شروط صلح/ کیروش نمیتواند مقابل فشار هواداران پرسپولیس یا استقلال دوام بیاورد
مثلث/ مهرداد میناوند : دعوای میان کیروش و برانکو بحث تازهای نیست. مدتهاست که این دو مربی با یکدیگر دچار اختلافهایی هستند که متاسفانه دامنه این دعوا هر روز در حال گستردهترشدن است. به نظرم میشد تدابیری اندیشید که کار این دو مربی به اینجا نرسد و اتفاقاتی بیفتد که برانکو و کیروش هر کدام با توجه به حیطه اختیارات خودشان رفتار کنند. متاسفانه همه آنهایی که میتوانند این دعوا را به نحوی حلوفصل کنند، تلاش کردهاند که به این دعوا دامن بزنند. دامنزدن به این دعوا هم به این معنا نیست که حتما از یک طرف ماجرا طرفداری صورت بگیرد. نه. خیلیها ظاهرا بیطرف هم هستند اما درباره این دعوا واکنش لازم را نشان نمیدهند. اجازه میدهند که این دعوا راه خودش را طی کند. به نظرم این جریان باعث شده تا کیروش و برانکو هرگز نتوانند در کنار یکدیگر به یک جمعبندی توام با صلح دست پیدا کنند. یعنی شما تصور کنید که این دو مربی به تلویزیون بیایند و ظاهرا مشکلاتشان را با یکدیگر حل کنند، شک نکنید از فردای آشتیکنان مصلحتیشان باز هم رودرروی یکدیگر قرار خواهند گرفت و بدتر از قبل هم نسبت به یکدیگر برخورد خواهند کرد. به هر حال معتقدم جریانی در کار است که علاقهمند نیست این دعوا خاتمه پیدا کند. روزی که آقای کیروش خودش را تافته جدابافته دانست، میبایست عدهای بین این دو نفر وساطت میکردند و با صحبتهای حرفهای خودشان اجازه نمیدادند که این دعوا بیش از اینها روح فوتبال ایران را بیازارد. در این صورت این نزاع در نطفه خفه میشد. البته من فکر میکنم الان این دعوا به جایی کشیده شده که تنها در یک حالت به پایان خواهد رسید و آن اینکه یکی از این دو مربی دیگر در فوتبال ایران نباشد. تنها در این صورت است که دعوای کیروش و برانکو را میتوانیم تمامشده قلمداد کنیم. هرچند اگر نظر شخص بنده را بپرسید، فارغ از هر گونه تعصبی باید عرض کنم گمان میکنم مربیای که در آینده حذف خواهد شد کیروش است نه برانکو. البته نباید فراموش کنیم که فدراسیون فوتبال در این زمینه عملکرد بدی داشت. فدراسیون میتوانست خیلی بهتر از اینها عمل کنند و دعوای کیروش و برانکو را به خوبی حلوفصل کند اما نهتنها نقش خودش را به عنوان متولی اصلی فوتبال کشورمان بهخوبی و درستی انجام نداد، بلکه در اکثر مواقع با موضعی منفعلانه به خواستههای کیروش تن داد. من در اروپا بازی کردم.
کیروش این مساله را بهخوبی میداند که باشگاهها صاحب حق و حقوق خاصی هستند. باشگاهها حق دارند از بازیکنی که با او قرارداد سنگینی امضا کردهاند نهایت استفاده را ببرند. این مساله بهخصوص در فوتبال انگلیس کاملا بحثی حلشده است؛ فوتبالی که خود آقای کیروش تجربه کار در یکی از باشگاههای بزرگ آن یعنی منچستریونایتد را دارد. وقتی سرمربی تیم ملی بتواند بهخوبی با مربیان باشگاهی تعامل داشته باشد، شک نکنید که در درجه اول نتیجه این همکاری متقابل موفقیت تیم ملی خواهد بود. اما این اتفاق خیلی بدی است که همه ما شاهد آن هستیم. هر هفته به بهانهای دعوا میان کیروش و برانکو در رسانهها و محافل عمومی پررنگ میشود. یعنی فوتبال ما باید منتظر باشد که این دو مربی چه زمانی قصد دارند پرچم صلح بالا ببرند. این به نفع فوتبال ما نیست. این اختلاف باعث شده تا یکسری از بازیکنان مستعد و توانمند ما که در پرسپولیس بازی میکنند، نتوانند در تیم ملی بازی کنند. این لجبازیها اصلا کار درستی نیست. حرفهای هم نیست. پرسپولیس سالهاست که یکی از باکیفیتترین تیمهای فوتبال ایران است اما در کمال تعجب میبینیم که تنها یک نفر از این تیم به تیم ملی فوتبال کشورمان دعوت میشود و به طور طبیعی دود این لجبازیها به چشم فوتبال ایران خواهد رفت. به نظرم میبایست خیلی زود صلحی درست و حرفهای میان این دو مربی شکل بگیرد. چون کیروش نمیتواند مقابل فشار هواداران پرسپولیس یا استقلال دوام بیاورد. این را هم بگویم که حالا حتما نیاز نیست این آشتیکنان و این قرارداد نانوشته میان این دو مربی مقابل دوربینها انجام شود. آنها میتوانند حرفها و دیدگاهها و حتی شروط صلح خود را با یکدیگر در میان بگذارند. هرچند بعید میدانم که این اتفاق رخ بدهد چون حبوبغض میان این دومربی آنقدر زیاد است که نمیتوانیم خیلی به پایان این ماجرا خوشبینانه نگاه کنیم. آقای کیروش گمان میکرد با 4 امتیازی که از جامجهانی کسب کرد، میتواند برگردد و همه ناکامیهایش را به گردن برانکو و پرسپولیس بیندازد و این مربی را زیر سوال ببرد در صورتی که پیشبینی درستی نداشت. اگر بعد از جام جهانی سعی نمیکرد که برانکو را زیر سوال نبرد به نظرم اتفاق بزرگی برایش رخ میداد و حمایت هواداران پرسپولیس را با خود داشت اما الان شرایط به گونه دیگری برایش رقم خورده و خواسته یا ناخواسته خود را روبهروی هواداران پرسپولیس قرار داده است. این بزرگترین اشتباه کیروش است. او واقعا با تحلیلی غلط پا به این دعوا گذاشته و من تعجب میکنم چگونه است که نمیداند هرچه زودتر به این دعوا پایان بدهد به نفع خودش و تیم ملی خواهد بود. هر مربی جای کیروش باشد بهخوبی این نکته را میداند که نباید خود را مقابل استقلال و پرسپولیس قرار بدهد. باز باید عرض کنم که هر مربی جای کیروش باشد، میداند که باشگاهها چقدر درباره بازیکنانی که تحت قرارداد دارند صاحب حق و حساسیت هستند. من بهشخصه با آقای کیروش خیلی اختلاف دارم.
شاید در خیلی از موارد منتقد ایشان باشم اما یادمان نرود که او سرمربی تیم ملی است و همه ما علاقهمندیم که سرمربی تیم ملیمان به گونهای عمل کند که تیم ملی فوتبال کشورمان بتواند در جام ملتهای آسیا نتیجه لازم را کسب کند و حتی بعد از دههها بتوانیم قهرمانی جام ملتهای آسیا را کسب کنیم. موفقیت تیم ملی میتواند به همه ما کمک کند. به مردم ما روحیه بدهد و در فوتبال ما جان تازهای باشد اما در ضمن همه میدانیم که ایشان دیر یا زود از تیم ملی ما میرود و باید به فکر دوران پس از آقای کیروش باشیم. این فوتبالماست که در آن شرایط ضرر خواهد کرد. 8 سال است که ایشان در فوتبال ما سرمربی تیم ملی است اما هنوز یک مربی نداریم که بگوییم بعد از کیروش میتواند مسیر این مربی را ادامه دهد. اصلا اجازه نداده که کمک مربیان ایرانی در کنارش باشند و از دانش و تجربهاش بهره ببرند. اینها اتفاقاتی است که باعث میشود نگران این فوتبال باشیم. رسانهها نباید از کنار این مسائل بهسادگی عبور کنند. متاسفانه شرایط در فوتبال و فدراسیون ما در همه این سالها به گونهای پیش رفت که هیچکس نتوانست آقای کیروش را مدیریت کند. نمیتوانم تصور کنم که کیروش نمیداند باید تحت نظارت و دستورات فدراسیون فوتبال گام بردارد. او این موضوع را بهخوبی میداند اما کار خودش را انجام میدهد. در نهایت باید عرض کنم که این دعوا که بهسختی میان کیروش و برانکو ادامه پیدا کرده است برندهای
نخواهد داشت.
اما تردید نداشته باشید که بازنده این دعوا فوتبال ایران خواهد بود. البته این را هم بگویم که من با آقای برانکو کار کردهام. ایشان یک مربی آرام است که اصلا اهل دعوا و کینه و دشمنی نیست. در تمام سالهایی که با ایشان کار کردم جز احترام و ادب چیزی ندیدم. با این حال امیدوارم برانکو هم تا جایی که مقدور است از این دعوا پرهیز کند.
دیدگاه تان را بنویسید