نقش حمایتی روسیه از ایران | ناامیدی آمریکا از تغییر موضع روسیه در قبال ایران
پایگاه خبری مشرق نوشت: یک مؤسسه آمریکایی میگوید روابط روسیه با غرب شاید به خطرناکترین نقطه از زمان فروپاشی شوروی رسیده باشد. این امر چه تأثیری بر رویکرد رئیسجمهور ولادیمیر پوتین در قبال گفتگوهای هستهای با ایران دارد؟
ؤسسه واشنگتن در یادداشتی به قلم آنا بورچفسکایا عضو ارشد این اندیشکده و مؤلف کتاب «جنگ پوتین در سوریه: س یاست خارجی روسیه و هزینه غیبت آمریکا» نوشت:برخی از سیاستگذاران غربی به نظر بر این باورند که روسیه میتواند در خصوص مسئله ایران مفید و مؤثر واقع شود، حتی با اینکه مسکو تهدید کرده که به اوکراین حمله میکند، اما این سیاستگذاران متوجه واقعیت بزرگتر نیستند.
مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه میخوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارشها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مثلث نیست.
روابط روسیه با غرب به خطرناکترین نقطه از زمان فروپاشی شوروی رسیده است
این اندیشکده مینویسد: اگرچه روسیه همواره نقش کلیدی در مذاکرات هستهای چندجانبه با ایران ایفا کرده است، اما بالا گرفتن تنش در اوکراین سایه گستردهای بر گفتگوهای کنونی در وین انداخته است. هدف از این گفتگوها احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است که در سال ۲۰۱۵ منعقد گردید و اکنون به مخاطره افتاده است. در بحبوحه تهدید جنگ علنی با کییف، حوادث جاری در قزاقستان، و مداخلات گوناگون در خاورمیانه، روابط روسیه با غرب شاید به خطرناکترین نقطه از زمان فروپاشی شوروی رسیده باشد. این امر چه تأثیری بر رویکرد رئیسجمهور ولادیمیر پوتین در قبال گفتگوهای هستهای با ایران دارد؟
راهبرد روسیه در قبال ایران
درک و شناخت تفکر پوتین نیازمند نگرش شفاف به رویکرد پیشین وی در قبال برنامه هستهای ایران و دیپلماسی مرتبط با آن است. اگرچه روسیه همواره یک ایرانِ فاقد تسلیحات هستهای را ترجیح داده است، اما این کشور لزوماً دارای اهداف، روشها، و خطوط قرمز مشترک با غربیها در قبال این موضوع نیست. کرملین همزمان از تحریمها ضد ایران حمایت کرده و در تلاش است تا تحریمها را کمرنگ سازد. مسکو مدعی است که غربیها در خصوص نگرانیهایشان اغراق میکنند و این امر به تلاشهای روسیه به منظور گسترش تجارت متقابل با ایران لطمه میزند. روسیه همچنین «حمایت از تحریمها» را به منزله یک اهرم فشار میداند برای آنکه امتیازات بیشتری از غربیها دریافت کند.
پوتین میتواند با یک ایران هستهای کنار بیاید
در حقیقت، در طول سالها مذاکرات پرفرازونشیب، بسیاری از تحلیلگران روسی به این جمعبندی رسیدند که پوتین در صورت نیاز میتواند با یک ایران هستهای کنار بیاید ــ دورنمای چرخش ایران به سمت غرب دغدغه بزرگتری نزد پوتین به شمار میرود. طبق گزارش اخیر نشریه «نیویورک تایمز»، فایل صوتیِ به بیرون درز کرده محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران مؤید چنین چیزی است. او در فایل مزبور اذعان کرده که همتایان روسیاش در مذاکرات پیشین خواهان موفقیت توافق هستهای نبودند، «چرا که عادیسازی روابط ایران با غرب به نفع مسکو نیست.» اگرچه موجه بودن چنین دغدغهای با توجه به دامنه تمرکز محدود برجام جای بحث دارد، اما افشاگری ظریف اولویتهای اصلی مسکو را خاطرنشان میسازد.
قبل و بعد از کریمه
تصمیمات سیاستمحور مسکو در خصوص اوکراین و ایران حتی هنگامی که همزمان اتخاذ میشوند، بیش از آنکه نمایانگر اقداماتِ مستقیماً مرتبط به هم باشند، یک راهبرد کلی ضدغربی را بازتاب میدهند. از این رو، واشنگتن باید در خصوص اعتماد به تضمینهای روسیه در هر یک از این دو جبهه احتیاط به خرج دهد، مگر آنکه این تضمینها با علائم عینی دال بر تغییر عمیقتر سیاستها همراه باشند.
این لازمه هنگامی آشکارتر میشود که مداخله فنی و دیپلماتیک پیشین روسیه در برنامه هستهای ایران مدنظر قرار گیرد. مسکو تا ماه سپتامبر ۲۰۱۳ کنترل نیروگاه هستهای بوشهر را رسماً به ایران واگذارد کرد. این نیروگاه توسط شرکت دولتی روسیه موسوم به «اتماسترویاکسپرت» احداث گردید و تا قبل از آن توسط شرکت مزبور اداره میشد. دو ماه بعد، روسیه، آمریکا، و دیگر اعضای گروه ۱+۵ یک توافق هستهای موقت با ایران امضا کردند.
اندکی بعد از آن، مسکو بهطور غیرقانونی کریمه را در ماه مارس ۲۰۱۴ ضمیمه خاک خود کرد و حمایت از جداییطلبان در شرق اوکراین را آغاز نمود. تصمیم مزبور به شکلگیری یک نبرد خاموش انجامید که تا به امروز ادامه دارد و بر شدت و حدت رویارویی روسیه با غرب افزوده است. در همین حال، روسیه روابط با ایران را به میزان بیسابقهای ارتقا داد. دلیل این امر جنگ سوریه و کشمکش ژئوپلیتیکی فراگیرتری بود که به مداخله مستقیم روسیه در جنگ در سال ۲۰۱۵ منجر شد.
پوتین اغلب برخلاف اهداف آمریکا عمل میکند
مؤسسه واشنگتن در ادامه افزود: عملکرد روسیه در خصوص فروش سامانه اس-۳۰۰ به ایران نشان میدهد که پوتین علیرغم شرکت در تلاشهای دیپلماتیک تحت رهبری آمریکا، اغلب برخلاف اهداف آمریکا عمل میکند ــ و اینکه حسن نیت در قبال مسکو میتواند سادهلوحانه باشد. هنگامی که فروش این موشکها نخستین بار در سال ۲۰۰۷ مورد موافقت قرار گرفت، نهادهای دفاعی مهم روسیه نظیر «اتماسترویاکسپرت» پیشاپیش توسط سازمان ملل تحریم شده بودند و این تحریمها در سال ۲۰۰۸ تمدید شدند. در ماه ژوئیه ۲۰۱۰، سازمان ملل یک ممنوعیت تسلیحاتی قویتر علیه ایران تصویب کرد و پوتین در ادامه همان سال تحویل سامانه دفاع موشکی را تحت فشارهای آمریکا و اسرائیل تعلیق نمود. با وجود این، با توجه به تمایل دولت اوباما جهت جلب مشارکت روسیه در مذاکرات هستهای ۱+۵، آمریکا تحریمها را تمدید نکرد؛ این کشور همچنین در یک اقدام غیرمنتظره پذیرفت که فروش موشکهای اس-۳۰۰ به تهران را ممنوع نکند. پس از آنکه توافق بر سر چارچوب برجام در ماه آوریل ۲۰۱۵ حاصل گردید، مسکو اعلام کرد که دیگر نیازی به وضع ممنوعیت تسلیحاتی ضد ایران نیست و فروش سامانه اس -۳۰۰ را بهطور جدی از سر گرفت.
از نظر روسیه همکاری با ایران به نفعش است
از یک چشمانداز دیگر، کرملین همان اوایل به این نتیجه رسید که همکاری در خصوص گفتگوهای هستهای با ایران به نفعش است، صرفنظر از اینکه چنین چیزی ممکن است از فشارهای بینالمللی ناشی از بحران کریمه بکاهد. سالها گفتگو در قالب گروه ۱+۵ موجب ارتقای جایگاه روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ شد، قدرتی که اتخاذ تصمیمات دیپلماتیک مهم بدون آن امکانپذیر نبود. این امر موقعیت روسیه را به عنوان وزنه تعادل در برابر غرب تقویت کرد. برجام همچنین مسکو را قادر ساخت تا روابط با تهران را گسترش دهد و در عین حال از واشنگتن و اروپا امتیاز بگیرد. سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه در آن مقطع اظهار داشت: «آیا در صورت عدم مشارکت روسیه در این گفتگوها توافقی حاصل میشد؟ من فکر میکنم توافق حاصل میشد، اما اوضاع برای روسیه به مراتب بدتر میبود.»
اکنون چه چیزی فرق کرده است؟
در ادامه این گزارش آمده است: روسیه تصمیم رئیسجمهور ترامپ مبنی بر خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ را صریحاً محکوم کرد و بهطور علنی از تلاشهای متعاقب اروپاییهایی جهت نجات برجام حمایت به عمل آورد. مسکو رسماً حامی گفتگوهای جاری نیز است. با وجود این، سیاستگذاران غربی باید مراقب باشند که در خصوص انگیزههای ورای این تصمیمات دچار سوءتفاهم نشوند.
نخست اینکه، هنگامی که لاوروف در اواخر ماه دسامبر گفت که مسکو مخالف هرگونه تغییر در توافق هستهای است، منظور او بیشک تا حدودی ایده گنجانیدن ممنوعیت تسلیحاتی دائمی ضد ایران بود. شورای امنیت سازمان ملل قبلاً در خصوص تصویب قطعنامهای به این منظور ناموفق بوده که دلیل آن رأی وتوی روسیه (و چین) بوده است.
ثانیاً، مسکو مشتاق است همچنان خودش را یک کارگزار قدرت مهم در عرصه جهانی نشان دهد، صرفنظر از اینکه گفتگوها نتیجه بدهند یا ندهند. برای مثال، آناتولی آنتونوف سفیر روسیه در واشنگتن ماه قبل در مصاحبه با نشریه «نیوزویک» خواستار آن شد که آمریکا و ایران «نرمش حداکثری در مذاکرات نشان دهد» و به دنبال «تلفیق بهینه مسئولیتها و مزایا برای هر دو طرف و کل جامعه جهانی» باشند.
مسکو در حال کماهمیت جلوه دادن نگرانیهای غرب درباره نیات تهران است
ثالثاً، حتی با اینکه هدف شرکتکنندگان در گفتگوها بازگرداندن ایران به روند تبعیت از محدودیتهای مهم هستهای بود، مسکو یکبار دیگر مشغول کماهمیت جلوه دادن نگرانیهای غرب درباره نیات تهران است. برای نمونه، ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در اواخر ماه دسامبر ادعاها مبنی بر وقتکشی ایران در مذاکرات را رد کرد. به همین نحو، او در ماه فوریه ۲۰۲۱ در حمایت از ایران استدلال کرد که امتناع تهران از پایبندی به برجام با تعهدات این کشور ذیل پیمان عدم اشاعه هستهای مغایرتی ندارد ــ وزارت امور خارجه آمریکا قبل از آن چنین تفکری را بهطور مشروح به چالش کشیده بود.
در همین حال، معاملات بازرگانی و دفاعی روسیه با تهران به نظر از زمان خروج آمریکا از برجام رشد داشتهاند. به نوشته «تهران تایمز»، مجموع معاملات تجاری متقابل از ۷۴/۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ رسید. در اواخر ماه آگوست، خبرگزاری «تاس» روسیه گزارش داد که مبادلات تجاری طی شش ماهه اول سال ۲۰۲۱ در مقایسه با مدت مشابه سال ۲۰۲۰ حدوداً ۴۰ درصد رشد داشته است. یک دلیل احتمالی آن است که روسیه پس از وضع مجدد تحریمها توسط واشنگتن کمتر از شرکای تجاری دیگر از تحریمها تأثیر گرفته است ــ برای مثال، غلات بخش اعظم صادرات روسیه به ایران را تشکیل میدهند و تحریمهای آمریکا شامل این آیتمها نمیشوند. بعلاوه، مسکو ظاهراً مایل است سی و دو فروند جنگنده سوخوی ۳۵ به ایران بفروشد، امری که موجب تقویت چشمگیر نیروی هوایی ایران خواهد شد.
نویسنده گزارش همچنین مدعی شد: بنابراین، روسیه علیرغم آنکه خروج واشنگتن از برجام را در ظاهر محکوم کرد، از پیامدهای منفی ناشی از تحریمها عمدتاً در امان ماند ــ در حقیقت، روسیه توانست این تصمیم واشنگتن را نمونه دیگری از ماجراجوییهای خطرناک آمریکا جلوه دهد. با اینکه پیوستن به چارچوب برجام در سال ۲۰۱۵ مزایای کوتاه مدتی برای مسکو به ارمغان آورد، احیای برجام در مقطع کنونی ممکن است لزوماً توأم با مزایای بیشتری نباشد. با وجود این، باقی ماندن در گفتگوها تا هر زمان که ادامه یابند، میتواند به پوتین کمک کند تا نقش خود را به عنوان یک قدرت جهانی حفظ کند.
اوکراین در این میان چگونه نقش ایفا میکند؟
در بخش دیگری از این گزارش عنوان شده است: تقویت حضور نظامی کنونی روسیه در مرز اوکراین و اقدامات بیثباتکننده دیگر جدیتر از تحرکات پیشین هستند و خواستههایی که روسیه نزد ناتو مطرح کرده است، ظاهراً راه به جایی نمیبرند و عامدانه مطرح گردیدهاند. پس از خروج پرهرجومرج دولت بایدن از افغانستان و تعلیق تحریمها ضد پروژه خط لوله نورد استریم ۲، پوتین احتمالاً بیش از هر زمان دیگری دل و جرأت پیدا کرده تا شروط مربوط به انحلال شوروی را بار دیگر به مذاکره بگذارد. او روز ۳۰ دسامبر به بایدن هشدار داد که تحریم روسیه به خاطر تقویت حضور نظامی در مرز اوکراین ممکن است موجب «گسست کامل روابط» شود ــ ضربالاجل بیسابقهای که جان ارات تحلیلگر کهنهکار آن را «اخاذی هستهای» نامید.
این امر در خصوص مذاکره با ایران چه معنا و مفهومی دارد؟ نخست اینکه، صرفنظر از اینکه گفتگوهای وین به کجا میانجامند، مسکو به منافع مختص خودش متعهد خواهد ماند. پوتین سالها به سختی تلاش کرده تا نظم جهانیِ تحت رهبری آمریکا را از بین ببرد. به همین خاطر، او هر آنچه در توان دارد را بکار خواهد بست تا جدیدترین تحولات را به آن سمتوسو سوق دهد. همکاری اولیه او در رابطه با برجام هیچگاه لطفی در حق واشنگتن نبود و هرگونه رفتار بهظاهر مفید روسیه در وین نباید از چنین دریچهای نگریسته شود، صرفنظر از اینکه در اوکراین چه اتفاقی میافتاد.
آمریکا امیدوار به تغییر موضع روسیه در قبال ایران نباشد
ثانیاً، از آنجا که روسیه ظاهراً از احیای برجام چیز زیادی عایدش نمیشود، برای این کشور مقدور است که منتظر بماند و فراز و نشیبها در روند دیپلماسی با ایران را به نظاره بنشیند. برعکس، غرب کماکان ایران را یک تهدید مهم قلمداد میکند. در نتیجه، پوتین میتواند از این واقعیت به عنوان اهرم فشار در دیگر صحنهها بهره بگیرد و شاید حتی این پیام را ارسال کند که اگر واشنگتن در خصوص اوکراین با او راه بیاید، او نیز در ارتباط با ایران مثمرثمرتر واقع خواهد شد. اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد، پذیرفتن حرفهای پوتین آخرین کاری است که سیاستگذاران باید انجام دهند.
این اندیشکده آمریکایی در پایان تصریح کرد: شاید به لحاظ تئوری، مسکو بتواند گامهای محکمی در جهت کاستن از نفوذ ایران در سوریه، توقف فروش سلاح به تهران، و/یا انتقاد از ایران در خصوص مسئله هستهای بردارد و بدین ترتیب تغییر راستین در سیاستهایش را به نمایش بگذارد. اما متأسفانه، هیچکدام از این سناریوها واقعبینانه نیستند. سیاستگذاران غربی شاید دوست دارند اینطور باور کنند که روسیه حتی علیرغم اقداماتش علیه اوکراین میتواند در ارتباط با ایران مفید و مؤثر واقع شود، اما آنها باید تصویر بزرگتر را در نظر بگیرند ــ موضع ضدغربی پوتین هیچگاه به اروپا محدود نبوده است. بر همین اساس، واشنگتن و شرکایش باید بر روی تدوین یک راهبرد یکپارچه متمرکز شوند که نه تنها موضع مذاکراتی واشنگتن را در وین تقویت میکند، بلکه همچنین عزم و اراده سیاسی جهت دفاع مؤثر از نظم جهانی قاعدهمند را در صورت نیاز به نمایش میگذارد.
منبع: مشرق
دیدگاه تان را بنویسید