کرانچار: نمیتوانند مرا به بیدانشی و کمبود تجربه متهم کنند/ به بازیهای آسیایی نمیرویم که فقط دفاع کنیم/خدا به ما کرواتها استعداد داده است
سرمربی تیم فوتبال المپیک کشورمان حضور در بازیهای آسیایی 2018 را فرصتی مغتنم برای کسب تجربه تیمش دانست و گفت: به بازیهای آسیایی نمیرویم که فقط دفاع کنیم، میخواهیم بازی کنیم برای کسب نتیجه.
به گزارش مثلث آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم ، چهار سال پیش که قرار بود زلاتکو کرانچار بهعنوان سرمربی تیم فوتبال المپیک انتخاب شود، برخی اتفاقات این انتخاب را منتفی کرد، موضوعی که حواشی زیادی هم به دنبال داشت تا در نهایت محمد خاکپور برای صعود ایران به المپیک تلاش کند، تلاشی که در حال به ثمر نشستن هم بود، اما ایران پس از تساوی مقابل ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی، در وقتهای اضافه مغلوب شد تا شانس حضور در المپیک را از دست بدهد، حسرتی که اکنون 44 ساله شده و حالا کرانچار با چهار سال تأخیر هدایت این تیم را به عهده گرفته است تا بلکه بتواند این رویا را برای فوتبال ایران محقق کند.
زلاتکو کرانچار در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم در خصوص انتخابش بهعنوان سرمربی تیم فوتبال المپیک، برنامههایش، اختلافنظرهایی که در این خصوص وجود دارد، نسل فعلی فوتبال ایران، نتایج ایران در جام جهانی، تیم ملی کرواسی و... صحبت کرده است.
پیش از هر چیز شروع مجدد کارتان در فوتبال ایران که با جوانهای با انگیزهای در تیم المپیک است را تبریک میگوییم.
من اصلاً از ایران نرفته بودم که بخواهم مجدداً برگردم. (خنده) من مجدداً به سپاهان آمده بودم و وقتی قراردادم تمام شد، بلافاصله نمایندگان کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال با من ارتباط گرفتند. این ایده در خصوص پیشنهاد تیم المپیک مطرح شد و نهایتاً به نتیجه رسید. این یک چالش خوشحالکننده و البته نتیجهبخش برای من است. هدایت تیم فوتبال المپیک ایران برای من خوشحالکننده است، به خصوص اینکه انتظاری وجود دارد که ایران پس از 42 سال مجدداً به المپیک راه پیدا کند. این کاری بسیار پرفشار و پرمسئولیت است و امیدوارم در خلال این مدت تا زمان مقدماتی المپیک بتوانیم خودمان را خوب آماده کنیم و سپس برای مبارزه و راهیابی مهیا شویم.
برای انتخاب شما بهعنوان سرمربی تیم المپیک پروسه طولانی طی شد. به خصوص اینکه قرار بود چهار سال پیش انتخاب شوید که نشد و حالا با چهار سال تأخیر این امید وجود دارد که فوتبال ایران را کرانچار به رؤیای حضور در المپیک برسد.
این آرزو و رؤیای همه دوستداران فوتبال است. آیا موفق خواهیم شد؟ به طور قطع این سؤالی است که مطرح میشود، اما ما با اعتماد به میدان آمدهایم و با بازیکنان باکیفیتی که دیدهام میتوان این مسیر را باز کرد. نه فقط انگیزهای که ما در کار کردن با بازیکنان داریم، بلکه انگیزه فدراسیون، کمیته ملی المپیک و کمیته فنی همه این امید و اعتماد را دارند. من باور دارم که میتوانیم به المپیک برسیم و اگر باور نداشتم این مسئولیت را قبول نمیکردم. من پنج سال در ایران حضور داشتم و چه در پرسپولیس و چه در سپاهان پیگیر نسل جوان فوتبال ایران بودم،به خصوص نسل زیر 20 سالی که به جام جهانی راه پیدا کرد. من دیدم که میتوان با این نسل به المپیک راه یافت. البته باید سخت کار کرد و در کنار آن کمی هم شانس داشت، اما من واقعبینانه فکر میکنم. باید باور داشت که این تیم میتواند به المپیک برسد.
شما راهی را برای رسیدن به این رؤیا انتخاب کردهاید که شاید مربیان قبلی چنین مسیری را نمیرفتند. در نزدیکترین زمان به شما محمد خاکپور در مسیر المپیک بود که بسیار دیر انتخاب شد و فقط فرصت آمادهسازی تیمش برای مسابقات انتخابی را داشت، اما مربیان قبل از او همیشه در مسابقات پیش از انتخابی با تیم اصلی بازی میکردند، اما شما با تیم زیر 21 سال قرار است به بازیهای آسیایی بروید؟ این ایده به چه شکل اجرایی خواهد شد و آیا در این برنامه فشاری روی شما وجود دارد؟
بازیهای آسیایی فشار بزرگی نیست، اما میل ما این است که در بازیهای آسیایی کیفیت خودمان را نشان داده و عرضاندام کنیم. میخواهیم نشان بدهیم که میتوانیم نتیجه بگیریم، اما این اولویت ما نیست و اولویت بازیهای المپیک است. اگر اکنون با تیم زیر 21 سال و حتی جوانتر از زیر 21 سال به بازیهای آسیایی برویم میتوانیم تیم را سازماندهی کنیم و انسجامی در تیم کسب شود. آن وقت خیلی راحتتر میتوان به چرخه رقابتهای مقدماتی المپیک رفت. باید با بازیهای آسیایی خودمان را تقویت کنیم و روی استحکاممان اضافه کنیم، اعتماد به نفسمان بالا برود و اعتقادمان بالاتر برود که میتوان با این تیم نتیجه گرفت. فکر میکنم بتوان این کار را کرد و اگر مصدومیتها از ما جلوگیری نکند که همه بازیکنان زیر 21 سال باشند، شاید فقط با یکی دو بازیکن بزرگتر بخواهیم تیممان را قوی کنیم. با این حال هدفمندانه به بازیهای آسیایی میرویم تا تیم را آماده کنیم.
اگر بتوانیم در بازیهای آسیایی هم مدال بگیریم یا قهرمان شویم، اعتمادبهنفس تیم بالاتر خواهد رفت.
ما نباید فوراً سراغ قهرمانی برویم، چون شاگردانم جوانان 20 ساله هستند و آنجا تیمهایی حاضر میشوند که دو سه سال از ما با تجربهتر هستند. ما سعی میکنیم بهترین نتیجه را کسب کنیم، اما اگر بتوانیم به جمع سه تیم ردهبندی برویم، قطعاً از این پتانسیل استفاده خواهیم کرد. با پتانسیلی که من در بازیکنان جوانم دیدم، میتوان موفق شد و این را بگویم که اردوی فعلی ما آغاز کمپ اصلی ماست که 30 بازیکن به اردو آمدهاند. در واقع باید 20 بازیکن را معرفی کنیم و بازهم نیاز به غربالگری داریم. شاید بازهم نتوان نتیجه مناسبی که شما میگویید را بگیریم، اما تمایل داریم به این سمت برویم.
اکنون در فوتبال آسیا شاید همه ژاپنیها را مثال میزنند که همیشه با این ایده پا به مسابقات انتخابی المپیک میزنند. آنها تیم جوانان خود را به بازیهای آسیایی و رقابتهای این چنینی اعزام میکنند و با این ایده موفق بودهاند. آیا میتوان با الهام گرفتن از این ایده ژاپنیها در فوتبال ایران هم موفق بود؟
ما نرفتیم از روی دست ژاپنیها کپی کنیم. ما نسبت به فوتبال خودمان و پتانسیل فوتبال ایرانی برنامهریزی کردهایم. البته فوتبال ایران در سالهای متوالی به قبل نشان داده موفق نبوده است و به همین دلیل ما تیم زیر 21 سال را به اینجا آوردهایم تا آنها را آماده کنیم. آنها باید تجربه کسب کرده و برای بازیهای المپیک پختهتر شوند. ما حتی در بازیهای آسیایی هم پس از برانکو (در سال 2002) موفق نشدهایم و تیمهای بعد از آن هم در انتخابی المپیک کاری نکردهاند. شرایط از ما میخواهد نسلی که در جام جهانی زیر 20 سال بازی کرده است با تلفیقی از بازیکنانی خارج از آن تیم، از لیگ برتر، پتانسیلهای دیگر استفاده کنیم. شاید خیلی از بازیکنان در لیگ برتر هم بازی نکنند، اما بههرحال عضو 20 نفر اصلی تیمشان هستند. ما سعی میکنیم با این پتانسیل به رقابتهای نهایی راه پیدا کنیم.
برنامهای که گفتید و آمادهسازی تیم زیر 21 سال به تأیید فدراسیون فوتبال رسیده است؟
بله، آقای استیلی و من بهعنوان کارشناسان فوتبال که هر دو مربی هستیم، استدلالها را آماده کردهایم که به چه دلیل این کار را کردیم. فدراسیون فوتبال، کمیته فنی و فکر میکنم حتی کمیته ملی المپیک اجازه اجرای این برنامه را به ما دادند. ما تغییر زیادی در این تیم ایجاد نخواهیم کرد و خیلی محکم قدم برمیداریم. با اعتقاد به اینکه تیم خوبی تشکیل دهیم و به نتایج مناسبی برسیم.
این را همه و حتی مردم میدانند که برنامههای قبلی دیگر جواب نمیدهد. اکنون هم قصد نداریم شما را به چالش پاسخ دادن به افراد دیگر و مسئولان دعوات کنیم، اما آقای فریدون معینی که عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال هستند گفتهاند که بردن تیم زیر 21 سال به بازیهای آسیایی خوب نیست و بهتر است با تیم اصلی به مسابقات برویم، چون مردم پتانسیل عدم موفقیت را ندارند. یعنی پیشبینی هم کردهاند که شما در بازیهای آسیایی موفق نمیشوید. این تفکرات از کجا نشأت میگیرد؟
بله، در جلسهای که بین خودمان بود، ایشان صحبتی نکردند و اظهارنظری نداشتند، حالا نمیدانم به چه دلیل در اذهان عمومی چنین صحتبی شده است. با این حال جوانهای ما باید خودشان را آماده این هم کنند که ممکن است شکستها نیز از راه برسد، اما آن شکست میتواند حتی برای کسب نتیجه در مقدماتی المپیک به کار ما بیاید. ما به بازیهای آسیایی نمیرویم فقط دفاع کنیم. ما میخواهیم بازی کنیم برای کسب نتیجه. حالا کسب نتیجه به خیلی چیزها بستگی دارد، به شرایط خودمان، شرایط حریف، شرایط مسابقات. با این حال نباید اتمسفری ایجاد کرد که ما برای شکست میرویم و با بازیهای دوستانهای که انجام داده یا انجام میدهیم خودمان را آماده میکنیم. بازی با بادران و بازی با پارس جنوبی بازیکنانم انگیزه نشان دادند و در بازی با پارس جنوبی آنها شانه به شانه حریف جنگیدند و حتی در مقاطعی بهتر از حریف کار کردند. ما حتی شانس برد مقابل پارس جنوبی را داشتیم و با انگیزهای که من در بازیکنانم دیدم، شرایط خوب است. آنها باید بخواهند که موفق شوند و ما بدبینانه به بازیهای آسیایی نمیرویم، بلکه با اعتمادبهنفس به این بازیها میرویم تا در شرایطی قرار بگیریم که نتیجه کسب کنیم.
با آقای استیلی هم صحبت میکردید، این بحث پیش آمد که دورههای قبلی همیشه با تیم اصلی به بازیهای آسیایی رفتهایم که گاهاً مانند دوره قبل نتایج افتضاحی هم کسب شده است. این موضوع پیش آمد که در بازیکنانی که زیر 21 سال و گمنامتر هستند انگیزه بیشتری برای نتیجه گرفتن وجود داشته باشد و چه بهتر که اکنون تیمی راهی مسابقات شود که پرانگیزهتر از تیمهای قبلی باشد. موافقید؟
بله، ضمن اینکه بازیکنان تجربه هم کسب میکنند، تجربه بازی با تیمهای بزرگتر از خودشان که ما هم بدانیم در کجا ایستادهایم. به نظرم اینها میتوانند نسبت به نسل بزرگتر از خودشان بهتر باشند.
ما در سال 2002 با تیم المپیک در بازیهای آسیایی نتیجه گرفتیم، اما تیم برای حضور در المپیک حفظ نشد. در دورههای بعد از آن به سمت نتیجهگرایی رفتیم که نه در نتیجه گرفتن موفق شدیم و نه به المپیک راه پیدا کردیم. برنامه برای این دوره چیست و اگر تیم خوب ساخته شود، میتوان به نتیجه گرفتن هم امیدوار بود و اشاره ما به سال 2002 است که در بازیهای آسیایی نتیجه گرفتیم و برای فوتبال ایران آیندهسازی شد.
این یک روند است و همیشه بعد از بازیهای آسیایی و در مقدماتی المپیکها و پس از کسب نتیجه یک نسل تغییر میکند. نمیدانم چرا نسل برانکو که توانست مدال طلای بازیهای آسیایی را بگیرد، به المپیک راه پیدا نکرد. اینجا یک مسئله است که باید بگویم، چون آن نسل همه زیر 23 سال بودند و دیگر نمیتوانستند در بازیهای انتخابی المپیک حاضر شوند. آن نسلی که مدال طلا را کسب کرد، اگر سن کمتری داشتند برای المپیک هم میتوانستند موفق شوند. به نظرم محدودیت سنی آن بازیکنان اجازه نداد که تیم ایران به المپیک راه پیدا کند و پس از آن مسابقات دوباره باید پروسه جدیدی طی میشد که بازیکنان جوانتر برای تیم المپیک انتخاب شوند. فضای تیم خالی بود و زمان کوتاهی هم وجود داشت تیم برای انتخابی المپیک آماده شود. از آن تجربه که خودتان گفتید، از سال 2002 تا الان، با استیلی همه چیز را بررسی کردیم و همیشه یک خلاء بوده است. اینکه چرا تیم زیر 21 سال به بازیهای آسیایی نمیرود تا کسب تجربه کند و همان تیم برای بازیهای مقدماتی المپیک باقی بماند و نسل خوبی تشکیل دهند. ما در تیممان به جز مهدی امینی که دروازهبان است و 22 سال سن دارد، هیچ بازیکن بزرگسال و بالای 21 سال نداریم. ضمن اینکه اصلاً بازیکن 23 ساله هم نداریم. این روندی است که در تمام این سالها انجام نشد و به همین دلیل اکنون ما انگیزه رقابتی خوبی در تیم میبینیم. ما این کار را در حالی انجام دادهایم که برای کسب نتیجه هم تلاش میکنیم تا بازیکنان باتجربهتر، با اعتمادبهنفس باشند و آن وقت میتوان از بازیکنان انتظار داشت که در انتخابی المپیک هم نتیجه بگیریم. این برای من منطقی است.
ما نسل قبلی بازیکنان خوبی داشتیم که از بین آنها بازیکنانی مثل میلاد محمدی، مهدی ترابی، روزبه چشمی، علی کریمی و... به تیم ملی بزرگسالان راه یافتند. سردار آزمون و علیرضا جهانبخش هم که در تیم بزرگسالان بودند، در این تیم المپیک حضور داشتند، اما در مسابقات پایانی نتوانستند تیم را همراهی کنند و سعید عزتاللهی که در چالش آن زمان فوتبال ایران دعوت نشد. خلاء آن نسل شاید این بود که کادرفنی دیر به تیم اضافه شد و فرصت آمادهسازی کمی داشت. آیا بازیهای تیم المپیک قبلی را دنبال کردید و علت حذف ایران را چه میدانید؟
آن نسل، نسل خوبی بود. من فکر میکنم که بدشانسی باعث حذف ایران شد. با ژاپن در وقت اضافه شکست خوردیم و نمیدانم چه بگویم. در راستای سؤال شما باید بگویم که طبیعی است تیم جوانان و المپیک فیلتری برای تیم ملی اصلی باشد. همیشه تیم ملی بزرگسالان است که باید از این نسل جوانتر بهره ببرد و این منطقی است. اصولاً همیشه و همه جا اوضاع به این شکل است و حیف که آن نسل نتوانست نتیجه بگیرد. با این حال کسانی که تیم را هدایت میکردند یا زیر نظر داشتند، میتوانند آنالیز دقیقتری از ناکامی آن تیم بدهند و من هم نمیخواهم به آنچه بوده، برگردم. فقط یک چیز میخواهم که با این نسل بتوانیم نتیجه خوب بگیریم و به المپیک راه پیدا کنیم و از این نتیجه مطمئناً مجدداً بازیکنان خوبی برای تیم ملی بزرگسالان انتخاب خواهد شد. به این دلیل میگویم که ما فیلتری برای تیم ملی بزرگسالان هستیم. طبیعتاً این ملیپوشان باید در باشگاه خودشان برای کسب جایگاه بجنگند، مانند بازیکنانی چون مهدی شریفی، علی کریمی، محمدحسین مرادمند و... که در سپاهان زیر نظر من تمرین میکردند و جایگاه کسب کردند. همانطور آنها در باشگاه خودشان تمرین کردند و فیکس شدند تا به تیم ملی برسند.
البته آنالیزهایی پس از ناکامی نسل قبلی صورت گرفت و محمد خاکپور را به عدم دانش فنی متهم کردند، آن هم به این دلیل که او روزبه چشمی را در دفاع میانی به کار گرفته بود. با این حال سه سال از آن زمان گذشت و کارلوس کیروش هم روزبه چشمی را در جام جهانی در دفاع میانی بازی داد. شما نمیترسید اگر ناکامی احتمالی صورت گرفت، شما را به عدم دانش فنی متهم کنند؟
من فکر میکنم نمیتوانم به این شیوه به نداشتن دانش فنی یا کمبود تجربه متهم شوم. اگر به سوابق من نگاه کنید، هدایت تیمهای ملی را هم در کارنامهام داشتهام. هم تجربه جام جهانی و جام ملتها را در کارنامه دارم. با مونتهنگرو به پلیآف جام ملتهای اروپا هم رسیدم و کسی نمیتواند من را متهم کند که تجربه کار در تیم ملی را ندارم، دانش فنی ندارم یا نمیتوانم تیم ملی را سازماندهی کنم. بله، ممکن است عدم موفقیت از راه برسد، اما نه با عدم معلومات و عدم دانش بخواهد این اتفاق رخ بدهد. ممکن است بدشانسی از راه برسد، اما من کسی نیستم که بخواهم به عدم دانش فنی متهم شوم.
البته شاید آن نقدها تسویه حسابهایی با محمد خاکپور در چالش آن سال فوتبال ایران بود.
من نمیتوانم در این خصوص صحبت کنم، چون در فوتبال ایران نبودم. من آن زمان در تیم الاهلی قطر حضور داشتم. آقای خاکپور را هم میشناختم که از آمریکا آمده بود و حتی در قطر به اردوی آمادهسازی تیم المپیک ایران رفتم و با او صحبت کردم. البته در مسابقات نهایی نتوانستم بمانم و بازیها را ببینم تا آنالیز دقیقی از عملکرد تیم ایران داشته باشم، اما حیف شد که آن نسل نتوانست نتیجه بگیرد، در حالی که میتوانست.
مشکلی که تیم ایران در نسل قبلی داشت، در خط دفاعی و دروازه بود. آیا تیم شما میتواند این خلاء را پر کند؟
من با شما موافق هستم و این نقد صحیح است. این را بگویم که الان هم این مشکل وجود دارد و من بعضاً در بازیهای دوستانه این خلاء را میبینم، اما چرا؟ ما سه بازیکن از تیم تراکتورسازی را نداشتیم که خودمان اجازه دادیم در تیم بمانند. ما نورافکن را نداشتیم که با تیم شارلوا در اردوی آمادهسازی پیش از فصل است و مطمئناً با اضافه شدن او و بازیکنان تراکتورسازی شرایط در فاز دفاعی بهتر خواهد شد. علی طاهران اضافه میشود، نورافکن را داریم و با حضور بازیکنی مانند آزادی کیفیتمان در خط حمله را هم بهتر خواهیم کرد. طبیعتاً با این شرایط میتوانیم تیممان را بهتر کنیم و در بازیهای آسیایی و به خصوص المپیک باید این خلاء را جبران کنیم. ما تا بازیهای انتخابی المپیک زمان داریم که فیفادی هم در پیش است و میتوانیم تیم را آماده کنیم. بازیهای انتخابی هم در ماه اسفند است و فرصت کافی تا آن موقع داریم.
البته ممکن است در فیفادیها با باشگاهها نیز دچار چالش شوید، چون بازیهای لیگ قهرمانان آسیا و فیفادی در مقاطعی تداخل دارد. به طور مثال شهریورماه فیفادی است و لیگ قهرمانان آسیا نیز بازی خواهیم داشت که برخی باشگاهها مثل پرسپولیس و استقلال درگیر هستند؟
آیا این بازیکنان جوان که در تیم المپیک هستند، در باشگاههای خود جایگاه اصلی را خواهند داشت؟ اگر این اتفاق رخ بدهد من خوشحال میشوم، اما طوری که من حساب میکنم بهتر است آنها در تیم ما باشند.
اما ممکن است در مقاطعی فیکس باشند. به طور مثال سال گذشته در تیم تراکتورسازی طاهران و آزادی در تراکتورسازی فیکس بودند یا در تیم پرسپولیس صادق محرمی فیکس بود. اگر دوباره بازیکنانی از نسل فعلی همزمان در تیم خود فیکس باشند و درگیر مسابقات و بخواهند به اردوی تیم المپیک بیایند، راهکار پشت سر گذاشتن این چالش چیست؟
آن موقع ما باید دنبال جایگزینها بگردیم، اما چیزی که من میگویم یک مسئله است. هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال هفته گذشته مصوبهای را تصویب کرد که باشگاهها موظف هستند دو بازیکن خود را به تیم المپیک بدهند و بازیکن سوم هم در اختیار آنهاست. یعنی قانون 1+2 است و اعتقاد دارم همکاری خوبی با باشگاهها داریم و اصولاً نباید مشکلی پیش بیاید. باشگاهها نیز باید این اعتقاد را داشته باشند که نسل جوانشان میتواند در تیم ملی ایران افتخار کسب کند و نتیجه بگیرد. این افتخار کمی نیست که بازیکنان باشگاهها بعد از 44 سال میخواهد حضور مجدد در المپیک را داشته باشد. من روی این و احساس وطن پرستانه باشگاهها حساب باز کردهام.
فارغ از اینکه برخی بازیکنان در باشگاههای خود درگیر هستند، شاید بازیکنانی هم خارج از ایران و خارج از لیست 121 نفرهای باشند که شما نتوانستید آنها را برای بازیهای آسیایی انتخاب کنید. آیا پس از این مسابقات این بازیکنان شانسی برای راهیابی به تیم شما برای انتخابی المپیک خواهند داشت؟
من این 30 بازیکن را انتخاب کردهام و آن 121 بازیکن انتخاب من نبودهاند، چون آن لیست قبل از حضور من به AFC معرفی شده بود و از این 30 نفر هم دو نفر مصدوم شدهاند. با این حال درباره سؤالی که پرسیدید برای انتخاب نفرات جدید، باید بگویم قطعاً همینطور است و خیلی هم خوب از این نکته مراقبت خواهم کرد. ضمن اینکه برخی بازیکنان هم توسط من در لیست 30 نفره انتخاب شده بودند، اما به AFC معرفی نشدهاند و متأسفانه حذف شدند و نمیتوانیم آنها را به بازیهای آسیایی ببریم، بازیکنانی که زیر 21 سال هم هستند و بعد از بازیهای آسیایی بلافاصله درها به روی آنها و نفرات جدید باز خواهد شد که آن زمان لیست ما بزرگتر میشود که مجدداٌ باید آنها را غربالگری کنیم.
این سؤال را از این جهت پرسیدیم که بازیکنی ایرانی در فوتبال هلند ذهن ما را درگیر کرد، بازیکنی که با 16 سال سن فصل گذشته در تیمش 45 گل به ثمر رساند و اکنون به تیم زیر 19 سال NEC نایمخن پیوسته است. اصلاً چنین بازیکنانی را زیر نظر دارید و میدانید در دنیا کدام بازیکنان ایرانی حضور دارند؟ ممکن است برای پیدا کردن آنها از نفراتی چون مهدی مهدویکیا و وحید هاشمیان در آلمان، امیر هاشمیمقدم در هلند، محمد تقوی در انگلیس و سایر ملیپوشان سابق ایران در نقاط مختلف دنیا کمک بگیرید؟
بله، این هم راهی است که در نقاط مختلف دنیا دنبال چنین بازیکنانی باشیم. بازیکنانی با ملیت ایرانی حضور دارند و در فنلاند هم یک بازیکن ایرانی داریم که در لیگ این کشور بازی میکند. قطعاً از نفراتی هم که نام بردید، استفاده خواهیم کرد، اما ابتدا باید بازیکنان موجود را بررسی کنیم. باید ببینیم چه کسی، در چه سطحی قرار دارد و بعد دوباره دست به غربالگری بزنیم. اگر کیفیت خوب باشد، میتوانند بخشی از کادر ما باشند، چه دلیلی دارد آنها را دعوت نکنیم؟ همانطور که گفتم ابتدا گزینهها را بررسی خواهیم کرد، اما بعد از بازیهای آسیایی این اتفاق رقم میخورد.
به نظر میرسد تیم المپیک این بار امکانات خوبی هم داشته باشد. زمین تمرینی که تا زمان بازیهای انتخابی المپیک آماده میشود و مجموعه «پِک» که قرار است در اختیار تمام تیمهای ملی باشد.
بله، «پک» مجموعهای است متعلق به فدراسیون فوتبال و ما هم بخشی از این فدراسیون هستیم. قطعاً این امکان وجود دارد که ما از امکانات این مجموعه و زمین چمن آن استفاده کنیم، اما هنوز این مجموعه تحت تعمیر است، اما در آینده قطعاً از آن استفاده خواهیم کرد.
با یک سؤال برویم سراغ تیم ملی کرواسی، بعد از جام جهانی 1998 فرانسه و صعود کرواسی به مرحله نیمه نهایی، مربیان کروات در دنیا چهره شدند و الان بازهم این تیم به مرحله نیمه نهایی رسیده است و بازهم به نظر میرسد مربیان کروات در دنیا دیده خواهند شد، چه اتفاقی در کرواسی افتاد که دوباره نسل جدیدی به فوتبال دنیا معرفی شده است؟
آکادمی مربیان فوتبال کرواسی که بهعنوان آموزشگاه عالی مربیگری فیفا و یوفا شناخته میشود، اعتبار خوبی برای مربیان به خصوص در رشته فوتبال ایجاد کرده است. شما وقتی مربیان کروات را نگاه میکنید، بیشتر آنها بازیکنان بزرگی بودهاند که انگیزه زیادی برای انتقال تجربیات خود به نسلهای جوانتر دارند. به طور مثال دالیچ، بلیچ و استیماچ بازیکنان بزرگی بودهاند که در همان نسل 98 درخشیدند و در مربیگری هم توانستند بدرخشند. همینطور مربیانی هم وجود دارند که در ردههای پایه کار میکنند و بازیکنان مستعد تولید میکنند. الان خیلی از بازیکنان کرواسی مانند مودریچ، راکیتیچ، پرسیچ، ماندزوکیچ و ... در خارج از کشور بازی میکنند. اینها همه محصول ردههای پایه هستند و زیر نظر مربیانی که قبلاً فوتبالیستهای بزرگی بودند، کار کردهاند. آکادمیهای فوتبال در کرواسی در سطح بسیار بالایی سازماندهی و از کسانی تشکیل شده که اهل فوتبال هستند. این افراد در اروپا آموزش دیدهاند و این دانش را به فدراسیون ما انتقال میدهند. هر چند به نظر میرسد تعداد ما کم است و فقط چهار میلیون نفر جمعیت داریم، اما خدا در کنار این تعداد، به ما استعداد هم داده است.
بعد از سال 1998 و آمدن برانکو و بلاژویچ تحولی در فوتبال ایران به وجود آمد. الان هم چهار سال است برانکو با هدایت پرسپولیس به فوتبال ایران و برگشته و خود شما هم سرمربیگری تیم المپیک ایران را بر عهده دارید. زمزمههایی هم وجود دارد که زلاتکو دالیچ بعد از جام جهانی به فوتبال ایران بیاید. آیا به نظر شما بعد از جام جهانی روسیه فوتبال ایران میتواند با حضور پرشمار مربیان کروات شاهد یک تحول دوباره باشد؟
بله، دالیچ کاملاً به فوتبال آسیا آشنایی دارد و در تیم العین امارات و الهلال عربستان حضور داشته است. یعنی تجربهای کسب کرده و اکنون چیزی که برای او در جام جهانی اتفاق میافتد، نه فقط محصول بازیکنان خوب کرواسی، بلکه حاصل بالانس خوب بازیکنان در زمین است. یعنی دالیچ میداند چطور بازیکنان را در داخل زمین قرار دهد و دلیلی ندارد نتیجه نگیرد، اما باید تیم خوبی را جفت و جور کند.
به حضور تیم کرواسی در جام جهانی اشاره کردید که اکنون باید در مرحله نیمهنهایی به مصاف انگلیس برود. شانس پیروزی تیم ملی کشورتان را چقدر میبینید؟
من اینطور نگاه میکنم که باید واقعبین باشم. اعتقاد دارم کرواسی میتواند نتیجهای بگیرد که همه را شگفتزده کند، چون نسلی درخشان در این تیم سالها کنار هم در جام ملتهای اروپا، مقدماتی جام جهانی و جام جهانی قبل بازی کردهاند و توانستهاند نتایج خوبی هم کسب کنند. باور دارم کرواسی میتواند نتیجه بگیرد، چون ما چهار بار در مرحله مقدماتی با انگلیس بازی کردهایم و سه بار آنها را شکست دادیم. حالا با این نتایج یک خوشبینی پرورش یافته که کرواسی میتواند همه را شگفتزده کند و به فینال راه پیدا کند. اگر هم این اتفاق نیفتد تا همینجا هم این نسل گام بزرگی برداشته است.
به نظرمان شما تا همینجا هم کرواسی بسیار موفق ظاهر شده است؟
قطعاً، اگرچه مردم، اهالی فوتبال و ما به عنوان کارشناس این امید را داریم که نسل کنونی کرواسی کاری انجام دهد شبیه به نسل جام جهانی 1998 فرانسه. این امید وجود دارد که بازیکنانی مانند مودریچ، راکیتیچ، ریبیچ و چند بازیکن دیگر که در تیمهای بزرگ اروپایی بازی میکنند، کرواسی را به فینال برسانند، همانطور که الان من امید دارم بتوانم با تیم ایران به المپیک بروم و همچنین در مسابقات آسیایی موفق شوم.
به نظرتان تیم کنونی کرواسی بهتر است یا تیم جام جهانی 1998؟
این چالش سختی است، اما فکر میکنم تیم 98 نسل بهتری بود. بازیکنانی مانند شوکر، استیماچ، بوکچیچ و... را در آن نسل داشتیم.
به سراغ تیم ملی ایران هم برویم که در جام جهانی روسیه به لحاظ نتیجهگیری با چهار امتیاز بهترین نتیجه تاریخش را گرفت، اما در بُعد فنی هم منتقدانی داشت مثل مهدی مهدویکیا که یک جورهایی در فوتبال ایران همه او را قبول دارند. مهدویکیا معتقد بود تیم ایران در فاز هجومی ضعیفترین تیم جام بود و به شیوه بازیسازی ما و خارج شدن خط هافبک ما با بازی مستقیم مدافعان، انتقاد کرد. به نظر شما فوتبال ما با این شیوه بازی در جام ملتهای آسیا موفق خواهد بود یا باید روش خود را تغییر دهد؟
من فکر میکنم شجاعانهتر بود، اگر رو به جلو بازی میکردیم. در گذشته هم گفتم، تیم ایران در این دوره بسیار بهتر از دوره قبل جام جهانی در برزیل بود، اما در این گروه با توجه به اُفت اسپانیا و پرتغال میشد با یک بازی هجومیتر صعود کرد، چرا؟ چون 25 دقیقه آخر بازی با پرتغال، وقتی تیم ایران به حمله رفت، خیلی بهتر از حریف بود و حتی مهدی طارمی شانس این را داشت که گل بزند و تیم ایران به مرحله بعد صعود کند. این تغییر را باید ایجاد کرد و اعتقاد دارم خود سرمربی تیم ملی هم این را متوجه شد و احتمالاً در آینده تلاش میکند این بینش را تغییر دهد، چون تیم ایران مانند کرواسی بازیکنان لژیونر باکیفیتی دارد و بسیار خوب میشد شرایط را تغییر داد و برای برد به زمین رفت.
میتوان با این سبک بازی در جام ملتهای آسیا موفق شد یا باید آمپول شجاعت را به تیم تزریق کرد؟
من فکر میکنم میتوانیم موفق شویم. ژاپن بهتر از ما نیست و فقط با دو کارت زرد به مرحله صعود کرد. ایران در جام جهانی نشان داد میتواند به سمت قله آسیا حرکت کند.
درباره لیگ ایران هم صحبت کنیم که اکنون با حضور برانکو، شفر و توشاک و این مربیان بزرگ جذابتر شده و شما سطح لیگ ایران را چطور میبینید؟
همیشه باشگاههای بزرگ ایران مربیان بزرگی آوردهاند، البته اجازه بدهید نام قلعهنویی را هم بیاوریم که بهترین مربی ایران است. ضمن اینکه نسل مربیان جوان هم از راه رسیده و این خیلی جذاب است. فکر میکنم در این فصل علیرغم اینکه پرسپولیس دو سال پیاپی قهرمان شده، اما کار سختی خواهد داشت. همه تیمها الان دارند برای قهرمانی آماده میشوند. فکر میکنم رقابت در این فصل خیلی جالب توجه خواهد بود و به نظرم پرسپولیس کار راحتی نخواهد داشت.
خودتان سرمربی پرسپولیس بودید و الان دوستتان برانکو سرمربی است، به نظرتان این تیم با شرایطی که دارد و بسته بودن پنجره نقلوانتقالاتی میتواند موفق شود؟
برانکو به مراتب بهتری نسبت به تیم من داشت. من 19 روز قبل از شروع لیگ به ایران آمدم و باید زمان صرف میکردم تا با بازیکنان آشنایی پیدا کنم. بنابراین با همه این موارد موفق شدم تا بازی با سپاهان تیمم را در کورس نگه دارم و در آن بازی هم با نتیجه 2 بر یک به سپاهان باختیم و دو پنالتی را هم نزدیم. آنچه من را شاد میکند، این است که آن تیم با آمدن علی دایی موفق شد قهرمان جام حذفی شود.
و سؤال آخر را درباره دیگر مربی هموطنتان بپرسیم، کواچ که سرمربی بایرن مونیخ شده است. او میتواند موفق شود؟
بله، کواچ چند جنبه مثبت دارد. او در هرتابرلین و بایرن مونیخ بازی کرده و یعنی در باشگاه خودش مربیگری میکند. او در تیم ملی کرواسی بازی کرده و کاپیتان تیم ملی بوده است. او در کلاسهای مربیگری پیشرفته در سالزبورگ اتریش حضور داشته است و در آنجا توانست بهعنوان دستیار با دو مربی خوب از آلمان و هلند به قله اروپا هم برسد و تجربه کسب کند. در جام جهانی هم با تیم ملی کرواسی خوب نتیجه گرفت و در جام ملتهای اروپا هم اگر نتیجه میگرفت، میتوانست بماند، اما جای خود را به مربی دیگری دارد، درست مثل چاچیچ که جای خود را به دالیچ داد. کواچ محصول بایرن مونیخ است و میتواند در این تیم موفق شود.
گفتوگو: امیرحسین پورمحمد و علیرضا محرمی/ تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید