حسن روشن: فاجعه، پس ازکیروش /بازیکنان تیم ملی در جامجهانی زندانی بودند
وقتی کیروش وارد فوتبال ایران شد همه ما خوشحال شدیم. با خودمان گفتیم مربی بزرگی به فوتبالمان آمده تا خیلی چیزها را تغییر بدهد.
مثلث/ حسن روشن: خود من به شخصه گمان میکردم که رایکوفی دیگر قرار است وارد فوتبال ما شود. مربی که قرار است هم تیم بزرگسالان ما را اداره کند و هم بر عملکرد تیمهای ملی پایه ما نظارت داشته باشد. در واقع خیلیها مثل من فکر میکردند. انگار رایکوف یا اوفارل آمده بودند تا شرایط فوتبال ملی ما تغییر جدی به خود ببیند. اما کیروش خیلی زود متوجه شد که فوتبال ایران بهترین جایی است که میتواند امتیازهای جدی بگیرد و در عوض آن طور که از او انتظار میرود کاری انجام ندهد. ما دو بار با کیروش به جامجهانی رفتیم. قبل از ایشان هم سهبار دیگر به جامجهانی رفته بودیم. پس ما با مربیان ایرانی هم تجربه حضور در جامجهانی را داشتهایم. میخواهم بگویم اگر سقف خواستههای فوتبال ایران از کیروش این بوده که ایران را به جامجهانی ببرد، خب این کار را انجام داده و به بهترین شکل ممکن هم انجام داده است. با اقتدار هم به جام جهانی رفتهایم اما اگر هدفگذاری ما چیز دیگری بود باید بنشینیم دربارهاش قضاوت کنیم که کیروش چقدر موفق بوده است. به طور مثال اگر برنامه و هدفگذاری ما این بود که از گروه خودمان صعود کنیم و در جامجهانی روسیه بیش از سه بازی انجام دهیم، باید بپذیریم که این مربی پرتغالی شکست خورده و انتظارات ما را برآورده نکرده است. ضمن اینکه ما دیدیم نه اسپانیا تیم بود و نه پرتغال. این دو تیم به نام ستارههایش بند شده بود که این تابو هم شکسته شد. چون این جام نشان داد که در فوتبال تیمبودن مهمتر از ستارهداشتن است. حداقل ۴ تیمی که به یکچهارم نهایی رسیدند این ادعا را تایید میکنند. یکی از ایرادهایی که به نظرم کیروش دارد و اتفاقا اصرار دارد که این شیوه را ادامه دهد این است که او بیش از حد به لژیونرها توجه دارد. اشکال ندارد. لژیونرها هم بچههای زحمتکش ایرانی هستند اما شما دیدید که در همین سه بازی هم بازیکنان شاغل در لیگ خودمان چقدر به کار تیم ملی آمدند و چه عملکرد فوقالعادهای داشتند. اما کیروش همیشه فوتبال ایران را دستکم گرفته است. در بیانیههایش تاکید کرده که فوتبال ایران ضعیف است. لیگ ایران ضعیف است و نمیتوان با این وضعیت کارهای بزرگی انجام داد اما این دیدگاه اشتباه است. حداقل عملکرد بازیکنان نشان داد که کیروش اشتباه میکند.
کیروش هیچوقت خودش را پاسخگو نمیبیند. همیشه سعی دارد فوتبال ایران را در موضعی قرار بدهد که پاسخگوی او و نیازهایش باشیم. این درست نیست. مثلا او هیچوقت توضیح نمیدهد که چرا قوچاننژاد را به روسیه برد اما به او بازی نداد و در عوض در هر سه بازی به سردار آزمونی بازی داد که اتفاقا تحت فشار افکار عمومی و رسانهها قرار گرفته بود. او هیچوقت توضیح نمیدهد که چرا اشکان دژاگه مصدوم را با تیم ملی به روسیه برد یا تصمیمات دیگری که به نظرم هر مربی دیگری بود دربارهاش شفافسازی میکرد اما کیروش اصلا ضرورتی نمیبیند که درباره این سوالها و ابهامات توضیح بدهد. از این گذشته این مربی هیچکاری برای آینده فوتبال ایران نکرده. کدام مربی ایرانی را در کنار خود پذیرفت تا دلمان خوش باشد اگر روزی کیروش از فوتبالمان رفت مربیانی هستند که میتوانند به خوبی از عهده هدایت تیم ملی برآیند. نه، هیچ دستیار ایرانی را نپذیرفت و اگر هم کسی را قبول کرد خیلی زود مشکل پیدا کرد. بنابراین او طوری در فوتبال ما کارکرده که اگر روزی برود ما مجبوریم دوباره از صفر شروع کنیم. با همه اینها فدراسیون به طور جدی به دنبال تمدید قرارداد با کیروش است. هیچ کس هم نیست به ما بگوید چگونه است که ما در حالی برای کیروش دست میزنیم و هورا میکشیم بین تیمهای آسیایی حاضر در جامجهانی روسیه ضعیفترین عملکرد را داشتهایم. تا اعتراض هم میکنیم میگویند اگر دیگر تیمهای آسیایی هم درگروه مرگ قرار میگرفتند، همین نتیجه را کسب میکردند. چه گروه مرگی؟ اسپانیا و پرتغال ضعیفترین عملکردهای چند سال اخیر خودشان را داشتند اما ما نتوانستیم از این فرصت طلایی استفاده کنیم.
البته من مقصر اصلی را فدراسیون فوتبال میدانم. آنها باید از این مربی بخواهند. مگر نه اینکه فدراسیون ادعا کرد قرارداد محکمی با کیروش بسته است؟ بعد در توضیح قرارداد هم گفتند کیروش وظیفه دارد طبق این قرارداد به تیمهای پایه ما هم نظارت کند. چه اتفاقی افتاد؟ چرا داستان چیز دیگری شد؟مگر نه اینکه گفتند ما تاکید کردهایم که دستیار ایرانی در کنار کیروش قرار بگیرد؟ چرا چنین نشد؟ خود کیروش نشان داده که با مربی ایرانی کنار نمیآید. دلیلش را نمیدانم. قضاوتی هم نمیکنم اما خروجی این واکنشها به اینجا رسیده که چیزی عاید فوتبال ما نشده است. اساسا کیروش بیشتر از اینکه به مسائل فوتبال و امور فنی بپردازد به مسائل دیگری توجه دارد که شاید صلاح نیست به زبان بیاورم. با این حال معتقدم باید یقه فدراسیون فوتبال را بگیریم نه کیروش. در جامهای جهانی بعدی هم احتمالا آقایان میخواهند تبلیغات رسانهای راه بیندازند که ما توانستیم به جام جهانی صعود کنیم. جام جهانی ۲۰۲۶ که ۴۸ تیم به جامجهانی میرود هم احتمالا خوشحالیم از اینکه در جام جهانی هستیم. چرا ما فراموش کردهایم که قهرمان آسیا بودهایم؟ ما تیم بسیار خوبی بودیم. هجومی و منسجم. چرا تا این حد خودمان را باور نداریم که همیشه به دفاع محض فکر میکنیم؟ چرا تا این حد سطح لیگ خودمان را پایین میدانیم که اصلا نمیخواهیم آن را ببینیم؟ این طرز فکر خروجیاش این شده که ما تیم ملیمان را به لژیونرها متکی کردهایم و انگیزه و امید را بین بازیکنان جوان داخلی از بین برده ایم. کیروش اما این مسائل برایش اهمیت ندارد. اوفارل سالی دو ماه در ایران نبود و فرق کیروش با اوفارلها در این است که این مربی در سال فقط دو ماه در ایران حضور دارد و بقیه سال نیست. بازیکنان ایرانی در بازی با اسپانیا و پرتغال زندانی بودند. زندانی دفاع محض. در صورتی که تجربه نشان داده هر وقت بازیکنان ایرانی رو به جلو و هجومی بازی کردهاند نبوغ خودشان را نشان دادهاند. هر وقت به این بازیکنان اعتماد کردهایم و به آنها آزادی عمل دادهایم آنها به بهترین شکل ممکن جواب اعتماد ما را دادهاند.
اما ما نهتنها شاهد این اعتماد نبودیم، بلکه بارها از سوی کیروش تحقیر شدیم. با بیانیههایش با مصاحبههای تندش و با رفتارش همیشه تاکید کرده که بازیکنان ایرانی و بهخصوص آنهایی که در لیگ داخلی زیر نظر مربیان ایرانی هستند، در حد و اندازههای بازیهای جهانی نیستند اما جام جهانی به ما ثابت کرد که همین بازیکنان حاضر در لیگمان خیلی هم آماده و استاندارد هستند. حکایت فوتبال ما با کیروش شبیه آن داستان است که میگویند روزی یک نفر مشغول بریدن قفل مغازهای بود. از او پرسیدند چه میکنی جواب داد ساز میزنم. پرسیدند پس چرا سازت صدا ندارد، پاسخ داد صدایش بعدا درمیآید. داستان کیروش و فوتبال ایران هم همین است. وقتی او از فوتبال ما برود تازه معلوم میشود که چه مسائلی پشت پرده
بوده است.
این مربی امروز در فوتبال ما به حامیان خودش هم رحم نمیکند. کمیته فنی فدراسیون فوتبال میگوید کیروش یکی از بهترینهاست اما او در واکنش به کمیته فنی همواره تاکید کرده که من اصلا این کمیته را قبول ندارم. شما از همین جا تا آخر داستان را بخوانید که ما تا چه حد به این مربی امتیاز دادهایم. امتیازهایی که گاهی اصلا حق او نبوده و در حیطه اختیارات او نبوده اما ما این اختیارات را به او دادهایم و حالا هم زبانمان مقابل این مربی کوتاه است. تا حدی که فدراسیون به خودش جرات نمیدهد از کیروش گزارش فنی بخواهد، از او سوال کند و راجع به برخی ابهامات شفافسازی کنند. با همه اینها معتقدم این مربی حتما باید تا پایان جامملتها در تیم ملی بماند تا به خیلیها ثابت شود او گمشده فوتبال ایران نیست چون مطمئن باشید ما در جامملتهای آسیا هم قهرمان نخواهیم شد.
دیدگاه تان را بنویسید