پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مثلث/ محبوبه شریف‌حسینی : دانشنامه ویکی‌پدیا در تعریف سینمای دفاع مقدس این‌گونه آورده است که‌‌ سینمای دفاع مقدس بخشی از فیلم‌های سینمای ایران را در بر می‌گیرد که از سال ۱۳۶۰ در سینمای ایران متولد شد. دفاع مقدس اصطلاحی است که از سوی ایرانیان در مورد جنگ ایران و عراق به کار می‌‌رود. دفاع مقدس یا هشت سال دفاع مقدس اشاره به مجموعه فعالیت‌های نظامی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی انجام شده در ایران در طول هشت سال جنگ ایران و عراق می‌‌کند که موجب حفظ تمامیت ارضی ایران در برابر حمله عراق شد.

اما نکته مهمی که در حاشیه این تعریف می‌توان به آن اشاره کرد و امروز پس از گذشت سی‌وهفت سال، درباره آن بیشتر سخن گفت‌ اینکه وضعیت سینمای دفاع مقدس امروز در چه حالی است؟ آیا راه طی‌شده در این سالیان‌ را می‌توان در شرایط فرهنگی جامعه امروز نیز ادامه داد و نتیجه موفقیت‌آمیزی از آن کسب کرد؟ اصلا بایسته‌های ساخت فیلم در این ژانر سینمایی به چه صورت است؟

از همان نخستین سال‌های آغاز جنگ تحمیلی، بدنه سینمای ایران نیز فعالین و اهالی اندیشه‌ای داشت که مثل بسیاری از دیگر اجزای جامعه تحت تاثیر این حادثه بزرگ و سرنوشت‌ساز قرار گرفت. آنها تصمیم گرفتند که درباره این رویداد بزرگ ساکت نمانند و در نتیجه دست به ارائه تولیداتی بزنند که هم پرده از رازهای پنهان این دفاع بردارد و هم از سوی دیگر، روایت ماوقع دفاع را برای مخاطبان بازگو کند. اما نوع رویکرد این سینماگران به موضوع دفاع مقدس، یکسان نبود. برخی از آنان که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در حوزه سینما فعال بودند، نه‌تنها نگاه ایدئولوژیک یا عقیدتی خاصی به این مساله نداشتند، بلکه سعی کردند تا این موضوع را نیز در ردیف سوژه‌های دیگری که پیش از این برایشان داستان‌نویسی و کارگردانی کرده بودند، قرار دهند. آنها با دستمایه قراردادن حادثه و خشونتی که بر محور موضوعی به نام جنگ می‌چرخید، فیلم‌‌هایی را با موضوع جنگ در کارنامه سینمایی خود تولید کردند. فیلم‌هایی که به لحاظ ساخت داستان و فیلم هرچند از مطلوبیت خوبی برخوردار بود‌ اما پاسخ خوبی برای مطالبه‌گری مخاطبان آن روزگار نداشت. مشکل بزرگ فیلم‌های صرفا جنگی این بود که این آثار را می‌توان نمونه‌هایی از آثار مشابه خارجی دانست که با گرته‌برداری ناقص و غیر‌اصولی از نمونه‌های صرفا تجاری، پیام درستی برای جامعه مخاطب ایرانی خود به همراه نداشت. در نتیجه در این دوران، مخاطبان زیادی همراه این آثار نشدند و همین عدم همراهی منجر به تقویت دیگر سوی این میدان شد.

یکه‌تازی نسل کارگردان و فیلمساز پیش از انقلاب، منجر به این شد که اجازه ریسک از نسل تازه گرفته شود. از همین رو و با  آغاز نمایش عمومی فیلم دیار عاشقان، بلمی به سوی ساحل و پرواز در شب بود که نسل جوان سینماگران قوت تازه‌ای برای حضور در این عرصه گرفتند. سینماگران این دوره، محور اصلی آثار خود را واقع‌گرایی قرار داده و درصدد بودند که دیده‌های خود در جبهه را به مخاطبان شان عرضه کنند. از این‌رو کارگردانانی همچون رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا، دست به تولید آثار تازه‌ای زدند که نه‌تنها در میان مخاطبان به خوبی دیده شد، بلکه توانست پایه‌گذار سینمای متفاوتی در سال‌های میانی دهه شصت و پس از آن باشد.  

در سال‌های پایانی دفاع مقدس و همین دوران بود که سینماگران تازه‌ای به این عرصه پا گذاشتند. افرادی همچون؛ کمال تبریزی، عزیزالله حمیدنژاد، احمدرضا درویش، احمد مرادپور، مازیار میری، محمدعلی آهنگر، رسول صدرعاملی و دیگران که امروز در سینما به نام‌هایی آشنا برای همگان تبدیل شده‌اند.

هور در آتش، سجاده آتش، عبور، سرزمین خورشید، ماه مهر و... آثار مهمی بودند که امضای این هنرمندان را همراه خود داشته و سهم مهمی در تقویت سینمای نوپای دفاع مقدس ایفا کرده است.

با پایان دهه شصت و فرارسیدن دهه هفتاد، فضای تازه‌ای به فرهنگ و سینمای ایران وارد شد که مستلزم ورود زاویه نگاه تازه‌ای به ژانر دفاع مقدس بود. در این دوره کارگردانانی که پیش از این در همین ژانر فعال بودند، تا حدودی ساکت شدند. آثاری همچون آژانس شیشه‌ای، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آبادانی‌ها، جنگ نفتکش‌ها، باز باران و... نویدبخش گشایش زاویه نگاه تازه‌ای در این عرصه بود. زاویه نگاهی که دست از پرداختن به میدان جنگ برداشته و زندگی امروز رزمندگان و جانبازان و... را رصد می‌کرد. این رصد البته همراه با نقدها و گلایه‌هایی بود که مایه اجتماعی فراوان و پررنگی همراه خود داشت. مایه اعتراضی که اتفاقا همراهی زیادی با فضای فرهنگی حاکم در سال‌های دهه هفتاد

 داشت.

در ابتدای دهه 80 و با ورود کشور به فضای سیاسی تازه، باز هم سینمای دفاع مقدس توانست با ایده‌پردازی‌های جدید و هماهنگ با روز، جایگاه خود را در میان مخاطبان حفظ کند. تولید و اکران آثاری همچون دوئل، به نام پدر، روز سوم، اتوبوس شب، فرزند خاک، پاداش سکوت، اخراجی‌ها‌ ‌و مثل یک قصه موجی جدید به وجود آورد و خونی تازه در رگ‌های سینمای دفاع مقدس به جریان انداخت. ‌این موج جدا از به حرکت درآوردن چرخ‌های سینمای دفاع مقدس، در بخش تولید توانست مخاطبان را همراه خود کند و البته رهاوردهای خوبی را نیز برای دست‌اندرکاران این ژانر به همراه آورد. این روند تا سال‌های میانی دهه هشتاد ادامه داشت‌ اما پس از آن شاهد افول خاصی در فضای سینمای دفاع مقدس بودیم که تا امروز نیز کمابیش وجود دارد. تولید و اکران تک‌اثرهایی که توانستند مخاطبان را تا حدودی همراه خود کنند، نهایت دستاورد سینماگران درباره دفاع مقدس در سالیان اخیر بوده است. 

کارشناسان سینمایی اما در این‌باره گفته‌های زیادی دارند و بر این باورند که درحال حاضر وضعیت سینمای دفاع مقدس مبهم بوده و مانده است. از یک‌سو برخی از فعالان این عرصه همچون ملاقلی‌پور و سیف‌الله داد در قید حیات نیستند و این جای خالی هنوز در میان سینماگران خالی مانده است. از سوی دیگر نیز برخی از اهالی سینما همچون حاتمی‌کیا، درویش، تبریزی و دیگران به سراغ حوزه‌های دیگر رفته و اشتغالی نسبت به سینمای دفاع مقدس ندارند. همین خلاء محسوس است که وضعیت این ژانر سینمایی را در سالیان اخیر متحول کرده و علاقه‌مندان به آن را در هاله‌ای از ابهام رها کرده است.