گفت و گوی مثلث با کارگردان تاتر بینوایان
بینوایان نیاز مردم است/ فراز و فرود بینوایان در هتل پنج ستاره در گفتوگو با حسین پارسائی
مرور کارنامه هنری و سابقه شما در تئاتر، نشان از شیفت بزرگی دارد. کارگردانِ بانوی آب و آینه، بانوی بینشان، سردار مِهر و ماه و غریبه شام، امروز در کسوت کارگردان الیور توئیست و بینوایان در برابر رسانهها ظاهر میشود. دلیل تمایل شما به کارگردانی بینوایان چه بوده است؟
من اساسا اهل تجربه جدید هستم. تجربهای که شما از آن با عنوان شیفت فضای کاری یاد میکنید. اتفاقا در این روزهای منتهی به اجرای بینوایان و توجه رسانهها به این نمایش نیز صحبتهای زیادی در این باره شده است. حتی میتوانم در این باره اینطور بگویم که یکی از انتقادهایی وارد شده به من این است. کارگردانی که پیش از این نمایشهای مذهبی کار کرده، امروز تئاترهایی با گونههای دیگر را به صحنه میبرد. من این نقد را نمیپذیرم. چون معتقدم هر اثری را که کار میکنم، جزو باورهای من است و هر هنرمندی متناسب با احوال خودش دغدغههای جامعه را دستمایه یک سوژه نمایش قرار میدهد. این باور من چه درباره نمایشهای مذهبی و چه درباره نمایشهای غیر از آن، صادق است. زمانی که نمایش مذهبی کار میکردم به اعتقاد من بخشی از نیازهای فکری و معنوی جامعه پرداختن به مضامین مذهبی بود. مضامینی که از نظر من نیاز به شیوه جدیدی برای پردازش و عرضه به عموم داشت. در نتیجه من نمایش این مضامین به شیوه نو را وظیفه خودم میدانستم و نمایشهای مذهبی همچون بانوی آب و آیینه یا سردار مهر و ماه کار کردم. نمایشهائی که در میان تئاترهای مذهبی، شکل مدرن و تازهای داشتند.
یعنی شرایط فرهنگی جامعه ایرانی در آن دوره شما را به سمت و سوی کارگردانی آثار مذهبی به شیوههای نوین برد؟
تا حدود زیادی بله. همانطور که گفتم جوانها و نسل پیش از ما در سالیان میانی دهه هفتاد، نیازمند این بودند که نسبت به آموزههای دینی و تربیتی، در هنرهای نمایشی فعال باشیم. برهه زمانی مشخصی که درباره این شرایط میتوان به آن اشاره کرد، دهه ۷۰ است. دههای که ما در آن شرایط سیاسی و اجتماعی متفاوتی داشتیم. من و گروهم نیز از فعالینی بودیم که در این برهه از زمان به عرصه وارد شدیم. اما این سابقه و حضور دلیل نمیشود که تا آخر عمر محکوم به ماندن در این عرصه باشم. من با افتخار کار ارزشی و دینی میکردم، اما فرصت هرگونه تجربهاندوزی و خلاقیت را از خودم سلب نمیکنم. بنابراین بعدها چه به شکل مستقیم و غیرمستقیم آثار کمدی هم کار کردم. دلیل تمایلم به این دست از آثار هم نیازی بود که در جامعه میدیدم. من در آن زمان جامعه را نیازمند کار کمدی و با نشاط میدانستم و در نتیجه به این عرصه وارد شدم.
در نتیجه همین زاویه نگاه و اعتقادم به سنجش نیاز جامعه در هر برههای از زمان، امروز به شکل تئاتر موزیکال روی آوردهام. ژانری که یکی از اشکال مورد علاقه من و عموم مردم است. در این فضا، نخست الیور توئیست را تجربه کردم و وقتی با اقبال زیاد مردم روبهرو شدم، به فکر بینوایان افتادم. کارگردانی بینوایان برای من در راستای همان تفکر است که شرح دادم.
شما معتقدید که نیاز مردم و جامعه امروز، شادی و نشاط است. نشاطی که میتواند در تئاتر موزیکال به بهترین وجه تامین شود. نمایشنامهها و داستانهای زیادی هم در گنجینه ادبیات ایران و جهان وجود دارد که ظرفیت تبدیل به یک تئاتر موزیکال را دارد. اما شما سراغ بینوایان رفتید. اثری که به گفته خودتان در یکی از مصاحبهها، آموزههای اخلاقی زیادی را در بطن خود دارد. ضرورت اجرای بینوایان کدام یکی از این دو است؛ آموزههای اخلاقی این رمان، ذهنیت مثبت مردم از بینوایان یا ظرفیت موزیکال اثر؟
معتقدم که رمان بینوایان آموزههای اخلاقی بسیاری دارد. پس از اجرای الیور توئیست و تجربه تئاتر موزیکال، احساس کردم بینوایان نیاز مردم است و من میتوانم یک رمان بزرگ که همه به آن توجه میکنند را موزیکال کنم. البته این تجربه من، اولین تجربه در موزیکال کردن بینوایان نیست. این رمان، هم کارتن و هم اثر سینمایی ساخته شده دارد و همچنین استاد بهروز غریبپور هم ۲۰ سال پیش در شکوه تمام این نمایش را به صحنه برده است؛ تجربهای که اتفاقا در زمان خودش مورد انتقادات زیادی قرار گرفت.
انتقاداتی که به شما و کار بینوایان شده، انتقادات بجائی از حیث هزینهها بوده است. به این معنا که لزوم اجرای یک تئاتر موزیکال در شرایط کنونی کشور، آنهم در یک هتل مجلل با نرخ بلیتهای نجومی، نمیتواند با آموزههای اخلاقی بینوایان در یک راستا قرار بگیرد. درباره حواشی به وجود آمده درباره نرخ بلیت و مکان اجرا و... نظرتان چیست؟
درباره محل اجرای تئاتر باید به این نکته اشاره کنم که مجلل بودن یا نبودن سالن برای من اهمیتی نداشت. امکانات سالن بود که تصمیم نهائی را پیش روی ما قرار میداد. درباره بهای بلیت هم نهایتا بلیتهای این کار با قیمتهائی که پیشبینی و رسانهای شده بود، به دست مردم نرسید. ما به فکر مردم بودیم که قیمت بلیت را از رقم پنجاه هزار تومان تعیین کردیم. ارائه یک محصول خوب نیازمند امکانات خوب است. تنها مکانی که میتوانست امکانات فنی و تکنولوژی روز دنیا را در اختیار ما بگذارد، رویال هال هتل اسپیناس پالاس بود. چه در ابعاد صحنه و چه در ابعاد فنی. امکاناتی که جزء لاینفک کار بود و امکان اجرای تئاتر به شکلی که روی صحنه میرود را به تیم ما میداد. من قبلا هم بر این نکته تاکید کردهام که اگر بینوایان را در خاوران و در پردیس تئاتر تهران، روی صحنه میبردم، بینوایان این شکلی نمیشد. من به عنوان کارگردان این کار، تئاتر را با شرایط ویژهای طراحی کردهام و در نتیجه متناسب با طراحی که انجام دادهام، سالن اجرا را پیدا کردهام. وقتی قرار است که ما محصولی را در عرصه هنر و فرهنگ تولید کنیم، باید دنبال امکانات لازم برای اجرای درست و کامل آن نیز بگردیم. این بینوایان که تیم ما طراحی آن را بر عهده داشته، صرفا میتوانست در رویال هال اسپیناس پالاس اجرا شود. مهمترین دلیلش هم تکنولوژی و امکانات صحنه است که تنها در این سالن از تهران یافت میشود.
پیشبینی شما درباره اجرای بینوایان و نظر مخاطبان چگونه است؟
به پشتوانه اقبال عمومی به الیور توئیست، امیدوارم اجراهای موفقی را پیش رو داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید