محمدرضا زندی از قهرمانی در آسیا میگوید
مساله سکه
محمدرضا زندی در دیدار فینال رقابتهای W1 تیراندازی باکمان بازیهای پاراآسیایی جاکارتا، مقابل لیجی از کشور چین قرار گرفت و با نتیجه ۱۳۰ بر ۱۲۷ به پیروزی رسید و عنوان قهرمانی را بهدست آورد. با زندی درباره مدال ارزشمندش، شیوه تمرینات و شرایط کلی تیراندازی همصحبت شدیم. متن گفتوگوی مثلث با قهرمان پاراآسیایی جاکارتا در رشته تیراندازی را میخوانید.
آقای زندی! مدال طلا برای کاروان خودباوری و امید ارزشمند بود.
ممنونم. ما از یک سال پیش برای این دوره از بازیها آماده شدیم و استارت کار زده شد. اردوهای زیادی داشتیم و در بین اردوها نیز شرایط به گونه خوبی پیش رفت. تمرینات منظمی را پشت سر گذاشتیم. طی این مدت حتی نتوانستم یک مسافرت هم بروم و البته منتی هم در این مورد نیست چون در نهایت تلاش ما این بود که بتوانیم به کشور عزیزمان خدمتی کرده باشیم.
به نظر میرسد ورزشکارانی که به جاکارتا اعزام شدند از تجربه بالایی برخوردار بودند و میدانستند که در آنجا چه هدفی دارند. نظر شما چیست؟
همه ورزشکارانی که قرار بود به جاکارتا اعزام شوند تلاش خودشان را به کار گرفتند که در آنجا نتایج خوبی کسب شود. ما میدانستیم که مسابقات سختی داریم. حریفان ما با برنامه وارد مسابقات شده بودند و این مساله کاملا برای ما روشن بود که هیچیک از این بازیها ساده نخواهد بود. چینیها از یک ماه پیش با تیم کامل خود به آنجا آمده بودند تا بتوانند به طور کامل در شرایط مسابقه قرار بگیرند. نتایج خوبی هم کسب کردند. تمام تلاش ما این بود که در جاکارتا بتوانیم مدالآوری داشته باشیم.
چرا این مسابقات برای شما اینقدر اهمیت داشت؟
پاراآسیایی از این جهت برای ما اهمیت داشت که میدانستیم این بازیها بعد از المپیک از اهمیت خاصی برخوردار است. در واقع این وظیفه ما بود که بهترین عملکرد ممکن را داشته باشیم. خدا را شکر در این مورد شرمنده نشدیم و توانستیم به وظیفمان بهخوبی عمل کنیم و دست خالی از جاکارتا برنگردیم.
شما به این رشته ورزشی از چه زمانی علاقهمند شدید. کمی توضیح میدهید که اصل علاقهمندیتان به این رشته ورزشی از کجا شروع شد؟
من به طور کلی به تیراندازی علاقهمند بودم. البته به طور حرفهای از دو سال پیش شروع کردم. آشنایی ما به این شکل بود با مربیان ملی شروع کردم. ما در جزیره کیش زندگی میکنیم. یکی، دو سال پیش وقتی تیم ملی برای برپایی اردو به کیش آمده بود من و خانوادهام پیگیر این موضوع شدیم که بتوانم از مربیان تیم ملی فرصتی بگیرم.
این فرصت هم بهدرستی در اختیار شما قرار داده شد؟
بله. خوشبختانه این اعتماد به من انجام شد و من توانستم توانمندیام را در زمینه تیراندازی به مربیان تیم ملی نشان بدهم. البته مادرم خیلی اتفاقی بچههای این تیم را دیده بود و وقتی به من خبر داد بلافاصله به مربیان تیم ملی مراجعه کردم. خیلی امیدوار بودم که در آن فرصتی که آن عزیزان در اختیارم قرار داده بودند، بتوانم نظر مثبتشان را جلب کنم. همین اتفاق هم رخ داد و خدا را شکر توانستم به تیم ملی ملحق شوم.
چه کسی شما را انتخاب کرد؟
آقای شهابیپور از پیشکسوتان تیم جانبازان و معلولین بودند. ایشان کار گزینش فنیام را انجام داد و خیلی به من کمک کرد. به خانه ایشان رفتیم. چون ایشان هم در کیش ساکن بود. یکسری عکس و فیلم به من نشان داد؛ ورزشکارانی که شرایطی مشابه من داشتند. به من گفت میتوانیم شرایطی را ایجاد کنیم که تو بتوانی از توانمندی تیراندازیات استفاده کنی. خیلی برایم باعث افتخار بود که چنین فرصتی به من داده شده. به تهران که آمدیم من موفق شدم در سایت آزادی بهخوبی کار کنم. تلاش زیادی کردم و با تمرکز بالا موفق شدم به تیم ملی ملحق شوم. در سایت آزادی خیلی شرایط جدیتر شد. تجهیزات را دریافت کردیم و به نوعی دیگر آلوده تیراندازی شدیم.
چه مدتی در سایت آزادی تمرین کردید؟
من یکی، دو هفته در سایت آزادی تمرین کردم. بعد به باشگاه خصوصی رفتم. بعد هم چون قصد داشتم به طور حرفهای کارم را دنبال کنم نزد برادران عبادی در آبیک تمرین میکردم. آن تمرینات خیلی به من کمک کرد. جبرئیل عبادی مربی بنده است و من خیلی مدیون زحمات ایشان هستم. یک سال اخیر هم در کمپ خوبی تمرین کردیم. کمپ علیار لطف و همراهی را در حق ما تمام کرد چون به جز اردوهایی که داشتیم در فاصله بین اردوها با بعضی از بچههایی که ساکن تهران بودند، میتوانستیم به این کمپ بسیار مجهز برویم و تمرین داشته باشیم آن هم به صورت رایگان. از این بابت از همه عزیزانی که در این کمپ زحمت میکشند هم باید تشکر کنم.
آیا فدراسیون توانسته انتظارات شما را برآورده کند. نقش حمایتی خود را بهخوبی انجام داده است؟
فدراسیون طی این مدت بهخوبی از ما حمایت کرده است. نمیگویم مشکل نداریم. همه فدراسیونهای ورزشی مشکلات خاص خودشان را دارند اما فدراسیون تیراندازی همواره سعی کرده که شرایط خوبی را برای ورزشکاران خود فراهم کند و حمایتهای لازم را از ما انجام دهد.
درباره مشکلات رشته ورزشیتان صحبت میکنید. احتمالا عمدهترین مسالهای که با آن درگیر هستید به سختافزارها و تجهیزات برمیگردد. درست است؟
بله. دقیقا. با توجه به نوسانات دلار قیمت تجهیزات ما خیلی بالا رفت. واقعا از این بابت به مشکل برخوردیم. تهیه این تجهیزات با خود تیرانداز است و از این بابت خیلی به ما فشار وارد شد. روزی که شروع کردم تیر بستهای یک میلیون بود اما حالا بستهای 6 میلیون است. این خیلی مساله مهمی است و با توجه به این وضعیت نمیتوانیم دورنمای امیدوارکنندهای را متصور باشیم. همه تجهیزاتی که برای رشته ورزشی ما نیاز است چند برابر شد. از نظر سختافزاری البته فدراسیون تلاش کرد که به ما کمک کند اما با این حال نمیتوانیم خیلی هم از فدراسیون توقع داشته باشیم.
درباره میزبانی جاکارتا چه نظری دارید؟یا اندونزی بهخوبی از عهده مسابقات پاراآسیایی برآمد؟
جاکارتا میزبان خوبی بود. همه تلاش خودشان را به کار گرفتند. البته قرار نبود جاکارتا میزبان پاراآسیایی باشد. قرار بود ویتنام میزبان باشد اما به هر دلیل این اتفاق رخ نداد. عمده مشکلی که در جاکارتا وجود داشت مربوط به بحث کترینگ میشد. از نظر غذا مشکلاتی وجود داشت اما با همه اینها میزبان خوبی بودند و برخوردشان بسیار محترمانه و صمیمانه بود. آنها از همه ظرفیت خودشان استفاده کردند تا میزبان خوبی باشند. در مقایسه با اینچئون حرفی برای گفتن نداشتند و بالطبع دوره قبلی با میزبانی بهمراتب بهتری برگزار شد اما با این حال نمیشود جاکارتا را میزبان بدی دانست.
قبول دارید که در توکیو کار به مراتب سختتری پیشرو دارید. رقبایی که در اینجا موفق شدید آنها را شکست بدهید قطعا با انگیزه و تلاش بیشتر سعی میکنند در توکیو مدال طلا را از شما پس بگیرند.
بله. همینطور است. ما دو ماه پیش در تورنمنتی قرار گرفتیم که همین رقبا را پیشروی خودمان داشتیم. واقعا در طول این دو ماه خیلی پیشرفت کرده بودند. این نشان میدهد که رقبای ما بههیچوجه معطل نمیشوند و خیلی پیشرفت کرده بودند. معلوم بود که برنامهریزی خوبی برای پاراآسیایی جاکارتا داشتند. حریفان چینی هم همینطور. برنامه داشتند. در نهایت این خود ما هستیم که باید به فکر خودمان باشیم. نباید متوقف شویم. باید چند هفتهای استراحت کنیم و بعد از این استراحت برای مسابقات توکیو آماده شویم. چون در توکیو کار ما برای مدالآوری به مراتب سختتر خواهد بود. همه رقبایی که به نوعی پابهپای ما حرکت میکنند، سعی میکنند این مدالها را از ما پس بگیرند نباید این مدالها را پس بدهیم. باید از عنوان خودمان بهخوبی دفاع کنیم و نشان دهیم که با دست خالی هم میتوانیم دست به کارهای بزرگی بزنیم. فکر میکنم 70 درصد راه به خود ورزشکار برمیگردد. باید بدانیم که فدراسیون و سایرین صرفا نقش ناظر یا کمککننده دارند اما آنچه باید مدنظر ما قرار بگیرد این است که سعی کنیم در طول اردوها و تمریناتمان با تمرکز خیلی خوبی ادامه دهیم. مربیان هم در کنار ما هستند و به ما کمک میکنند.
در مورد پاداشها مسئولان به وعدههای خود عمل کردهاند؟
پاداش پای سکو به ما داده شده اما در مورد سکهها حرف دیگری مطرح شده که شاید خیلی جالب نباشد. نمیدانم چه زمانی میخواهند این سکهها را به ما بدهند. البته این حرف هم مطرح است که معادل دولتی این سکهها را میخواهند به ما پاداش نقدی بدهند. این خیلی جالب نیست. چون معادل دولتیاش میشود دو میلیون تومان در حالی که همه میدانیم سکه در حال حاضر دو میلیون تومان نیست.
صحبت پایانی؟
امیدوارم بتوانیم در آینده هم به تیم ملی کمک کنیم و برای کشور عزیزمان افتخارآفرین باشیم
دیدگاه تان را بنویسید