شامگاه گذشته هم احمدی نژاد به توصیه مسئولان امارات مجبور شد سفر خود را نیمه کاره رها کند و موفق به تحقق هیچکدام از اهدافش نشد. فی الواقع این بار پلیس دبی با دیپورت احمدی نژاد او را تحقیر کرد!

عاقبت اصرار به دیده‌شدن به تحقیر احمدی‌نژاد منجر شد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

سایت خبری رستانیوز نوشت: محمود احمدی نژاد رئیس دولت‌های نهم و دهم که جهت بازدید از نمایشگاه بین المللی اکسپو ۲۰۲۰ به کشور امارات متحده عربی سفر کرده بود، به توصیه مسئولان این کشور، مجبور شد سفر خود را نیمه کاره رها کرده و مجبور به بازگشت به تهران شده است.

چرا احمدی نژاد از امارات دیپورت شد؟
ساده ترین دلایل برای اخراج محترمانه احمدی نژاد توسط امارات عدم علاقه این کشور برای ادامه حضور او در این کشور بوده است. اماراتی ها نمایشگاه اکسپو را با اهداف اقتصادی و بین المللی برپا کرده اند و حضور احمدی نژاد را حاشیه سازی برای خود دانسته اند. اماراتی ها نیز ظاهرا متوجه شده اند که احمدی نژاد دنبال سیاسی بازی و اقدامات پوپولیستی بوده و به همین دلیل نخواسته اند که نمایشگاه اقتصادی خود را تحت تاثیر حضور او قرار بدهند.

انگیزه احمدی‌نژاد از این سفر چه بود؟
بر پایه گزارش فارس، «به هر دری می زند تا شاید دیده شود و در صدر اخبار قرار بگیرد». این شاید بهترین توصیف از محمود احمدی نژاد، رئیس دولت های نهم و دهم باشد که سیر سقوط خود را پرشتاب ادامه می دهد. از توئیت بازی با آنجلینا جولی، تسلیت درگذشت فلان رپر آمریکایی، حمایت از خوانندگی زنان و... همه جزیی از شیرین کاری های او برای دیده شدن است.

در آخرین مورد، احمدی‌نژاد چند روزی برای شرکت در یک نمایشگاه بین المللی به دوبی سفر کرد. البته دیگر نه از آن جمعیت حامی و طرفدار خبری بود و نه از آن ضدانقلابی که بخواهد علیه احمدی‌نژاد شعار دهد. احمدی‌نژاد با اندک همراهانی وارد دوبی شد و با چند نفر عکس گرفت.

احمدی‌نژاد یک خلا جدی دارد و آن اینکه او دیگر برای افکار عمومی مهم نیست. او پس از دوران ریاست جمهوری بسیار تلاش کرد تا در فضای سیاسی کشور موثر واقع شود، اما نشد. در انتخابات ریاست جمهوری با وجود نهی رهبرانقلاب ثبت نام کرد و رد صلاحیت شد. گزینه‌های مورد حمایتش هم رد صلاحیت شدند. برخلاف انتظارش آب از آب تکان نخورد. 

قوه قضائیه برخی از نزدیکانش را محکوم و زندانی کرد. حداقل انتظار احمدی‌نژاد این بود که مردم او را در همراهی دوستان قدیمی‌اش به زندان تنها نگذارند اما باز هم خبری از مردم نبود.

آخرین انتخابات ریاست جمهوری کشور نیز برای احمدی‌نژاد حاصلی نداشت. احمدی‌نژاد باز هم ثبت نام کرد و باز هم رد صلاحیت شد. او این بار گفته بود اگر ردصلاحیت شود انتخابات را قبول ندارد و در آن شرکت نمی‌کند. شاید او دوست داشت حداقل بخشی از جامعه با او همراه شوند و پژواک این تحریم سراسر کشور را بگیرد. اما باز هم آب از آب تکان نخورد. انتخابات برگزار شد و حرفی از احمدی‌نژاد و تیمش میان مردم نچرخید.

احمدی‌نژاد لذت همراهی مردم با خود را چشیده است. می‌داند قدرت یعنی همراهی مردم. اما این همراهی دیگر وجود ندارد. نه‌تنها این همراهی نیست بلکه خاطرات خوب دوره اول ریاست جمهوری او اندک اندک در ذهن مردم رنگ باخته و رفتارهای خارج از عرف او کم کم جای آن خدمت‌ها را گرفته است.

احمدی‌نژاد و یارانش در حسرت دیده شدن
تلاش‌های متعدد احمدی‌نژاد و یارانش برای دیده شدن خود لیست بلندبالایی از رفتارها و حرفهای عجیب و غریب است. این چند مورد را ببینید:



زنبیل قرمز بقایی

حمید بقایی معاون محمود احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری، برای حضور در دادگاه از زنبیل قرمز استفاده می‌کرد. این زنبیل در عرف معمول نشانه‌ای مردم عادی است. و صد البته که هیچ کس از این وسیله برای حضور در دادگاه استفاده نمی‌کند. اما بقایی دوست دارد متفاوت باشد تا دیده شود. اسفند ۱۳۹۶ بقایی به اتهام اختلاس به ۱۵ سال زندان محکوم شد. 

 
احمدی‌نژاد: می‌خواهند مرا ترور کنند
احمدی‌نژاد بارها ادعا کرد که کسانی می‌خواهند او را ترور کنند. اسفند 1399 بود که او در جریان یک دیدار در مازنداران گفت: "من هم معتقد هستم که بحث ترور جدی است. البته من یک جان ناقابلی دارم که فدای ملت ایران است." مرتضی تمدن هم که از یاران احمدی‌نژاد و استاندار تهران در زمان ریاست جمهوری او بود توییت زد و مسئله ترور را یادآوری کرد.

 


امام‌زاده گردی در دوران انتخابات
روزهای قبل از انتخابات ۱۴۰۰ یکی از اماکن مد نظر احمدی‌نژاد امام‌زاده‌های تهران بود. شاید ساده‌انگارانه باشد که هدف احمدی‌نژاد تنها زیارت بوده. شاید جذاب‌ترین لحظات این حضور برای احمدی‌نژاد زمانی است که یک نفر به او مراجعه می‌کرد و به رسم دوران مسوولیتش نامه‌ای یا حرفی به او می‌زد.



نامه‌نگاری‌های متعدد به سران کشورها
نامه نوشتن در مسلک احمدی‌نژاد تبدیل به یک بازی برد برد شده است. مخاطب نامه یک چهره مشهور سیاسی است پس خود به خود برای رسانه‌ها جذاب است و اصل این نامه نوشتن باعث می‌شود دوباره نام احمدی‌نژاد بر زبان‌ها بیافتد. و اگر از بخت خوش نویسنده نامه، پاسخی دریافت شود ضریب رسانه‌ای ماجرا چندین برابر خواهد شد که تا کنون چنین نشده است.

احمدی‌نژاد در همین یکی دوسال اخیر به بایدن، پوتین، بن سلمان و ... نامه نوشته و بنا به آنچه خود او می‌گوید در مورد روابط ملت‌ها و صلح جهانی حرف زده است.

نمایشگاه اکسپو آخرین تلاش برای خودنمایی
یادداشتی که رسانه نزدیک به احمدی‌نژاد منتشر کرده اینگونه شروع می‌شود: "درست آنجا که تصور می شد احمدی نژاد تمام شده و سیاست او را پس زده و دفتر عمر رییس جمهور ۸ ساله را بسته اند و حتی آن را مهر و موم کرده‌اند؛ ناگهان خبری روی تلکس خبرگزاری ها و نشریات و فضای مجازی می نشیند که نشان می دهد متفاوت ترین سیاستمدار قرن حاضر در ایران نه تنها به پایان نرسیده که تازه آغاز شده..." این مقدمه دقیقا اشاره به همان نقطه ضعفی دارد که احمدی‌نژاد دوست دارد با این سفر آن را جبران کند؛ یعنی پایان احمدی‌نژاد! طبیعی است با اینچنین هدفی هر کاری خلاف عرف معمول می‌تواند به این هدف کمک کند و اینچنین می‌شود که حتی عکس گرفتن با زنان بی‌حجاب برای او مهم است؛ اسمش هم می‌شود ابراز محبت مردم به دکتر احمدی‌نژاد!



شامگاه گذشته هم احمدی نژاد به توصیه مسئولان امارات مجبور شد سفر خود را نیمه کاره رها کند و موفق به تحقق هیچکدام از اهدافش نشد. فی الواقع این بار پلیس دبی با دیپورت احمدی نژاد او را تحقیر کرد!