سیمای عاشورایی مروری بر موفقترین آثار عاشورایی در صدا و سیما
در این نوشتار مرور کوتاهی بر موفقترین آثار تولیدی مذهبی و خصوصا با تکیه بر فرهنگ عاشورا داشتهایم. فرهنگی که سالیان درازی است مهمترین و برجستهترین بنیان اعتقادی مردمان این مرز و بوم را تشکیل داده و زندگی آنان را سمت و سو بخشیده است.
احمدرضا کلانتری در هفته نامه مثلث نوشت:
اهمیت پرداخت به واقعه عاشورا و فرهنگ منبعث از آن، در فضای تفکر شیعی، امری است که امروزه برای همگان روشن و مبرهن است. چه از اینرو که این سوژهها همواره و در میان مسلمانان از جذابیتی خاص برخوردار بودهاند و مخاطبان زیادی را همراه خود ساختهاند. مخاطبانی که در این تولیدات در پی اهدافی خاص بودهاند؛ یکی بنیان عقاید دینی خود را در این روایات جسته و دیگری اساس مسلمات تاریخی را مورد ارزیابی قرار داده است.
عده زیادی هم در این بین بودهاند که در سالروز مناسبات گوناگون مذهبی همراه این تولیدات شدهاند و در کنار احساسات و مناسکی که در مراسمات گوناگون پیگیر شدهاند، شاهد روایاتی بودهاند که برای آنها بازخوانی میشده است.
در این نوشتار مرور کوتاهی بر موفقترین آثار تولیدی مذهبی و خصوصا با تکیه بر فرهنگ عاشورا داشتهایم. فرهنگی که سالیان درازی است مهمترین و برجستهترین بنیان اعتقادی مردمان این مرز و بوم را تشکیل داده و زندگی آنان را سمت و سو بخشیده است.
مختارنامه
مختارنامه؛ شاید نزدیکترین و موفقترین نمونه اثر عاشورایی در سیمای ایران بوده است. سریالی 40 قسمتی که در واقع داستان آن از دوران امامت امامحسن(ع)، آغاز میشد و تا پس از خونخواهی مختار ادامه مییافت.
مختارنامه یک مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی و قیام مختار ثقفی به کارگردانی داود میرباقری است. این سریال به داستان انتقامگیری مختار ثقفی مکنی بن ابواسحاق، که پس از حادثه عاشورا به خونخواهی شهدای کربلا و امامحسین(ع) برمیخیزد، میپردازد. این سریال در ۴۰ قسمت ۶۰دقیقهای از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و قسمت آخر آن در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۰ به پایان رسید.
روند تولید این سریال از مردادماه ۱٣٨٣ آغاز و در مرداد ماه ۱٣٨٨ به پایان رسیده است. همچنین درباره بودجه تهیه این فیلم، نقل قولی از داوود میرباقری وجود دارد که مجموعه هزینههای این مجموعه تلویزیونی را رقمی حدود ٢۰میلیارد تومان اعلام کرده است.
معصومیت ازدسترفته
نام اثر دیگری از داوود میرباقری است. معصومیت ازدسترفته هرچند به صورت مستقیم روایتی از واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا برای مخاطب بازگو نکرده است، اما در حاشیه این حماسه بزرگ گردیده و داستانی مهم از جریان جنایات امویان را بیان کرده است.
معصومیت ازدسترفته؛ جنایت و مکافات دینداران عصر اموی، در مواجهه با واقعه کربلا را به تصویر میکشد. محور این سریال، شخصیتی ساختگی به نام شوذب از یاران سابق امامعلی(ع) است که اکنون در کوفه خزانه دار امویان شده و حیلهگری زنی یهودی باعث نابودی زندگی خانوادگیاش شده و او را هرچه بیشتر همرنگ حاکمان بنیامیه میکند.
داستان این سریال، به سده نخست هجری برمیگردد و با محوریت شخصیتی به نام شوذب شکل میگیرد.
شوذب از یاران حضرت علی(ع) است، وی اکنون خزانهدار کوفه و امویان شده است. میرباقری شوذب را در میانه عشق بین دو زن ترسیم میکند.
اولین زن ماریا است که زمانی مسیحی بوده است و خاطرات شیرینی از دوران خلافت حضرت علی(ع) دارد. ملاقات با شوذب، ماریا را به یاد حضرت علی(ع) میاندازد و همین بهتدریج علاقه او را به شوذب شکل میدهد.
اما زن دوم یک یهودی است به نام حمیرا که با شمایل کولیوار خویش، دل شوذب را میفریبد و او را بهتدریج با وسوسه به راهیابی بیشتر به دستگاه خلافت امویان، از ایمان دور میسازد.
معصومیت ازدسترفته؛ روایت یک داستان و دوراهی است. سویی از این دوراهی به سعادت ختم میشود و سویی به شقاوت، شوذب باید بین این تنگنا راهی را برگزیند.
شوذب نهایتا با ماریا ازدواج میکند اما به دلیل رفتوآمدهای مکرر حمیرا نسبت به او بیمحبت شده و ماریا او را ترک میکند. پوسته داستان معصومیت ازدسترفته، هرچند روایتی از یک عشق دوسویه است، اما در واقع موقعیت شغلی و حکومتی شوذب بیانگر فساد امویان و تاریخ اجتماعی و سیاسی آن برهه از تاریخ و همچنین قیام عاشورا است.
معصومیت ازدسترفته، جنایت و مکافات دینداران آن زمان در مواجهه با حادثه کربلا را به تصویر میکشد. لغزش شخصیت اصلی داستان در واقعه کربلا و سکوت وی در برابر امویان سالها بعد فرجامش را نشان میدهد.
بیان غیرصریح معصومیت ازدسترفته درباره واقعه کربلا منجر به این شده که در ژانربندی این آثار، نقش برجسته تاریخ تحلیلی در برابر روایتگری تاریخ به صورت صرف را مورد توجه قرار دهیم. وجه ممیزه این اثر میرباقری در برابر مختارنامه همین تحلیلگری است.
شب دهم
شب دهم مجموعهای تلویزیونی به کارگردانی حسن فتحی است که در سال ۱۳۸۰ ساخته و به مناسبت ماه محرم در نوروز سال ۱۳۸۱ از شبکه ۱ صداوسیما پخش شد.
داستان از این قرار است که در اواخر حکومت رضاخان، فردی به نام حیدر خوشمرام که از اشرار است، خواهان ازدواج با دختری از تبار قاجار میشود و آن دختر شرط ازدواج با حیدر را اجرای تعزیه در 10 شب ماه محرم قید میکند، اتفاقهایی که در جریان تعزیه برای حیدر رخ میدهد شخصیت او را دگرگون میکند و انسانی پاک و باایمان میشود.
داستان با ممنوعیت تعزیه در اواخر دوران رضاخان و تلاش حیدر برای احیای این سنت عاشورایی به مقصود ازدواج با دختر قاجار آغاز میشود. اما در میانه راه و در جریان شنیدن تعزیه و حماسه عاشورا توسط حیدر از سوی بازیگران تعزیه، او نیز دچار تحول شده و جان خود را در راه احیای این رسم عاشورایی از دست میدهد.
سفر سبز
یک سال پس از تولید و پخش سریال شب دهم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، این بار محمدحسین لطیفی دست به کار شد و در فضای فرهنگ عاشورا و عزاداری محرم سریالی تولید کرد. آذرماه ۱٣٨۱ همراه با پخش سریالی بود که داستان جدید آن و بهرهگیریاش از بازیگرانی محبوب منجر به دیدهشدن بیشتر این سریال شد.
سفرسبز؛ داستان دنیل جوانی خوشپوش با ظاهری آراسته است که در ایران متولد شده، ولی از همان کودکی به آلمان منتقل و تحت سرپرستی خانوادهای آلمانی قرار میگیرد. او بعد از دیدن خوابی مشکوک تصمیم میگیرد به ایران بیاید و خانواده واقعیاش را پیدا کند.
دنیل در طول این مسیر با تحولات زیادی مواجه میشود. تحولاتی که در بستر محرم و جریان مناسک آن روی میدهد. در طول مسیر پیداکردن مادرش با ماجراهای فرعی زیادی روبهرو میشود تا اینکه نهایتا گذشته دنیل کشف و معلوم میشود او فرزند زن و شوهری دانشجو و مبارز در زمان انقلاب اسلامی ایران بوده که توسط کسی به ساواک معرفی میشوند و فرزندشان (که همان دنیل است) هم به آلمانیها فروخته میشود.
تحولات روحی و اعتقادی دنیل یکی از نقاط عطف و فرهنگی مهم این سریال است که در زمان خود عده زیادی را به سوی جذب کرده بود.
پریدخت
پریدخت؛ سریالی از سامان مقدم است که شبیه به سریال شب دهم بهصورت محتوایی و گذرا به جریان عاشورا و محرم اشاره داشته و روایتی درباره جایگاه فرهنگ عاشورا در میان مردم پرداخته است.
پریدخت را میتوان یکی از سریالهای ماندگار تلویزیون برای ماه محرم دانست که توانست گریزی به تاریخ معاصر ایران در سده اخیر بزند و در حقیقت روایتی عاشقانه - عامیانه در دل محرم و اعتراضهای مردم در زمان رژیم ستمشاهی بود.
داستان از این قرار بود که زندگی دختر حاجمیرزا یکی از سرشناسان مومن شهر است که از سال 1314 رقم میخورد؛ داستان با فراز و فرود زندگی پریدخت جلو میرود تا فاجعه مسجد گوهرشاد و کشف حجاب رقم میخورد.
مرحله دوم زندگی پریدخت با تبعید رضاشاه و رویکارآمدن محمدرضا پهلوی آغاز میشود. قصهای که تا بعد از کودتای 28 مرداد ادامه مییابد. مثلث عشقی مبهم میان پریدخت، نادر و نصرت، جوهره داستان بود؛ نصرت با چلهنشینی در خانه میرزا دلباخته دختر او میشود و نادر خان زادهای که از دختر مورد علاقهاش دور میشود.
پریدخت تلاش کرد تا قصههای روزمره زندگی مردم را با تحولات تاریخی آن دوره پیوند بزند و نقطه قوت آن هم همین نکته بود که با بازی متفاوت بازیگران آن بهویژه لیلا حاتمی، علی مصفا، داریوش ارجمند، کامبیز دیرباز و مهرداد ضیایی به نتیجه رسید.
جریان داشتن داستان در بستر محرم و عزاداریهای صورت دادهشده در دهه اول این ماه، اشارههای زیادی به ایستادگی مردم در دوران اختناق ستمشاهی دارد؛ ایستادگیای که ناشی از فرهنگ عاشورا و جریانی است که در آن حماسه واقع شده است.
دو طفلان مسلم
سیدمجتبی یاسینی سریال طفلان مسلم را در کمتر از دو سال و طی سالهای 1386 تا 1387 ساخت.
طفلان مسلم با وجود 9 بار بازنویسی و بازی موثر جهانگیر الماسی در نقش قاضی شریح، قاضی کوفه که نقش منفیاش خیلیها را یاد نقش منفیاش در پس از باران میانداخت، اما در مابقی نقشها دچار افت شد. شاید اوج این افت در شخصیتپردازی و قصهسازی برای ابراهیم و محمد، دو پسر مسلم بود که نه، چندان همراهی مخاطب را در پیداشت و نه فضای بهشدت مثبتشان، مخاطب را تحت تاثیر قرار میداد.
آخرین دعوت
حسین سهیلیزاده سریال آخرین دعوت را ساخت تا به نوعی زمان حال را به آنچه در دوران امامحسین(ع) در سال 61 هجری وجود داشت پیوند دهد. یوسف - فرامرز قریبیان - نماینده سابق مجلس در جادهای بهطور اتفاقی سر از کوفه سال 61 هجری در میآورد. کوفهای که در آستانه میهمانکشی است. سریال 13 قسمتی سهیلیزاده برشهایی مداوم بین زمان گذشته، قصه یوسف در کوفه و زمان حال و تلاش نزدیکان یوسف برای پیداکردن او بود. البته این برشها و فضای نامتعارف برای بیننده سنتی تلویزیون جالب بهنظر نمیرسید.
ثارالله
ثارالله - با نام قبلی: امام حسن(ع) -یک مجموعه تلویزیونی متوقفشده به کارگردانی شهریار بحرانی، نویسندگی مجتبی فراورده، عبدالحمید قدیریان و شهریار بحرانی و تهیهکنندگی محسن علی اکبری است که پخش شد. این مجموعه قرار بود در ۱۳ قسمت تهیه شود. این مجموعه بودجهای یک میلیارد تومانی در ۱۳۸۱ در لوکیشنهایی حوالی یزد کلید خورد. فقط بعد از گذشت چهار ماه از آغاز فیلمبرداری و در شرایطی که حدود ۱۰۰ دقیقه مفید هم فیلم گرفته شده بود به دلایلی نامعلوم پروژه تعطیل شد. این مجموعه سریالی درباره حسین بنعلی بود. داستان این مجموعه از حرکت حسینبنعلی از مکه به سمت کربلا آغاز میشد و بعد از واقعه عاشورا به پایان میرسید. در طی مسیر حرکت وی با شخصیتهای گوناگونی دیدار کرده و برخی به وی ملحق میشدند.
دیدگاه تان را بنویسید