در گفتوگوی با مثلث مطرح شد؛
بهروز نعمتی: در جریان اعتدال، پدرخوانده نداریم
بهروز نعمتی از سیاسیون نزدیک به علی لاریجانی گرچه امیدوار است که ائتلاف سال 94 در اسفند 98 تکرار شود اما میگوید رقابتی سهقطبی رقم خواهد خورد و جریان اعتدال از حالا در حال سازماندهی 34حزب اعتدالی و مستقل است.
آقای بهروز نعمتی امسال سال انتخابات مجلس است، گرچه هنوز فضای رسانهای و سیاسی بهصورت علنی و متمرکز به مباحثش ورود نکردهاند ولی تحرکاتی که جناحهای سیاسی از الان شروع کردند، نشان میدهد که دارند خودشان را برای رقابت اسفند 98گرم میکنند. بهعنوان اولین سؤال بفرمایید که فضای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را چطور ارزیابی میکنید و بهنظر شما رقابتها چندقطبی میشود؟
بهروز نعمتی: بهنظر میرسد بهرغم تبلیغات یک طیف خاصی که میگویند مردم پای صندوق نمیآیند و شاید قصدشان هم این است که مردم کمتر حضور داشته باشند که خودشان پررنگتر در مجلس آینده حضور داشته باشند، من معتقدم که حضور مردم، حضور پررنگی خواهد بود و انشاءالله انتخابات هم بهگونهای خواهد بود که با درصد خوبی از حضور به نتیجه خواهد رسید اما اینکه موضوعات انتخاباتی چطور خواهد شد، واقعیت مطلب این است که این سه قطب همیشه وجود داشتهاند. اصولگرایان، اصلاحطلبان و مستقلین در همه ادوار حضور داشتهاند و بودهاند اما یکجاهایی کمرنگ و یکجاهایی پررنگ شدهاند. یکجاهایی افرادی که میخواستند قطب سوم را به رخ قطبهای دیگر بکشند، بیشتر پای کار آمدند. این همیشه بوده و یکجایی کمرنگ و یکجایی پررنگ. بهنظر میرسد در انتخابات آینده هم همینجوری باشد و من فکر میکنم این اتفاق بیفتد. حال اینکه اینها بتوانند با همدیگر بنشینند یا ننشینند یک بحث دیگر است و بهنظر میرسد اگر مستقلین و اصلاحطلبانی که بهنوعی به مستقلین نزدیک هستند، بتوانند با همدیگر کنار بیایند، البته با یک مانیفست روشن و شفاف و نه طلبکارانه، نتیجه خواهند گرفت چون بعضا طلبکاریهایی وجود دارد، اما اگر وجود نداشته باشد، فکر میکنم که این مجموعه میتواند اکثریت مجلس را هم بگیرد اما اگر با همین فضایی که هست، اوضاع پیش رود، هر سه جناح نیاز به کار بیشتر دارند.
آقای نعمتی شما از سه قطب صحبت کردید اما در جریان اصولگرایی چند صدا را شاهد هستیم، آیا این جریان فقط بهعنوان یک قطب حضور دارد یا زمان انتخابات زیرقطبهایی هم در آن فعال خواهند بود؟
بهروز نعمتی: ما که هیچ موقع با برادران اصولگرا نبودهایم. من هرگاه در شهرستان هم کاندیدا بودم، آنها حتما مقابل من آدم گذاشتند اما بهنظر میرسد آنها بین خودشان مجموعههای مختلفی دارند و احتمالا دوباره یک چیزی مثل جمنا تشکیل میدهند.
یعنی بهنظر شما اصولگرایان یک لیست خواهند داشت؟
بهروز نعمتی: بهنظرم لیست زردشان همیشه بیرون میآید.
منظورتان چیست؟
شاخصشان که همان پوستر زرد است.
فکر میکنید سرلیست اصولگرایان عوض شود؟ دفعات گذشته آقای حداد بود.
من نمیدانم چون در جلساتشان حضور نداشتم و با آنها نبودهام.
اگر بخواهید خودتان بهعنوان یک سیاستورز و یک تحلیلگر مسائل سیاسی، پرچمدار، لیدر و شخص برجسته محوری اصولگرایان را نام ببرید، بهنظر شما از اصولگرایان چه کسی این ظرفیت و جایگاه را بهخود اختصاص میدهد؟
ارزیابیای ندارم چون اولا باید ببینم چه کسانی میآیند و الان نمیدانم واقعا چه کسانی هستند.
اخبار مربوط به شورای وحدتی را که اصولگرایان تشکیل دادند، دنبال میکنید؟
فقط در حد اخبار رسانهها.
