اصولگراها و اصلاحطلبان قافیه را میبازند
ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه و پژوهشگر، گفت: اصلاحطلبها در ایام محرم آرامتر و اصولگراها تندتر بودند که البته اینگونه رفتارها به انتخابات آینده ربط دارد. مشکلی که علوم سیاسی دارد این است که نمیتواند گفتار را درست کند تا منجر به گفتوگو شود و به پرخاشگری در منابر و مساجد تبدیل شده است.
تندروها دوباره آستینها را بالا زدهاند تا در فضای انتخاباتی خودی نشان بدهند تا بلکه هدفهایی را که برای خود تعیین کردهاند محقق کنند.
ابراهیم فیاض، پژوهشگر و استاد دانشگاه، با اشاره به اینکه «چو قافیه به تنگ آید، شاعر به جفنگ آید و این هم همان قصه است، چون در ایران تئوری نداریم در نتیجه نمیتوانیم بحث کنیم. اگر بخواهیم گفتوگو کنیم باید یک گفتار داشته باشیم» به پرسشهای اعتمادآنلاین درباره تحرکات رادیکالی پاسخ داد که در ادامه میخوانید.
مجلس فعلی وضعیت فاجعهآمیزی دارد
*این روزها به کرات تندرویهایی از سوی منابر، سیاسیون و برخی نمایندگان مجلس شاهدیم. به نظر شما ریشه این تندروی ها کجاست و چه تبعاتی دارد و چطور باید از فعالیت تندروها ممانعت کرد؟
«چو قافیه به تنگ آید، شاعر به جفنگ آید». این همان قصه است، چون در ایران تئوری نداریم در نتیجه نمیتوانیم بحث کنیم. اگر بخواهیم گفتوگو کنیم باید یک گفتار داشته باشیم. گفتار هم از فلسفه میآید. کار فلسفه این است که به ما بیان میدهد. خود پیامبران هم آیه را تبدیل به بیّنِه کرده و بیان میکردند. در قرآن که نگاه کرده باشید پیغمبر آیات را تبدیل به بیّنِه کرده و بیانش میکند.
اکنون کار فیلسوفان یاد دادن بیان است. اما در ایران اینطور اندیشیده میشود که فلسفه قدیمی است و ربطی به جامعه ندارد. در صورتی که کار فلسفه بیان است. موقعی که بیان انجام میشود، خودبهخود گفتار درست میشود. گفتار که درست شد، گفتوگو میشود. گفتوگو که انجام شود، گفتمان به وجود میآید که اقتدار عمومی ایجاد میکند. متاسفانه الان در سیاست به جای اینکه گفتمان پیدا کنیم و رأی بیاوریم، از آنجا که گفتار نداریم و به گفتوگو نرسیدیم، پرخاش میکنیم. متاسفانه این نشان میدهد که ما ضعف گفتمان شدید در جامعه داریم.
الان بحثهای انتخاباتی شروع شده و انتخابات مجلس را پیش رو داریم. اکنون حتی برخی نمایندگان مجلس هم میگویند مجلس فعلی وضعیت فاجعهآمیزی دارد. اخیراً آقای تاجگردون که وابسته به کارگزاران است هم از مشکلاتی که با اصلاحطلبان دارند، سخن گفته است. چون شورای نگهبان صلاحیتهای افراد زیادی را رد کرده، مجلس بیکیفیتی سر کار آمده است.
نخبگان به حکومت راه داده نمیشوند
*اگر شورای نگهبان فتیله نظارت استصوابی را پایین بکشد، میتوانیم به یک مجلس معقولتری برسیم؟
متاسفانه فقط بحث مجلس نیست. یک بحث هم مربوط به ائمه جمعه در شهرستانهاست. همچنین گروههای قدرت در شهرستانها هستند که بعضاً افرادی را در انتحابات معرفی میکنند که کیفیتشان به شدت پایین است. الان احتیاج به متفکرانی در مجلس داریم که بفهمند. الان قضایای فنی، فرهنگی و علمی در مجلس به گونهای بررسی میشود که بعضاً نماینده اصلاً متوجه نشده بحث چیست. در نتیجه مشکلی که داریم فقط شورای نگهبان نیست.
البته برخی معتقدند چون حزب نداریم، افراد خوب معرفی نمیشوند. اما قبلاً هم که حزب داشتیم اوضاع همین بوده و فرقی نکرده است. اکنون مشکل بزرگ و خطرناکی که برای امنیت ملی کشور و منافع ملی کشور داریم این است که برای قشر نخبه که دلش میخواهد در حکومت کار کند راهی وجود ندارد. طبیعتاً در چنین حالتی آنها به قشر پرخاشگر تبدیل خواهند شد و بقیه را با خودشان همراه میکنند که خب، این منجر به شورش و آشوب خواهد شد. مثلاً نماینده شهرستان کازرون یک کارمند دادگستری گچساران بوده که جای تعجب دارد از کجا به کجا رسیده است. این نوع گزینشها خیلی هزینهساز است.
چرا به این زودی باید به مباحث انتخاباتی وارد شویم؟
*برخی حتی در دهه محرم مراسم مذهبی را ابزاری برای اهداف سیاسی کردند.
اصلاحطلبها در این ایام آرامتر و اصولگراها تندتر بودند که البته اینگونه رفتارها به انتخابات آینده ربط دارد. مشکلی که علوم سیاسی دارد این است که نمیتواند گفتار را درست کند تا منجر به گفتوگو شود و به پرخاشگری در منابر و مساجد تبدیل شده است. اصلاً چرا باید به این زودی به مباحث انتخاباتی وارد شویم؟ اگر راست میگویند به دانشگاه بیایند و جویا شوند که نیاز امروز کشور چیست. انتخابات مجلس، مقدمه انتخابات رئیسجمهوری بعدی است و به همین دلیل همه خیز برداشتهاند.
تکنوکراتهای بومی رأی میآورند
*فضای رقابتی انتخابات را چطور تحلیل میکنید؟
اصولگراها و اصلاحطلبان قافیه را میبازند و تکنوکراتهای بومی رأی میآورند. مطلبی که بارها گفتهام و الان هم میگویم. این تکنوکراتها با زور وارد خواهند شد و مجبور میشوند خودشان را تحمیل کنند. الان شرکتهای دانشبنیان در این مملکت ثروت به دست میآورند. بعد از کسب ثروت مطالبه سیاسی دارند. قدرت باید دست خودشان باشد تا بتوانند کارخانه راه بیندازند.
اگر دولت توانسته بود ساخت هواپیما را در این مملکت راه بیندازد، الان دیگر هواپیما تولید میکردیم و خودبهخود بلیط هواپیما ارزان میشد. آن هم به گونهای که مثلاً شرکتهای خارجی به مسافر التماس میکردند، همانطور که هواپیمایی اندونزی مثل ترمینال جنوب ملتمسانه از مسافر میخواهد سوار شود.
ببینید! مشکل ما این است که این گروهها چون پایگاه اجتماعیشان را از دست دادهاند، پرخاش میکنند. الان قشر باسواد خاکستری متوسط به بالای جامعه به شدت در رسانههای اجتماعی فعال است. بحثی که وحید جلیلی به وجود آورد پرخاشگری است و این رویکرد در میان شورشیان اصولگرا شروع شده که حتی برخی محافظهکاران مسن اصولگرایی را اصلاً تحویل نمیگیرند. منظورم این است که شورش در همه جا رخ میدهد.
