اقدام شرمآور سران کشورهای عربی در همراهی اسرائیل!
دیپلماسی ایرانی | بن گورین مسئول فاجعه ای است که در سال ۱۹۴۹ فلسطینی ها دچار آن شدند و از آن به عنوان "نکبت" یاد می کنند. در آن سال، در جریان پاکسازی قومی، فلسطینی ها از موطن خود بیرون رانده شدند و اسرائیل به وجود آمد. اما یادآوری نکبت و فاجعه سال ۱۹۴۹ به هیچ وجه اشتهای وزرای امور خارجه چهار کشور عرب که با برنج بن گورین و گوشتی که از بلندی های اشغال شده جولان سوریه، تهیه شده بود پذیرایی شدند، کور نکرد.
وزاری امور خارجه امارات، بحرین، مغرب و مصر به همراه همتایان آمریکایی و اسرائیلی خود در نشستی بی سابقه در مزرعه سده بوکر در صحرای نقب، مکانی که دیوید بن گورین اولین نخست وزیر اسرائیل زندگی و در همانجا به خاک سپرده شده است، دیدار و گفت وگو کردند.
بن گورین مسئول فاجعه ای است که در سال 1949 فلسطینی ها دچار آن شدند و از آن به عنوان "نکبت" یاد می کنند. در آن سال، در جریان پاکسازی قومی، فلسطینی ها از موطن خود بیرون رانده شدند و اسرائیل به وجود آمد. اما یادآوری نکبت و فاجعه سال 1949 به هیچ وجه اشتهای وزرای امور خارجه چهار کشور عرب که با برنج بن گورین و گوشتی که از بلندی های اشغال شده جولان سوریه، تهیه شده بود پذیرایی شدند، کور نکرد.
کنفرانس نقب در بیستمین سالگرد اجلاس سران اتحادیه عرب در بیروت برگزار شد که در آن رهبران عرب در حالی که یاسر عرفات در سرزمین اشغال شده فلسطین در محاصره قرار داشت موافقت کردند تا با اسرائیل صلح و روابط خود را با تل آویو عادی کنند اما مشروط بر اینکه اسرائیل از اراضی فلسطین و دیگر سرزمین های اشغالی کشورهای عرب، عقب نشینی کند.
اما در سال های اخیر، زمامداران خودکامه کشورهای شکست خورده و دارای اختلاف عرب، که از بهار عربی به وحشت افتاده بودند، بر اثر فشارهای آمریکا به سوی عادی سازی روابط خود با اسرائیل شتافته اند و سرزمین اشغال شده فلسطین را کاملا به فراموشی سپرده اند. فلسطینی ها، این نشست را خیانت به آرمان ها و سیلی تازه ای همچون سیلی ها بسیار، بر گونه های خود می دانند.
هیچ یک از وزرای امور خارجه عرب که در مرزعه بن گورین حضور پیدا کردند، زحمت حضور در کرانه باختری اشغالی را به خود نداده اند، شاید به علت شرمساری و شاید هم ترس از واکنش فلسطینی ها. نتایج این همایش نیز همانند نماد فاجعه بار آن، فاجعه آمیز بود.
فلسطینی ها نیز همانند مردم اوکراین در محراب یک جنگ سرد منطقه ای تازه قربانی شده اند، جنگ سردی که در یک سوی آن اردوگاه اسرائیل و امارات قرار دارد و در دیگر سوی آن، ایران.
محور ضد ایرانی در پی خروج ترامپ از توافق هسته ای شکل گرفت و تلاش های بایدن برای احیای این توافق نیز نتوانسته است این ضدیت را تعدیل کند. با جدی تر شدن امکان دستیابی به توافق هسته ای در گفت وگوهای وین، اسرائیل و امارات نیز برای مستحکم تر ساختن ائتلاف خود به تکاپو افتاده اند. اسرائیل و متحدان جدید منطقه ای تل اویو، بر این باورند که یک توافق بد، بدتر از عدم توافق است، چون توافق بد، آزادی عمل آنها را در اقدام نظامی علیه ایران، محدود می کند.
محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات، از بشار اسد که از لحاظ بین المللی رهبری تحریم شده است دیدار و گفت وگو کرد تا بتواند روابط دمشق با کشورهای عرب را به حالت عادی بازگرداند. چند روز پس از سفر بشار اسد به امارات بود که ولیعهد امارات که عملا، زمامدار امارات محسوب می شود، در نشست شرم الشیخ به میزبانی السیسی، با نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل دیدار و گفت وگو کرد.
سومین دیدار، بین ولیعهد امارات و مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق در بندر عقبه اردن با حضور پادشاه اردن و رئیس جمهورس مصر، انجام شد. سوریه و عراق با وجود نشان دادن روی خوش به این تحولات، به دلایل سیاسی و راهبردی نشان داده اند که همچنان به سوی ایران متمایل هستند. بعید به نظر می رسد که مواضع این دو کشور در قبال ایران، پس لغو تحریم ها و جسارت یافتن بیشتر ایران، تغییر کند.
ایران در سال های اخیر سه رزمایش دریایی مشترک با روسیه و چین برگزار کرده و موافقتنامه 25 ساله مهمی با پکن امضا کرده است.
نخست وزیر اسرائیل هشدار داده که توافقی که در حال شکل گیری است از توافق اصلی برجام ضعیف تر است و به خشونت و بی ثباتی بیشتر در خاورمیانه خواهد انجامید. البته این یک پیش بینی ساده نیست، بلکه اظهاراتی در راستای منافع خود اسرائیل است چون اسرائیل بر این نکته پافشاری می کند که برای مهار برنامه هسته ای ایران هر آنچه را لازم باشد انجام خواهد داد و با همکاری امارات، با نفوذ ایران در لبنان، سوریه، یمن و نوار غزه مقابله خواهد کرد.
اسرائیل و امارات از آن نگرانند که با احیای توافق هسته ای، ایران ثروتمندتر، قدرتمندتر و جسورتر شود. هم امارات و هم اسرائیل از آن بیم دارند که دولت بایدن با دریافت تضمین های امنیتی از ایران، نام سپاه پاسداران را از فهرست سازمان های تروریستی، خارج کند.
زمامداران اسرائیل و امارات بر این باورند که بایدن به نگرانی های آنها بابت توافق هسته ای، بی تفاوت است و در نتیجه ترس انها از جسورتر شدن ایران را مردود می داند و ذهنش آنچنان درگیر قدرت گرفتن روسیه و چین است که خاورمیانه را، به فراموشی سپرده است.
گرچه ممکن است این روزها دولت بایدن به علت بحران اوکراین چندان توجهی به خاورمیانه نداشته باشد اما باید دانست که ده ها هزار نیروی آمریکایی همچنان در پایگاه های مختلف در منطقه خاورمیانه مستقر هستند.
اسرائیل از دولت بایدن می خواهد که ایران تحت فرمان آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب ایران را همانند روسیه تحت زمامداری پوتین به حساب آورد و تهران را نه فقط تهدیدی علیه خاورمیانه بلکه جهان به شمار آورد.
با مشغول شدن ذهن قدرت های جهانی به جنگ سرد و در عین حال سوزان جدید، در خاورمیانه نیز شعله های جنگ سرد جدید با پی آمدهای فاجعه بار، زبانه می کشند و در این میان مردم اوکراین و فلسطینی ها، بهای هنگفت این دو جنگ سرد را می پردازند.
آمریکا، روسیه را به علت حمله به اوکراین و برنامه های مسکو برای تقسیم این کشور محکوم و در عین حال به جهانیان درس دموکراسی می دهد و فلسطینی ها و اعراب در عین ناباوری حمایت بی قید و شرط واشنگتن از اسرائیل و پشتیبانی بایدن از زمامداران خودکامه عرب را شاهد هستند.
تصور کنید که وزیر امور خارجه روسیه همزمان با بمباران، اشغال و تقسیم اوکراین، در استالینگراد میزبان وزیر امور خارجه آمریکا و چهار کشور متحد اروپایی واشنگتن باشد و شرکت کنندگان در این همایش، گیلاس های مشروب خود را به نشانه جشن گرفتن اقدامات روسیه بالا ببرند و از اوکراین بخواهند تا در ایام عید پاک از تشدید مناقشه خودداری کند، چه وضعیتی پیش خواهد آمد. اکنون می توانید تصور کنید که فلسطینی ها چه احساسی درباره همایش وزرای امور خارجه عرب در مزرعه و در جوار گور بن گورین دارند.
دیدگاه تان را بنویسید