تحلیل رسانه های داخلی از نقش جان بولتون بر روابط ایران و آمریکا
تاثیر خروج جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا از کاخ سفید پس از اختلافات فراوان او با دونالد ترامپ رییس جمهوری این کشور، بر روابط ایران و آمریکا مورد توجه و بررسی در رسانه های داخلی قرار گرفته است.
بررسی امروز شنبه ۲۳ شهریور نشان می دهد که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا روز سهشنبه گذشته (۱۹ شهریور)، جان بولتون، سومین مشاور امنیت ملی خود را به دلیل آنچه اختلافات بنیادین بر سر برخی مسائل مهم سیاست خارجی مانند ایران، کرهشمالی، ونزوئلا و اخیرا افغانستان میخواند، اخراج کرد.
رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب بر این نظرند که: این تغییر، تاکتیکی برای قبل از اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد از سوی ترامپ باشد تا با این رویکرد نرمشهایی از خود نشان دهد. رسانه های نزدیک به جریان اصولگرا آورده اند که: اخراج بولتون چیزی را درباره ایران عوض نمیکند.
رسانه های نزدیک به جریان اصلاح طلب معتقدند: این گونه نیست که با کنار رفتن یک مشاور امنیت ملی همچون جان بولتون تغییرات بنیادی در ساختار تصمیمسازی کاخ سفید رخ دهد. از آنجایی که بولتون فردی افراطی و جنگطلب بود خروج وی تا حدودی میتواند سیاستهای ایالات متحده را تعدیل کند.
این رسانه ها در مطالب منتشر شده خود در زمینه برجام و مناقشات ایران و آمریکا به محورهایی همچون تاثیر یا عدم تاثیر نقش جان بولتون بر روابط ایران و آمریکا؛ اصولگرایان و برجام و گمانه زنی ها از آینده روابط ایران و آمریکا، اشاره کرده اند.
رسانه های نزدیک به جریان اصولگرا بر این عقیده اند که اخراج بولتون چیزی را درباره ایران عوض نمیکند. همچنین این رسانه ها به انتقاد از دیدگاه اصلاح طلبان نسبت به این موضوع پرداخته و آورده اند: پس از برکناری جان بولتون، رسانههای زنجیرهای به خط شده و مدعی شدند که ترامپ در حال تجدیدنظر کلی در رابطه با ایران است و این برکناری مصداق تعدیل رفتارهای آمریکا و پالس مثبت برای مذاکره با ایران است. در حالی که یکی از اهداف این اقدام دولت آمریکا، فریبکاری با هدف ترغیب ایران برای حضور در «نمایش مذاکره ترامپ» است.
این رسانه ها در مطالب خود به محورهایی چون اخراج بولتون از کاخ سفید و انتقاد از دیدگاه اصلاح طلبان نسبت به اخراج بولتون؛ بی ثمری برجام و نقد مواضع برجامی اصلاح طلبان پرداخته اند.
رسانه های اصلاح طلب
تاثیر یا تاثیر نداشتن نقش جان بولتون بر روابط ایران و آمریکا
نادر انتصار استاد علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی در گفتوگو با روزنامه اعتماد بر این عقیده است : نباید در خصوص نقش بولتون در دولت امریکا بزرگنمایی شود، چراکه جایگاه مشاور امنیت ملی در امریکا چندان تعیینکننده نیست. نباید در خصوص جایگاه بولتون بزرگنمایی کرد. با رفتن جان بولتون از کاخ سفید، تغییری در ساختار سیاست خارجی امریکا ایجاد نخواهد شد. بهطور کلی در ساخت سیاست خارجی امریکا، مشاور امنیت ملی رییسجمهور تصمیمگیرنده نیست.
در بحث برجام نیز پیش از حضور بولتون در کاخ سفید دونالد ترامپ قصد داشت که از برجام خارج شود، چراکه اصلا مهمترین برنامه سیاست خارجی ترامپ در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ بود و به طور دایم این مساله را مطرح میکرد.