دانشگاه امام صادق نمیتواند کار تئوریک انجام دهد
دانشگاه امام صادق متاسفانه نمیتواند کار تئوریک انجام دهد و فرض این بوده که این دانشگاه فقط قرار است مدیران نظام را تربیت کند. خود من هم که از آن دانشگاه تصفیه شدم و بیرونم کردم، چون کار تئوریک میکردم و آنها زیر بار نرفتند. آنها فقط خواستار تربیت مدیر نظام هستند در حالی که الان دیگر آنقدر نخبه در دانشگاه تهران و مذهبی قم زیاد شده که دیگر دانشگاه امام صادق به پای اینها نمیرسد. در حال حاضر یک خط خاص ایجاد میکنند که من قبلاً تذکر دادهام. اینکه تندرویها همیشه به ایجاد زمینه خوارجگونه تبدیل میشود و باید از آن بترسیم. پدیدهای که امروز به آن فاشیست گفته میشود؛ فاشیست اسلامی یا خوارج که میخواهند با نوعی خشونت حکومت را به دست بیاورند. این مشکل اساسی است. در واقع مشکلی که الان داریم نداشتن گفتار و فلسفه است. به همین دلیل به گفتوگو نمیرسیم و بعد از آن به خشونتها و شورشها میرسیم. در واقع صداوسیمای ضد امنیت ملی و ضد منافع ملی الان باید گفتمان ایجاد کند و متفکران بیطرف و باطرف و اصلاحطلب و اصولگرا را بیاورد تا بحثهای علمی را شروع کنند.
افراد عقبمانده فکری و کمهوش در صداوسیما حاکم شدهاند
الان در شبکه چهار میتوانند این کار را انجام دهند و گفتوگوی زنده بگذارند و سانسور هم نکنند تا این گفتارها بعداً تبدیل به گفتوگو و مناظره شود و در نهایت جامعه به این انتخاب برسد که گفتمان است و بعد هم رأی دهد. به نظر میرسد خارجنشینان از همین الان میتوانند برای ما بحران ایجاد کنند. آنها فعالیتهای تخریبیشان را شروع کردهاند. آن هم در غفلت صداوسیما که برخی افراد عقبمانده فکری و کمهوش در صداوسیما حاکم شدهاند و اصلاً شرایط را درک نمیکنند.
آنها صداوسیما را به ضدرسانه تبدیل کردهاند. این نفرتآمیز و تنفربرانگیز است که صداوسیماییها به شبکههای اجتماعی دشنام میدهند در حالیکه خودشان هم غافل هستند. در حالیکه برنامههای آنها برای گفتمانسازی و گفتارسازی برای انتخابات آینده مجلس است، اما نتیجهاش به تندروی منجر میشود. جالب اینکه نمایندگان طیفهای تندرو از منبر دانشگاه امام صادق طرفداری کردند.
گفتوگوها باید در رسانهها و دانشگاهها باشد
*چاره چیست؟ چطور میتوان فضا را برای گفتوگو فراهم کرد؟
گفتوگوها باید در رسانهها و دانشگاهها باشد تا برای گفتارسازی انتخابات اسفندماه دانشگاهها پر از گفتوگو شود. شورای امنیت ملی اعلام کند تمام متفکران در دانشگاهها به سخنرانی درباره آینده مملکت بپردازند. الان باید در دانشگاه گفتارسازی شروع شود، بعد گفتوگو شکل بگیرد و بعد هم گفتمان در رسانه ملی.
متاسفانه شاهد نیستیم که شورای امنیت ملی یا سایر نهادها و شورای انقلاب فرهنگی این مسئله را درک کنند. در حالیکه از همین الان میتوانند گفتارسازی و گفتوگو را شروع کنند تا گفتمان به وجود آید. این مهم در شرایطی است که صداوسیما خودش یک طرف حمله است و به اصلاحطلبان یا ریاستجمهوری میتازد. در چنین حالتی معلوم است که جبههبندی درست شده و باعث عقبماندگی کشور میشود.
*ممنون، حرفی مانده است؟
واقعاً دلم می گیرد. در کشوری که شبانهروز در دانشگاهش زحمت میکشیم و کار فکری و علمی میکنیم، متاسفانه هیچ قدرتی در رسانه ملی نداریم.
دیدگاه تان را بنویسید