مشکل کلاهگیس با حکم حکومتی حل میشود؟
«زمانی که در شورای پروانه نمایش بودم ... به فیلمسازان محترم گفتم که شما برای سهلتر شدن کارتان باید حکم حکومتی داشته باشید و نظر رهبر معظم را به عنوان ولی فقیه درباره آن چه میخواهید، جویا شوید. اما سوالتان را شفاف بپرسید. این که استفاده از کلاهگیس در فیلمها به چه صورت امکانپذیر باشد؟»
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «با توجه به این که بحث کلاهگیس و چگونگی استفاده از آن در فیلم (کاناپه) ساخته کیانوش عیاری و سریال گاندو که این شبها از تلویزیون پخش میشود، محل اختلاف زیادی بوده و این باعث توقیف فیلم کاناپه شده، بر آن شدیم نظر عماد افروغ را به عنوان جامعهشناس و تحلیلگر جویا شویم. عماد افروغ از آنجایی که پیشتر عضو پروانه نمایش فیلمهای سینمایی بوده و همچنین به عنوان عضو هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر فیلم کاناپه را دیده، دیدگاه مؤثری برای روشنتر شدن این اختلافات خواهد داشت.
این روزها بحث استفاده از کلاهگیس برای زنان در آثار نمایشی داغ است. شما چه نظری دارید؟
استفاده از کلاهگیس در فیلمها و سریالهای ایرانی تا آنجایی که ذهنم یاری میکند و بر اساس آن چه تحقیق کردم تاکنون برای فیلمهایی بوده که داستانشان مربوط به پیش از زمان انقلاب بوده یا این که در مورد نقشهای منفی استفاده شده یا کسانی از کلاهگیس استفاده کردهاند که در خارج از کشور زندگی میکنند. تا آنجایی که ذهنم یاری میکند بسیار به ندرت به فیلم یا سریالی برمیخوریم که در آن شخصیتهایی از کلاهگیس استفاده کنند که مال امروز ایران باشند.
فیلم کاناپه آقای کیانوش عیاری را نمونه بارز استفاده از کلاهگیس میتوانیم مثال بزنیم که شما هم فیلم را وقتی عضو هیأت انتخاب بودید در جشنواره دیدهاید.
من همان زمان که در هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر بودم، این فیلم را دیدم و به لحاظ مضمونی هم با فیلم موافق هستم و فیلم را دوست دارم و همان زمان هم گفتم که چه حیف این فیلم نمیتواند به جشنواره راه پیدا کند، چون فیلم به خوبی جایگاه پدر را به تصویر میکشد و مظلومیت پدر را نشان میدهد. خودم پدر هستم و از این حیث داستان فیلم برایم جذاب بود؛ آن هم در شرایطی که این روزها بعضی فرزندان نسبت به پدران و مادران خود بیمهر هستند تماشای این فیلم قطعاً مفید خواهد بود. اما آن چه مهم است، این است که این فیلم در صحنههایی به لحاظ پوشش برای اولین بار در میان خانواده و بین اعضا از کلاهگیس استفاده میکند که همین مساله با حساسیتهایی روبهرو شده است و قصد تابوشکنی در عرصه فیلمسازی دارد. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تابوشکنی در این زمینه در عرصه فیلمسازی برای جامعه دینی که حجاب را به عنوان امر فرهنگی و شرعی و قانونی در آن پذیرفته، به این راحتیها نیست. مساله به شدت پیچیده است.
راه درست از نظر شما چیست؟
ما باید بهروز باشیم اما احکام قانونی را هم باید در نظر بگیریم. من معتقدم نظام ما در اداره بسامان نه صرفاً تابع تغییرات زمانی و مکانی باید باشد و نه تابع ذهنیات و انتزاعیات. باید رابطه دوسویهای بین این دو برقرار شود که به نظر من بحث بسیار مهمی است. باید همواره شاهد دیالکتیکی بین عرصه دلیل که مربوط به روابط منطقی بین ایدهها و عرصه علیت که مربوط به تغییرات زمانی و مکانی است، باشیم. این امر باعث میشود که هم عرصه علیت از عرصه دلیل تأثیر بپذیرد و هم عرصه دلیل بر اثر تاثیرپذیری از عرصه علیت منبسط شود و ما به شدت نیازمند این انبساط هستیم و این ترجمانی از رابطه ایدهها و مردم است.
اینجا اجازه بدهید نکتهای را به شما بگویم. زمانی که من در شورای پروانه نمایش بودم، این بحثها مطرح بود و از آنجایی که فتاوا متفاوت و نظر مراجع در چگونگی بعضی از احکام متعدد است، من همان زمان به فیلمسازان محترم گفتم که شما برای سهلتر شدن کارتان باید حکم حکومتی داشته باشید و نظر رهبر معظم را به عنوان ولی فقیه درباره آن چه میخواهید، جویا شوید. اما سوالتان را شفاف بپرسید. این که استفاده از کلاهگیس در فیلمها به چه صورت امکانپذیر باشد؟ استفاده از کلاهگیس اگر با دلبری باشد چه حکمی دارد و اگر صرفاً نمایش فیلم و روایت داستان باشد چه حکمی دارد؟ چون همانطور که میدانید در کشورهای خارجی بعضاً بیحجابی همراه با دلبربایی نیست. به آنها گفتم چند نفر پیشکسوت و فیلمساز شناخته شده جمع شوید و نامهای به رهبر بنویسید و درباره مسائل مبتلابه این نکات از ایشان کمک بخواهید.
نتیجه چه شد؟ این نامه نوشته شد؟
خیر، نامهای نوشته نشد. این را چند سال پیش به آنها گفتم ولی یکی، دو نفر از آنها به من گفتند تو این نامه را بنویس من هم در جوابشان گفتم من این کار را میکنم ولی از میان شما فیلمسازان بعید نیست که یک نفر بلند شود و بگوید به تو جامعهشناس چه ربطی دارد که در مسائل سینما دخالت میکنی؟ (میخندد) به همین جهت من دخالتی نکردم.
این که چند وقت اخیر تلویزیون برای یک هنرپیشه ارمنی از کلاهگیس استفاده کرده بحثی بوده که میان منتقدان راه افتاده. این که چگونه تلویزیون اجازه این کار را دارد اما در سینما سختگیری میشود.
اولاً تلویزیون ملاک نیست. ثانیاً باید دید که استفاده از کلاهگیس در چه عرصه و زمینهای بوده است. آیا مربوط به یک شهروند ایرانی در جامعه اسلامی ما با قوانین اسلامی بوده است؟ آیا مربوط به قبل از انقلاب بوده؟ بحث من این است که اگر استفاده از کلاهگیس موضوعی است که اغلب فیلمسازان تمایل دارند در فیلمهایشان از آن استفاده کنند و به دلیل این که مراجع متفاوت تاکنون راجع به آن نظرات متفاوتی دادهاند، اگر ابهامی در این میان وجود دارد باید پرسش مجدد از رهبری صورت گیرد تا رفع ابهام شود. فیلمسازان باید به دور از هیاهو و تب گیشه با این مساله برخورد کنند. به هر حال معروف شدن و سلبریتی شدن در این چند وقت اخیر کار دست ما داده است، در حالی که قرار نیست کشور با این نحوه مواجهات اداره شود. این هیاهو اصلاً خوب نیست. به نظر من بهتر است در فضای آرام مساله حل شود.
دیدگاه تان را بنویسید