عضو جامعه روحانیت: شورای وحدتی تشکیل نشده که ما مطلع باشیم
یک عضو جامعه روحانیت مبارز با تاکید بر اینکه جامعه روحانیت به دنبال فعالیت حزبی نیست، اقدامات این تشکل را در چارچوب جایگاه پدرانهای که فضای سیاسی کشور از گذشته برای آن قایل بوده است، ارزیابی کرد.
به گزارش پایگاه خبری کاوش، در کنار فعالیتهای شورای وحدت اصولگرایان برای تدوین یک فهرست یکپارچه در انتخابات مجلس یازدهم و اقدامات جبهه پایداری، حزب موتلفه اسلامی و ... در این زمینه، جامعه روحانیت مبارز نیز کم و بیش در حال آماده شدن برای انتخابات بوده و با گردآمدن شماری از احزاب و گروههای اصولگرا، پیرامون جامعه روحانیت، این تشکل به عنوان یکی از گزینههای ممکنی، که میتواند جبهه اصولگرایان را با محوریت خود متّحد و یکپارچه سازد، مورد توجه قرار گرفته است.
البته در گذشتههایی نه چندان دور، جامعه روحانیت از نفوذ و اعتباری بس بالاتر از آنچه اکنون دارد، برخوردار بود و کوچکترین تردیدی در اینکه شیوخ جامعه همواره سخن آخر را در بزنگاههای حساس، برای اصولگرایان خواهند گفت وجود نداشت، هرچند چارچوب و اصالتِ گذشته، همچنان تا اندازه بسیاری، در این تشکل نگاه داشته شده است، اما امروز جامعه روحانیت مبارز، دیگر با روزهای طلایی خویش فاصله دارد.
درباره اهداف و ساختار جامعه روحانیت مبارز و اینکه آیا این گروه پرسابقه خواهد توانست تا با بازگشت به دوران گذشته، جریان اصولگرا را زیر پرچم یگانه خود، یکپارچه سازد یا نه، گفتگویی با حجتالاسلام «حسین ابراهیمی»، عضو جامعه روحانیت مبارز و نماینده پیشین مجلس در دورههای دوم و هشتم انجام دادیم که شرح آن را در ادامه خواهید خواند:
جامعه به دنبال وحدت است، اما دیگران نیز باید موافق باشند
*جناب ابراهیمی از نظر شما آیا جامعه روحانیت مبارز خواهد توانست تا جریان اصولگرا را زیر یک پرچم به وحدت برساند و آیا چنین ظرفیتی در این تشکیل دیده میشود؟
به هر روی دو سویه برای این موضوع وجود دارد، یک سویه اینکه تلاش کنند و جدیت داشته باشند تا هماهنگ شوند و سویه دیگر پذیرش خود این موضوع است.حال اگر بخواهم این پرسش که آیا ما ظرفیت این کار را داریم یا خیر، پاسخ دهم، به نظر من این کاری است که میبایست هنوز معطل بماند.
تلاش جامعه روحانیت این است، که در میان اصولگرایان وحدت ایجاد کند، اما آیا این گروهها نیز چنین چیزی را خواهند پذیرفت یا نه، این دیگر بسته به دیدگاه خود آنهاست و به نظر من باید به همه دیدگاهها احترام بگذاریم.
تا بازگشت به جایگاه گذشته راه طولانی در پیش است
*اما در گذشته جامعه روحانیت برای جریان اصولگرایی فصلالخطاب به شمار میآمد و سخنش در طیف حجیّت داشت، به نظر شما آیا امکان بازگش به آن روزها وجود دارد؟
به هر روی جامعه روحانیت تلاش خواهد کرد که این مشکلات برطرف شود، اما نمیتوان گفت که این تلاش حتما به نتیجه دلخواه و مطلوب خواهد رسید. این چیزی است هماکنون قضاوت درباره آن چندان ساده نیست.
البته جامعه در حال حاضر از گستردگی و تشکیلات خوبی و نیرومندی برخوردار بوده و در استانها و شهرستانها حضور دارد، که انجام این کار، رخداد خوب و مبارکی است، لیکن اینکه آیا این گستردگی و اقتدار میتواند، همه را تحت تاثیر قرار دهد یا خیر، باید بگویم که به نظر من، جامعه روحانیت هنوز با آن حالت اولیه خود در آغاز انقلاب اسلامی که کلامش کلام ختم بود، فاصله دارد و شاید ماهنوز به زمان نیاز داشته باشیم که دوباره به آن مرحله برسیم.
اقدامات انجام شده امیدوار کننده است
البته فکر میکنم چارچوبهایی که مشخص شده است، میتواند جامعه روحانیت مبارز را به آن مرحله برساند، اما اینکه برای همین انتخابات پیش رو چنین چیزی تحقق خواهد یافت یا خیر، باید کمی با احتیاط به آن نگاه کرد.
*یعنی به نظر شما این طرح بلندمدتی است که فراتر از انتخابات پیش رو بوده و به زمانی بیش از چند ماه نیاز دارد؟
بله، به هر حال جامعه(روحانیت) بخش مربوط به استانها را به تازگی فعال کرده است، و اینکه به کجا خواهید رسید و آیا نتیجه دلخواه به دست خواهد آمد را نمیتوان با اطمینان با درباره آن نظر داد.
جامعه فعالیت حزبی ندارد
*آیا مواردی که از آن به عنوان فعالیتهای جامعه روحانیت یاد کردید، فعالیت حزبی تلقی میشود؟
خیر، حزبی نیستند. جامعه بیشتر مسایل فرهنگی را مورد توجه قرار میدهد. و افزون بر این همانگونه که در وصیتنامه حضرت امام(ره) نیز اشاره شده است که روحانیت نباید خود را از سیاست و انتخابات کنار بکشند، تلاش ما بر این است که در چارچوب وصیتنامه ایشان و توصیههای مقام معظم رهبری عمل کنیم.
بنابراین چنین عملکردی معنایش تشکیلات حزبی نیست، بلکه در راستای همان حالت پدرانهای است که از گذشته در جامعه وجود داشت و ما بر این باوریم که جامعه باید حتی با جریانات رقیب نیز کاملا منطقی رفتار کند.
*یعنی فعالیت حزبی را برای جامعه مفید نمیدانید؟
خیر، به هیچ وجه. ما بر این باوریم که اگر جامعه بخواهد تبدیل به یک تششکیلات حزبی شود، چنین چیزی برایش مانند یک سَمّ کُشنده خواهد بود.
*آیا فعالیت حزبی نکردن به معنی پرهیز از معرفی نامزد برای انتخابات نیست؟
خیر، لزوما چنین معنایی را نمیدهد و در گذشته نیز موارد بسیاری را داشتهایم، که جامعه با وجود نداشتن فعالیت حزبی، نامزد مشخصی در انتخابات داشته است.
*پس از دید شما این دو موضوع با یکدیگر تناقضی ندارند؟
خیر، زیرا چنین کاری به معنای نظر مثبت و تاییدی است برای نیروهای اصلح، که به مردم معرفی میکنند. حتی نظر حضرت امام نیز این بود که جامعتین(جامعه مدرسین حوزه علمیه و جامعه روحانیت مبارز) و در واقع کل روحانیت باید در صحنههای انتخاباتی حاضر باشند، اما ایجاد انشعاب و کار حزبی از شأن جامعه روحانیت به دور است.
گروههای اصولگرا خود باید به وحدت برسند/جامعه اصراری به محور بودن ندارد
*به نظر شما آیا احزاب و گروههای اصولگرایی که پیرامون جامعه گرد آمدهاند، چه مقدار از ظرفیت این جریان هستند و این کار آنها چه اثری دارد؟
جامعه روحانیت پاسخ مثبتی برای محور اتحاد و یکپارچگی قرار گرفتن به کسی نمیدهد و تنها به این گروهها توصیه میکند که در میان خودشان به وحدت برسند.
در واقع جامعه از کسانی به طرف آن میآیند طرفداری نخواهد کرد.ما میخواهیم که آنها خود به وحدت برسند.
*آیا این اتحاد میتواند در چارچوب شورای وحدت شکل بگیرد؟
بله، اگر شورایی درست شود ممکن است این کار بشود.
*خوب این شورا با محوریت آقای حداد تشکیل شده است.
هنوز که چیزی شکل نگرفته است که ما مطلع باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید