شگفتی ادامه دارد / آنها که حذف شدند، آنها که ماندند
چرا تیمهای بزرگ در جامجهانی روسیه حذف شدند؟ آیا ما با بیشترین تعداد خلق شگفتی در تاریخ ادوار جامجهانی روبهرو هستیم؟ اینها سوالاتی است که این روزها همکاران من به آن پاسخ میدهند
مثلث/ بهتاش فریبا: فوتبال یک بازی گروهی است. وقتی شما میخواهید به نتیجه قابل قبولی دست پیدا کنید نیاز به فاکتورهای مختلفی دارید.مهم ترین مساله به نظر من هماهنگی است. شما وقتی بازیکنان تیمهای ملیتان در کشورهای دیگر فوتبال بازی میکنند بالطبع شرایط متفاوتی را تجربه کردهاند. نوع فشار، نوع دفاع، نوع پرس کردن، نوع حمله و به طور کلی در همه زمینهها شرایط متفاوتی را تجربه کردهاند. کشوری مثل ما نیاز دارد که تیمملیاش 30 تا 40 روز بازیکنان را در اردوی تیم ملی داشته باشد تا بتواند هماهنگی را در بین بازیکنان ایجاد کند.اما در کشورهای دیگر شاید 72 ساعت قبل از بازی ملی بازیکنی از یک باشگاه اجازه میگیرد که به تیم ملی کشورش ملحق شود. این البته در بازیهای مقدماتی است. بعد هم به تورنمنت میرسند، بالطبع زمان بیشتری را صرف هماهنگی میکنند.
اسپانیا تکلیفش تقریبا روشن است. آنها با تغییر مربی کار خودشان را خیلی سخت کردند. خودشان باعث حذف خودشان شدند. تیمیکه مدتها بود با افکار لوپتکی کار کرده بود و قصد داشت قهرمانی جامجهانی روسیه را از آن خود کند با تغییر این مربی ناگهان از هم پاشید و شرایط به گونه بدی برای آنها پیش رفت. رئیس فدراسیون فوتبال اسپانیا فکر میکرد شوک مثبتی به تیمش میدهد اما به نظرم بزرگترین اشتباه اسپانیاییها این بود که دو روز مانده به شروع بازیها سرمربی تیمشان را عوض کردند. آنها درست بعد از این تصمیم بود که حذف شدند و تنها چیزی که باعث شد آنها در همان مرحله گروهی حذف نشوند، شخصیت تیمیشان بود.
حالا همه درباره تیم ملی نظرات خودشان را صریح مطرح میکنند. من نمیگویم که ما زیبا بازی کردیم. بازی زیبا شاید از نظر من تعریف دیگری داشته باشد اما این را باید بپذیریم که ما از بهترین استراتژیهای ممکن برای رویارویی با اسپانیا و پرتغال بهره بردیم. استراتژی بهتری وجود نداشت. شک نکنید. عربستان را دیدید. روز اول مسابقات رفت که روسیه را شکست بدهد اما 5 گل از این تیم خورد و آبروی خودش را به باد داد. بعد هم نتوانستند خودشان را جمع و جور کنند. حالا تصور کنید ما مقابل اسپانیا برای اینکه به فوتبال زیبا احترام بگذاریم بازی باز را در دستور کار قرار میدادیم. میدانید چه میشد؟ شک نکنید بلایی که بر سر عربستان، آمد بر سر ایران هم میآمد. مگر میشد تیمی که از بهترین نفرات هجومی دنیای فوتبال بهره میبرد را با یک بازی باز اداره کرد؟ مگر میشد مقابل تیمیکه رونالدو را داشت طور دیگری بازی کرد؟ آن هم رونالدویی که از هر زمان دیگری تشنهتر به پیروزی بود. بنابراین استراتژی ما درست بود و هماهنگی خوبی هم بین بچهها وجود داشت. کیروش بهتر از هر کس دیگری این موضوع را میدانست که هر 90 دقیقه جامجهانی شرایط خاص خودش را دارد. هیچ تیمیرا هم در دنیای فوتبال پیدا نمیکنید که در یک تورنمنت قهرمان شود و حتی ذرهای هم در طول مسیر قهرمانی شانس نیاورده باشد. همیشه شانس در کار بوده و البته این را هم میدانیم که شانس را خود تیمها با تلاش بیشتر میسازند. اما با این حال تیم ما همه تلاش خودش را هم به کار گرفت، اما در لحظات پایانی آقای طارمیآن توپ را به آن شکل به بیرون میزند. بنابراین ما اگر کمیفقط کمیخوش شانس بودیم میتوانستیم به مرحله یکهشتم نهایی صعود کنیم. اتفاقی که برای ژاپنیها هم رخ داد. آنها اگر کمیخوش شانستر از بلژیک بودند میتوانستند برنده از زمین بیرون بیایند. میخواهم بگویم که گاهی فوتبالی که تیمها بازی میکنند با شما حرف میزند. وقتی بازی در جریان بود به یکی از اعضای خانواده گفتم اگر این بلژیک بتواند تا دقیقه 70 اختلاف را به یک گل برساند حتی میتواند برنده بازی باشد که اتفاقا همین مساله هم رخ داد. گاهی شرایط در یک بازی کاملا تغییر میکند. ما در جامجهانی شاهد حذف تیمهای بزرگ هستیم اما همه این تیمها به یک دلیل حذف نشدهاند. دلایل مختلفی در کار است. مثلا آلمان به همان دلیل حذف نشده که اسپانیا حذف شد. آلمانها در زمین راه میرفتند. من بازی آخر آنها را که نگاه میکردم اصلا باور نمیکردم که آن تیم آلمان باشد. میزان دوندگیشان بسیار پایین آمده بود و اصلا در حد و اندازههای قهرمان جامجهانی و یورو نبودند. از این گذشته من واقعا نمیدانم چرا یک مربی مثل یواخیم لوو به این تصمیم میرسد که یکی از بهترینهای فوتبال آلمان یعنی سانه را به روسیه نیاورد. بازیکنی که بازیهایش در منچسترسیتی خیرهکننده است و خیلی راحت میتوانست برای تیم ملی آلمان گرهگشا باشد. چطور میشود که یک مربی از سانه عبور میکند؟ نمیدانم. آرژانتین هم که در درون اردویش بدترین شرایط ممکن وجود داشت و صحبت از کودتا بود. دیگر از این وضعیت بدتر و بحرانیتر سراغ دارید؟ میخواهم بگویم هر تیم بزرگی که حذف شده دلایل خاص خودش را داشته.
نکته ای که مایلم درباره اش صحبت کنم این است که این روزها بعضیها بعد از حذف اسپانیا و پرتغال مدعی میشوند که ما نباید از این تیمها میترسیدیم. باید شجاعانهتر بازی میکردیم. باید حمله میکردیم و خلاصه به مسائلی اشاره میکنند که من آن را منطقی نمیدانم. ببینید از قدیم گفتهاند معما چون حل گشت آسان شود. حالا که اسپانیا و پرتغال حذف شدهاند این حرف را میزنیم در صورتی که تحلیل ما برای روبهرو شدن با اسپانیا و پرتغال اتفاقا درست و منطقی بود. ما باید خودمان را برای اسپانیای قهرمان جهان، پرتغال قهرمان اروپا و مراکش قهرمان قاره آفریقا آماده میکردیم. فکر میکنید منطقی بود اگر این تیمهای بزرگ را دست کم میگرفتیم یا اینکه بازی هجومی و باز را در متقابل این تیمها به نمایش میگذاشتیم؟ آنوقت همین عده ای که انتقاد میکنند به بدترین شکل ممکن از کیروش انتقاد میکردند که چرا در درجه اول به دفاع فکر نکرده است. نه، این تحلیلها را درست نمیدانم. اسپانیا و پرتغال ابدا تیمهای ضعیفی نبودند همانطور که مراکش هم تیم بسیار خطرناک و زهرداری بود. بنابراین تاکتیک تیمیما درست بود. ما فقط بدشانس بودیم، همین. اگر آن توپی که در لحظات پایانی بازی ایران برابر پرتغال روی پای چپ طارمی آمد روی پای تخصصیاش یعنی پای راست او میآمد، حالا خبری از این تحلیلها نبود. فوتبال همین است.
در پایان باید عرض کنم که من در بین تیمهای باقیمانده در جامجهانی اروگوئه و کرواسی را تیمتر از بقیه میبینم. خیلی با هم هماهنگ هستند. فداکارانه بازی میکنند. دوندگی بسیار بالایی دارند و خستگی ناپذیرند. فکر میکنم شگفتیها ادامه خواهد یافت.
دیدگاه تان را بنویسید