علی صوفی، از رجال ستادی اصلاحات و از حامیان تحریم انتخابات در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در خصوص عملکرد اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته، اظهار کرده است: بدون شک اصلاح‌طلبان خطاهایی داشتند که در جبهه اصلاحات منجر به انشقاق شد.

خط و نشان اصلاح‌طلبان تحریمی برای اصلاح‌طلبان نجیب!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

در حالی که جبهه اصلاحات با توجه به رد صلاحیت همه نامزدهایی که تحت عنوان گزینش کاندیداهای ریاست جمهوری در جبهه اصلاحات حاضر شده بودند و برنامه ارائه کرده بودند، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند، طی بیانیه‌ای اعلام کرد که ما کاندیدایی برای انتخابات ریاست جمهوری نداریم. در همین راستا نیز رأی اکثریت اعضای جبهه اصلاحات این بود که ما از دو کاندیدایی که تأیید صلاحیت شده بودند و جزو آن ۱۵ کاندیدایی نبودند که قبلاً به جبهه معرفی شده بودند، ‌ حمایت نمی‌کنیم. اما عملاً ارکان جبهه اصلاحات یعنی اکثر اعضای هیأت رئیسه به سمت تایید آقای همتی رفتند و مصوبه‌ای هم بود که اعضای حقیقی و حقوقی می‌توانند از هر کاندیدایی حمایت کنند اما این مصوبه چالشی را در جبهه ایجاد کرد که به اعتبار جبهه اصلاحات آسیب زد و به آن استراتژی انسجام‌بخشی نیز لطمه زد؛ بنابراین این خطا، خطایی بود که اصلاح طلبان را به چالش کشید.  

او می افزاید: به نظر من با توجه به آسیبی که اصلاح‌طلبان از عملکرد آقای روحانی دیده بودند، باید احتیاط می‌کردند تا هرطور شده در کنار مردم قرار بگیرند. مردمی که اکثریتشان تمایلی به حضور در انتخابات نداشتند و شورای نگهبان این موقعیت را برای جبهه اصلاحات به وجود آورده بود که بدون اینکه به تحریم انتخابات متهم شود، از شرکت در انتخابات به معنای معرفی کاندیدای ریاست جمهوری خودداری کند و بتواند خود را به مردم نزدیک کند.

صوفی تأکید می کند: اما این اتفاق نیافتد چون متأسفانه از میان دو رویکردی که در بین اصلاح‌طلبان ایجاد شد؛ یعنی رویکرد هویت محوری و رویکرد قدرت محوری،  عملاً رویکرد قدرت محوری و مشارکت بدون قید و شرط در انتخابات مجدداً روی کار آمد و این خطا، خطایی فاحش و خطایی استراتژیک بود که ممکن است مجدداً ادامه پیدا کند و اگر ادامه پیدا کند، چیزی برای اصلاح طلبان باقی نخواهد ماند. [۳]

*منظور صوفی از تصمیم منجر به انشقاق و رویکرد قدرت محور در جریان اصلاحات، به طور مشخص حزب کارگزاران سازندگی، حزب ندای ایرانیان و چند حزب نجیب دیگری هستند که در قامت "ائتلاف جمهور" با تصمیم تحریمی و ساختارشکنانه اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ مخالفت کردند و با حمایت از عبدالناصر همتی پا به عرصه انتخابات گذاشتند.

نکته لازم به اشاره اینست که صوفی در حالی مدعی عبارت "مردمی که اکثریتشان تمایلی به حضور در انتخابات نداشتند"! و لزوم قرارگیری اصلاح طلبان در کنار مردم می شود که حتی فرض بر صحت ادعا؛ باید توضیح میداد که پس نقش رجال و احزاب سیاسی در تصمیمات مردم چیست و چرا کسانی مثل اصلاح طلبان حاضر نشدند به کسانی از مردم بگویند تصمیم شرکت نکردن در انتخابات یک تصمیم غلط است که آنان را از حق خود برای تعیین سرنوشت در صندوق های آرا دور می کند!؟

جدای از این البته صوفی کاملا راست می گوید که در صورت ادامه حرکت بخش نجیب جبهه اصلاحات مبنی بر حضور در انتخابات و مخالفت با تندروهای این جبهه برای تحریم انتخابات؛ چیزی برای اصلاح طلبان باقی نخواهد ماند!

راست می گوید از این حیث که طیف تندروی اصلاحات در جریان انتخابات ۱۴۰۰ عملا از دموکراسی و قانون خارج شد و این نکته بدیهیست که نظام و مردم هرگز راهزنان سیاسی و کسانی که معتقد به انتخابات نیستند را بیش از این تحمل نخواهند کرد...

لازم به یادآوری است که مشرق قبل از انتخابات ۱۴۰۰ و نیز پیش از انتخابات سال ۹۸ در قالب ده ها گزارش و مقاله؛ توضیحات متعددی را پیرامون دسیسه ستاد اصلاحات برای "تحریم خاموش انتخابات" و کاستن از میزان مشارکت مردم در انتخابات منتشر کرده بود.

منبع: مشرق