بررسی تحولات آینده سینمای ایران در گفت و گو مثلث با جبار آذین
راه را اشتباه میرویم
جبار آذین؛ یکی از منتقدین مطرح سینمای ایران که نام او برای اهالی رسانه و هنر آشناست. این روزها که بازار گمانهزنیها درباره تغییرات آتی وزارت ارشاد داغ است، سراغ او رفتیم و تحلیلش را دراینباره جویا شدیم.
سازمان سینمایی طی دورههای قبل و دوره اخیر تا چه اندازه مسئولیتهایش را به درستی انجام داده است؟
در وزارت ارشاد بهعنوان متولی فرهنگ، هنر و سینما معاونتهای مختلفی وجود دارد که به این امور رسیدگی میکنند. در میان این معاونتها مهمترین آن معاونت سینمایی است؛ اما این معاونت سینمایی از زمان مسئولیت اشتباهی حجتالله ایوبی و قبلتر از آن با زمینهسازی جواد شمقدری شکل و سازمان تازهای موسوم به سازمان سینمایی به خود گرفت. این ساختار جدید سینمایی پیش از آنکه نتیجه نیاز، ضرورت و واقعیتهای سینمایی کشور باشد حاصل عملکردهای شخصی و سلیقهای آقایان شمقدری و ایوبی بود. بهگونهای که هماکنون هم این سازمان به درستی جایگاه معین و مشخص قانونی در اندام وزارت ارشاد ندارد، افزون بر آنکه نتوانسته تبدیل به یک سازمان کارآمد سینمایی شود و بتواند در ترمیم مخروبهها و مشکلات سینمایی کشور ایفای نقش کند. در واقع این سازمان، معضلی برای اداره سینمای کشور شده و متاسفانه از بدو تشکیل تاکنون به جای اداره آن توسط مدیران سینمایی گزینششده ارشاد از سوی برخی گروهها و باندهای خارج از این سازمان هدایت میشود.
طی مدتی که محمدمهدی حیدریان در معاونت سینمایی حضور داشته و ریاست این معاونت را عهدهدار بوده تا چه اندازه توانسته انتظارها را برآورده کند؟ چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی انجام نداده است؟
از نظر من سازمانی که نه هویت قانونی و نه جایگاه اعتباری، اجتماعی و سینمایی دارد و برای آن تعریف و اهدافی مشخص نشده، نمیتواند به حال سینمای کشور مفید واقع شود. با همین روند، پس از کنارگذاشتن آقای ایوبی از این سمت، آقای حیدریان به جای او کرسیدار این مقام در وزارت ارشاد شد. با آنکه محمدمهدی حیدریان به نسبت مقبولی دارای دانش و شناخت از اوضاع و مناسبات سینمایی کشور است؛ اما به دلیل تداومبخشی به حرکت غلط آقای ایوبی نتوانسته در شکلگیری مناسب سینما، سازماندادن به تولید، اکران فیلم و برگزاری مطلوب جشنواره فیلم فجر موفق ظاهر شود.
پس با تکیه بر دیدگاه شما، میتوان گفت عملکرد آقای محمدمهدی حیدریان در جایگاه ریاست سازمان سینمایی مثبت نبوده است؟
متولی کنونی سازمان موسوم به سینمایی با تکیه بر عملکرد نادرست مدیر اشتباهی پیشین این سازمان و برگزاری غلط و غیراستاندارد جشنواره سینمایی فجر به شکل دو جشنپاره ملی و جهانی به آسیبهای سینما دامن زده است. صرفنظر از شعارهای شیرین آقای حیدریان، ایشان در عمل برای بهبود و درمان بیماریهای متعدد سینما گام اجرایی برنداشته و در ادامه به اذعان خود قرار است باز هم جشنپارههای سابق به همان شکل و شیوه به صورت سفارشی، سرمایشی و تجملاتی برگزار شود. این عملکرد از دید من نهتنها مثبت نیست بلکه منفی هم هست.
گرچه ممکن است یک وزیر یا مدیر حاذق فرهنگی و سینمایی مسئولیت خطیر فرهنگ و سینما را عهده دار شوند لیکن شیوه اداره ملوکالطوایفی فرهنگ و هنر اجازه انجام اقدامات هدفمند را به هیچکس نمیدهد. از همینرو است که حتی اگر وزیر فرهنگ و معاونت سینمایی ارشاد هم از میان بهترینها و مجربها گزینش شوند در اجرا نمیتوانند برای ارتقای حوزه فرهنگ و هنر تاثیرگذار باشند.
تکهپاره کردن جشنواره بینالمللی فیلم فجر سابق به جشنپاره فیلم فجر و جشنپاره به اصطلاع جهانی فیلم فجر، یک اشتباه بزرگ تاریخی در حیات سینما و فرهنگ کشور و حاصل بیاطلاعی سینمایی و ندانمکاری مدیریت اشتباهی آقای ایوبی بر سینمای ایران است. با ریاست آقای حیدریان بر سازمان سینمایی، یکی از امیدهای اهالی سینما، توقف برگزاری غلط بهاصطلاح جشنواره جهانی فیلم فجر بود که جز بر باددادن میلیاردها تومان پول بیتالمال، نتیجهای نداشته و ندارد. از آقای حیدریان انتظار میرفت که اگر به هر دلیل نمیتواند تکهپارههای جشن فجر را جمعوجور و آن را یکپارچه کند، دستکم مانع تداوم اشتباه برگزاری جشنپاره جهانی فیلم فجر شود که در خوشبینانهترین شکل، شاید با حضور چند فیلم و فیلمساز منطقهای درجه چندم همراه باشد و هیچ نقشی هم در بازاریابی و حضور جهانی سینمای ایران، ارتقای کمی و کیفی سطح تولیدات وطنی و تعامل سینمای ایران با جهان سینما و جشنوارههای سینمایی ایفا نمیکند.
گرچه ممکن است نحوه برگزاری جشنپاره جهانی فیلم فجر به اندازه جشنپاره فیلم فجر پرغلط نباشد، ولی به یقین هیچ دستاوردی برای سینمای ایران نخواهد داشت. جناب حیدریان، چنانچه اجازه دادند و توانستید ریاست خود بر سازمان سینمایی را حفظ کنید، به فکر تغییرات اساسی ساختاری و محتوایی و اجرایی جشنواره فیلم فجر باشید. همچنین خود را در جهت پاسخگویی برای چرایی برگزاری یک جشنپاره نمایشی بیخاصیت با نام کذایی جشنواره جهانی فیلم فجر و هدررفت پول مردم به اهالی سینما و مردم آماده کنید.
در همین راستا تعدادی از مسئولان این عرصهها اشتباهی بودهاند و به جای خدمت صادقانه با ارائه آمارهای دروغین در جهت حفظ کرسی ریاست خود عمل کردهاند بنابراین برای ساماندهی این اوضاع آشفته سینمای ایران نه به مسکنهای جاری که به جراحی نیازمند است تا اضافات، فضولات و ناپسندها از دامان او زدوده شود اگر چنین اتفاقی رخ دهد و مسئولان متعهد سالم و متخصص عهدهدار اداره سینما شوند، میشود امیدوار بود تا دیگر دروغ و ریا و خودپسندی و خودمحوری و مردمفریبی و ارائه آمارهای کاذب در سینما و هنر جایی نداشته باشد.
یکی دیگر از اتفاقاتی که انتظار میرفت با حضور آقای حیدریان در قامت رئیس سازمان سینمایی در تصمیمش تجدیدنظر شود گروه سینمایی «هنر و تجربه» بود که توسط حجتالله ایوبی، رئیس پیشین سازمان سینمایی تاسیس شد که با انتقادات فراوانی از سوی برخی از منتقدان و کارشناسان روبهرو گردید.
