از نیشابور تا سی و سه پل با پرافتخارترین سرمربی لیگ برتر
6 دهه با ژنرال فوتبال که 55 ساله شد (گزارش ویژه)
امیر قلعهنویی امروز وارد پنجاهو پنجمین سال زندگی خود شد.
به گزارش مثلث آنلاین امیر قلعهنویی، سرمربی کنونی ذوبآهن اصفهان و بازیکن و سرمربی سابق تیم ملی، استقلال تهران و چند باشگاه دیگر امروز وارد 55 سالگی شد. او در دوران فوتبال خود یک هافبک طراح باهوش و با استعداد بود و موفق شد در زمانی که لژیونر شدن در فوتبال ایران مثل امروز باب نبود، قطریها را به خود علاقهمند کند و در لیگ این کشور توپ بزند و در زمان مربیگریهم دوران باشکوهی برای خود و تیمهایش رقم زده است که بعضاً تا ابد از ذهن فوتبالدوستان ایرانی پاک نخواهد شد. به مناسبت تولد او مروری داریم از روز پیداش او تا این لحظه که کمی از دوران باشکوهش فاصله گرفته است.
از نیشابور تا جنوب تهران؛ کودکی که سرپرست خانواده شد
خانواده قلعهنویی پیش از تولد او به تهران کوچ کرده بودند و امیر در محله نازیآباد تهران، یکی از جنوبیترین نقطههای پایتخت کشور متولد و بزرگ شد. او در خانوادهای پر جمعیت به دنیا آمد که به جز خودش یک برادر دیگر هم دارد. یک آذر 1342 زمانی که او متولد شد بر سر نامگذاریاش اختلاف وجود داشت ولی در نهایت نام اردشیر در شناسنامهاش به ثبت رسید ولی همیشه به اسم امیر خطاب شد. امیر اردشیر در هفت سالگی پدر خود را از دست داد و سرپرست خانوادهای پرجمعیت شد. به همین دلیل در سنین کودکی مجبور به کارگری در کنار تحصیل شد و دوران کودکی سختی داشت. از همان زمان علاقه به فوتبال در او وجود داشت مثل اکثر بچههای جنوب شهر، فرار از درس و رفتن سراغ توپهای دولایه و گلکوچک در او وجود داشت. محله نازیآباد از همان ابتدا فوتبالیپرور بود، از ابراهیم آشتیانی و برادران فنونیزاده گرفته تا فرشاد پیوس، حمید استیلی و محمد خاکپور، امیر قلعهنویی یکی از همان نازیآبادیهایی بود که از کوچه پس کوچههای جنوب شهر تهران رشد کرد و همیشه به نازیآبادی بودن خودش افتخار کرده است.
فوتبال را از اواخر دهه ۵۰ با تیم جوانان راه آهن آغاز کرد. اردشیر لارودی و پرویز ابوطالب اولین کسانی بودند که او را برای تیمهای پایهای راه آهن انتخاب کردند و بعد ناصر ابراهیمی او را به تیم بزرگسالان راه آهن برد که توانست در سن ۱۷ سالگی ۳ گل در جام حذفی تهران در سال ۱۳۵۹ بزند. در این فصل راه آهن هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را در جام حذفی تهران شکست داد و تا فینال پیش رفت، اما با شکست در مقابل نیروی هوایی نایب قهرمان شد. او در سال ۱۳۶۰ به تیم ملی جوانان دعوت شد که نمایش قابل قبولی هم از خود ارائه کرد. چند ماه بعد ناصر ابراهیمی در اسفند ۱۳۶۰ از راه آهن به شاهین رفت.
ابراهیمی از میان تمام بازیکنان نخبه راه آهن مثل فرشاد پیوس، مرتضی یکه، و بیژن طاهری، تنها قلعه نویی ۱۸ ساله را با خود به شاهین برد. شاهین ملیپوشان زیادی در آن روزها از جمله نادر فریادشیران، مهدی دینورزاده، نصرالله عبداللهی و... داشت ولی قلعه نویی ۲۲ ساله به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد، در حالی که در ترکیب اصلی شاهین تقریباً تمام بازیکنان از نظر سنی از او بزرگتر بودند.
در این دوره قلعه نویی علاوه بر تیم شاهین در تیم «تهران الف» هم بازی میکرد. ۱۳۶۴، قلعه نویی همراه با تیم «تهران الف» قهرمان اولین لیگ کشوری پس از انقلاب شد. در دیدار فینال در مقابل «تهران ب» پس از اینکه با گل قلعه نویی بازی ۱-۱ مساوی شد، نهایتاً «تهران الف» در ضربات پنالتی «تهران ب» را شکست داد.
در دوران حضور در شاهین دو بار در سالهای ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ نایب قهرمان باشگاههای تهران شد و یک بار آن در نتیجهٔ دیدار فینال به یادماندنی سال ۱۳۶۴ بین استقلال و شاهین بود. در این بازی که استقلال در ضربات پنالتی شاهین را شکست داد، ناصر حجازی، پرویز مظلومی، امیر قلعه نویی و محمود پازوکی از بازیکنان موفق زمین بودند. در طول ۱۱ هفته لیگ باشگاههای تهران در سال ۱۳۶۴ قلعه نویی و حمید درخشان هر کدام سه بار از طرف کیهان ورزشی به عنوان بازیکن هفته انتخاب شدند و از موفقترین بازیکنان فصل بودند، اما قلعه نویی تنها به پیراهن تیم ملی ب رسید تا همراه این تیم در جام بینالمللی دهه فجر شرکت کند.
در اواسط لیگ سال ۶۶، پس از پیروزی ۲ بر صفر شاهین در برابر پرسپولیس که با دو گل کریم باوی روی پاسهای امیر قلعه نویی به ثمر رسید، شاهین را ترک کرد و به السد قطر رفت.
از دست دادن قهرمانی آسیا و شروع دوران تاریخی در استقلال
برای مدت حدود یک سال در قطر بازی کرد. و همراه با السد قهرمان لیگ و جام حذفی قطر شد. در فصل ۸۹-۱۹۸۸ السد قهرمان مسابقات جام باشگاههای آسیا شد. طبق تقویم مسابقات آن سال دیدارهای ماقبل نهایی باشگاههای آسیا در تابستان و پاییز ۱۳۶۷ و دیدارهای رفت و برگشت فینال در بهار ۱۳۶۸ برگزار میشد. قلعه نویی پیش از بازیهای نهایی از السد جدا شده بود و در اسفند ۱۳۶۷ به استقلال پیوست. به همین دلیل قهرمانی باشگاههای آسیا همراه با السد در کارنامهاش ثبت نشد.
امیر قلعهنویی - استقلال؛ شروعی که هنوز ادامه دارد...
قلعه نویی در زمستان ۱۳۶۷ به تهران بازگشت و به باشگاه استقلال تهران پیوست و تا پایان دوران بازی اش در این تیم ماند. اولین بازی او به عنوان بازیکن استقلال در تاریخ ۱۳۶۷/۱۲/۱۹ مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در انتهای فصل ۶۷-۶۸ و در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی ایران برگزار میشد به ضربات پنالتی کشیده شد و او پنالتیاش را از دست داد.
نخستین قهرمانی قلعه نویی با استقلال در اولین فصل کامل حضورش در استقلال فصل ۶۹-۶۸ و در اولین لیگ باشگاههای ایران پس از انقلاب روی داد.
قهرمانی در آسیا با قلعهنویی و شرکا
قلعه نویی به همراه استقلال توانست در ابتدای تابستان ۱۳۷۰ پس از بیست سال عنوان قهرمانی جام باشگاههای آسیا را در فصل ۹۱-۱۹۹۰ را به دستآورد. مرحله مقدماتی مسابقات این دوره جام باشگاههای آسیا در تابستان ۱۳۶۹ برگزار شده بود، اما به دلیل اشغال کویت توسط عراق و وقوع جنگ اول خلیج فارس، مرحله نهایی چند ماه به تعویق افتاده بود.
سقوط تاریخی استقلال به دسته سه و کاپیتانی قلعهنویی
استقلال در فصل فصل فصل ۷۲-۷۱ در لیگ آزادگان در رتبه سوم گروهش قرار گرفت و نتوانست به مرحله نیمه نهایی جام آزادگان صعود کند. ضمن اینکه در مسابقات سوپر جام تهران که در زمستان ۷۱ و برای تعیین چهار سهمیه تهران در لیگ آزادگان فصل بعد برگزار شد هم نتوانست سهمیه حضور در سومین دوره لیگ آزادگان را به دستآورد. در پی این نتایج و به دنبال چند تصمیم غیر منتظره در فدراسیون، قرار شد تا استقلال به جای بازی در لیگ باشگاههای تهران، به همراه چند تیم تهرانی دیگر در مسابقات کشوری دیگری تحت عنوان لیگ دسته سوم آزادگان - که ارتباطی با لیگهای دسته اول و دوم آزادگان از لحاظ صعود و سقوط تیمها نداشت - شرکت کند. در این زمان بازیکنان ملی پوش و نامداری مثل شاهین بیانی، عابدزاده، مرفاوی، و هاشمی مقدم، از استقلال جدا شدند. با جدایی شاهین بیانی در پایان این فصل، قلعه نویی کاپیتان استقلال شد.
