هاشمی امام یا هاشمی فرزندان؟

منتقدین و متعلقین  عاطفی هاشمی در باره ایشان به یک تقاطع مشترک رسیده اند.برخی فرزندان (و برخی اصلاح طلبان تجدید نظر کرده)که رسما از نظام دینی عبور کرده  و آن را بلند فریاد میزنند و از عدم رای آوری ترامپ هم ناراحت هستند،تصویری از هاشمی ارائه میکنند که به آنچه خود امروز باور دارند معنا دهد.

یا به نقطه ای که اکنون  خود رسیده اند وجاهت دهند.بنابراین هاشمی که ارئه می کنند همان هاشمی منتقدان است که دنبال آمریکا بود.طبقه اشراف در دولتش پدیدار شدند،شب عاشور جت اسکی می رفت،اقتصاد لیبرالی در انقلاب اسلامی بنیان گذاشت و...برای اینکه بین هاشمی امام و هاشمی اصلاح طلبان،هاشمی عرفیگرا،هاشمی غرب گرا فاصله بیفتد و ظلم به ایشان صورت نگیرد پیشنهاد می کنم:فرزندان برای پرزنت هویت سیاسی-اجتماعی امروز خود هاشمی را قربانی نکنند.خوب است حوزه حکومتی هاشمی را واگذارند و همان حوزه خصوصی پدر-فرزندی را روایت کنند.که مامان را بیرون هم عفت صدا می کرد.قرمه سبزی دوست داشت.در فلان سفر با ایشان خوش گذشت.شب آمد خونه اوقاتش تلخ شد و شام نخورده خوابید و...اینگونه ممکن است کمتر بین هاشمی و امام فاصله بیفتد.مثلا وقتی از امام یک کلمه مثبت -حتی یک کلمه -در باره آمریکا یافت نمی شود چرا او را هم دنبال آمریکا نشان دهیم وهم عصای امام حساب کنیم؟ چرا اصرار داریم یک هاشمی متناقض ارائه کنیم؟اگر اصرار دارید همین درست است ما اصرار دیگری نداریم.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.