بهنظرتان موفقتر از جمنا میشود یا موفقیتش به جمنا نمیرسد؟
بهروز نعمتی: من فکر میکنم اگر شورای وحدتی که الان هست بهدنبال اقتدارگرایی باشد، قطعا توفیقی نخواهد داشت اما اگر قبول کنند که در کشور جریانات دیگری هم وجود دارد، افراد دلسوز نظام دیگری هستند تا به آن سمتوسو بروند. بهنظرم هم برای اداره کشور مفیدتر است و هم بالاخره راحتتر میشود موضوعات را تحلیل کرد اما اینکه میشنویم برخی میگویند یک عده از دیگری انقلابیتر و خونشان سرختر است، قضاوتکردن در موردشان سخت است.
آقای باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفتند یکی از انتقادات به شورای وحدت عدمدعوت از آقای لاریجانی است. به نظر شما این خلأ در آن ترکیب شورای وحدت احساس میشود؟
من فکر میکنم آقای لاریجانی مدتهاست که از این مجموعه جدا شده و احتمالا پیگیر بحث اعتدالی است که به آن اعتقاد دارد.
یعنی خود آقای لاریجانی هم خودش را در اردوگاه اصولگرایی تعریف نمیکند.
اگر میکرد که قاعدتا باید حضور میداشت.
چون الان شخصیتهای زیادی مثل آقای محسن رضایی، قالیباف و حداد و حتی اصولگرایان سنتی در آن جلسات شرکت میکنند و فقط آقای لاریجانی و جبهه پایداری حاضر نیستند.
بهنظرم آقای لاریجانی از آن سیستم خیلی وقت است که بیرون آمده.
فکر نمیکنید اگر انتخابات هیاترئیسه امسال مجلس شورای اسلامی را ملاک قرار دهیم، وقتی آقای لاریجانی به شورای وحدت نزدیک شود، همافزایی خوبی بهوجود میآید و نتیجه بهتری حاصل میشود؟
من خیلی در این موضوعات ارزیابی دقیقی ندارم ولی آنچه مهم است اینکه آقای لاریجانی بهدنبال تفکری است که همه آدمهایی که در چارچوب قانون اساسی میخواهند در نظام فعالیت داشته باشند، بتوانند نقش خود را ایفا کنند. نه کسی پررنگ و نه کسی کمرنگ باشد. آقای لاریجانی بیشتر دنبال این تفکر است.
بعد از انتخابات امسال هیاترئیسه مجلس گفته شد که یک پالسهای مثبت دوطرفهای بین طیف آقای لاریجانی و همراهانشان و گروه اصولگرایان که الان در قالب شورای وحدت تعریف میشوند، بهوجود آمده و احتمال همکاری بین این دو طیف بیش از گذشته تقویت شده است؟
من خبر ندارم، هیچ اطلاعی هم ندارم.
بالاخره شما از کسانی بودید که در هیاترئیسه، نزدیک به آقای لاریجانی عمل کردید. شما الان صاحب یک حزب هستید.
رسما گفتهایم که ما مستقل هستیم.
همان رویکرد مستقل خودتان را ادامه میدهید؟
بله.
در مورد اصولگرایان سنتی (همان جامعه روحانیت و جبهه پیروان بهطور مشخص)، اعلام شده که آنها هم تحرکات همگرایانهای را در اردوگاه اصولگرایان استارت زدهاند اما خودشان را در طول شورای وحدت تعریف کردهاند و نه در عرض آن. بهعبارت دیگر در عین حال که مجموعه خودشان را مجزا از شورای وحدت ندانستهاند، برنامههای خودشان را پیش میبرند، یعنی یکجورهایی هم هستند و هم نیستند و خاکستری جلو میروند. تحلیلهای برخی از رسانهها را که ورق میزدم، میگفتند که یک ائتلاف سهضلعی بین جامعه روحانیت، جبهه پیروان و طیف همراه با آقای لاریجانی بهوجود آمده و در این قالب میخواهند حضور در صحنه انتخابات را رقم بزنند. این تحلیل را درست میدانید؟
چون در هیچ جلسهای از جلسات دوستان حضور نداشتم، بنابراین خبر ندارم و مطرحشدن این موضوعات را تا الان نشنیده بودم و اولینبار است که از حضرتعالی دارم میشنوم.
سیاسیون آقای باهنر را بهمثابه آقای ناطق میدانند. آقای باهنر گفته «آقای ناطق احساس تکلیف برای انتخابات مجلس دارند». از طرفی آقای ناطق در انتخابات مجلس دهم از آقای لاریجانی حمایت کرد. اتفاق دیگر آنکه جامعه روحانیت پیگیر احیای جایگاه خود در عرصه سیاسی و خاستگاه آقای ناطق است. تحلیلی وجود دارد که آقای ناطق احتمالا محور ائتلاف لاریجانی، جبهه پیروان و جامعه روحانیت قرار بگیرد، بهنظرتان چنین ائتلافی را شاهد خواهیم بود؟
در مجلس قبل یعنی آقای باهنر از آقای لاریجانی حمایت کرده؟
آقای ناطق از آقای لاریجانی حمایت کرده است.
آخر اینطوری که شما گفتید آقای ناطق بهمثابه باهنر...
منظورم این است که دیدگاههایشان به همدیگر خیلی نزدیک است. درواقع اگر آقای ناطق به میدان بیاید بهواسطه ارتباط قوی که با هر سه ضلع دارد، میتواند یک ائتلاف قوی را شکل دهد؟
من بعید میدانم این اتفاق بیفتد چون آقای لاریجانی بارها این تجربه را به سرشان آوردند، نه اینکه خودش تجربه کرده باشد. خیلی وقتها هر موقع که آقای لاریجانی در قدرت بوده، عدهای دور ایشان جمع شده و آمدهاند و بعد هم که فرضا کمی کمرنگ شده، سریعا رهایش کردهاند. بهنظر میرسد که آقای لاریجانی دنبال همان تفکری است که از همه نیروهای در چارچوب نظام استفاده کند و بعید میدانم که آقای لاریجانی بخواهد با مجموعهای که سالها اذیتش کردهاند، همکاری کند.
بهطور روشن میفرمایید آقای باهنر سالها آقای لاریجانی را اذیت کرده است؟
بالاخره طیفی که آقای باهنر هم با آنها کار میکند، الان هم کم آقای لاریجانی را اذیت نمیکنند. رسانههایی که بهنوعی منتسب به دوستان او هستند، هر روز یکجور موضوعاتی را علیه آقای لاریجانی مطرح میکنند. بحث برجام تکراری و بحث خانههای میلیاردی خاندان لاریجانی در آمریکا و...، معلوم است که خیلی سخت است.
برخی میگویند اگر آقای ناطق وارد عرصه سیاستورزی شود و پشت سر یک جریانی قرار بگیرد، آن جریان تقویت میشود. بهنظر شما اگر آقای ناطق در عرصه سیاستورزی وارد شود و پشت سر جریان اعتدال قرار بگیرد، جریان اعتدال در انتخابات چه موقعیتی پیدا میکنند؟ آیا این حمایت و پشتیبانی میتواند وزن جریان اعتدال را در معادلات انتخاباتی تقویت کند؟
قطعا آقای ناطق یک اثرگذار و وزنه سیاسی است که فکر میکنم جریانات مختلف هم به ایشان اعتقاد دارند. فارغ از طیفهای تندرو، بقیه به آقای ناطق اعتقاد دارند.
آیا صحبتی هم بین دوستان جریان اعتدال با آقای ناطق شده است؟ اینکه نظرشان را بگیرند و بهصورت استمزاجی تحلیلشان را داشته باشند یا مشورتی بکنند؟
حتما مشورت اتفاق میافتد. قاعدتا در مواقعی بهنظرم نظر آقای ناطق گرفته میشود اما اینکه بهصورت سازماندهی شده باشد، خیر. علیالقاعده جلساتی را با آقای ناطق برگزار میکنند.
جلسات روتین هفتگی است؟
نه، ممکن است هرازگاهی جلساتی باشد.
این نظرات استمزاجی و مشورتی از آقای ناطق را آقای لاریجانی میگیرد یا شما؟
من واقعا از وجهی که ممکن است آقای لاریجانی با آقای ناطق جلساتی داشته باشند، اطلاعی ندارم اما بعضا بوده است و گاهی ما خدمتشان رسیدهایم و با تعدادی از دوستان این اتفاق افتاده است.
نظرشان چه بوده است؟ آنچه به شما منتقل کردهاند یا مشورتی که به شما دادهاند، سعی کردهاند چه نوع مشورتی برای حضور یا سیاستورزی قویتر به شما بدهد؟
آقای ناطق در موضوعات انتخاباتی بحث نمیکنند بلکه در موضوعات کشور نظراتی دارند.
گویا یکسری جلساتی را نمایندگان ادوار برگزار میکنند؛ این جلسات حالت هفتگی و منظم دارد؟
من خبر ندارم و در هیچ جلسهای هم شرکت نکردهام.
گفته میشود این یک سازماندهی انتخاباتی است که طیف آقای لاریجانی انجام میدهند.
من در هیچ جلسهای شرکت نکردهام و هیچ خبری هم از این جلسات ندارم.
پایداری هم اخیرا برای خودش یک مدلی را برای وحدت مطرح کرد. بهنظر شما در جریان اصولگرایی، جبهه پایداری میتواند پرچمدار وحدت باشد و این پرچم را بهدست بگیرد.
نوع رفتاری که این دوستان دارند، بهگونهای است که بیشتر صفر یا صدی میبینند و در این فضا قضاوت کردن خیلی سخت است، نمیدانم بشود یا نشود.
منظورتان را از صفر یا صد میفرمایید؟
یعنی یا سیاه یا سفید میبینند؛ یا انقلابی یا غیرانقلابی؛ یا برجامی یا غیربرجامی.
شما در مجلس با دوستان در ارتباط هستید و شاید گعدههای سیاسی هم داشته باشید. تعریفی که تابهحال پایداری از اصلح ارائه داده، تعریف روشنی است؟ یعنی با معیارهایی دقیقا مشخص شود که اصلح کیست؟
از دوستان پایداری فقط با آقای قاضیزادههاشمی مرتبط هستم و با بقیه آنها خیلی ارتباطی ندارم.
فکر میکنید پایداری هم باید خودش را از اصولگرایی جدا کند؟ آیا پایداری میتواند جریان چهارمی را شکل دهد؟
نمیدانم.
در مورد آقای لاریجانی میگویید که نگاهشان تقویت جریان اعتدال است. برای انتخابات مجلس با این جریانی که شما هم از همفکران و نزدیکان آقای لاریجانی هستید، میخواهید به کدام سمت بروید؟ میخواهید چه نوع سازماندهی داشته باشید که اکثریت مجلس را بهدست بگیرید؟
من فکر میکنم ائتلاف 92و 94 کار خوبی بود، یعنی کاری بود که نتایجی هم داشت. حالا ممکن است در آن یکسری بحثها هم وجود داشته باشد. من خودم بهشخصه نظر شخصیام این است که معتقدم الان هم باید آن ائتلاف وجود داشته باشد.
اما آقای عارف گفته که دیگر ائتلافی نخواهند داشت.
حالا آقای عارف بخواهند یا نخواهند، من نظر خودم را میگویم. من معتقدم با فضایی که در کشور وجود دارد و با شرایط حاکم، پیوند نانوشته یا ائتلاف نانوشته باید وجود داشته باشد. اگر آن بشود، من فکر میکنم که فضای کشور به سمت آرامش بهتری پیش خواهد رفت و در غیر اینصورت اگر همان کشمکشهای گذشته شود، معلوم نیست چه چیز از آب درخواهد آمد.
اما شما گفتید سه قطب. اگر اینطوری باشد پس انتخابات مجلس دوقطبی میشود.
سهقطبی است. شما از مجلس چهارم به این طرف این فضا را دیدهاید که وجود داشته و یکجایی کمرنگ و جایی هم پررنگ بوده است؛ البته دو قطب نخواستند قبول کنند که یک قطب دیگری هم هست.
اگر قطب اعتدال مستقل وارد شود، آنقدر عِده وعده و توان سازماندهی تشکیلاتی دارد که دو قطب دیگر یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان را در حاشیه قرار دهد؟
اصلا ما چه بخواهیم، چه نخواهیم قطب سوم در کشور وجود دارد.
برای انتخابات 98؟
برای انتخابات اسفند 98، یعنی برای انتخابات مجلس آینده حتما این اتفاق خواهد افتاد، کمااینکه افتاده است. همین الان عدهای میگویند فراکسیون فلان 120تا عضو دارد و عدهای دیگر میگویند که 170تا عضو دارد؛ پس چرا اکثریت مجلس را نمیگیرند، اگر چنین تعداد عضوی دارند؟ پس معلوم است که این ترکیب وجود ندارد.
در اینکه قطب سوم خیلی از معادلات حساس را در مجلس رقم زده، یعنی همان فراکسیون مستقلین، شکی نیست.
این اعضای مستقلین از کجا آمدهاند؟ بالاخره از همین مملکت آمدهاند. من فکر میکنم این اتفاق را چه بخواهیم و چه نخواهیم در مجالس آینده هم اتفاق میافتد، حالا کسی باور داشته یا نداشته باشد. روزهای اول به ما میگفتند که این حرفها چیست و مستقل کیست؟ زمانی خود آقای روحانی، شورای عقلا را تشکیل داده بود، پس یعنی از همان موقع هم بوده. من فکر میکنم این فضا چه ما بخواهیم، چه نخواهیم، چه دوست داشته باشیم، چه دوست نداشته باشیم، وجود دارد اما نظر شخصیام این است که اگر بخواهیم به یک فضای رو به جلو برویم، این ائتلاف میتواند خیلی کمک کند؛ البته ائتلاف باید شفاف باشد و نباید کسی آن را مصادره کند.