گروه کوتوله بهاصطلاح هنری و سینمایی «هنر و تجربه» همچنان ضدسینمای ملی حرفهای نابخردانه، غیراصولی و عملکرد ضدفرهنگی و سینمایی دارد که حاصل آن تخریب بیشتر سینمای کشور است. درگیریها و جدالهای هنر و تجربه و شورای صنفی نمایش گرچه هر ۲ گروه از زیرمجموعههای سازمان سینمایی پراشکال هستند و بیشتر بر سر منافع گروهی با یکدیگر مقابل هم ایستادهاند و به هیچ عنوان مسأله تخصص، تعهد و رعایت عدالت برای اکران فیلمها در میان نیست.
در واقع هر دوی این گروهها فارغ از هدفمندی شفاف و قانون مشخص سینمایی عمدتا بر مبنای سلیقه اعضای آن اداره میشوند و از همین زاویه هم با خود و دیگران و کلیت سینمای کشور مواجه میگردند. به عبارتی با آنکه مخالفتهای این ۲ گروه هیچ ثمر مفیدی برای سینمای ایران در پی ندارد و افشاگر مناسبات جاری غلط در میان آنها است به دلیل مدیریت نادرست و غیرتخصصی سازمان سینمایی کجراهه رفته و نتیجه مقابله آنها چیزی جز لطمهزدن به هنر و هنرمند و سینما نخواهد بود از همینرو هرچند ادعاهای هنر و تجربه نامربوط و غیرتخصصی است لیکن میتوان با بضاعت موجود در سینما تاحدی به شورا حق مدافعه داد با این تاکید که این خردهدرگیریها و جدالهای زرگری هرگز نمیتواند سینمای ایران را و همچنین گروه سینمایی هنر و تجربه را به سامان برساند.
جشنواره فیلمفجر بهنوعی میتواند برای مدیران قربانگاه به حساب بیاید. چون خیلی از انتقادات به مدیریت سینمایی در کشور بعد از برگزاری جشنواره فیلم فجر اتفاق خواهد افتاد. احتمال این موضوع هم میرود وزیر ارشاد جدید نگاهش برای برآورد مدیریت سینماییاش به جشنواره فیلم فجر باشد.
روزگاری جشنواره دولتی فیلم فجر باتوجه به آرمانهای جامعه پایهگذاری شد و تا سالها افتان و خیزان در مسیر دستیابی به این آرمان حرکت میکرد ولی با دخالت سیاست و پول و رفاقت از جاده اصلی منحرف شد.
جشنواره فجر اکنون دچار بیگانگی و هویتگمکردگی شده است. جشنوارهای که ادعا داشت افزون بر طلایهداری سینمای کشور در میان جشنوارههای معتبر سینمای جهان خواهد درخشید نهتنها در داخل کشور رغبت و انگیزه را از مخاطبان خود گرفته که به دلیل ضعفهای فراوان جشنوارهای و تولید و نمایش فیلمهای غیراستاندارد جایگاهی در جهان سینما ندارد.
از همینرو چنانچه مسئولان کشوری نخواهند در جهت زدودن ولنگاری فرهنگی از پیکره فرهنگ و سینما اقدامهای عاجل به عمل آورند غفلتها، بیسوادیها، ناتوانیها و اقدامهای ضدفرهنگی اساس فرهنگ و هنر و جامعه را از بین خواهد برد و ویرانهای برجای خواهد گذاشت که تنها دشمنان جغداندیش روی آن آوازخوانی خواهند کرد. جشنواره فیلم فجر که در واقع باید نمایشگر بضاعت، توانایی و قابلیت موجودیت، هویت و عملکرد سینمای ایران، سینماگران و مدیران سینمایی باشد در سالهای اخیر به دلیل قرارگرفتن سکان اداره آن به دست گروهی که به جای نگاه فرهنگی و تخصصی سینما به نگرش سیاسی و جناحی تمایل دارند از مسیر اهداف و آرمانهای اجتماعی به دور افتاده و از منظر اجرا و برگزاری به جشنوارهای تکهپاره و به دور از مضمون و محتوای ایرانی و اسلامی تبدیل شده است.
نامدیران حاکم بر عرصه سینما با اقدامها و عملکردهای غیرتخصصی و غیرطبیعی باعث ورود آسیبهای فراوان به سینمای ایران، جشنواره فیلم فجر و جامعه هنرمندان شدهاند. ندانمکاری و بیدانشی مدیران و از جمله مدیر اشتباهی سازمان سینمایی در استفاده نابجا از حکم حکومتی باعث شده است تا دستاوردهای فرهنگی و هنری جامعه و بهویژه سینما و جشنواره دولتی فجر با آسیبهای فراوان و غیرقابل جبران روبهرو شود. مطمئنا آقای حیدریان هم از این موضوع مستثنا نیست و احتمال دارد بیتدبیری و اهمال کاری گریبانگیر ایشان هم بشود.
با تغییراتی که ممکن است در بدنه معاونت و زیرمجموعههای سازمان سینمایی آن ایجاد شود، چه نظری دارید؟
تغییراتی که در بدنه سازمان مذکور صورت گرفته و میگیرد تنها میتواند جابهجایی مهرهها باشد نه آنکه افراد کارشناس و خبره متصدی امور سینما شوند. چرا که اغلب کسانی که به یاری این سازمان آمدهاند در امتحانهای سینمایی خود نمره قبولی نگرفتهاند. بنابراین این تغییرات سطحی و سلیقهای بوده و نمیتواند در ارتقای کیفی سینمای کشور و جشنوارهها نقش تاثیرگذار و شایسته ایفا کند. یک مدیر سینمایی با دانش و متعهد باید با برنامه و هدف مشخص متولی این مقام شود نه آنکه مثل مسئولان دیروز و امروز سینما به روزمرگی افتاده و به تکرار برود.
چه انتظاری از مدیر جدید این معاونت میرود؟
یک مسئول سینمایی سینماشناس بیش از هر اقدام باید سازمان موسوم به سینمایی خود را پاکسازی کرده و از افراد یا عوامل حرفهای و کاربلد استفاده کند. در امتداد آن با آسیبشناسی و هماندیشی در جهت شناخت درست و دقیق معضلات و بیماریهای سینما در جهت رفع آنها و معالجه بیماریها اقدام کند. از یک مدیر سینمایی انتظار رهبری، هدایت، حمایت و نظارت دقیق و کارآمد فرهنگی میرود. چنانچه کسی که این مسئولیت را میپذیرد دارای این ویژگیها نباشد حضور او نمیتواند به حال سینما مفید باشد و تنها میتوان این آمدوشدها در سطح مدیران، معاونان و مسئولان را در چارچوب نگرش صرفا سیاسی و جناحی ارزیابی کرد که رویکردی مغایر با منافع و مصالح عمومی سینما، فرهنگ و جامعه است.
گزینه پیشنهادی دارید؟
در سالهای پیش سینمای کشور به مدت یک دهه یعنی از سال 62 تا 72 تحت مدیریت آقایان انوار و بهشتی اداره میشد. این دوران که بهرغم کاستیها و اشکالاتش به دوران طلایی سینمای کشور شهرت یافته، باید با تلفیق نگاه روز و نیازمندیهای سینمایی امروز جامعه و درستکردن میدان فعالیت برای نسل جوان فیلمساز، بازسازی و احیا شود. متاسفانه طی سالهای اخیر فرهنگ و سینمای کشور نتوانست یک بهشتی دیگر برای سینمای ایران پرورش دهد اما بهشتی سینماشناس همچنان بالنده به سینما نظر دارد و میتوان از دانش و تجربیات ارزشمند او برای رشد و ارتقاء سینما و درمان بیماریها سود جست.
دیدگاه تان را بنویسید