همچنین به گزارش این روزنامه، وی درخصوص "بحث تایید کانال ۱۵میلیارد دلاری برای ایران توسط امریکا" گفت: خبرها بیشتر از گذشته شده است و این موضوع نشان میدهد که بحث جدیتر دنبال میشود. اما اعطای خط اعتباری به ایران مساله اصلی تهران نیست، بلکه مساله اصلی فروش نفت ایران است. ایران میخواهد بار دیگر بتواند به راحتی با دنیا تجارت کند و روابط عادی داشته باشد.
اختلافات میان ایران و امریکا بسیار ریشهای است و به نحوی نیست که یک نفر با یک چرخش بخواهد ایجاد کند... د. نمیتوانیم روابط ایران و امریکا را به صورت ساده و شخصی ببینیم که با دیدار دو رییسجمهور با یکدیگر حل و فصل شود.
روزنامه اعتماد در ستون نگاه روز، یادداشتی با عنوان پیامدهای اخراج بولتون منتشر کرد که در بخشی از آن می خوانیم: دلیل دیگر اخراج وی شکست سیاستهای بولتون در مناطق مختلف دنیاست. در مورد ایران، سیاست فشار و تحریم حداکثری و حتی خروج ترامپ از برجام جزیی از سیاستهای تحت رهبری بولتون با همفکری همکیشش نتانیاهو بود. این سیاست هم موفق نبود و با وجود مخالفت بولتون و نتانیاهو ترامپ و پمپئو بهشدت دنبال مذاکره با ایران حتی به صورت سمبولیک هستند. لذا یکی از دلایل دیگر میتواند تفاوت در دیدگاه نسبت به ایران باشد. اخراج بولتون تا حدودی هم نشان از فاصله گرفتن کاخ سفید از اسراییل و سیاستهای نتانیاهو دارد که کارش خراب کاری در سیاستهای امریکا نسبت به ایران و تلاش در کشاندن امریکا به جنگ ناخواسته در منطقه دارد.
بدیهی است، اخراج بولتون به معنی تغییر سیاست خارجی، خصوصا نسبت به ایران، در کوتاهمدت نیست. زیرا سیاست خارجی و جهانی امریکا که توسط عوامل مختلفی طراحی و تعیین میگردد همانند کشتی بزرگی است که نمیتواند به راحتی و در کوتاهمدت تغییر مسیر دهد، و تغییر تاکتیکها امکانپذیر است، و در همین بزنگاههاست که کشورهای دیگر میتوانند بسته به منافع ملی خود با امریکا تعامل نمایند.
همچنین این روزنامه اعتماد در ستون انرژی خود، زیر عنوان بازار انرژی پس از بولتون، آورده است: اولین تاثیر خبر اخراج جان بولتون، سقوط حدودا دو درصدی قیمت نفت در کمتر از یک ساعت بعد از انتشار خبر بود. بازار نفت این اخراج را به کاهش احتمال درگیری نظامی با ایران و باثباتتر شدن چشمانداز تامین تعبیر و در شوک اول قیمتی نمایان کرد. بولتون به عنوان یکی از دیرپاترین نئوکانهای واشنگتن که علاقه ویژهای به جنگافروزی دارد و سابقه مشخصی نیز در ایران ستیزی، مدتها در مظان اتهام برنامهریزی برای جنگ و درگیری با ایران بود؛ درگیری که میتوانست به راحتی ۴٠درصد از کل نفت دنیا را متاثر سازد. تحلیل بازار این بود که خروج بولتون نه تنها یک مهره جنگطلب را کاهش میدهد، که نشاندهنده تغییر رفتار آمریکا به نفع دیپلماسی هم هست. چقدر این تحلیل واقعی است؟ قطعا ۴٠سال ممارست بولتون در جنگطلبی از یکطرف و موفقیتی که در اقناع ترامپ در بسیاری از حوزههای استراتژیک نشان داده از طرف دیگر، او را به عنوان خطری مهم برای صلح جهانی و ایران معرفی کرد. کمتر کسی است که سیاست آمریکا را بشناسد و با خروج بولتون نفسی آسوده نکشد. واکنش مثبت بازارهای ملی به این برکناری، طبیعی و قابل پیشبینی بوده است.