وفاداری به پیراهن آبی به سبک قلعهنویی
استقلال فصل سختی را در دسته سوم پشتسر گذاشت. جایی که دیگر نه اعتباری بود، نه امکاناتی و نه پولی، در آن دوره بود که پرسپولیس به سراغ چند ستاره استقلال رفت و آنها را وسوسه کرد ولی در دورهای که فوتبالیستها قشر مرفه و پولدار جامعه نبودند، چند بازیکن از جمله محمدرضا مهرانپور، رضا حسنزاده، حمید بابازاده، محمد نوری، صادق ورمزیار و امیر قلعهنویی یک فصل رایگان برای استقلال بازی کردند تا این تیم به سرنوشت خیلی از تیمهای بزرگ آن دوره که با تصمیمات غلط فدراسیون نابود شدند دچار نشود. پس از یک سال دوری استقلال از سطح اول فوتبال کشور، قلعه نویی با استقلال قهرمان سوپر جام تهران در بهار ۱۳۷۳ شد تا استقلال مجدداً برای فصل ۷۳-۷۴ به لیگ دسته اول کشور بازگردد.
بازگشت استقلال به سطح اول فوتبال
در پنجمین دوره لیگ آزادگان در فصل ۷۴-۷۵ استقلال با مربیگری پورحیدری در رتبه سوم لیگ قرار گرفت، اما قهرمان جام حذفی فوتبال ایران شد. قلعه نویی هر دو گل استقلال در بازی برگشت فینال جام حذفی ۷۵-۱۳۷۴ در مقابل برق شیراز را به ثمر رساند. در این دو قهرمانی آخر در سالهای ۷۳ در سوپر جام تهران و ۷۵ در جام حذفی ایران قلعه نویی کاپیتان استقلال بود.
خداحافظی زودهنگام از استقلال
قلعهنویی در ۴ سال پایانی فوتبال خود بازوبند استقلال را بر بازو داشت، در فصل ۷۵-۷۶ دچار مصدومیت شدیدی شد که او را به خداحافظی زودهنگام از فوتبال واداشت. در میانه آن فصل پورحیدری از سمت هدایت استقلال برکنار شد و ناصر حجازی جای او را گرفت. قلعهنویی به دلیل قدرت بالا در رهبری تیم در همان سالها لقب ژنرال را از هواداران استقلال دریافت کرد و تا امروز با این عنوان شناخته میشود.
شروع دوران پر رمز و راز مربیگری
قلعهنویی کارش را بلافاصله بعد از خداحافظی از فوتبال در کادرفنی کنار مرحوم حجازی شروع کرد، حدود 6 ماه دستیار حجازی بود و بعد به دلیل اختلافاتی که میان این دو پیش آمد با درخواست سرمربی وقت استقلال از کادرفنی جدا شد، آن زمان علی فتحاللهزاده قلعهنویی را به لورکوزن آلمان فرستاد تا در دوره مربیگری زیر نظر کریستف دام شرکت کند و 3 ماه در آلمان مشق مربیگری کرد و به ایران برگشت. او در گفتههای خود بارها از آموزههای دام صحبت میکند و سبک بازی تیمهای او هم وام گرفته از فوتبال اصیل آلمانی دام است که مدل ایرانیزه شده آن در تیمهای تحت هدایت او پیاده میشود. سبکی به که نظر میرسد در چند سال اخیر دیگر جوابگوی قهرمانی در لیگ برتر نیست.
شروع سرمربیگری از کشاورز و برق تهران
قلعهنویی پس از بازگشت از آلمان، کارش را از تیم کشاورز شروع کرد و نتایج خوبی به همراه این تیم نگرفت. او فصل بعد سرمربی برق تهران شد و در صعود این تیم به لیگ برتر هم نا موفق بود ولی چهره تیم جنگجو و قابل احترامش در دیدار جام حذفی در سال ۸۰-۸۱ مقابل پرسپولیس نمایان شد. جایی که بازیکنان برق تهران پا به پای ستارههای پرسپولیس در جام حذفی جنگیدند و در حالی که میتوانستند پیروز شوند، کار در وقت قانونی به تساوی یک - یک کشید و سرخپوشان در وقت اضافه دو بر یک پیروز شدند.
اولین افتخار با استقلال
دوره اول لیگ برتر وقتی پورحیدری در هفته پایانی جام قهرمانی را در انزلی برای پروین در پرسپولیس پست کرد، بازی رفت در مرحله نیمه نهایی جام حذفی را هم 4 بر 2 به سپاهان باخت تا از سمت خودش برکنار شود و قلعهنویی جوان موقتاً تا پایان آن دوره از رقابتها هدایت استقلال را بر عهده بگیرد. جبران شکست سنگین مقابل سپاهان در دیدار برگشت کار سختی بود ولی امیر جوان از پس آن بر آمد و با پیروزی 3 بر یک در آزادی و قانون گل زده در خانه حریف راهی فینال شد. در دیدار نهایی امیر شاگردانش را به مصاف فجر سپاسی آماده و قدرتمند آن روزهای غلام پیروانی برده بود. فجری که سیدمهدی رحمتی، مهرزاد معدنچی، سیاوش اکبرپور، بهمن طهماسبی و... را در اختیار داشت.
استقلال بازی رفت را 2 بر یک در شیراز پیروز شد و در دیدار برگشت به تساوی 2 -2 دست یافت تا قهرمانی جام حذفی اولین افتخار امیر در دوران مربیگری و در باشگاه استقلال باشد.
از نیمکت رولند کخ تا استقلال اهواز
فصل بعد علی فتحاللهزاده به فکر استخدام مربی آلمانی افتاد و دستیار کریستف دام را به ایران آورد. رولند کخ که پیش و پس از استقلال هرگز تجربه سرمربیگری در کارنامهاش وجود نداشته و ندارد، کارش را روی نیمکت آبیهای تهرانی شروع کرد و امیر قلعهنویی و ابراهیم طالبی به عنوان دستیاران وی مشغول فعالیت شدند. چندی نگذشت که اختلافات شروع شد و به نظر میرسید قلعهنویی در چارت استقلال لیگ دوم بعد از طالبی به عنوان دستیار دوم شناخته میشود، امیر که منفعل بودن را دوست نداشت خیلی زود از جمع آبیهای تهرانی جدا شد سرمربیگری آبیهای اهواز را بر عهده گرفت. تیمی بحران زده که برای بقا میجنگید و سرمربی جوان موفق شد در هفته پایانی در نهایت آن را حفظ کند. از نتایج خوب قلعهنویی در آن فصل میتوان پیروزی مقابل سپاهان فرهاد کاظمی را مثال زد. سپاهان در آن فصل بهترین تیم لیگ بود و اولین شکست خودش را مقابل استقلال اهواز امیر تجربه کرد. تیمی که در پایان فصل عنوان قهرمانی را به خودش اختصاص داد و عصر قدرتمنایی سپاهان آغاز شد.
استقلال تهران هم آن فصل نتایج خوبی کسب نکرد. رولند کخ نتوانست فصل را روی نیمکت این تیم به پایان برساند و جواد زرینچه و منصور پورحیدری در ادامه فصل کار را بر عهده گرفته و حاصل این دستپخت 3 نفره، رتبه نازل نهمی جدول بود. اتفاقی که هواداران استقلال در حافظه نزدیکشان به یاد نداشتند.
شروع دوران طلایی در استقلال
قلعهنویی شاید یک سال دیر به استقلال آمد. قهرمانی در جام حذفی دلیل خوبی برای حفظ او بود ولی استخدام کخ اشتباهی بود که فتحالله زاده در آن مقطع مرتکب شد. با این حال لیگ برتر سوم وقتی شروع شد که مدیرعامل استقلال محمدحسین قریب بود و قلعهنویی به عنوان نفر اول روی نیمکت استقلال تاجگذاری کرد و تولد یک قطب جدید در جمع پیشکسوتان این تیم را جشن گرفت. میخ اول و محکم امیر در آن فصل کشیدن خط قرمز روی نام طباطبایی، پاشازاده، بختیاری زاده، هاشمی نسب، دین محمدی، مؤمن زاده، و علی موسوی محکم کوبیده شد و جوانانی مثل وحید طالب لو، امیرحسین صادقی، و پیروز قربانی از تیمهای پایه استقلال به تیم اصلی منتقل شدند و همچنین نفراتی مثل مهدی امیرآبادی، حسین کاظمی، رضا عنایتی و سیاوش اکبرپور به تیم اضافه شدند و دوران جدیدی در این تیم شکل دادند، از این جمع امیرحسین صادقی هنوز در لیگ برتر مشغول بازی است.
اولین دربی، با شکوه و رویایی
پرسپولیس فصل را رعبآور شروع کرده بود، بازگشت علی دایی، کریم باقری، مهرداد میناوند، علیرضا امامیفر یحیی گلمحمدی و حامد کاویانپور و جذب نفراتی مثل جواد کاظمیان، ساشا ایلیچ، عیسی ترائوره و پژمان جمشیدی تیمی قدرتمند و پرهزینه ساخته بود که فصل را با پیروزی 8 گله مقابل پگاه گیلان و 5 گله مقابل فجر سپاسی شروع کرد و خبر از یک تیم فوق کهکشانی میداد. با این وجود تقابل فوقستارههای بگوویچ و جوانان خام قلعهنویی حتی هواداران استقلال را هم به وحشت انداخته بود و بعضا شنیده میشد به تساوی یا شکست با اختلاف یک گل هم راضی هستند. استقلال در 14 دربی پیش از آن تنها یک بار پیروز شده بود.
جوانان استقلال ولی در آن بازی فراتر از انتظار ظاهر شدند، صادقی و قربانی جوان به خوبی خط حمله آتشین سرخها را از جریان بازی خارج کرده و شلیکهای بینقص محمود فکری و علی سامره دروازه ساشا ایلیچ را فرو ریخت تا بازی برخلاف پیشبینیها با پیروزی 2 بر یک استقلال به پایان برسد. اولین دربی عمر مربیگری قلعهنویی با پیروزی همراه بود.
3 فصل خوب و رو به جلو با پایان خوش قهرمانی
قلعهنویی فصل اول حضورش در استقلال را در حالیکه تا هفته پایانی پا به پای پاس تهران پیش رفت، در هفته یکی مانده به آخر مقابل استقلال اهواز مغلوب شد و در نهایت فصل را با نایب قهرمانی به پایان رساند. فصل بعد هم آبیها یکبار دیگر در کورس قهرمانی بودند ولی در نهایت فولاد خوزستان با ملیپوشانش به این عنوان دست یافت و در نهایت فصل پنجم لیگ برتر و سوم استقلالِ قلعهنویی با قهرمانی آبیها همراه بود. پیروزیهای خوب در دربی، در بازی با فولاد و هفته پایانی با شکوه مقابل برق شیراز که با پیروزی 4 بر یک همراه بود، در ورزشگاه مملو از تماشاگر آزادی یک پایان خوش برای دوره اول قلعهنویی در استقلال بود. آقای گلی رضا عنایتی و 3 پیروزی در دربی در 3 فصل از دیگر موارد قابل توجه دوره استقلال قلعهنویی بود. سرمربی آبیها در 3 فصل حضورش در این تیم از 6 دربی 3 پیروزی و 3 تساوی کسب کرد و به نوعی تبدیل به مرد دربیها شده بود. عنوانی که البته خیلی زود از او گرفته شد.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، خیلی دور، خیلی نزدیک
تیم ملی با برانکو در جام جهانی انتظارات را برآورده نکرده بود و فشار انتقادات به قدری شدید بود که سرمربی کروات قید مدت باقی مانده از قراردادش را زد و دیگر به ایران برنگشت. محمد دادکان به خاطر اختلاف با علیآبادی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی برکنار شد و این برکنار فوتبال ایران را در چاله تعلیق انداخت. امیر قلعهنویی با خرد جمعی سازمان تربیت بدنی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد، تیمی که رئیس فدراسیون نداشت و درگیری کمیته انتقالی فیفا با علیآبادی عملاً آن را تبدیل به بچه سرراهی کرده بود. علاوه بر آن کنار رفتن یحیی گلمحمدی، ابراهیم میرزاپور، سهراب بختیاریزاده و علی دایی در حالیکه در سالهای پیش از آن یک گزینه جانشین قوی برایشان پرورش داده نشده بود دست قلعهنویی را از داشتن مهرههای با تجربه خالی کرد. با این حال شروع دوره جلال حسینی، هادی عقیلی، حسن رودباریان و دعوت از مسعود شجاعی و ایمان مبعلی که پیش از آن به تیم ملی دعوت نمیشدند تغییرات بنیادین سرمربی تیم ملی در آن مقطع بود. قلعهنویی جوان عملکرد خوبی در تیم ملی از خود برجای گذاشت و میانگین 2.11 امتیاز یکی از بهترین دورههای تیم ملی بعد از انقلاب بود. با این حال شکست مقابل کره جنوبی در ضربات پنالتی در رقابتهای آسیایی 2007 با انتقادات تندی علیه او همراه بود و باعث کنار گذاشته شدنش از هدایت تیم ملی شد.
موازیکاری در استقلال جواب نداد
قلعهنویی همزمان با تیم ملی حواسش به استقلال هم بود. به عنوان رئیس سازمان فوتبال در جمع آبیها باقیماند و دستیارش صمد مرفاوی را به عنوان سرمربی جای خودش نشاند. با این حال جدایی رضا عنایتی و نیکبخت واحدی استقلال را به شدت تضعیف کرده بود و جذب علی علیزاده و علی انصاریان از پرسپولیس هم دردی از این تیم دوا نکرد. در کنار اینها حذف از آسیا به دلیل دیر ارسال شدن فهرست نفرات تیم هم افتضاحی تاریخی بود که قلعهنویی هم یکی از مقصران آن شناخته شد. کنار رفتن از تیم ملی و استقلال در فاصله زمانی کم قلعهنویی را از اوج به حضیض رساند و او را شش ماه خانهنشین کرد. شاید بدترین دوران در مربیگری قلعهنویی همان مقطع بود.
مس کرمان، شروع مجدد از نقطه صفر
شش ماه خانهنشینی به امیر اثبات کرد که دیگر خواهانهای گذشته را ندارد. یک ریکاوری روحی برای او کافی بود تا ریسک حضور در مس کرمان فرهاد کاظمی را که اوضاع خوبی نداشت قبول کند. قلعهنویی در نیم فصل دوم مس کرمان را هدایت کرد و نتایج درخشانی گرفت. استقلال تهران را شکست داد و پرسپولیس قدرتمند قطبی را زمینگیر کرد. مس کرمان در جدول منفصل نیم فصل دوم رتبه نایب قهرمانی را کسب کرده بود و این نشان از برخواستن مجدد قلعهنویی داشت. در شرایطی که استقلال با حجازی و فیروز کریمی بدترین نتایج ممکن را کسب کردند و رتبه نازل سیزدهم جدول در فصلی که سرخپوشان با قطبی قهرمان شدند شاید تلخترین فصل آبیها در لیگ برتر بود. تنها امید استقلال شانس قهرمانی در جام حذفی بود و صعودشان به مرحله نیمهنهایی، فیروز کریمی استعفا داد و در شهر پچ پچهای درگوشی از بازگشت قلعهنویی خبر میداد. امیر شبانه به تهران برگشت و هدایت استقلال را بار دیگر در نیمه راه جام حذفی بر عهده گرفت تا کاری که در سال 81 انجام داده بود را در سال 87 تکرار کند.
بازگشت باشکوه در جام حذفی
بازهم امیر در فصل قهرمانی پرسپولیس ناجی استقلال شد. پیروزی در ضربات پنالتی مقابل فولاد و در فینال مقابل پگاه گیلان، پایان خوشی برای فصل تلخ آبیها بود. منصوریان خداحافظی باشکوهی با بالابردن جام قهرمانی داشت و قلعهنویی هم به اوج محبوبیت بازگشته بود. امیر اینبار در استقلال ماند و در فصل هشتم هدایت تیم را بر عهده گرفت.
واجآرایی عدد هشت با قهرمانی آبیها
قلعهنویی همکاری با فتحاللهزاده را در فصل هشتم شروع کرد، نتایج ضعیف یکی پس از دیگری هواداران این تیم را ناامید کرده بود. قرار گرفتن در رتبه نازل هفدهم جدول در لیگ هجده تیمی پس از باخت به صبای قم نشان از فصل کابوسوار دیگری برای آبیها داشت. فتحالله زاده استعفا داد و واعظ آشتیانی به جای او روی کار آمد. تغییری که با دگرگونی نتایج استقلال هم همراه بود. پیروزی 6 بر صفر مقابل استقلال اهواز و صعود قدم به قدم به سمت صدر جدول در ادامه راه آبیها رقم خورد.
نتایج استقلال خوب پیش میرفت ولی رابطه امیر و واعظ رفته رفته خرابتر شد و در اواخر لیگ داشت به تیم هم ضربه میزد. علاوه بر اینها درگیری با نوازی و زرینچه که خاطره دیدار استقلال تهران - استقلال اهواز را در هفته پایانی لیگ دوم به میان آوردند، درگیری با مجتبی جباری که اعتراضش به سیاستهای امیر را هنگام تعویض در دیدار آسیایی علنی کرد و از تیم کنار گذاشته شد و در نهایت بیانیه تند و آتشین محمد مایلیکهن در پایان دیدار استقلال - سایپا در هفته ما قبل آخر لیگ، فشارهای حاشیهای را روی امیر بیش از پیش کرده بود و مدیرعامل باشگاه هم به جای حمایت از سرمربی خود اختلافات شخصی را میان آورده بود. تساوی مقابل سایپا کار را به هفته آخر کشاند و در حالیکه ذوبآهن منصور ابراهیمزاده با پیروزی بر فولاد قهرمان میشد، 4 بر یک بازی را واگذار کرد تا امیر در مشهد مقابل پیام با شوت جانواریو یک بر صفر پیروز شود و قهرمانی دومش در لیگ برتر با آبیها را جشن بگیرد. سال 88، لیگ هشتم، شهر امام هشتم (ع)، نقل قهرمانی با واجآرایی عدد هشت یکی از خاطراتی است که همیشه ورد زبان قلعهنویی است.
دوران با شکوه در اصفهان، با سپاهان
اختلاف با واعظ آشتیانی راه امیر و استقلال را از هم جدا کرد و محمدرضا ساکت پرافتخارترین سرمربی لیگ برتر را به اصفهان برد تا دوران باشکوهی در سپاهان رقم بخورد. لیگ نهم و دهم دو قهرمانی پیاپی سپاهان در لیگ برتر را به همراه داشت. تیمی که در هر پست بهترین بازیکنان را در اختیار داشت و هنوز عدهای آن را بهترین تیم تاریخ لیگ برتر میدانند. قلعهنویی برای اولین بار توانست از عنوان قهرمانی یک تیم در لیگ برتر دفاع کند و در آسیا هم تا مرحله یک چهارم نهایی پیش رفت ولی در پایان فصل دهم به دلایلی که اختلاف با اعضای هیات مدیره عنوان میشود از تیم رفت و این بار مسیر تبریز را در پیش گرفت.
وقتی محسن ترکی مانع شد
قلعهنویی در تراکتورسازی هم تیمی مدعی ساخت و نتایج خوب تیم خیلی زود او را امیرپاشای تبریزیها کرد. پیروزی مقابل استقلال و پرسپولیس و قرار گرفتن در کورس قهرمانی چیزی بود که پیش از آن هواداران تراکتورسازی به یاد نداشتند، همه چیز آماده یک قهرمانی رویایی دیگر بود ولی دیدار مقابل استقلال در هفتههای پایانی لیگ همه چیز را به هم ریخت. اشتباهات تاثیرگذار محسن ترکی نتیجه را به سود استقلال برگرداند تا یک بازی شش امتیازی را تبریزیها واگذار کنند و در پایان با اختلاف یک امتیاز جام را به سپاهان بدهند. شاید اگر آن اتفاقات در تبریز رقم نمیخورد، قلعهنویی به واسطه قهرمانی در لیگ هشتم با استقلال، نهم و دهم با سپاهان، یازدهم با تراکتورسازی و دوازدهم مجدداً با استقلال رکورد دست نیافتنی 5 قهرمانی پیاپی در لیگ برتر را به نام خود ثبت کرده بود. ولی فصل با ناکامی به پایان رسید و تنها دستآوردش اولین سهمیه آسیایی تاریخ تراکتورسازی بود. امیر این بازهم هوایی استقلال شده بود.
فصل دوازدهم و بازهم قهرمانی، پر پر شدن رویای آسیا
امیر جانشین مظلومی در استقلال شد و فصل دوازدهم را هم با قهرمانی به پایان رساند. با این حال او دیگر با قهرمانی در لیگ قانع نمیشد و به دنبال آرزوی دیرین خود بود، قهرمانی در آسیا آنهم با استقلال. قلعهنویی برای این مهم پا روی اصولش گذاشته بود و راضی به همکاری با امثال رحمتی و مجیدی شد که مخالف سرخت او بودند. همه چیز خوب پیش میرفت تا دیدار با اف سی سئول، آبیها مقابل نماینده کره جنوبی در نیمه نهایی حذف شدند و رویای امیر پرپر شد.
شروع دوران سقوط
حذف از آسیا ضربه سنگینی به قلعهنویی و روحیه او وارد کرد و باعث شد دیگر آن امیر سابق را نبینیم. نتایج هفتههای پایانی لیگ برتر با سقوط آزاد آبیها همراه بود و فصل در رتبه نازل پنجم برای آنها به پایان رسید. امیر با این وجود ماند تا مانند لیگ سوم اصلاحات مورد نظر را در تیم انجام دهد و نسل جدیدی معرفی کند. تغییرات گسترده در تیم و جدایی امثال رحمتی، مجیدی، نکونام و... هم دردی از تیم دوا نکرد و آبیها در پایان فصل سیزدهم با یک رتبه سقوط نسبت به فصل قبل ششم جدول شدند. دیگر اثری از امیر موفق سابق نبود و به نظر میرسید تجربه فضایی جدید برای او لازم است. امیر حضوری چند هفتهای در ملوان داشت و در نیم فصل دوم بازهم به تراکتورسازی برگشت تا در جهنم سوزان تبریز اوج بگیرد. جایی که دیگر محبوبیتی نداشت.
فصل سخت تبریز، محرومیت لعنتی...
امیر فصل پانزدهم را در تبریز خوب به پایان برد. تیم بحران زده تونی را سر و سامان داد و حذفی آبرومندانه از لیگ قهرمانان داشت تا نوید بازگشت به روزهای اوج در فصل شانزدهم را به فوتبال ایران داده باشد. تغییرات گسترده و جذب ستارههای نامی از عزم جدی امیر برای افتخارآفرینی دوباره خبر میداد. انگار آمده بود کار نیمهتمام لیگ یازدهم در تبریز را تمام کند. همه چیز محیا بود، یک تیم خوب و مدعی که نفس به نفس پرسپولیس پیش میرفت و شانس بالایی برای قهرمانی داشت. همه چیز تا نیم فصل خوب بود تا اینکه حکم محرومیت از سوی فیفا کار را خراب کرد. سروش رفیعی جدا شده بود و جذب شهباززاده، نوراللهی، عالیشاه و بیکزاده منتفی شد، سینا عشوری رباط صلیبی پاره کرد، مهدی کیانی چند بازی محروم شد، مصدوم پشت مصدوم روی دست قلعهنویی ماند و امثال اخباری و ایران پوریان به زور باند و آمپول بازی میکردند. ولی فایده نداشت، تراکتورسازی قافیه را باخته بود و نیم فصل دوم برای این تیم رنگی از نیم فصل اول نداشت. تراکتوری که داعیه قهرمانی داشت نتوانست مزاحمت چندانی برای پرسپولیس ایجاد کند و شاگردان برانکو 3 هفته پیش از پایان لیگ جشن قهرمانی گرفتند. حتی نایب قهرمانی تراکتور هم به استقلال منصوریان رسید. همه اینها در کنار اینکه پنجره بعدی هم بسته است و قرار نیست اوضاع بهتر شود یاس و نا امیدی را در تراکتور امیر جا انداخته بود. تنها یک دلخوشی باقی مانده بود برای خداحافظی باشکوه. فینال جام حذفی مقابل نفت بحران زده دایی...
فینال ناکامیها...
همه چیز برای یک پایان دلخوش کننده آماده بود. تراکتورسازی - نفت تهران، تیم دایی مشکلات ریز و درشت زیادی داشت و مدتها بود در لیگ برتر نتایج ضعیفی کسب میکرد. کسی فکرش را نمیکرد تراکتورسازی از پس این تیم بر نیاید ولی ایران پوریان بعد از 14 پنالتی پیاپی ضربهاش را گل نکرد، محمد ابراهیمی تک به تک را به آسمان کوبید و در دقایق پایانی دو تبعیدی نفت که احکام فیفا برای استقلال و تراکتورسازی آنها را به تیم دایی برده بود کار را تمام کردند. ارسال دقیق تیموریان روی ضربه ایستگاهی و تمام کنندگی سجاد شهباززاده آخرین رویای امیر در تراکتورسازی را هم پر پر کرد.
ذوبآهن اصفهان، بازگشت به اوج یا...
امیر 55 ساله این روزها هدایت ذوبآهن را بر عهده دارد. تیمی که نه خوب بوده نه بد و هر احتمالی برای آینده آن میرود. هم ناکامی هم رسیدن به رتبههای بالای جدول. این روزها ذوبآهن به واسطه حذف نفت از آسیا سهمیه این رقابتها را گرفته است. شاید این سهمیه روزی قلعهنویی بود و باید دید آرامش سبزهای اصفهانی بازگشت امیر به اوج خواهد بود یا نه. خیلیها عقیده دارند این آخرین فرصت اوست.
قلعهنویی با 5 قهرمانی 2 نایب قهرمانی و 3 سومی در لیگ برتر، یک صعود به نیمه نهایی آسیا و 2 قهرمانی و 3 نایب قهرمانی جام حذفی پرافتخار ترین سرمربی لیگ برتر و دو دهه اخیر فوتبال ایران است. باید دید او با این آمار از مربیگری خداحافظی میکند یا آن را پروپیمانتر خواهد کرد.
هر چه هست هواداران استقلال - سپاهان - تراکتورسازی و مس کرمان خاطرات شیرینی با او در ذهن دارند که هرگز پاک نمیشود.
گزارش: سعید رضی پور
دیدگاه تان را بنویسید