سخنگوی اسبق وزارت امورخارجه:
ایران زیر بار فشارحداکثری مذاکره نمیکند
رئیس جمهور عصر دوشنبه و پیش از ترک تهران به مقصد ایروان، ضمن اشاره به سفر قبلی خود به نیویورک گفت: «سفر به نیویورک، عمدتاً سیاسی بود و در آن طرحی برای امنیت منطقه هرمز ارائه کردیم.
در آن سفر در زمینه مسائل جهانی نیز گفتوگو داشتیم. وزرا در سطح گروه 1+4 مباحث و جلسهای داشتند و آمادگیهایی هم برای نشست 1+5 بهوجود آمده بود که چارچوبهای آن جلسه مورد توافق همه طرفها قرار گرفته بود.» به منظور بررسی این موضوع «آرمان ملی» گفتوگویی با رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امورخارجه انجام داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به سخنان دکتر روحانی، آیا امکان شکلگیری مجدد 1+5 وجود دارد؟
مواضع رئیسجمهور کشورمان هم در مجمع عمومی سازمان ملل و هم در ملاقاتهایی که با سران کشورهای مختلف بهخصوص کشورهای اروپایی عضو گروه 1+4 داشتند کاملا شفاف و روشن بود. این سیاستهایی است که توسط تمامی مقامات ایران به اشکال مختلف بر روی آن تاکید شده است. شرط بازگشت به هر نوع مذاکره نیز احیای اعتمادی است که آمریکاییها با زیر پا گذاشتن تعهدات خودشان از بین بردند. نمیتوان برروی قولهای مسئولان ایالات متحده اعتماد کرد آنها در عمل نشان دادند حتی معاهدهای را که دولت پیشین آمریکا آن را امضا کرده و مصوبه شورای امنیت بود به راحتی زیر پا گذاشتند. زمانی که شاهد چنین رفتاری از سوی ترامپ و دوستانش بودهایم به چه دلیلی باید مجددا به قولهای آنها اعتماد کرد. همچنین ترامپ قول قطعی نداده بود که اگر مذاکرهای صورت گیرد قطعا تحریمها را برخواهند داشت. ترامپ گفته بود این احتمال وجود دارد که تحریمها بعد از مذاکرات برداشته شود. منطقیترین کار برای هر کشوری که به دنبال آن است که با چنین دولتی روبهرو گردد این است به حرفهای آنها اعتماد نکرده چون بر اساس توافقی که صورت گرفته آنها باید به تعهداتشان عمل میکردند. اگر مایل بودند مذاکرات به شکل گذشته دنبال شود ایران ثابت کرده که اهل مذاکره و منطق است. همچنین ایران ثابت کرده اهل شفافیت در عملکرد است. گزارشهای متعدد سازمان انرژی اتمی شاهدی بر این ماجراست چون آن کسی که تعهداتش را نقض کرده طرف آمریکایی و بعداز آن نیز طرفهای اروپایی هستند. اگر ترامپ واقعا به دنبال مذاکره و حل مساله بود باید اعتمادسازی میکرد. برای اعتمادسازی حداقل اقدامی که باید انجام میداد تحریمهایی را که بهصورت غیر قانونی و به دلیل خروج خودش از برجام و زیرپا گذاشتن مصوبه شورای امنیت بازگردانده بود کنار میگذاشت تا یک علامت بسیار کوچکی میبود تا در نیت آنها بتوان ارزیابی کرد. اما آنها بیشتر به دنبال یک شوی تبلیغاتی و دیپلماسی عکس بودند. اما مسئولان کشورمان هیچ گاه زیر بار فشارحداکثری، مذاکره نخواهند کرد.
طراحان سناریوی تحریم درایالات متحده آمریکا چه چشماندازی را از فشار به مردم ایران دنبال میکنند؟
بهترین تشریح وضعیت در تبیین جزئیات توطئهای را که آمریکاییها دنبال میکنند، مقام معظم رهبری به خوبی روشن کردند. اگر ایران به سیاست فشار حداکثری آمریکاییها به هر شکلی پاسخ مثبت دهد و حاضر شود پای میز مذاکره آمده تا شروط آنها را بشنود، اگر آنها احساس کنند مقامات کشورمان آمادگی دارند تا از مواضعشان عقب نشینی کنند، آن زمان آنها در هر موضوعی با این سیاست میتوانند نسبت به کشورمان اعمال فشار کنند. همچنین تحریمها را افزایش دهند و اعلام دارند که باید به مواضعی که ما میخواهیم تن دهید. هر جا که قرار باشد بر روی مواضع بحقمان بایستیم. آنها فشار و تحریمها را افزایش میدهند. بنابراین برخورد محکم و قاطع مسئولان کشورمان در برابر این روش غلط به آنها نشان میدهد که تنها راه گفتوگو با مردم ایران تغییر رویکرد اشتباه آمریکاییها است. چون در تاریخ معاصر آنها بارها و بارها این رویکرد اشتباه و بر علیه منافع ملی مردم ایران را به اثبات رساندهاند. آمریکاییها کار بسیار سختی در پیش دارند. به دلیل عملکرد بسیار اشتباه و ظلم و جنایتی که در حق ملت ما کردند برای اینکهاین اعتماد بازگردد کار بسیار سختی دارند و دیگر کسی در ایران به حرف و قول آنها اعتماد نخواهد کرد. آنها نشان دادند که یکی از بیاعتبارترین دولتهای حاضر بینالمللی هستند.
عبدالباری عطوان حدود یک سال پیش در مقالهای مدعی شد آمریکا دنبال تکرار سناریوی جنگ خلیج فارس و اشغال عراق نسبت به ایران است. آیا از دیدگاه شما چنین سناریویی امکانپذیر است؟
بعید بتوان وضعیت کشورمان را با وضعیت سناریوهای دیگر آمریکاییها نسبت به عراق و یا افغانستان مقایسه کرد. ایران یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین کشورهای منطقه است. ایران نشان داده که قدرت بازدارندگی اش مبتنی بر مردم خود است. بنابراین هر کشوری بخواهد نسبت به کشورمان تعرضی انجام دهد باید بداند که وارد یک مساله بسیار خطرناکی خواهد شد. خود را گرفتار خواهد کرد. از سوی دیگر وضعیت منطقه هیچ شباهتی به سال 2003 ندارد لذا آن اقداماتی را که آمریکاییها در آن مقطع از زمان انجام دادند در شرایطی بود که اکثر کشورها نیروهای متحد آمریکا بودند. اما در حال حاضر منطقه جبهه مقاومت بسیار مقتدر و در کشورهای مختلف اجازه خودنمایی به آمریکاییها و عواملش را نمیدهد. نمونههای بارز آن را در عراق، لبنان، سوریه و کشورهای مختلف میتوان دید. مساله بعدی وضعیت آمریکاییها است. آنها وضعیتشان با شرایط سال 2003 کاملا متفاوت است و فضایی که در آمریکا حاکم است به هیچ عنوان اجازه نمیدهد که ترامپ بخواهد وارد هر گونه جنگ افروزی که موجب به خطر افتادن جان سربازان آمریکایی شود. همچنین خود آمریکاییها نیز تحلیلشان این نیست که خیلی مساله جنگ جدی باشد. یک نکته کلی که وجود دارد این است که هر مقدار کشورهای منطقه قدرتمندتر باشند و امکان دفاعی را دارا باشند در صورت تعرض به کشورشان امکان بالابردن هزینه را به طرف مقابل افزایش میدهند این بدان معناست که جنگی اتفاق نخواهد افتاد. لذا اگر کشوری ضعیف باشد و نتواند از خود دفاع کند و اگر به آن حمله شد نتواند مقابله به مثل کند و هزینهای برای طرف مقابل نداشته باشد باید دائما منتظر جنگ افروزی قدرتهای مداخلهگر خارجی باشد. ایران میتواند صلح و امنیت را در منطقه برقرار نماید. ایران دست دوستی به سمت کشورهای منطقه دراز کرده است، اعتقاد جدی دارد که کشورهای منطقه با همکاری جمعی یکدیگر و با اتکای به خود میتوانند امنیت منطقه را تضمین نمایند. اما نیروهای مدعی امنیت در هر کجا دخالت کردهاند جز جنگ افروزی و تنش حاصلی نداشتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید