اصلیترین اختلافات بین ایران و آمریکا چیست؟ | نتایج دور آخر مذاکرات وین
«واقعیت این است در طی این دوره زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و ایران هم پس از یکسال گامهای کاهش تعهدات خود را برداشت، هرکدام از طرفین به ابزارها و اهرمهایی دست پیدا کردند؛ چه درباره ایران که غنیسازی اورانیوم 60 درصد و افزایش حجم غنیسازی را انجام و در سطح پایینتر تحقیق و توسعهای که در این مدت سرعت بیشتری گرفت. از سوی امریکا هم اهرمهای مشابهی مثل تحریمهای متعددی که درباره هستهای و موضوعات غیر هستهای شکل گرفت. گمان میکنم هر دو طرف تلاش خواهند کرد از این اهرمهایی که در این بازه زمانی به وجود آمده است در چانهزنی استفاده کنند.»
یک تحلیلگر سیاست خارجی، اظهار کرد: «آنچه ما میدانیم این است که طرف امریکایی اعلام کرده که آماده است تحریمهایی که مستقیما برجام را نقض میکند، لغو کند. منظور از این تحریمها طبیعتا تحریمهایی است که برچسب اتمی و هستهای داشته و هم از نظر امریکا و هم از نظر ایران، ناقض برجام بوده.آنچه میتواند مورد اختلاف باشد، از طرف امریکا شامل آن دسته از تحریمهایی است که از نظر ایران ناقض برجام هستند ولو اینکه برچسب غیر هستهای دارد، که طرف امریکایی این را نمیپذیرد.»
دیاکو حسینی در گفتگو با «انتخاب» در تحلیل خود از نتایج دور اخیر مذاکرات، اظهار داشت: «آنچه از سوی منابع غربی و ایرانی بیان شده است ظاهرا بعد از دور هفتم گفت و گوها، ایران دو پیشنویس جدید را ارائه و البته طرف غربی در آن مقطع واکنش بسیار منفی را نشان داد و به نظر میرسید که این پیشنویسها مورد قبول سایر طرفها نیست. در پایان دور هشتم از سوی منابع غربی اینطور اعلام شد که همچنان مبنای گفت و گوها پیشنویس ژوئن یا همان پیشنویسی است که بعد از شش دور گفت و گوهای اول تهیه شد، با مقداری اصلاحات جزئی که دیدگاههای ایران را انعکاس میدهد. این امر با آنچه از طرف ایرانی میشنیدیم کاملا متفاوت است.»
او در این مورد افزود: «در طرف ایرانی دستکم به طور عمومی به این شکل اعلام شد که طرحهای ایران مورد پذیرش قرار گرفته و این مهم رد نشد که همچنان طرح ژوئن بخشی از ادامه مذاکرات خواهد بود. ما هنوز نمیدانیم کدام روایت دقیق است اما فکر میکنم ترکیبی از این دو باید درست باشد به این معنا که مقداری از اصلاحاتی که ایران انجام داده، مبنای گفت و گو قرار گرفته و احتمالا بخش عمدهای از متنی که قرار است مبنا باشد، همان متنی است که در پایان دور ششم گفت و گوها مورد توافق قرار گرفته است. به نظر میرسد تا الان چارچوب کلی که باید ادامه یابد و مهمترین بخش گفت و گوها در آن تعریف شود، احتمالا تا الان نهایی شده است و ما از دو بعدی گفت و گوها شاهد ورورد به جزئیات بیشتری خواهیم بود.»
حسینی درباره اینکه این جزئیات شامل چه مورادی است، مطرح کرد: «در مورد اختلافاتی که از همان دور ششم گفت و گوها و بعد از طرح ژوئن ناتمام و جای آنها خالی مانده و قرار است به عنوان مهمترین بخش اختلافات، مورد مذاکره قرار گیرد و این مسائل که بنا به گفتهای 20 درصد از کل اختلافات باقی مانده است، احتمالا شاهد این خواهیم بود که در دور بعدی گفت و گوها، مذاکره درمورد آن شروع خواهد شد. ولی الزاما در دور بعد این اختلافات که جدی هم هستند، حل و فصل نخواهد شد.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به اینکه این اختلافات چیست و چه قدر زمان برای حل آنها نیاز است، بیان کرد: «آنچه ما میدانیم این است که طرف امریکایی اعلام کرده که آماده است تحریمهایی که مستقیما برجام را نقض میکند، لغو کند. منظور از این تحریمها طبیعتا تحریمهایی است که برچسب اتمی و هستهای داشته و هم از نظر امریکا و هم از نظر ایران، ناقض برجام بوده. طرف ایرانی هم اعلام کرده که بلافاصله آماده است همه گامهایی که در جهت کاهش تعهدات خود برداشته را به حالت پیشین برگرداند. بنابراین این مورد، اختلاف چندان مهمی نیست. آنچه میتواند مورد اختلاف باشد، از طرف امریکا شامل آن دسته از تحریمهایی است که از نظر ایران ناقض برجام هستند ولو اینکه برچسب غیر هستهای دارد، که طرف امریکایی این را نمیپذیرد.»
وی ادامه داد: «در طرف ایران هم برگرداندن همه گامهای هستهای به عقب از جمله غنیسازی 60 درصدی، میزان اورانیومی که غنی شده و سانتریفیوژهای پیشرفتهتری که در این مدت در چارچوب تحقیق و توسعه تولید شده است. بعلاوه، بازگرداندن این موارد به حالت قبلی شاید مشکلساز باشد، آن هم در حالتی که صرفا در ازای رفع تحریمهایی که از نظر امریکا ناقض برجام محسوب میشود.»
حسینی با تاکید بر اینکه ایجاد توازن میان این دو بخش یکی از نکات کلیدی است که باید در گفت و گوها مورد بحث قرار گیرد، گفت: «طرف ایرانی هم همچنان این ابهام را دارد که طرف امریکایی باید تعهدات و اطمینان به شکلی دهد که دوباره از برجام خارج نخواهد شد ولی طرف امریکایی به نظر نمیرسد که آماده چنین بحثی باشد و این هم یکی از نقاط اختلافیست که احتمالا در هفتههای آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت. همچنین موضوعات فرعیتری مثل پرداخت خسارت که جدی بودن آن در مطالبات ایران هنوز روشن نیست ولی میتواند در صورتی که طرفین سختگیری زیادی نشان دهند، بخشی از گفت و گوها قرار گیرد و چانه زنی را سختتر کند.»
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه یادآوری کرد: «راستیآزمایی هم یکی از آن نکاتی است که ایران بر آن تاکید دارد. ترتیب زمانی برداشتن اقدامات به باور من موضوع کلیدیست و همینطور باید توام باشد با شکلی از اطمینان به یکدیگر که کشورها در زمان و موعد مقرر خودش و در کیفیت مورد انتظار، قدمهایشان را به سمت بازگشت به تعهدات برداشتهاند که طبیعتا ایران به دلیل سابقهای که از امریکا به جا مانده و بی اعتمادی عمیقی که شکل گرفته است، بازه زمانی راستیآزمایی را حتما بسیار بیش از آنچه طرف امریکایی مد نظرش است، عنوان میکند.»
ابن تحلیلگر سیاست خارجی در پاسخ به این پرسش که علی باقریکنی، اظهار کرده بود که در مذاکرات تیم دکتر ظریف، امریکاییها چارچوب بحث تضمین و راستیآزمایی را پذیرفته بودند، این تضمین به چه صورت بوده و تضمینی که ایران در این دور میخواهد به چه شکل است، بیان کرد: «ما هم نمیدانیم چون متنهای پیشنویس ژوئن منتشر نشده و دقیقا نمیدانیم تفاوت آن با دو پیش نویسی که ایران داده و پیشنویسی که در پایان دور هشتم مورد توافق همه طرفها قرار گرفته، چیست. بنابراین قضاوتی نمیتوان کرد. اما این را میدانیم که طبق گفتههای مذاکرهکنندگان پیشین، به خصوص آقای عراقچی، طرف امریکایی تمام این مطالبات ایران را البته به استثنای موضوعهایی مثل پرداخت خسارت یا ارائه تضمین و غیره، چارچوبهای کلی برای رفع تحریمهای مورد انتظار ایران را تا جایی که عملی بود، پذیرفته بود و همینطور چارچوب راستیآزمایی هم ظاهرا مورد توافق قرار گرفته بود.»
وی ادامه داد: «آنچه در این دوره اضافه شده است، احتمالا در پیش نویسهای ایران موضوع باز کردن بازه زمانی راستیآزمایی به نفع ایران است و همینطور مسئله تضمین ولی ما هنوز نمیدانیم این مباحث و مطالبات تیم مذاکرهکنندهی دولت جدید، چه قدر در پیشنویس نهایی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین تا زمانی که این پیشنویسها منتشر نشود و تا زمانی که توافق نهایی انجام نشود، ما نمیتوانیم بین آن توافقی که در دولت قبل وجود داشته و پیشنویسهایی که ایران داده مقایسه کنیم. اما انتظار میرود که اگر توافقی صورت گیرد، تمام اینها قابل سنجش باشد.»
حسینی در مورد اینکه بحث سانتریفیوژهای پیشرفته میتواند اهرمی در جهت گرفتن امتیاز بیشتر باشد، تصریح کرد: «واقعیت این است در طی این دوره زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و ایران هم پس از یکسال گامهای کاهش تعهدات خود را برداشت، هرکدام از طرفین به ابزارها و اهرمهایی دست پیدا کردند؛ چه درباره ایران که غنیسازی اورانیوم 60 درصد و افزایش حجم غنیسازی را انجام و در سطح پایینتر تحقیق و توسعهای که در این مدت سرعت بیشتری گرفت. از سوی امریکا هم اهرمهای مشابهی مثل تحریمهای متعددی که درباره هستهای و موضوعات غیر هستهای شکل گرفت. گمان میکنم هر دو طرف تلاش خواهند کرد از این اهرمهایی که در این بازه زمانی به وجود آمده است در چانهزنی استفاده کنند.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا انطور که غربیها ادعا می کنند، تنها چندین هفته برای احیای برجام زمان باقی مانده است، گفت: «آنچه گریز هستهای ایران نامیده میشود، شاخصیست که آنها چنین صحبتهایی را میکنند. از نظر غربیها در برجام گریز هستهای ایران یکساله بود که در این دور جدید به گفته آنها، به کمتر از یک ماه رسیده و بنابراین آنها حس میکنند اگر این بازه زمانی کمتر و کوتاهتر شود، طبیعتا برجام ماهیتش تغییر میکند و اساسا بیمعنا میشود. اما آیا به معنی این است که ما چهار هفته برای توافق فرصت داریم؟ باید بگویم خیر؛ در واقع نوع توافقاتی که ایران میتواند با آژانس انجام دهد یا شکلهایی از توافق موقت که میان ایران و 1+5 صورت میگیرد، میتواند زمان بخرد برای اینکه وقت بیشتری را به مذاکرات بدهد و در عین حال بخشی از نظارتها و نگرانیهایی از برنامه هستهای را در درون این توافق حل و فصل کند. با این تفاسیر ابتکاراتی را میتوان به خرج داد که ضمن آنکه نگرانی را رفع میکند، همچنان به مذاکرات زمان بدهد تا آن مقداری که لازم است، ادامه پیدا کند.»
حسینی درباره اینکه با توجه به این امر که ایران پیشنویس شش دور گذشته را پذیرفته و غرب هم قبول کرده است که پیشنهادات جدید را در کنار این پیشنویس بررسی کند، اساسا تا به حال مذاکرات درمورد اینکه کدام متن مبنا باشد، مورد بحث بوده است، عنوان کرد: «بله این موضوع پنهانی نیست. طرفین هم اعلام کرده بودند که مذاکرات دو دور گذشته برای تعریف چارچوب مذاکرات بوده است. زمانی که دولت در ایران تغییر کرد، به نظر میرسد دولت جدید یکبار دیگر تلاش کرد تا حداکثر مطالبات ممکن را درخواست کند و بعد ببیند که چهقدر این مطالبات امکان پذیر است.»
وی افزود: «با وجود نقص اطلاعاتی که داریم، استنباطی که میتوان کرد، این است که بخش بسیار کمی از مطالباتی که از سوی دولت جدید مطرح شد، توانسته است جایی را در مذاکرات باز کند و البته مشخص نیست که چه قدر مطالبات جدی و کدام، مورد پذیرش قرار گیرد. بنابراین گمان میکنم مذاکراتی که تا کنون داشتهایم، صرفا یک آزمونی بوده است برای آنکه دولت تازه ایران که دولت قبلی را به نوعی متهم میکرد که مطالبات حداکثری را دنبال نکرده است، حال خود آن مطالبات را دنبال کند اما اینکه چه قدر محقق شده است، باید بگویم که به نظر میرسد آنقدرها چشمگیر نیست ولی باید منتظر باشیم تا نتیجهی توافق نهایی را ببینیم.»
دیدگاه تان را بنویسید