ایرنا: درحال‌حاضر استراتژی اصلی جمهوری اسلامی در ارتباط با ترامپ و نه آمریکا، باید این باشد که کاری کنیم تا ترامپ همچنان به‌دنبال خروج از برجام تنها و منزوی بماند؛ یعنی هزینه خروج از برجام باید برای ترامپ مستمر و نقطه فشاری بر او به‌منظور اصلاح مسیر خویش باشد یا این هزینه‌زایی باعث شود همچنان در انزوا بماند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

نصرت‌الله تاجیک-دیپلمات و سفیر سابق ایران در اردن در یادداشتی در روزنامه شرق، نوشته است: از مباحثی که این روزها برخی مطرح می‌کنند، موضوع «مذاکره یا عدم مذاکره با ترامپ» است؛ اما قبل از اینکه به این موضوع بپردازم، آن را رویکردی می‌دانم که فرض بر یک استراتژی مهم‌تر است و آن اینکه درحال‌حاضر استراتژی اصلی جمهوری اسلامی در ارتباط با ترامپ و نه آمریکا، باید این باشد که کاری کنیم تا ترامپ همچنان به‌دنبال خروج از برجام تنها و منزوی بماند؛ یعنی هزینه خروج از برجام باید برای ترامپ مستمر و نقطه فشاری بر او به‌منظور اصلاح مسیر خویش باشد یا این هزینه زایی باعث شود همچنان در انزوا بماند.

در حقیقت هدف ما از این استراتژی باید این باشد که آمریکا نتواند یارگیری بین‌المللی انجام دهد و مجدد اجماع بین‌المللی علیه ما ایجاد کند. پس استراتژی بهینه این است که ما تلاش کنیم هر کاری را که می‌خواهیم، انجام دهیم و هر کاری را هم که قصد انجام آن را نداریم، واقعاً انجام ندهیم، تا ترامپ نتواند مجدداً مانند آمریکای قبل از برجام یک اجماع علیه ما ایجاد و «ایران‌هراسی ۲» را کلید بزند و مجدداً انزوای ایران در دستور کار قرار بگیرد.

در حال‌حاضر در آستانه تشکیل گروه ۲۰ در اوزاکای ژاپن هستیم و تمام ژست‌های صلح‌دوستانه و مذاکره جویانه ترامپ برای این است که خود را طرفدار مذاکره آن‌هم در زمینه مسائل هسته‌ای معرفی و ایران را کشوری یاغی معرفی کرده تا سریع‌تر خود را از انزوا خارج کند و ایران‌هراسی ۲ آغاز شود. پس این پروژه مطرح است، اما اینکه جامه عمل بپوشد یا متحقق شود، بستگی به عملکرد ما دارد؛ بنابراین ما یک ملت تاریخی و تمدن ساز در جهان و وزنه‌ ای در منطقه هستیم و نباید هر حرفی را که دنیاپسند نباشد، به زبان بیاوریم و بالعکس باید حرفی را بزنیم که دنیاپسند باشد تا بتوانیم افکار عمومی دنیا را علیه ترامپ بسیج کنیم.

متأسفانه با روش‌هایی که بعد از خروج او از برجام در پیش گرفتیم، نتوانستیم اجماعی بین‌المللی علیه او به وجود بیاوریم از این روی ترامپ توانست به‌راحتی تبعات خروج از یک قرارداد بین‌المللی را از بین ببرد و ما را در مشکلات ناشی از اعمال تحریم‌ها منفعل کند. هرچند ممکن است برخی این عمل را تقبیح کنند، ولی این تقبیح به‌خوبی به نتایج عملی حتی از سوی هم‌پیمانان ما از جمله اروپا نرسیده است. ما برجام را به‌عنوان یک رویکرد جدید در تعامل بین‌المللی انتخاب کرده‌ایم. ما برجام را انتخاب کردیم که راه کره شمالی را نرویم، ولی متأسفانه ترامپ همه راه‌ها را بست و در پرتو همان یک‌جانبه‌گرایی و لغو موافقت‌نامه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای با برجام بازی خطرناکی را کلید زد.

 

چراکه نقش انرژی، توسعه‌نیافتگی و مشکلات بین کشورها در این منطقه، سبب شده تنش متزاید ایجاد شود؛ بنابراین ما باید بر انزوای ترامپی که از برجام خارج شده است، تمرکز کنیم. راهش این است ما منطقی داشته باشیم که وجیه و دنیاپسند باشد تا به جامعه بین‌الملل ثابت کنیم که اهل تعامل و به‌دنبال حقوق حقه خویش و مخالف سلطه کشورها بر یکدیگر هستیم؛ یعنی با اجرا و ادامه برجام نشان دهیم که ترامپ راه غلطی را انتخاب و طی می‌کند؛ بنابراین در انزوا مانده است.

در حال‌حاضر با شناختی که از ترامپ داریم و شخصیت متلون او، ممکن است هر روز شاهد موضع متفاوت از او باشیم، چنان‌که در سفر آبه شینزو شاهد بودیم که چطور ترامپ در لحظه آخر حتی تفاهمات اولیه و ناچیز را پس گرفت و پشت او را خالی کرد! درحالی‌که او از طرف ترامپ برای حل‌وفصل مسائلی مأموریت داشت؛ اما ترامپ با خالی‌کردن پشت او نشان داد که قابل اعتماد نیست؛ بنابراین برای مذاکره باید مجموعه یا نهادی شکل بگیرد تا فرضا نتیجه مذاکرات در کنگره تصویب شود؛ ولی ما به‌دنبال مذاکره‌ای نیستیم که در آن ترامپ ما را بازی دهد، بلکه دنبال مذاکره‌ای هستیم که همه دغدغه‌ها مطرح و برطرف شود و اتفاقاً پس از اسقاط پهپاد آمریکایی در آب‌های خلیج فارس در منطقه جاسک، این زمینه بسیار فراهم‌تر از گذشته و این مذاکره از موضع قدرت خواهد بود.

از نتایج این مذاکره این است که ایران باید استقلال خود را حفظ و بتواند الگوی رشد و توسعه خود را طراحی و اجرا کند و بدون فشار بیرونی، بتوانیم اهداف خود را در سیاست داخلی و خارجی تحقق بخشیم؛ بنابراین ما باید یا درخواست تضمینی از سوی یک مجموعه آمریکایی یا بین‌المللی داشته باشیم؛ چون به ترامپ اعتمادی نیست؛ درحالی‌که شاید پشت این برجام ۱۰، ۱۲ سال کار دیپلماتیک بوده و مجدداً به آن پروسه بازگشتن، درست نیست. اگر زمانی هم دو کشور وارد پروسه مذاکراتی شوند، زمینه برجام بهترین و آماده‌ترین زمینه برای شروع است.

 

یکی از نکاتی که ترامپ در توییت‌هایش مطرح می‌کند، دست‌نیافتن ایران به موشک بالستیک است. اصولاً دکترین امنیت ملی یا دفاعی هیچ کشوری با مذاکره با کشورهای دیگر، طراحی یا اجرا نمی‌شود. به‌ویژه کشوری که در عمق تاریخ با یک سابقه طولانی در یک پهنه ژئوپلیتیکی بسیار مهم و یک پتانسیل انقلابی- با وجود همه مشکلات داخلی و اقتصادی – دارد؛ ولی هیچ مجالی در این زمینه نیست؛ به‌ویژه آنکه ما جنگی هشت‌ساله را از سر گذراندیم. در تجاوز صدام به ایران دست بسیاری از کشورهای غربی در فروش تسلیحات نظامی و شیمیایی به صدام آلوده است؛ بنابراین در حال‌حاضر در این زمینه نمی‌توانیم با مذاکره به جایی برسیم؛ ولی معتقدم آن چیزی را که باید رعایت کنیم، دغدغه مندی کشورهاست و به‌ویژه همسایگانی که قدرتمند شدن ایران را علیه خود می‌بینند.

دکترین امنیت ملی ما، سیستم تسلیحاتی کشور را بیشتر بر اساس دفاعی و نه تهاجمی پی‌ریزی کرده است. تاریخ یکی، دو قرن اخیر هم کاملاً نشان‌دهنده این است که ایران هیچ‌گاه قصد جاه‌طلبی یا گسترش پهنه سرزمینی نداشته است و در مدت جنگ تحمیلی نشان داد که جمهوری اسلامی مورد تجاوز واقع شده است؛ بنابراین ما راجع به اصل قضیه نمی‌توانیم مذاکره داشته باشیم؛ ولی راجع به اینکه دغدغه طرف‌های مقابل را رعایت و تشریح و توضیح دهیم یا چارچوبی را طراحی کنیم، می‌توانیم گفت‌وگو کنیم. همان‌طور که برای مسائل هسته‌ای بعد از ۱۰، ۱۲ سال با مذاکره به چارچوبی رسیدیم و هم دغدغه بین‌المللی مرتفع شد، هم ما به خواسته خود که دستیابی به انرژی هسته‌ای برای مصارف صلح‌آمیز یا انسان‌دوستانه یا پزشکی و… بود، رسیدیم.

 

ترامپ می‌گوید قصد دارد از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای جلوگیری کند. اولاً من معتقدم ترامپ در این موضوع صادق و جدی نیست؛ بلکه از قبل این موضوع پول کلانی از سعودی‌ها گرفته تا مخفیانه آنها را صاحب تسلیحات هسته‌ای کند! البته با اطلاع رژیم صهیونیستی از این پروژه یکباره حجم تخریب سعودی‌ها در آمریکا و جهان که این روزها شاهدش هستیم، از طرف صهیونیست‌ها کلید خورده است! ثانیاً ازآنجاکه ترامپ با تحریم ایران به دنبال شورش مردم علیه دولت و ایجاد درگیری داخلی است؛ بنابراین ما باید همه ظرفیت‌های نرم و سخت خود را برای افزایش قدرت بازدارندگی و حفظ امنیت در کشور به کار بگیریم. البته راه‌های کم‌هزینه‌تری هم مانند استفاده از قدرت نرم حاصل از مشارکت حداکثری مردم در زندگی سیاسی و اجتماعی خودشان و نیز افزایش انسجام ملی از طریق پذیرش تنوع سیاسی اجتماعی وجود دارد.

 

اما ازآنجاکه: ۱- هم این تولید قدرت نرم نیازمند یک پروسه طولانی و کار فرهنگی است و هم مشکلات زیرساختی و ساختاری در زمینه سیاست و نیز مدیریت سیاسی اجتماعی داریم، ۲- بر اثر اقدامات ترامپ توازن ژئوپلیتیکی منطقه به هم خورده و کشورهای منطقه ازجمله عربستان درصدد احداث تأسیسات هسته‌ای و ایجاد رقابت تسلیحاتی متعارف تبدیل‌شدن به رقابت تسلیحات غیرمتعارف خواهد شد و ۳- یکی دیگر از تأثیرات تخریب چهره ژئوپلیتیکی منطقه افزایش حجم توطئه‌ها علیه ایران است که نمی‌توان اصطلاحاً امنیت کشور را تعلیق به آینده کرد و آن قدرت سخت را معطل این پروسه نرم نگه داشت، با توجه به مشکلات داخلی کشور و فشاری که بر روی مردم است، همین استراتژی اعلامی مبنی بر حرمت تسلیحات هسته‌ای از منظر کشتار انسان‌های بی‌گناه که آمریکایی‌ها در ژاپن مرتکب شدند، استراتژی بی‌نیازی به تسلیحات هسته‌ای کفایت می‌کند. پس پیش به سوی اعتماد واقعی و بیشتر به مردم و طراحی سازوکاری به منظور نهادینه‌کردن مشارکت عمومی در تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اداره کشور تا انسجام حداکثری باعث افزایش قدرت بازدارندگی شود! ان‌شاءالله!