۳ اشتباهی که بنی صدر را زمین زد
سید ابوالحسن بنی صدر نخستین رییس جمهور ایران روز گذشته در 78 سالکی در پاریس درگذشت.
سرگذشت سیاسی او قابلیت های فراوانی برای ارائه روایتی درس آموز از شکست و نزولی برق آسا در یک زندگی سیاسی دارد.
او علیرغم داشتن سرمایه اجتماعی و فرهنگی بالا و وابستگی نسبی اش به یک خانواده روحانی مشهور و همچنین تحصیلات عالیه در غرب که مجموعا باعث شد به سرعت در کوران انقلاب در معرض توجه و رشد سیاسی قرار بگیرد، در چشم به هم زدنی دوران افولش آغازیدن گرفت و به طرزی عجیب از بالاترین جایگاه سیاسی در یک دولت نوپای انقلابی به پایین ترین مرتبه نزول کرد و تا پایان عمر سیاسی اش نیز
خود را در برابر نظام سیاسی تعریف کرد که زمانی در راس آن قرار داشت.
این فراز و فرود برق آسا جدا از رخدادهای سیل آسای زمانه، عمدتا ناشی از اشتباهاتی بود که بنی صدر در دوران کوتاه قدرتش پی در پی مرتکب شد. اشتباهاتی که او را به سرعت به نقطه ای غیر قابل بازگشت رساند.
این اشتباهات به خصوص برای کسانی که از آن دوران «تجربه زیسته » و مشترک با او، دارند در سه ویژگی خلاصه و روایت شده است:
اول خودبرتر بینی او نسبت به سایر نیروهای انقلابی و غرورش که زبانزد بود. دوم همراهی اش با سازمان بدنام مجاهدین خلق یا همان منافقین و شخص مسعود رجوی و سوم مدیریت ناتوان در جنگ .
افراد مختلفی با گرایش های سیاسی متفاوت از غرور و خودبرتر بینی بنی صدر یاد کرده اند. این ویژگی حتی در سال های پایانی عمر او نیز در اظهار نظرها و تحلیل ها و روایت هایش از دوران قدرت و حوادث انقلاب آشکارا قابل مشاهده بود.
شاید بتوان به این ویژگی خودشیفتگی، نوعی پارانویای سیاسی را نیز اضافه کرد که به خصوص در دوران حضورش در قدرت باعث شده بود که همه را در حال توطئه علیه خود ببیند. البته فضای تب آلود انقلابی و برخی حساسیت ها که بنی صدر نوعا به آن بی تفاوت و بی اعتنا بود به مخالفت های شدید با او دامن می زد اما نوع برخورد او با مخالفان و به خصوص مخالفان خوشنام و شناخته شده انقلابی، چون شهید بهشتی، بیشتر از جنس توهمات بود. ترورهای ناجوانمردانه آن سالها نشان داد که چه کسانی بیشتر در معرض توطئه و کینه ورزی سیاسی قرار داشتند.
او در جنگ نیز علیرغم ادعاهای فراوان کارنامه چندان موفقی نداشت و به نوعی مانع استفاده از ظرفیت جوشان انقلابی در صحنه های جنگ شده بود. هر چند برخی جوانان انقلابی و رزمندگان آن دوران بعدا آنقدر انصاف داشتند که او را علیرغم همه ناتوانی ها در اداره جنگ «خائن» ننامند اما او حتی در سال های پایانی عمر خود نیز حاضر به پذیرش اشتباهات خود نبود و از تصمیمات جنگی اش کاملا دفاع می کرد .
اما شاید بدترین اشتباه او که تیر خلاصی بود بر شقیقه یک زخمی سیاسی، همراهی و همرایی اش با منافقین و افتادنش در دام ماجراجویی های جنون آمیز مسعود رجوی بود. همو که بدنامی و سیاه کاری اش تا به حدی بود که حتی غرور و خودشیفتگی بنی صدر نیز تاب مقاومت در برابر آن را نداشت و ابراز برائت از خباثت های رجوی در سالهای خروجش از ایران و دوران جنگ تحمیلی از معدود مواردی است که در زندگی بنی صدر به صورت نوعی اعتراف به اشتباه ثبت شده است .
در مجموع زندگی سیاسی بنی صدر را باید «دولت مستعجلی» دانست که بر خلاف آن بیت مثل شده مشهور «درخششی» هم نداشت.
منبع: الف
دیدگاه تان را بنویسید