حق برابر منتقدان و حامیان کیروش
مهدی ربوشه در مثلث نوشت: تیم ملی ایران نتوانست به مرحله یکهشتم نهایی جامجهانی صعود کند اما بیتردید یکی از بهترین نمایشهای خود در جامهایجهانی را داشت
منتقدانی که به هیچ وجه حاضر نیستند نقاط قوت کار کیروش در تیمملی را ببینند تاکید میکنند ایران در بازی نخست با گل به خودی حریف موفق شد سه امتیاز بازی را بگیرد و برنده از زمین بیرون بیاید اما هرگز به این نکته اشاره نمیکنند که ایران برابر مراکش درست همانطور بازی کرد که قهرمان قاره آفریقا انتظارش را نداشت. ایران بازی را اداره کرد و در دقایق پایانی آنقدر حریف را تحت فشار قرار داد که مجبور به اشتباه شود. در بازی دوم نیز ایران عملکرد فوقالعادهای داشت. وقتی میگوییم ایران باید در پس ذهنمان همه نداشتههایمان را مرور کنیم؛ دیر تشکیلشدن اردوی تیمملی، نبود بازیهای تدارکاتی بزرگ، نداشتن چمن مناسب برای تمرین و حتی نداشتن پیراهن مناسب که برخی از اینها حداقلیترین چیزهایی است که تیمملی یک کشور باید داشته باشد. در چنین شرایطی تیمملی روبهروی اسپانیا قرار میگیرد؛ روبهروی قهرمان جهان. شانهبهشانه میجنگد اما روی یک اشتباه فردی در دفع توپ گل میخوریم. بازی سوم. از بازی سوم میترسیدیم. هم میترسیدیم و هم امیدوار بودیم. نمایش خیرهکننده برابر اسپانیا یخمان را آب کرده بود. میخواستیم به ماجراجوییمان ادامه دهیم اما برای ادامهدادن در جام ۲۰۱۸ فوقستارهای نداشتیم که یک سر گردش مالی جام روسیه را تامین کند. بنابراین سوتهای داور بازی با حریفمان مهربانانهتر بود. اعتراض کیروش هم به جایی نرسید و ما حذف شدیم اما چگونه حذف شدیم؟ این سوالی است که برخی منتقدان بههیچوجه علاقهای ندارند آن را طرح یا به آن پاسخ بدهند. ما قهرمان اروپا را متوقف کردیم و این اصلا شوخی نیست. این اتفاقی نیست. خوششانسی نیست. کیروش که معتقدم به او در برخی موارد نقدهایی جدی وارد است حالا تیمی ساخته که میتواند شخصیت تازهای را به دنیای فوتبال مخابره کند. از قرار معلوم بعضیها فراموش کردهاند این همان تیمی است که کریس رونالدو در جام جهانی ۲۰۰۶ به خودش اجازه میداد در محوطه جریمهاش روپایی بزند و مدافعان ایران را به بازی که نه... تمسخر بگیرد اما در تازهترین رویارویی ایران با رونالدویی که بیتردید اندازههای حرفهایاش بسیار بزرگتر از ۲۰۰۶ بود مدافعان ما این بازیکن را به ناکامی مطلق کشاندند و دروازهبان ایران باعث شد تا دستهای افسوس این بازیکن به نشانه تسلیم بالا برود. مردم به خاطر این نمایشهای غرورآمیز است که خوشحالند. برای مردم ما نتیجه بازی مهم است. همهشان دوست داشتند تیمشان را در یکهشتم نهایی ببینند اما همین مردم فوتبال را خیلی خوب میفهمند. آنها فاصله فوتبال ایران با تیمهای مطرح جهان فوتبال را به خوبی درک میکنند و به همین دلیل از بازیکنان و کادرفنی تیمملی قدردانی میکنند. با این حال همین مردم علاقهمند نیستند که سرمربی تیمملی بعد از نمایشهای قابل توجه ایران با دامن زدن به بحث هواداران واقعی و غیرواقعی تیمملی کام همه را تلخ کند. به عقیده من امروز در فوتبال ایران منتقدان کیروش همان اندازه حق دارند اظهارنظر کنند که حامیان آقای کارلوس. مگر میشود درباره ایرادهای تیمملی صحبت نکرد؟ مگر میشود بپذیریم که با این بازیکنان قطعا نمایشی بهتر از این میسر نخواهد بود؟ کیروش یک مربی حرفهای است. مربی بزرگی است. در جنگهای روانی استاد است. اما فوتبال ایران در حال حاضر از میان همه توانمندیهای این مربی پرتغالی، دانش او را بیش از هر زمان دیگری میخواهد نه بیانیههای تندش را و نه دستهبندیهای لجوجانهاش را. حالا که تیمملی در جام جهانی نمایش خوبی داشته باید منتقدان کیروش را به گوشه رینگ ببریم و انتقام همه استرسها و اضطرابهای سه بازی سختمان را از این منتقدان بگیریم؟ حالا که نمایش آبرومندانهای داشتهایم باید منتظر بمانیم تا به محض شنیدن صدا یا نقدی مخالف همهچیز را به هم بریزیم و کمپینهای مجازی راه بیندازیم؟ تیمملی به همه ما تعلق دارد. حق نداریم دربارهاش بیانصاف باشیم.
حق نداریم درباره سرمربی باتجربهاش که بیرون از منطقه فنی ایستاده بود تا حق ایران را مقابل پرتغال بگیرد بیانصافی کنیم و زحمتهایش را نادیده بگیریم و البته حق نداریم آن قدر به نمایش آبرومندانهمان در جام جهانی خیره بمانیم که جام ملتهای آسیا از برابرمان بگذرد، تلخ و بدون قهرمانی با هزار افسوس. میخواهم بگویم باید یاد بگیریم که کجاها حق داریم و کجاها نه. تبریک به همه ملیپوشان. تبریک به ملت. تبریک به خاطر این همه غروری که نصیبمان شد.
دیدگاه تان را بنویسید