هفته گذشته ورزشگاههای ایران تجربه تلخی را پشت سر گذاشتند
سنگ، توهین، خشونت
این اولینبار نبود که در ورزشگاه غدیر اهواز اتفاقات تلخی رخ میداد. هنوز خیلیها فراموش نکردهاند که اردیبهشت 95 عادل فردوسیپور درباره سنگپراکنی در این ورزشگاه و مشکلات امنیتیای که در اهواز پیش آمده بود سعی داشت شفافسازی کند اما هیچیک از مسئولان فدراسیون فوتبال یا فرماندار یا شورای تامین اهواز اشتباه خود را قبول نکردند
.فرماندار اهواز در آن برنامه گفت: «به هر حال تماشاگرنماها همهجا هستند. اگر این ورزشگاه قابل بازیکردن نبوده، چرا سازمان لیگ آن را تایید کرده است؟ برگزاری بازی دست ما نبوده است. نیروی انتظامی هم برای این بازی کم نبود. با این حال معتقدم ما اشتباهی نکردهایم.»
اما اینبار اتفاقات تلخ باز هم در خوزستان تکرار شد. حتی صداوسیما هم نتوانست اتفاقات ورزشگاه «غدیر» خوزستان را لاپوشانی کند. آنچه پنجشنبهشب در جریان بازی «استقلال» خوزستان و «پرسپولیس» در اهواز روی داد، تقریبا بیسابقه بود.
در این بازی جدا از پرتاب سنگ به سمت بازیکنان، گروهی از هواداران خوزستانی شعارهای جداییطلبانه هم سر دادند. بعضی از شعارها در نیمه اول بازی رنگ و بوی اعتراضهای اخیر سیاسی داشت. هرچند این فریادها دقایقی بعد روی سکوهای ورزشگاه ساکت و آرام شدند اما اعتراضها پس از بازی تداوم یافتند.
داستان به بازی جمعه دو هفته قبل میان پرسپولیس و «فولاد» خوزستان برمیگشت. در دقایقی از بازی، سکوهای ورزشگاه «آزادی» ملتهب شدند. هواداران پرسپولیس در تهران به سمت تماشاگرانی که از اهواز به پایتخت آمده بودند، سنگ پرتاب کردند و شعارهای قومیتی سر دادند.
در این خصوص فیلمی منتسب به هواداران پرسپولیس در بازی فولاد در کانالها و صفحات مجازی منتشر شد که حاوی شعارهای زشت علیه هموطنان عربزبان بود اما چند روز پس از انتشار آن، مشخص شد که این فیلم صداگذاری بوده و مونتاژ شده است. حتی مسئولان باشگاه فولاد خوزستان نیز شعارهای ضدقومیتی را تکذیب کردند اما بیشتر عرب زبانها، به کانالهای تلگرامی اعتماد بیشتری داشتند و آن فیلم جعلی را باور کردند. البته سلب اعتماد نسبت به مسئولان نیز مساله یکشبه نیست و آنها باید ببینند در این سالها چه کردهاند که هواداران، به صفحات مجازی ادارهشده توسط ادمینها اعتماد بیشتری نسبت به حرفهای مدیران دارند. به هر حال تاثیر این فیلم چندثانیهای در بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان دیده شد. پیش از مسابقه اتوبوس پرسپولیس با سنگی از سوی همین افراد شکسته شد اما اتفاق بزرگتر در راه بود. در ورزشگاه، برخی از تماشاگران اهوازی، با سنگ به استقبال پرسپولیسیها رفتند و علاوه بر مصدومیت هواداران این تیم، بارها در انجام بازی وقفه ایجاد کردند.
این اتفاق (فحاشی به هواداران فولاد خوزستان) اگر چه تکذیب شد اما به طور ویژه مورد توجه گزارشگر بازی استقلال خوزستان برابر پرسپولیس قرار گرفت. گزارشگر صداوسیمای خوزستان در تمامی جریان بازی استقلال خوزستان و پرسپولیس تلاش کرد جو ورزشگاه را عادی توصیف کند. صدای ورزشگاه در تمامی طول بازی بسته بود و گزارشگر با جملاتی مانند اینکه تماشاگران بازی هفته قبل را جبران میکنند، کوشید آنچه رخ میدهد را عادی و یک واکنش طبیعی نشان دهد. این در حالی بود که بازی در هر دو نیمه سه بار متوقف شد. پرتابشدن سنگ و جو سنگینی که روی سکوها وجود داشت، داور را متقاعد میکرد که بازی را لحظاتی از جریان بیندازد. اما آنچه باعث حضور پرتعداد نیروهای یگان ویژه در ورزشگاه شد، شعارهایی بود که خوزستانیها از دقیقه ۱۵ تا ۲۰ بازی فریاد زدند؛ همان شعارهایی که طی ماههای گذشته در جریان اعتراضات خیابانی به مشکلات اقتصادی یا بحران آب هم در شهرهای این استان شنیده بودیم. نتیجه این شد که جو ورزشگاه بهشدت امنیتی شد و نیروهای یگان ویژه وارد ورزشگاه شدند. یکسری روی سکوها رفتند، تعداد بیشتری کنار زمین بودند.
حسین ماهینی، کاپیتان دوم پرسپولیس بلافاصله پس از بازی به رئیس کانون هواداران باشگاه پرسپولیس حمله کرد و او را مقصر اتفاقات ورزشگاه اهواز دانست. ماهینی در حساب توییتر خود نوشت: «دو امتیاز حساس امروز را رئیس بیعرضه کانون هواداران خودمون از تیم گرفت.» اشاره او به اتفاقاتی بود که هفته قبل در تهران رخ داد و به عبارتی، رفتار هواداران اهوازی را واکنشی به شعارهای قومیتی جمعه دو هفته قبل دانست.
اما دو هفته قبل در تهران فقط شعارهای قومیتی علیه عربهای ساکن ایران داده نشده بود. ابتدای بازی، بخشی از هواداران پرسپولیس با شعار «خوزستان به شهر ما خوش آمدی»، به استقبال تیم فولاد رفته بودند. اما به نظر میرسد شعارهایی که در دقایق پایانی بازی رنگ قومیتی گرفتند، از سوی «عباس اسماعیلبیگی» خط گرفته بودند. هرچند خود اسماعیلبیگی این اتفاقات را تکذیب کرده است.
عباس اسماعیلبیگی، رئیس کانون هواداران پرسپولیس است. مدتی هم تحت عنوان «مدافع حرم» به سوریه رفته بود و عکسهایش چند ماهی در فضای مجازی دست به دست میشدند. او سالها است که ریاست کانون هواداران باشگاه پرسپولیس را برعهده دارد. «علی دایی» زمانی که از پرسپولیس جدا شد، اسماعیلبیگی را عامل ناآرامی سکوهای این تیم میدانست.
اما آنچه در اهواز رخ داد، بیسابقه بود. پیش از این هواداران تراکتورسازی در اوایل دهه90 با شعار درباره خلیج فارس مقابل تیمهای تهرانی خبرساز شده بودند. مدیران باشگاه تراکتورسازی تبریز این شعار را به عوامل گروههای جداییطلب در تبریز نسبت دادند ولی هرگز در خوزستان شعارهایی نزدیک به این هم به گوش نرسیده بود.با همه اینها اما یعقوب پیری، سرپرست باشگاه استقلال خوزستان گفت: «جو ورزشگاه چندان هم غیرعادی نبود. اتفاق خاصی هم نیفتاد که بازیکنان پرسپولیس ناراحت باشند.»
این نخستین فریادهای اعتراضی تماشاگران فوتبال ایران در فصل جدید نیست. اما شاید تداوم این روند در هفتههای آینده و ورزشگاههای کشور کار شورای تامین امنیت استانها را برای برگزاری مسابقات دشوارتر کند.
با این حال، مخابره تند و سریع درگیری و حواشی بازی تیمهای فوتبال استقلال خوزستان و پرسپولیس و درگیریهای شدیدی که بین هواداران دو تیم در ورزشگاه غدیر اهواز رخ داد در روزهای اخیر افکار عمومی را با اما و اگرهای زیادی درباره این رفتارها مواجه کرد. فوتبال و تب آن امروز همهگیر شده است و کمتر خانوادهای را میتوان یافت که در آن انگیزههای فوتبالی
رسوخ نکرده باشد.
خبرگزاری تسنیم درباره اتفاقات و جنجالهای بازی استقلال خوزستان برابر پرسپولیس نوشته است: «درگیری و هولیگانیسم فوتبالی نه در اهواز نه در ایران، بلکه در دیگر باشگاههای دنیا هم امری فوتبالی به شمار میآید که باشگاههای ایتالیایی در این زمینه شهره هستند. آنچه قابل تأمل است تکرار و بیتدبیری و استیصال مسئولان است که سبب شده این مسائل علاج واقعی نشوند و از حاشیه به متن فوتبال وارد شوند. به شکلی که به طنز گفته میشود فوتبال تا آنجا پیدا میکند که دعوا شروع شود. فوتبال به عنوان یک پدیده اجتماعی، با زندگی عادی مردم پیچ خورده است. با فوتبال فارغ از اینکه در کجا زندگی میکنید، چه دینی دارید یا از چه نژادی هستید، میتوانید این زبان مشترک را درک کنید، با آن شاد باشید و با آن بگریید. میتوانید با هرکسی در هر نقطه از جهان همذاتپنداری کنید و با هر فردی در هر گوشه عالم ارتباط برقرار کنید. اما این تنها یک روی سکه فوتبال است. دشمنی به عنوان نقطه مقابل این درک متقابل شناخته میشود. فوتبال علاوه بر کارکردهای وحدتآفرینش یک پدیده چندبعدی است، پدیدهای که در هر اجتماعی رنگ و بوی آن اجتماع را میگیرد و با فرهنگ بومی آن نقطه شناخته میشود. هیجانات و احساسات آمریکای جنوبی در درگیریها و جنگهای فوتبالی آن نقطه و گل گل گل گفتن گزارشگران آنها نمود پیدا میکند. فوتبال هنوز به هلندیها جنایات آلمان نازی را یادآوری میکند. به طرفداران سلتیک و گلاسکو ریشه قدیمی دشمنیشان را یادآور میشود. به بارساییها سلطه چندقرنی اسپانیا و غصب نمادهای ملیشان را یادآوری میکند. این داستان و این زبان مشترک علاوه بر قرائت دوستیها، دشمنیها را نیز روایت میکند. این پدیده غریب که دیگر رنگ و بوی تجارت، سیاست، فرهنگ، هنر و... را گرفته است را نمیتوان تنها از زاویه ورزشی تفسیر کرد و دید. اما فوتبال میتواند روی سیاسی داشته باشد ولی سیاستی که به صلح و وحدت منتهی شود. ترویج مسائل قومی و قبیلهای در ورزش فوتبال با سیاست سازنده متناقض است.»
به نظر میرسد اتفاقات و حواشی اخیر باعث شده تا عدهای سعی کنند از آب گلآلود ماهی بگیرند. این عده سعی دارند در ورزشگاهها تماشاگران را به سمت و سوی سردادن شعارهای نژادپرستانه و جداییطلبانه سوق دهند. خوزستان با داشتن 4 تیم در لیگ برتر فوتبال یکی از قطبهای فوتبالی کشور است؛ استانی با ظرفیتهای بالای فرهنگی و مردمی که به عنوان مدافع حریمهای زمینی و اعتقادی و فرهنگی سهم بالایی در اعتلای کشور داشته. فوتبال خوزستان ریشه در فرهنگ و خوشیهای مردم دارد. مردم خوزستان با فوتبال زندگی میکنند. حالا مدیران و مسئولان بلندپایه تاکید دارند که نباید اجازه داد عدهای این فرهنگ و فوتبال پاک را با آدرسهای غلط لکهدار کنند.
درگیری و تنش در ذات فوتبال وجود دارد اما آنچه کارنامه فوتبال ایران را در روزهای گذشته سیاه کرد، نفرتپراکنی و توهینهای قومیتی بود؛ اینکه فوتبال باعث شکاف مردم به جای وفاق ملی شود، اصلا موضوع پسندیدهای نیست. حالا چندهفتهای است که صحنههای تلخی در اهواز و تهران رقم میخورد؛ خشم، نفرت، درگیری و از همه بدتر توهینهای قومیتی. در اهواز، ورزشگاه غدیر شاهد این بود که گروهی از مردم خوزستان در اعتراض به حوادث بازی پرسپولیس-استقلال خوزستان اعتراض یک نبرد فوتبالی را به یک نزاع قومیتی بین فارس و عرب تبدیل کردند. آنها میخواستند توهینهای مشابه هفته قبل در جریان بازی پرسپولیس- فولاد را جبران کنند؛ توهین قومیتی برابر توهین قومیتی. در هفته سوم لیگ برتر در تهران شرایط بهتر از اهواز نبود و این بار بازی زیبای استقلال-تراکتورسازی فقط در میانه زمین زیبا بود وگرنه در حاشیه بازی فقط زشتی دیده شد؛ خشونت و درگیری در کنار نزاع قومیتی بین هواداران تبریزی و تماشاگران میزبان. این برای اولینبار نیست که چنین اتفاقات تاسفبرانگیزی در ورزشگاههای ایران رخ میدهد اما این اندازه از خشم و نفرت کمسابقه بود. فوتبال، به جای اینکه پدیدهای برای لذتبردن و ایجاد وفاق باشد ملی بستری برای بروز خشم و نفرت شده. در سالهای قبل این موضوع از سوی مدیران فوتبال جدی گرفته نشد و حالا این ماجرا میرود که به بحران تبدیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید