آنچه روحانی از نیویورک نگفت | ظریف: به اوباما شماره تلفن داده شد!
خاطره ظریف در کتاب تازه انتشاریافته «راز سربه مهر» روایت جدید روحانی از تماس تلفنی سال ۹۲ با اوباما را مخدوش میکند.
هفته گذشته روزنامه فرهیختگان در شماره ۱۱ آبان به بررسی بخشهایی از خاطرات حسن روحانی پیرامون زمینههای شکلگیری دولت تدبیر و امید و عملکرد صدروزه نخست پرداخت. این خاطرات منتشرشده در اصل قسمتی از ضمیمه آخرین شماره نشریه آگاهی نو بود. در این ضمیمه منتشرشده با عنوان تراژدی امید در ۱۰ فصل روایتی از ۱۰۰ روز اول دولت روحانی به رشته تحریر درآمده است. آنگونه که در مقدمه «تراژدی امید» آمده، این ضمیمه ماحصل ۶ جلسه گفتوگوی شفاهی با حسن روحانی با حضور برخی دیگر از چهرههای شاخص دولت تدبیر و امید است.
ضمیمه ۱۰ فصلی آگاهی نو، روایتهای بدیع و پرمناقشهای از حوادث و رویدادهای هشت سال گذشته کشور ما دارد؛ روایتهای شفاهیای که میتواند در آینده دستاویز تحقیقات و پژوهشهای گستردهای در زمینه تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید شود.
روزنامه فرهیختگان به صحتسنجی روایت روحانی از تماس تلفنی اوباما با وی پس از حضور نخست وی در نشست شورای عمومی سازمان ملل متحد به تاریخ ۵ مهر ۹۲ با استناد به کتاب راز سربه مهر خاطرات محمدجواد ظریف وزیر خارجه پرداخته است.
روحانی: تماس تلفنی با اوباما هماهنگ شده نبود
روایت روحانی از تماس تلفنی اوباما با وی در آگاهی نو اینگونه آمده است: «در نیویورک روحانی اجازه داد وزیران خارجه دو کشور؛ جان کری و محمدجواد ظریف با هم گفتوگو کنند. محمدجواد ظریف البته در زمره کسانی بود که شرایط را برای دیدار روسای جمهوری ایران و آمریکا مساعد نمیدید. اما یک ابتکار دیپلماتیک جایگزین دیدار شد؛ روحانی در راه بازگشت از نیویورک به تهران بود که زنگ تلفن همراه بهصدا درآمد. پشت خط باراک اوباما بود. پس از نزدیک به چهاردهه روسای جمهور ایران و آمریکا با هم حرف زدند. این ابتکار نمادی و راهبردی بود. تماس تلفنی خط گفتوگو را میان ایران و آمریکا برقرار کرد. مکالمه بیش از ۲۰ دقیقه طول نکشید. اوباما به زبان فارسی با روحانی وداع کرد و گفت: «خدا حافظ» و این معنایی فراتر از یک ادب دیپلماتیک داشت؛ آمریکا پذیرفته بود که جنگطلبی و براندازی را کنار بگذارد و از خدا بخواهد حافظ ایران باشد.»
گرچه این مذاکره در تهران با استقبال اصولگرایان مواجه نشد و حتی مقام رهبری آن را اقدامی نابجا دانستند، اما روحانی متن کامل و پیادهشده تلفن را به رهبری ارائه کرد. رهبری از رئیسجمهور درباره مشاورانش در این کار توضیح خواستند. روحانی از فشار آمریکاییها بر ایرانیها حرف زد و اینکه دیپلماتها و کارشناسان ایرانی هم مخالف نبودند. مقام رهبری اما دو جمله گفتند:
اول اینکه کار نابجایی بود و دوم اینکه من متوجه شدم تقریبا به رئیسجمهور این کار تحمیل شد و به این ترتیب از این اقدام ناهماهنگ روحانی عبور کردند.
خاطرات منتشرشده روحانی در آگاهی نو پیرامون حضور وی در شورای عمومی سازمان مللمتحد و تماس تلفنی ۲۰ دقیقهای باراک اوباما با او در بازگشت از سفر نیویورک، روایت کاملی نیست و از چند منظر قابلنقد است. بهعنوان مثال در روایت آگاهی نو اینگونه آمده است: «متاسفانه برخی روایتهای نادرست از این گفتوگو میتوانست اعتماد رهبری را سلب و مذاکرات را دچار بحران کند، تا جاییکه آقای هاشمیرفسنجانی دوست دولت هم فکر میکرد این تلفن از قبل برنامهریزی شده بود و همین تصور را هم منتقل کرده بود، اما واقعیت این نبود. واقعیت اشتیاق دولت آمریکا بود و نه شادی هیات ایرانی.»
ظریف: گفتوگو با اوباما با هماهنگی بود؛ حتی شماره تلفن هم به طرف آمریکایی داده شد!
این روایت روحانی از تماس تلفنی اوباما با وی ازمنظر تاریخی موردخدشه است و میتوان بهوسیله خاطرات ثبتشده ظریف، عراقچی، علیاکبر صالحی و مجید تخت روانچی در کتاب راز سربهمهر آن را رد کرد. در این کتاب تیم مذاکرهکننده هستهای معتقد است روحانی تنها به شرط پذیرش علنی حق غنیسازی ایران توسط رئیسجمهور آمریکا حاضر به دیدار مستقیم با اوباما میشود؛ شرطی که مورد پذیرش آمریکاییها قرار نمیگیرد و درنهایت مساله دیدار مستقیم روسایجمهور دو کشور منتفی میشود، بعد از این طرف آمریکایی پیشنهاد گفتوگوی تلفنی را میدهد؛ پیشنهادی که توسط روحانی پذیرفته میشود و وی حتی شماره تلفنی نیز برای انجام این تماس به طرف آمریکایی معرفی میکند. در صفحه ۲۶۲ کتاب راز سربهمهر در این رابطه آمده است:
«هنگامی که پاسخ منفی اوباما برای اعلام پذیرش غنیسازی به نماینده دکتر روحانی ابلاغ میشود و دکتر زمانینیا نیز با دیدار مخالفت میکند، طرف آمریکایی بهشدت از عدم انجام ملاقات اظهار نگرانی کرده و آن را برای روند مضر ارزیابی میکند. پس از چند رفتوآمد بین دو هیات، آمریکاییها مجددا تماس گرفته و علاقه اوباما به گفتوگوی تلفنی را ابراز میدارد و اینبار دکتر روحانی میپذیرند. شماره تلفن آقای خزاعی (سفیر و نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد) دراختیار آنها گذاشته شد که تماس را ازطریق آن خط برقرار کنند.»
دیدگاه تان را بنویسید