روزنامه آرمان ملی در ستون سرمقاله یادداشتی با عنوان میز مذاکره با تاکتیک انعطاف ترامپ به قلم رامین مهمانپرست سخنگوی اسبق وزارت امورخارجه، منتشر کرده، در بخشی از یادداشت آمده است: به نظر میرسد خروج بولتون از کاخ سفید نشانه آن است که ترامپ متوجه شده که حضور چنین فردی لطمات جبران ناپذیری به اعتبار مردم آمریکا در دنیا وارد میکند. اما بعید به نظر میرسد با بیرون رفتن بولتون سیاست خارجی آمریکا دچار تغییر آنچنانی شود. چون تیم سیاست خارجی در آمریکا به دنبال فشار حداکثری است. همچنین آنها به دنبال کلید زدن مذاکرات تازهای با ایران هستند تا در چنین چارچوبی به ادعای خودشان ایران را مهار کنند. به نظر میرسد این تغییر، تاکتیکی برای قبل از اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد از سوی ترامپ باشد تا با این رویکرد نرمشهایی از خود نشان دهد. همچنین بهصورت کاملا مبهم مطرح میکنند که ممکن است برخی تحریمها برداشته شود تا بدین وسیله فضای بیم و امید ایجاد کنند تا مقامات ایران را برای انجام مذاکرات تشویق کنند.
به گزارش فرارو، توماس رایت، پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز در آتلانتیک نوشت: برکناری ناگهانی جان بولتون از دولت ترامپ گریزناپذیر بود. این برکناری به سبیل مشهور بولتون یا تفاوت شخصیتی با رئیس جمهور ربطی نداشت. موضوع مهمتر از این حرف هاست. ترامپ میخواهد فصل جدیدی در کتاب سیاست خارجی خود باز کند. در کتاب سیاست او قرار است فصل «نظامی گری و فشار حداکثری» بسته شود و فصل «معامله و جستجوی جایزه صلح نوبل» گشوده شود.
ترامپ میخواهد با رهبران ایران ملاقات کند و با طالبان، کیم جونگ اون و پوتین در مورد کنترل تسلیحات به توافق برسد... د. همه موافقند که چرخش ترامپ واقعیت دارد. ما در حال ورود به یک فاز جدید هستیم. ترامپ در مسائل امنیت ملی همیشه دو تصویر از خود به نمایش گذاشته است: نظامی و تاجر... ر. در حالی که او به انتخابات نزدیک میشود امیدوار است از چهره نظامی به تاجر چرخش پیدا کند، چهرهای که به عنوان تندرو از خود ساخته را خراب کند و مخالفان دمکراتش را به اشتباه بیاندازد.
اصولگرایان و برجام
روزنامه شرق در گزارشی با طرح سوال مبنی بر برجام تصمیم نظام بود یا نبود؟ نوشت: مناقشه جناحی اصولگرایان تمامی ندارد. واکنشها به ادعاهایی که مخالفان دولت در رسانه ملی و رسانههای وابسته به خود در ماجرای برجام دنبال میکنند ادامه دارد. حسین شریعتمداری در گفتوگو با یورونیوز و مستند «اتم» که به تازگی از صداوسیما پخش شده مدعی شدهاند که مقام معظم رهبری در جریان امضاشدن برجام نبودهاند. آنها منکر این هستند که برجام تصمیم نظام بوده و قصد دارند تا آن را در حد یک دعوای جناحی تقلیل دهند؛ خطی که از همان ابتد رفته و هنوز هم دنبال میکنند.
حجتالاسلام محسن غرویان در واکنش به جوسازیهای برخی دلواپسان دراینباره گفته است: صحبتهایی که اخیرا درباره مخالفت رهبری با برجام یا اطلاعنداشتن ایشان از امضای برجام از سوی برخی چهرههای سیاسی مطرح میشود، درواقع توهین به ایشان و جایگاه رهبری است. برجام یک توافقنامه بسیار مهم بود و بدونشک زیر نظر رهبری و با تأیید ایشان دنبال شد و به امضا رسید.
-برجام باتلاق تندروهاست، عنوان یادداشتی است که در روزنامه آرمان ملی منتشر شده است. در این مطلب می خوانیم: آیتا... هاشمی درباره برجام تعابیر بسیار محکمی داشت. مهمترینش این بود که برجام پرچم اعتدالخواهی ملت ایران در دنیاست و تا مردم بخواهند این پرچم بالا میماند. از طرفی آیتا... هاشمی سخت معتقد بود که تندروها باوجود شانتاژهای فراوان و رشتههای فراوانی که میبافند و به آن دلخوش میکنند در نهایت در باتلاق افراطیگری خود فرو میروند و این اعتدال است که در نهایت ماندگار میشود. واقعیت آن است که بعد از گذشت چند سال از رحلت رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، برجام هنوز هم بر مدار پیشبینیهای متقن آیتا... هاشمی میچرخد و با وجود کینهورزیهای جاهلانه داخلی و دشمنیهای جابرانه خارجی، پرچم برجام همچنان در دنیا بالاست و «ظریف» پابرجا در صحنه مانده و این امثال بولتون هستند که یکییکی از میدان خارج میشوند. بولتون قربانی ماندگاری برجام شد. بولتون قلب تیم «بی» بود. آنها به هر دری زدند که برجام را قربانی جنگطلبی خود کنند ولی حالا خودشان باید منتظر قربانی شدن پیش پای برجام باشند. البته که ماندگاری برجام فقط قربانی خارجی نخواهد داشت. خیلیها در داخل هستند که در این چند سال هر چه از دستشان برمیآمد انجام دادند تا برجام را هیچ کنند، ولی از امروز به بعد آنها باید به فکر انتخابات امسال و دو سال بعد کشور باشند که آیا شهامت شعار دادن برای پاره کردن برجام را در صورت پیروزی دارند یا نه؟
گمانه زنی ها از آینده روابط ایران و آمریکا
تحریم و شرایط جدید، عنوان مطلبی است که در ستون دیپلماسی روزنامه اعتماد منتشر شده است. در این مطلب آمده است: واقعیت این است که پذیرش طرح ماکرون برای مقامات ما از آن رو مشکل است که اولا معلوم نیست، ایران تا چه حد بر دریافت و هزینه این اعتبار ۱۵ میلیاردی کنترل خواهد داشت. ثانیا معلوم نیست که این اعتبار قابل تکرار خواهد بود یا نه. ثالثا تعلیق تحریم نفتی تنها برای یک دوره مثلا ۴ ماهه خواهد بود یا قابل تمدید یا نامحدود. رابعا ناروشن بودن این ۳ مورد تا چه حد موجب شرطی شدن جامعه و اقتصاد ایران خواهد شد و عوارضی احتمالا بیشتر بعد از یک دوره مثلا چند ماهه خواهد داشت. سوال مهم دیگر این است که با وجود ۳ سوال قبلی، آیا ایران به خاطر در پیش بودن انتخابات امریکا، ثبات نسبی در اقتصاد ایران، حمایت اروپا به خاطر برقرار بودن برجام و... آیا اکنون به نسبت در قویترین موضع خود قرار ندارد و آیا قرار گرفتن ما در موضعی قویتر در آینده محتمل خواهد بود. همچنین آیا کاهش تعهدات برجامی که اکنون قویترین حربه ماست، ما را در وضعیتی پارادوکسیکال قرار نداده است: به این معنی که آیا با تداوم کاهش تعهدات ذیل برجام و به صفر رسیدن آنها اروپا در مسیر اعاده قطعنامههای پیشین شورا در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ قرار نخواهد گرفت و به عکس اگر کاهش تعهدات را متوقف کنیم، این قویترین اهرم را از دست نخواهیم داد؟
همچنین به گزارش روزنامه آرمان ملی، در بخشی از یادداشت رامین مهمانپرست سخنگوی اسبق وزارت امورخارجه، می خوانیم: اگر آمریکا به شکل واقعی تمایل به مذاکره دارد باید نشان دهند که از تصمیمات اشتباه گذشته پشیمان هستند. آنها باید تمام تحریمهای غیر قانونی بر ضد مردم ایران را لغو کنند. البته اتخاذ چنین تصمیمی از سوی کاخ سفید در زمان کنونی بعید به نظر میرسد. کشاندن ایران به پای میز مذاکرات برای آمریکاییها جنبه تبلیغاتی خواهد داشت. اینکه چرا نباید آمریکا از راهکار دیپلماسی در برابر ایران استفاده نماید، پاسخ روشنی دارد و هدف نهایی تیم تصمیمساز در ایالات متحده رژیمچنج در ایران است. آمریکاییها این سیاست را از ابتدای انقلاب در دستور کار داشته و در طول سالهای گذشته تلاشهای زیادی کردهاند. اگر یقین شود که طرف آمریکایی واقعا از گذشته پشیمان بوده و در عمل اثبات کنند که در پی جبران گذشته هستند، تهران چنین رویکردی را مورد بررسی قرار خواهد داد.
قاسم محبعلی مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امورخارجه در پاسخ به سوال روزنامه آرمان ملی مبنی بر اینکه آیا امکان هرگونه گفتوگوهای احتمالی و کاهش تنش میان تهران-واشنگتن وجود دارد؟ گفت: اگر تهران به این نتیجه برسد که منافع مردم ایران در گفتوگو تامین میشود بدون شک دست به چنین اقدامی خواهد زد. باید بدانیم صلح و ثبات به نفع مردم ایران و منطقه است. مردم ایران از فشارهای اقتصادی رنج میبرند. این مساله قابل کتمان نیست. صلح تامین کننده امنیت و آرامش در ایران و منطقه خواهد بود. همچنین وی در پاسخ به سوال "به نظر شما ترامپ حاضر است بسته رئیسجمهور فرانسه را به منظور کلیدزدن مذاکرات احتمالی میان تهران- واشنگتن بپذیرد؟ " مطرح کرد: نمیتوان به روشنی به این پرسش پاسخ داد چون ترامپ قابل پیشبینی نیست.
رسانه های اصولگرا
اخراج بولتون از کاخ سفید
روزنامه جوان عکس صفحه نخست خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت: اخراج بولتون چیزی را درباره ایران عوض نمیکند. با اخراج جان بولتون از کاخ سفید که مواضع بهشدت ضد ایرانی داشت، برخی از تغییرات بنیادین در سیاستهای امریکا علیه ایران سخن میگویند که میتواند زمینهساز گفتگوهای مستقیم دو کشور باشد. اما اظهارات مایک پمپئو، وزیر خارجه و استیو منوچین، وزیر خزانهداری امریکا هرگونه شائبه تغییر رفتار کاخ سفید در قبال ایران پس از اخراج بولتون را برطرف کرد. پمپئو به صراحت گفت که فشار حداکثری بر ایران ادامه خواهد یافت و منوچین نیز گفت که دولت ترامپ به فشار حداکثری علیه ایران ادامه میدهد. نخستوزیر اسرائیل نیز همسو با مقامات واشنگتن، مدعی شده با برکناری چهرههایی مثل بولتون سیاستهای کاخ سفید علیه ایران تغییر نخواهد کرد.
حسن عابدینی کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل در گفت و گو با روزنامه رسالت مطرح کرد: « ۴۰ سال گذشته به رغم روی کار آمدن ۸-۷ رئیسجمهور، تغییری در سیاست خصمانه ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران ایجاد نشده، بنابراین به نظر میرسد رفتن جان بولتون نیز تغییر خاصی در روابط ایران و آمریکا ایجاد نکند.»
بی ثمری برجام
در ستون اخبار ویژه روزنامه کیهان زیر عنوان روحانی نمیخواهد درباره برجام به شکست اعتراف کند، می خوانیم: نادر انتصار استاد دانشگاه آلاباما میگوید فرانسه نمیتواند برجام را احیا کند اما روحانی نمیخواهد بپذیرد که شکست خورده است.
این روزنامه همچنین در بخشی از مطلب منتشر شده در ستون یادداشت روز خود آورده است: عطریانفر عضو مرکزیت حزب کارگزاران اخیرا گفت «دولت برای اینکه بتواند از برجام، ظرفیت تبلیغاتی و انتخاباتی بگیرد -چون مردم ظرفیت امنیتی را براحتی نمیفهمند- یک ظرفیت دیگر به برجام بار کرد و آن ظرفیت اقتصادی است. این خیلی بزرگتر از واقعیت بود و به پیکره دولت آسیب زد». این اعتراف، شبیه سخنان مدیر روزنامه شرق است که گفت «مبالغه درباره برجام را قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.»! در اوج هیجان مذاکرات، ادعا این بود که با توافق، ۱۵۰ میلیارد دلار دارایی ایران به کشور برمی گردد و ۲۰۰ میلیارد دلار هم سرمایهگذاری خارجی با خود میآورد. برجام را با سراب ۳۵۰ میلیارد دلاری، شیرین سازی کردند. اما گزارشهای علنی از آخرین مذاکرات در پاریس حاکی از این بود که حضرات آمادهاند ۱۱تعهد اروپا و همه آن وعدهها را در ازای وعده اعتبار ۱۵ میلیارد دلاری بفروشند و از تعهدات لغو تحریمهای بانکی و مالی و نفتی صرف نظر کنند!
روزنامه جوان در مطلبی با عنوان کدام امریکا؟ کدام جنگ نظامی!؟ که در ستون اخبار ویژه خود منتشر کرد، به انتقاد از سخنان فریدون مجلسی درگفت وگو با روزنامه آرمان ملی پرداخته است. در این مطلب می خوانیم: فریدون مجلسی، دیپلمات سابق که از ابتدا و تاکنون همچنان حامی برجام باقی مانده است...مجلسی هیچ حرف جدیدی ندارد. آنها شش سال است میگویند اگر توافق نکنیم، اگر امتیاز ندهیم، اگر برجام را اجرا نکنیم، اگر از برجام بیرون بیاییم و اگر فلان و بهمان، جنگ میشود و اوضاع اقتصادی به هم میریزد. توافق را پذیرفتند و اجرایی کردند و اوضاع اقتصادی هم درست نشد. طرف مقابل به تعهداتش در برجام تن نداد و جنگ هم نشد!
مجلسی گفت: «بدونشک پایان برجام بهمنزله نوعی اعلان رویارویی خواهد بود. در چنین شرایطی برجام از مسیر دیپلماتیک و مذاکرات بین دولتها خارج خواهد شد. اگر روزی پایان برجام اعلام شود ایران تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی قرار خواهد گرفت که به مراتب از تحریمهای کنونی سنگینتر خواهد بود». جالب آن است که معتقدان به چنین تفکری تصور میکنند برجام هنوز وجود دارد و میگویند اگر برجام نباشد چنین و چنان میشود! امریکا نمیتواند وارد جنگ نظامی با ایران شود واکنش منفعلانهاش به سرنگونی پهپادش از سوی ایران هم تأییدی بر این مدعاست.
انتقاد از دیدگاه اصلاح طلبان نسبت به اخراج بولتون
روزنامه کیهان در ستون نگاهی به دیروزنامه های زنجیره ای خود با اشاره به یادداشت منتشر شده در روزنامه آرمان ملی آورد: روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: «واقعیت این است که حذف بولتون به مفهوم تغییر مسیر سیاست خارجی آمریکا نیست.»
کیهان افزود: این روزنامه اذعان کرده است که حذف بولتون به مفهوم تغییر سیاست خارجی آمریکا نیست. این در حالی است که در روزهای اخیر و پس از برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، رسانههای زنجیرهای به خط شده و مدعی شدند که ترامپ در حال تجدیدنظر کلی در رابطه با ایران است و این برکناری مصداق تعدیل رفتارهای آمریکا و پالس مثبت برای مذاکره با ایران است. در حالی که یکی از اهداف این اقدام دولت آمریکا، فریبکاری با هدف ترغیب ایران برای حضور در «نمایش مذاکره ترامپ» است.