در تحلیلهای رسانهای مطرح است که عملکرد دولت و فراکسیون امید و در مجموع لیست امید چون مطلوب نبوده، مردم دیگر گرایشی به سمت گفتمان اعتدال نخواهند نداشت؛ نظر شما چیست؟
اینکه کشور مشکلات جدی دارد را باید پذیرفت. ممکن است مردم یک بحثی داشته باشند اما سیاسیون به این موضوعات دامن بزنند ولی آیا مقصر همه این مشکلات کشور، مجلس یا دولت، اصلاحطلبان یا اصولگرایان هستند؟ بحث تحریمها پیش آمده و عمده مشکلات به این موضوعات برمیگردد. بحثی هم که وجود دارد، بحث برجام در مجلس قبل است که میگفتند برجام بد است. الان همان منتقدان میگویند شما و دولت بر مبنای فرمایشات مقام معظم رهبری حق ندارید با کسی مذاکره کنید، مگر اینکه آمریکاییها به برجام برگردند؛ پس معلوم است که برجام چیز بدی نبوده و برجام خوب است. حالا اینکه این فضا الان آنقدر مسموم باشد، بله ممکن است مسموم باشد اما من فکر میکنم بالاخره مردم موضوعات را میبینند و مشکلات را میفهمند. یک طیف دنبال این است که هم دولت، هم مجلس و هم ارکان مختلف را بگیرد ولی بعید میدانم مردم بخواهند اینطوری تصمیم بگیرند.
گفته میشود مجلس یازدهم، مجلس پایداریها خواهد بود؛ شما قبول دارید؟
من فکر میکنم که عدد پایداریها همینی است که هست، یعنی بیشتر از این در سطح کشور نخواهد شد. اینکه این مجلس ممکن است تعدادی از نمایندگانش نباشند، در بررسی مجالس مختلف هم عمدتا اینطوری بوده که هر مجلسی تقریبا دوسومش نبوده، یعنی یکسوم از قبلیها از ادوار مختلف بودهاند اما من معتقدم مجلس سه تفکر آینده را خواهد داشت.
یعنی ترکیبی شبیه مجلس دهم خواهد بود.
بله.
هیچ جناح و قطبی اکثریت را ندارند.
من بعید میدانم.
خیلی مهم است که اعضای هیاترئیسه چه کسانی باشند و چه کسی روی کرسی ریاست بنشیند چون هرکس روی آن کرسی بنشیند، تقریبا گرایش مجلس را مشخص میکند. آقای لاریجانی در این سه دورهای که ریاست مجلس را برعهده داشت، سعی کرد رویکرد اعتدالی را پیش بگیرد؛ همانطور که شما اشاره کردید. برای دور آینده چطور؟ آقای لاریجانی برنامهای دارد که روی آن کرسی بنشیند؟
من اطلاعی از برنامهاش ندارم. من در مورد خودم هرچه بپرسید میگویم ولی در مورد آقای لاریجانی چیزی نمیتوانم بگویم.
بالاخره تا انتخابات حدود 6ماه بیشتر باقی نمانده است؛ جناح اعتدال چه کسی را بهعنوان لیدر میخواهد قرار دهد؟
من فکر میکنم با توجه به فضایی که وجود دارد و جلسات متعددی هم که داشتیم، بهنظرم در موعد مقرر مهر و آبان زمزمههایش منتشر میشود.
ترکیب جریان اعتدال را بهتر تشریح میکنید؟ یک عضو قطعا شما و حزبتان خواهید بود؛ چه مجموعههای دیگری هستند؟
اگر احزاب را مدنظر قرار دهیم، از 102حزب فعال ثبتشده در وزارت کشور، حدود 34حزب گرایش خود را استقلال و اعتدال اعلام کردهاند، یعنی حداقل یکسوم احزاب چنین رویکردی دارند. دو تا مجموعه احتمالا 34تایی هم از مجموعه اصلاحطلبان و اصولگرایان هستند اما چون بحثهای کارکرد شخصی افراد را هم مدنظر قرار میدهیم باید دید که در آینده چه پیش میآید.
یعنی الان این ترکیب 34تایی احزاب مستقل و اعتدالی تا حالا دور هم نشستهاند؟
بله.
جلسات منظمی دارند؟
بالاخره جلساتی دارند.
خیلی از این احزاب کاغذی نیستند؟
بر مبنای آنچه الان وجود دارد، احزاب کاغذی را تقریبا وزارت کشور از صحنه کار خارج کرده است. الان جلسات احزابی که برگزار میشود، بر همان مبناست.
آیا غیر از 34حزب مستقل و اعتدالی که دور هم جمع میشوند، شخصیتها هم هستند یا فقط احزاب هستند؟ یعنی آیا یکسری شخصیتهای اعتدالگرا که عضو هیچ حزبی نیستند، در آن جلسات حاضر میشوند؟
خیر، جلسات احزاب است.
رئیس جلسه کیست و هیاترئیسه به چه صورت است؟
به اینها خیلی ورود نکنید. فعلا زود است!
حزب اعتدال و توسعه هم در این مجموعه 34تایی هست؟
بالاخره حزب اعتدال و توسعه هم یکی از احزاب است.
درواقع چون اعتدال و توسعه حزب دولتی خوانده میشود و میگویند حزب دولت آقای روحانی است؛ آیا محوریت کار این 34حزب با حزب اعتدال و توسعه است؟
خیر، اصلا.
یعنی کاملا شورایی و دموکراتیک تصمیم میگیرید؟
صددرصد اینجور میشود.
حزب پدرخوانده ندارید؟
نه پدرخوانده دارد، نه مادرخوانده!
آیا از الان مصادیقی در حوزههای انتخابیه مختلف در جلسات معرفی کردهاید؟
ما در مجموعه دوستانی که هستیم، الان مسئولان استانی مشخص شدهاند و بهنظرم بهزودی مدیران استانی را معرفی خواهند کرد. بعد هم در جلسهای از شما و دوستان دعوت میکنیم که در خدمتتان باشیم تا موضوعات مجموعه را مطرح کنیم.
آقای کاظم جلالی در برنامه دستخط صحبت کرد و گفت «آقای واعظی زمان انتخابات مجلس دهم نقش پررنگی در تدوین لیست امید داشت»، آقای واعظی چه نقشی در این مجموعه 34حزبی با گرایش اعتدالی و مستقل ایفا میکند؟
من با آقای واعظی صحبتی نداشتم.
در جلسات هم شرکت نمیکنند؟
خیر.
جبهه پایداری یک علم وحدتی را بالا برده، روی شخصیت آقای جلیلی سرمایهگذاری کرده تا بتواند به گفته خودش اصلحها را در حوزههای مختلف جمع کند و بعد پرچم هدایت و لیدری آنها را بهدست آقای جلیلی دهد. بهنظر شما آقای جلیلی چطور؟ ایشان چقدر میتواند معادلات انتخاباتی را تغییر دهد؟
صحبت در مورد افراد واقعا سخت است و من نمیتوانم درباره کسی صحبت کنم. مجلس ساختار خاص و شرایط خاص خودش را دارد. فکر میکنم افرادی که در جاهای مختلف زحماتی را کشیدهاند و ممکن است کارهای بزرگی هم انجام داده باشند، وقتی که در شاکله مجلس قرار میگیرند باید با مجلس باشند. آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس است، آقای هاشمیرفسنجانی یا آقای حداد یا آقای کروبی یا آقای ناطقنوری رئیس مجلس بودند اما با بهروز نعمتی که نماینده مجلس است، هیچ فرقی نداشتند؛ حتی شاید جاهایی هم نیازمند بهروز نعمتی بهعنوان نماینده بودند؛ پس بنابراین ممکن است بنده مدیر مجموعهای بودهام و در مدت دو دقیقه حکم میزدم که آقای فلانی باشد یا نباشد، این خیلی با مجلس فرق میکند. در مجلس، رئیس هماهنگکننده است و این 290نفر را با همه تفکراتی که دارند، کنار همدیگر جمع میکند. حالا اینکه کسی بیاید و بگوید چون من در فلانجا بودم، رئیس مجلس بشوم، نمیشود.
میگویند آقای رئیسی وقتی وارد انتخابات شد، 17میلیون رای آورد. اگر این میزان رای به سمت یک نفر برود، معادلات انتخاباتی به نفع او تغییر میکند. پایداریها مشابهسازی میکنند و معتقدند «آقای رئیسی بهلحاظ گرایشی شاید به آقای جلیلی نزدیکتر باشد؛ بنابراین اگر این سبد رای 17میلیونی به سمت آقای جلیلی برود، او شانس زیادی دارد که جریان را لیدری و اکثریت کرسیهای مجلس را در اختیار بگیرد»؛ اصلا چنین چیزی شدنی هست؟
آقای رئیسی چند خصوصیت بارز داشت؛ نخست اینکه سید بودند. بالاخره مردم ما به سادات اعتقاد دارند و این اعتقاد هم جدی است. من خودم به آقای روحانی رای دادم و طرفدار آقای روحانی بودم اما مادر من به آقای رئیسی رای داده بهخاطر جدش. آقای رئیسی بالاخره سالها در جاهای مختلف کار کردهاند؛ در آستان قدس، در سازمان بازرسی کل کشور و در خود قوهقضائیه و بالاخره سالها در عرصه مدیریت کشور بودهاند و همه اینها دلیل است و نمیتواند خارج از دلیل باشد اما اینکه این رای بخواهد به سمت یک نفر برود، یک نفری که جزئی از 290نفر است، خیلی سخت است.
وقتی حساب و کتاب میکنند، میگویند «مردم شهرهای بزرگ لیستی رأی میدهند اما نزدیک به 190حوزه انتخابیه داریم که تکنماینده هستند. این حوزههای انتخابیه فرصت خوبی برای جریان اعتدال و جبهه پایداری هستند چون معادلات جناحی در آنجا کمتر تأثیر دارد. شاید در شهرهای بزرگ لیست اصولگرایان و اصلاحطلبان رقابت اصلی را داشته باشند اما در سایر حوزههای انتخابیه تقریبا شرایط یکسان است». شما شانستان را چطور میبینید، آیا برای 290کرسی برنامهریزی کردهاید یا برای 190حوزه انتخابیه تکنماینده؟
هرکسی بخواهد از قبل برنامهریزی کند که 290کرسی مجلس را بگیرد باید در عقلش شک کرد! در شهرستانها بالاخره با توجه به علقههای قومی و قومیتی و فامیلی یک فضایی وجود دارد. نه اینکه جریانات سیاسی اثر نداشته باشند اما در شهرستانها حتما کماثرخواهند بود.
ولی در کلانشهرها همانطور که گفتم رقابت اصلی بین جریانهاست.
ممکن است باشد اما اینکه از الان پیشبینی کنیم 100 تا 150نماینده، فلان گرایش سیاسی را دارند، به اعتقاد من این پیشبینی اشتباه است اما باید تلاش کرد و همه اهرمها را درنظر گرفت و پارامترهای مختلف را لحاظ کرد و در این زمینه پیش برد.
جریان اعتدال الان روی تمام حوزههای انتخابیه متمرکز است؛ نه اینکه هدفش گرفتن 290 کرسی باشد، یعنی اینکه حتی در کلانشهرها هم برای خودش شانس تصاحب کرسی را قائل هست؟
چرا نباشد!
یا اینکه ذهنش را روی تصاحب کرسیهای قطعی خواهد گذاشت؟
فکر میکنم در جاهای مختلف کاندیدا خواهد داشت.
کمی به دوستان اصلاحطلب بپردازیم. بهنظر شما اصلاحطلبان بهصورت حداکثری وارد صحنه میشوند یا مثل انتخابات مجلس دهم لیست حداقلی میبندند یا اینکه اصلا شرکت نمیکنند و چون نتوانستهاند لیست حداکثری ببندند عطای مجلس را به لقایش میبخشند؟
بهنظرم دوستان اصلاحطلب هم در انتخابات حضور پیدا میکنند؛ البته ممکن است که چانهزنی هم داشته باشند برای اینکه بتوانند افراد اثرگذارشان را وارد مجلس کنند و ممکن است بتوانند موفق شوند یا نشوند.
گفته میشود «کارگزاران برای اینکه محسن هاشمی را وارد مجلس کند، برنامهای دارد چون ایشان الان رئیس شورای شهر تهران است و از سمت رفسنجان وارد انتخابات مجلس میشود. ایشان زمان بررسی اعتبارنامهها در انتخابات هیاترئیسه موقت شرکت میکند و اگر بتواند کرسی ریاست هیاترئیسه موقت را بگیرد، میماند، در غیر اینصورت شاید استعفا دهد و به شورا بازگردد». بهنظر شما اگر محسن هاشمی، لیدر جریان اصلاحات در انتخابات پیش رو شود، چقدر شانس دارد؟ چقدر معادلات را برهم میزند و چقدر رقابتهای جدید را میتواند سامان دهد؟
یعنی آقای هاشمی از رفسنجان کاندیدا شود؟
اینطور شنیدهایم.
من بعید میدانم آقای محسن هاشمی برود از رفسنجان کاندیدا شود.
با این تفاسیر آیا کلا آقای هاشمی وارد انتخابات مجلس نمیشود یا از رفسنجان نمیآید؟
من فکر میکنم آقای هاشمی همان شورای شهر میماند.
اگر اصلاحطلبان بخواهند لیدر داشته باشند، چه کسی خواهد بود؟
بالاخره آقای عارف هست و ممکن است دوستان دیگر هم باشند.
مجلس آینده را مجلس بزرگان میدانید؟ یعنی اینکه خیلی از چهرههای سیاسی که سعی و تلاش کردند وارد ریاستجمهوری شوند اما موفق نبودند، بخواهند شانس خودشان را در قسمت مجلس و ریاست قوه مقننه آزمایش کنند، کمااینکه صحبت از آمدن آقای جلیلی مطرح است و آقای قالیباف نیز چنین پالسی دادهاند؟
من فکر میکنم اشتباهی که ممکن است من هم داشته باشم و دوستان سیاسی هم دارند این است که فکر میکنند مثلا خودشان خیلی بزرگ و دیگران خیلی کوچکاند. در مجلس اصلا این حرفها نیست. در مجلس، همه بزرگ هستند. کسی که نماینده یک شهرستان کوچک است، با کسی که نماینده تهران است، فرقی نمیکند. همه در مقابل قانون یکسان هستند و همه نمایندهاند و کسی که نمایندهتر باشد، نداریم. از لفظ بزرگان اصلا استفاده نمیکنم.
مجلس ژنرالها.
هرکسی که به این مجلس بیاید، بالاخره ژنرال است. اینکه خیلیها بیرون مجلس ژنرال باشند ولی داخل مجلس گروهبان بشوند، اصلا اینطوری نیست. فضا و شرایط مجلس فرق میکند؛ حتی ممکن است برعکس هم باشد، یعنی عدهای در مجلس ژنرال باشند ولی در دولت یا جاهای دیگر گروهبان شوند. نکته دیگر اینکه بالاخره باید اعتماد کنیم. این همه که از جوانترها صحبت میکنیم، بالاخره باید اجازه دهیم اینها هم این کارها را بکنند. 40سال است که خیلیها زحمت کشیدهاند و این همه مشکلات در این مملکت مانده است. حالا عدهای دیگر هم بیایند زحمت بکشند و از فکرشان استفاده کنند که کار انجام شود.
بهعنوان سؤال آخر، شما شانس گرفتن مجلس آینده را برای جریان اعتدال خیلی قوی دانستید و گفتید اکثریت در جریان...
نگفتم اکثریت، من عرض کردم در جریان آینده هم همین ترکیب سهگانه وجود خواهد داشت.
برخی میگویند مجلس پلی برای انتخابات ریاستجمهوری است. در واقع راه پاستور از بهارستان میگذرد! بهنظر شما معادلات به آن سمت میرود که ترکیب مجلس یازدهم، نام و گرایش و ویژگیهای رئیسجمهور آینده را مشخص کند. آیا به این صورت خواهد بود؟
اگر بگوییم از مجمع تشخیص مصلحت و از شهرداری و از وزارت ارشاد میگذرد، بهتر است، یعنی آقای روحانی از مرکز تحقیقات مجمع، آقای احمدینژاد از شهرداری تهران و آقای خاتمی از وزارت ارشاد رئیسجمهور شد.
البته آقای هاشمیرفسنجانی از مجلس به پاستور راه یافتند.
آقای هاشمی استثنا بود. من فکر میکنم کسی که اقبال عمومی داشته باشد و بخواهد با مردم صحبت کند و واقعا بهعنوان یک رئیسجمهور موفق خودش را معرفی کند، حتما کسی خواهد بود که از روی صداقت و درستی عمل کند. فرقی هم نمیکند ممکن است کسی از مجلس باشد یا نباشد.
منظور این است که آن طیف موفقتر از دو قطب دیگر خواهد بود؛ مثلا جریان اعتدال بتواند نماینده و لیدر خودش را روی کرسی ریاست مجلس بنشاند. در این صورت نامزد جریان اعتدال شانس اصلی پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400خواهد بود. این معادله را قبول دارید که آرای مردم در انتخابات اسفند 98تقریبا 70درصد مشخص خواهد کرد که رئیسجمهور بعدی از چه گرایش سیاسی خواهد بود؟
نه، قبول ندارم.
چرا؟
در مجلس نهم، موقعی که بحثهای مختلفی برای انتخابات وجود داشت، ما دو تا لیست دادیم. زمانی که آقای هاشمی میخواستند کاندیدا شوند، 31یا 32نفر از مجلس امضا کردند که موافقان آقای هاشمی هستند اما بعد که آقای هاشمی انصراف دادند و آن اتفاقات افتاد، برای آقای روحانی این عدد به 23یا 24نفر رسید، یعنی اینجوری نیست که فضای مجلس صددرصد به نفع کسی باشد. یک نسخه از آن لیست نزد من، یک لیست نزد آقای تاجگردون و یک نسخه هم نزد آقای تابش است.
اسامی که در آن لیست بودند.
بله.
اگر صحبت پایانی دارید، بفرمایید.
ممنونیم بالاخره شما همیشه زحمت میکشید. مثلث، مجموعه خوبی است که جای خوبی را در فضای رسانهای باز کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید