را از ماجراهایی که در کابینه اتفاق می‌افتد با خبر نمی‌کنند، بازهم نمی‌توان منکر واقعیت‌هایی شد که همه رای دهندگان به آقای روحانی در سال 96 از آن باخبرند. از خودگذشتگی‌ اسحاق جهانگیری دقیقا در این راستا معنا می‌شود. اسحاق جهانگیری همان کسی است که در دولت اول روحانی توانست سروسامان و نظم و نسق قابل قبولی به کابینه بدهد و به‌خصوص در بخش اقتصادی چنان کارآمدی از خود نشان دهد که مسئول پیگیری اقتصاد مقاومتی باشد. در واقع اگر به تاریخ فشرده و شش ساله دولت آقای روحانی نگاه کنیم می‌توانیم نقش پررنگ آقای جهانگیری را در بخش‌ها و آوردگاه‌های متعدد ببینیم. نقش معاون اول چنان تاثیرگذار بود که مخالفان دولت به خوبی متوجه شده بودند که با زدن و از کارانداختن مهم‌ترین عنصر دولت می‌توانند دولت را زمینگیر کنند. با معرفی کابینه دوم و جابه‌جایی برخی مهره‌ها در دولت تدبیروامید، اسحاق جهانگیری زیر فشار بیشتر قرار گرفت. هر چند در این میان برخی نزدیکان آقای روحانی که در کابینه صاحب نفوذ بودند و توانایی ایستادن در برابر حامیان سیاسی خود را هم داشتند، دانسته یا ندانسته موجب فشار بیشتر بر معاون اول شدند اما جالب این است که جهانگیری در این بین میدان را خالی نمی‌کرد و گاهی حتی انجام کارهایی را قبول می‌کرد که شاید در شرایط عادی کسی در چنین جایگاهی آن را نمی‌پذیرفت. برای مثال در حالی که رئیس کل بانک مرکزی یا یکی از وزرای اقتصادی دولت می‌بایست تصمیم اتخاذ شده درباره دلار 4200 تومانی را به عهده بگیرد، در بزنگاه غیر از جهانگیری کسی در میانه نماند و در حالی که اگر جهانگیری اعلام آن تصمیم را به عهده نمی‌‌گرفت، هیچ‌کس او را شماتت نمی‌کرد، کاری را انجام داد که بیش از آنکه در درستی یا نادرستی این تصمیم بشود چون و چرا کرد نشان دهنده آن است که جهانگیری بی‌هیچ منتی خود را فدای دولت برآمده از رای اصلاح‌طلبانه مردم می‌کند. در ماجرای سیل اخیر هم این جهانگیری بود که در غیبت موثر بخش‌های مرتبط با رسیدگی به مسائل استانداران، وارد کار شد و تصمیمی جدی برای تغییر در مدیریت استان گلستان گرفت. چنین بود که بخش‌هایی از دولت به‌جای اینکه متوجه اهمیت از خود گذشتگی اصلاح‌طلبانه جهانگیری باشند، هر چه بیشتر در کار کمرنگ کردن نقش او موثر افتادند.

بوی تیز بنزین

از کنار هم گذاشتن خبرهای رسمی و غیر رسمی که از کابینه می‌رسید، در کنار توئیت‌های منتشر شده، می‌شد فهمید که ظاهرا تنشی در کابینه بین آقای روحانی و جهانگیری اتفاق می‌افتد و اگر چه پادرمیانی علی لاریجانی ماجرا را در آن مجلس ختم بخیر می‌کند. «انتخاب» نوشت؛ «اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور پس از اظهارات تند و تیز روحانی خطاب به وی در جلسه‌ای در روز شنبه، از دولت قهر کرده و از آن روز در محل کار خود حاضر نشده است. گویا در پی بروز مباحثه‌ای در جلسه‌ای در روز شنبه، روحانی خطاب به جهانگیری می‌گوید که شما و اصلاح‌طلبان به دنبال سرنگونی دولت هستید. جهانگیری، اما در واکنش به این سخنان روحانی، تصمیم به ترک جلسه را می‌گیرد، اما لاریجانی از او می‌خواهد جلسه را ترک نکند. جهانگیری پس از پایان جلسه، راهی منزل شده و در محل کار خود حاضر نمی‌شود». اهمیت روشن شدن ابعاد ماجرا موجب شد سخنگوی دولت در گفت‌وگوی زنده با شبکه خبر، شرکت کند و در پاسخ به اینکه ماجرای قهر جهانگیری از دولت، صحت دارد یا خیر، بگوید: بین اختلاف نظر و قهر، تفاوت وجود دارد. طرح موضوع قهر در شأن آقای جهانگیری نیست و صحت ندارد. علی ربیعی درست گفته اما کامل نگفته است. او باید در ادامه می‌گفت که اسحاق جهانگیری چه باری را در کابینه تحمل می‌کند و می‌گفت که نقش او در دولت چنان است که نمی‌توان به آسانی از چنین مدیری گذشت. تحویل کلام به اینکه قهر در شأن کسی هست یا نیست نافی اصل موضوع نیست که دنبال کردن کار برای جهانگیری و ادامه دادن و به سرمنزل مقصود رساندن دولتی که از تنگناهای دولت دهم سر برآورده و 24 میلیون رای را در حمایت دارد، برای جهانگیری یعنی قرار گرفتن در معذوریت اخلاقی و حرفه‌ای ادامه کار وگرنه زبان به کلام درشت بازکردن و سخنانی در قدح آوردن که شما (اصلاح‌طلبان) در پی سقوط دولت هستید به معنی فراموشی همه اتفاق‌های دوسال قبل و در کوران مناظره‌های انتخاباتی است که جهانگیری توانست ضربه رقبا به روحانی را دفع کند و صدای رسایی برای ترغیب بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان باشد. هر چند روزنامه آرمان به این مهم پرداخته بود و در گزارش«جهانگیری برود می‌ماند» نشان داده بود که کسانی در کابینه دنبال کنار گذاشتن جهانگیری هستند و اگر نمی‌توانند راسا او را از کابینه دور کنند، برآنند که او را به استعفا و کناره‌گیری بکشانند.