بازار ایران، تحت تأثیر دولت ایران یا دولت امریکا!؟ عنوان مطلبی است که روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود منتشر کرده است. به گزارش این روزنامه، روزنامه ایران در مطلبی در واکنش به برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت امریکا، این برکناری را در وضعیت بازار ایران مؤثر دانست. این روزنامه در گزارش اقتصادی خود با تیتر سؤالبرانگیز «سلام بازارها به خداحافظی بولتون» نوشته: «بازارهای جهانی به خبرهای امیدبخش کاهش افراطیگری در سیاست و اقتصاد سلام دادند و با بهبود نسبی شاخصها از آن استقبال کردند. درحالی که سیاستهای افراطی رئیس جمهوری امریکا در دنیای سیاست و تجارت سمت و سوی بازارهای جهانی را تغییر داده است، انتشار خبرهایی که نشاندهنده کاهش احتمالی این افراطیگری وبازگشت اعتدال به سیاستهای این کشور در قبال سایرین است، سیگنالهای مثبتی به بازارهای جهانی داده است.»
روزنامه ایران، رسانه رسمی دولت است و برای برداشتن بار مسئولیت از دوش دولت، تلاش میکند وضعیت بازار را متأثر از تغییر و تحولات در دولت امریکا نشان دهد. شاید هم این موضوع را به ذهن متبادر سازد که وقتی تغییر یک مشاور در دولت امریکا تا این حد در بازار ایران مؤثر است، مذاکره با ترامپ چقدر مؤثر خواهد بود! حال باید پرسید که اگر چنین است، کاهش قیمت دلار در بازار ایران پس از ضربالاجل برجامی ایران و همچنین سرنگونی پهپاد متجاوز امریکایی را چگونه تحلیل خواهند کرد!؟ دولت باید تصمیم بگیرد کار کند و در این صورت بازار ایران تکان مثبت خواهد خورد؛ چشم داشتن به تغییر و تحولات کاخ سفید برای تحول بازار ایران راهکار تنبلهای وابسته است!
نقد مواضع برجامی اصلاح طلبان
یکی ماله را از دست اینها بگیرد، عنوان یادداشتی است که در روزنامه رسالت منتشر شده است. در این یادداشت به قلم رضا گنجی کارشناس سیاسی، می خوانیم: تا به این لحظه که دوستان اصلاح طلب دولت حاضر نشدند حتی کوچک ترین حرکت جدی و تاثیرگذار در راستای تایید ضدیت های اخیر روحانی و ظریف با آمریکا و غرب بردارند.
وزیر خارجه، مدتی است در پنل ها و سخنرانی ها و گفتگوهای بی مانند شان در بیرون از مرزها، در حال تبیین میزان و کیفیت خباثت غرب در موضوع ایران هستند. اما مشکل اینجاست که هنوز دوستان اصلاح طلب و شیپورچیان همیشگی غرب در داخل، علی رغم اینکه همیشه ظریف را سیاستمداری قابل می دانستند، اکنون حاضر به تبعیت و همسویی با ایشان در به چالش کشیدن رفتار آمریکا و غرب نیستند. حاضر نیستند در سخنرانی ها و رسانه های شان با صدای بلند، بدون ترس و واهمه، بدون لکنت و لرزش، درستی دیدگاه ظریف را ''تکرار'' کنند. آنها که جار می زدند ظریف هوشمندترین وزیر خارجه ی طول و عرض تاریخ کهن ایران زمین است و هر نقدی به جناب شان را در راستای تضعیف سیاست خارجه ی اصلاح طلبان و اعتدالیون می پنداشتند، امروز بخاطر مواضع ضد آمریکایی اش حاضر به همراهی او نیستند و همچون گذشته، هنوز دلشان نمی آید که خدای ناکرده یک وقت غرب و واشنگتن را از خود ناخشنود کنند.
دیدگاه تان را بنویسید