بهمن فروتن:
خسته و ناآماده/ چرا تیمهای بزرگ حذف شدند
یادداشت منتشر شده در هفته نامه مثلث/
جامجهانی جالبی است. در آلمان اگر چه هنوز خیلیها درباره حذف تیم ملی فوتبال این کشور با هم صحبت میکنند و نظراتشان را با هم در میان میگذارند، اما در عین حال کافهها تا پاسی از شب باز است. تلویزیونهای بزرگ همچنان بازیهای جامجهانی را نشان میدهد. مردم در کنار هم مینشینند و از دیدن سایر بازیهای جامجهانی لذت میبرند. فوتبال همین است. بهشدت جذاب است. باعث شکلگیری ارتباطات مردمی میشود. پر از هیجان، شور و نشاط است.
فوتبال ورزش عجیبی است. وقتی یک تیم میبرد یا میبازد هوادارانش با توجه به آن نتیجه خوشحال یا غمگین میشوند، اما در هر حال زندگی در جریان است. با این حال این فوتبال باعث به وجودآمدن دوستی و صمیمیت و اتحاد میشود. این فوتبال در عین هیجانانگیزبودن آرامشبخش هم هست.
سوال این است؛ چرا تیمهای بزرگ حذف شدند؟ ما دیدیم که آرژانتین، اسپانیا، آلمان و پرتغال حذف شدند. در مورد آرژانتین باید بپذیریم که آنها خیلی ضعیف ظاهر شدند. اسپانیا و پرتغال هم ضعیف بازی کردند.
بازیکنان این تیمها ظاهرا خسته بودند. آماده جامجهانی نبودند. بزرگترین بازیکنانی که هواداران فوتبال در سراسر دنیا به آنها دل بسته بودند تا از طریق این ستارهها به جذابیت جامجهانی اضافه شود از دور مسابقات حذف شدند تا شرایط شکل دیگری به خود بگیرد. اگر بازیکنان بو ببرند دستکاری یک امر عادی است نئولیبرالها به طور مرتب در مقام دستکاری بازیهای فوتبال برمیآیند چه اتفاقی رخ میدهد؟ چه اتفاقی رخ خواهد داد اگر این بازیکنان بدانند در جشن نهایی فوتبال حضور ندارند. مثلا تیمی مثل ایسلند از جامجهانی قهرمانی نمیخواهد اما تصور کنید همین ایسلندی که همیشه به بهترین شکل ممکن میجنگد به طور کلی انگیزهاش را از دست خواهد داد. از این گذشته یادمان نرود که تیمهای بزرگ انرژی خودشان را برای بازیهای مرحلههای مختلف جام تقسیمبندی میکنند. حالا اگر تیمهای مقابل اینها دست به شیطنت بزنند.
به عنوان مثال کرهایها که حذف شده بودند شیطنت کردند یا بهتر بگوییم ماجراجویی کردند و آلمان قهرمان جهان را حذف کردند. کرهایها بینظیر بازی کردند. سرشار از جنگندگی و هیجان و قدرت و تلاش بودند اما آیا این قدرت واقعی کرهجنوبی بود. نه. اگر قدرت واقعیشان بود باید از گروه خودشان بالا میآمدند. هر چند این را هم بگویم که تا قبل از مرحله حذفی تیمهای متوسط میتوانند شیطنت کنند اما از اینجا به بعد تیمهای حاضر در جامجهانی چهره دیگری خواهند داشت. شگفتیها بیشتر در مرحله گروهی اتفاق میافتد تا در مرحله پایانی جام.
اما اگر قرار باشد نگاه دیگری هم به حذف چهار تیم بزرگ جامجهانی داشته باشیم باید به تحلیل افرادی رجوع کنیم که به فوتبال نگاه پیچیدهتری دارند. افرادی که معتقدند حذف آرژانتین، آلمان، اسپانیا و پرتغال خیلی هم اتفاقی نبوده و نمیتوان خیلی شگفتیاش خواند. همانطور که نیامدن ایتالیا و هلند به روسیه نمیتواند خیلی اتفاقی باشد. به هر حال بعید است پوتین که موفق شد میزبانی را از بلاتر بخرد حالا به خریدن خود جام از اینفانتینو فکر نکند.
عدهای میگویند اگر روسیه میزبانی جام جهانی را از بلاتر خرید همین روسیه این توانمندی را دارد که خود جام را هم بخرد. البته برای اینطور قضاوتها نباید عجله کنیم اما به هر حال این تحلیل در میان آنهایی که میدانند در فوتبال دستکاریهای صورت میگیرد، مطرح شده است. بنابراین از منظر دیگر هم میشود به حذف تیمهای بزرگ نگاه کرد. دستکاری نتایج فوتبال آن هم علیه تیمهای بزرگ شاید ماجرای جالبی باشد؛ ماجرایی که حالا جدیتر از هر زمان دیگر مدنظر سیاستهای نولیبرالیسم
قرار گرفته است.
راحتتر بگویم طی هزار سال آینده روسها برای قهرمانشدن در جام جهانی فقط یک شانس خواهند داشت آن هم همین امسال در کشور خودشان است. بعید میدانم که حذف ۴ تیم بزرگ از روسیه و قبل از آن نیامدن هلند و ایتالیا به جام جهانی همهاش از روی اتفاقات فوتبالی رقم خورده باشد. با این حال مردم دنیا هنوز این فوتبال را باور دارند و معتقدند که شگفتی بزرگی در جام جهانی روسیه رخ داده است. به نظرم تیمهایی که جزو چهار تیم نهایی جام روسیه باشند زحمت زیادی کشیدهاند.
این تیمها بزرگان فوتبال را به زانو درآوردهاند. در مورد ایران هم باید بگویم که در بازی با مراکش با یک دفاع حسابشده توانستیم بازی را ببریم اما امیدوارم روزی تیم ما مقابل مکزیک یا کرواسی قرار بگیرد. آنجا عیار ما مشخص خواهد شد. عیار ما مقابل اسپانیای بحرانزده هرگز مشخص نشد. بنابراین با همه وجود باید به ساختن بازیکن حرفهای در داخل فوتبالمان بپردازیم و فوتبال گلخانهای را کنار بگذاریم.
دیدگاه تان را بنویسید