خبر بد: تعویض نفت ایران با چای سریلانکا
یک خبر که بعد از شنیدنش خیلیها از تعجب شاخ درآوردند و یا با افسوس، آن را در شبکههای اجتماعی منتشر میکردند.
خبر این بود؛ تهاتر نفت با چای. آنهم چای سریلانکا. خبری که فرهاد نوری معاون سازمان تجارت در گفتوگویی با مهر آن را اعلام کرد. او گفته است تهاتر نفت ایران در برابر چای سریلانکا فعال شده است. وی تاکید کرد: مقرر شد در مقابل صادراتی که در حوزه مواد نفتی به سریلانکا داشتهایم، چای وارد کنیم. اما داستان نفت در برابر کالا برای ایران موضوع تازهای نیست، همانطور که داستان نفت در برابر چای سریلانکا. این موضوع از سالها قبل بهعنوان پیشنهادی چهبسا از سوی طرف مقابل مطرح میشد اما از قرار، حالا به مرحله اجرا درآمده و در میان نگرانی افکارعمومی برخی با افتخار بهعنوان یک راهحل هم از آن یاد میکنند. مسألهای که البته با توجه به برخی از سیاستهای پیشین نوعی تناقض و یک بام و دو هواست. نگاهی به سرنوشت اقتصاد ایران در این دو سه ساله سردرگمی و البته تصمیمات غیر اصولی را در این امر به خوبی هویدا میسازد. مگر چای محصول داخلی نیست؟ مدتهاست ایران به دلیل تحریمهای بینالمللی نتوانسته به منابع مالی خارجی خود دست پیدا کند و از طرفی کشورهای مختلف که بابت واردات نفت از ایران بدهکار هستند هم نتوانستهاند بدهی خود را پرداخت کنند. ظاهرا پیگیریهای مختلف دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک وزارتخانهها و سازمانهای مختلف هم نتوانسته راه به جایی ببرد. در این میان اما گزینههای دیگری نیز از سوی کشورهای بدهکار پیشنهاد شده که یکی از آنها تهاتر محصولات آنها با نفت است. تقریبا میتوان گفت از زمان تشدید تحریمها و بعد از نپیوستن ایران به مقررات گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF به علت از کار افتادن سیستم سوئیفت و سایر مبادلات بانکی بینالمللی بخش زیادی از واردات کشور به همین شیوه انجام شده است. بهعنوان مثال در فروردین امسال حریری، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین با اشاره به اینکه تمام درآمد نفت را تهاتر کردیم اعلام کرد: «بهازای نفت یا فرآوردههایی که دولت به این کشور صادر میکرد، کالا وارد میکردیم. البته از آنجاییکه تمامی کالایی که در این کشور تولید و عرضه میشود، بازار مصرف در ایران دارد، دریافت کالا به جای پول در این سالها مشکلی برای کشور ایجاد نکرد. در حالیکه این شرایط برای کشوری همچون هند نمیتواند صدق کند، چراکه بسیاری از تولیداتی که هند دارد در داخل کشور هم تولید میشود و عملا امکان تهاتر کالا با نفت برای هند وجود ندارد.» البته بهطور مشخص اعلام نشده چه کالاهایی در چین تولید میشود که امکان تولید آن در ایران وجود ندارد که احتمالا دسته بیل هم جزئی از این اقلام است! یکی دیگر از این کشورها کرهجنوبی است که مبلغی حدود 7 تا 9 میلیارد دلار به ایران بدهکار است و بارها پیشنهاد تهاتر این مبلغ را با خودرو، لوازم خانگی، گوشی تلفن همراه و... داده که به هر ترتیب و به دلیل حمایت از تولید داخل رد شده است. اما آنچه اخیرا دوباره بر سر زبانها افتاده ماجرای پیشنهاد سریلانکا برای تهاتر بدهی نفتی خود با چای است که تقریبا از تابستان 1397 مطرح بوده است. آن زمان این کشور خواستار تهاتر 250 میلیون دلار بدهی نفتی با چای شده بود که اخیرا معاون سازمان توسعه تجارت به نقل از مهر با بیان اینکه تهاتر کالا یکی از راههای تجارت است، اظهار کرد: با توجه به اینکه چای ایرانی درصد کمی از سبد مصرفی خانوارهای کشور را پوشش میدهد و از طرف دیگر نیز ما جزء مصرفکنندگان عمده چای در دنیا هستیم و سالانه چندین میلیون دلار برای واردات این محصول هزینه میکنیم، مقرر شد در مقابل صادراتی که در حوزه مواد نفتی به سریلانکا داشتهایم، چای وارد کنیم.» موضوعی که شاید این پرسش را ایجاد کند که مگر چای جزء محصولات داخلی نیست؟ با نگاهی به تاریخچه چایکاری در ایران مشخص میشود که کشت این محصول در ایران از 120 سال قبل رواج داشته و در حال حاضر معیشت حدود 55 تا 60 هزار خانوار در ایران به کشت چای گره خورده است. از سازمان تبلیغات اسلامی تا چای کنیا از سوی دیگر واردات بیرویه این محصول در سالهای قبل سبب شده تا ضمن بیکاری این گروه از کشاورزان، باغات چای نیز به ویلا تبدیل شود، چراکه پولی که از فروش ویلا عاید چایکار میشود، چندین برابر سود سالانه کشت چای است تا جایی که به گفته صادق حسنی مدیر اجرایی سندیکای چای کشور 50 درصد باغات چای در طول این سالها به ویلا تبدیل شده است. شاید عمق فاجعه را بتوان در مدیریت این حوزه بهویژه در مبادلات تجاری مشاهده کرد جایی که به گفتی حسنی «در پنج ماه نخست سال جاری حدود 10 هزار تن چای کیلویی 97 سنت، یعنی زیر یک دلار صادر و از سوی دیگر حدود 33 هزار و 437 تن چای از 24 کشور کیلویی 5 دلار وارد کردیم»! نکته حائز اهمیت این است که وی اخیرا در گفتوگویی با ایلنا از مداخلات سازمان تبلیغات در صنعت چای ایران پرده برداشته و اعلام نموده این سازمان سالها قبل با خرید یک واحد بستهبندی و فرآوری چای وارد این صنعت شد اما به دلیل عدم بهرهگیری از کارشناسان طرح آنها با شکست مواجه شد. اما این پایان ماجرا نیست چراکه وی در ادامه بیان میکند بعد از واگذاریهای متعدد، این واحد اکنون دراختیار کنیاییها قرار گرفته که با هیاتی به سرپرستی یکی از استاندارهای کنیا به لاهیجان آمدهاند و طبق شنیدهها با خود حدود هشتاد تن چای وارد کردهاند که البته اگر این اتفاق برای صنایع دیگری همچون خودرو و یا لوازم خانگی میافتاد قطعا عدهای فریاد وامصیبتا سر میدادند! اما اینجا صرفا سکوت! بعید نیست کنیاییها هم قصد داشته باشند از این نبوغ تجاری استفاده کنند و چه بسا چای لاهیجان را مثلا با قیمت یک دلار بخرند و در ایران با قیمت ۵ دلار به خودمان بفروشند و یا حتی در ازای آن نفت بخرند!
دیدگاه تان را بنویسید