امروز قرمز برای آبی اشکی خواهد ریخت!
نگاهی به دیدار مهم و حیاتی امروز مرسی ساید داربی برای هر دو باشگاه لیورپول و اورتون ٢٤ آپریل ٢٠٢٢
به گزارش ورزش سه ، رابطه بین دو باشگاه بزرگ فوتبال مرسی ساید پیچیده است، اما شهر لیورپول به هر دو باشگاه خود نیاز دارد، برای اقتصاد و پول، افتخار و غرور، سربلندی و احتمالا عزت نفس. از اینرو دیدار امروز، همه جانبه اهمیت و معنای دیگری دارد. دو سوی قطب جدول. رسیدن و نرسیدن، و این سوال لعنتی و بی جواب همیشگی؛ بودن یا نبودن. لیورپول بدنبال ضربه زدن به رقیب قهار و ماهر خود سیتی است و در پی بیستمین قهرمانی و برابری با رکورد یونایتد که دورانی طولانی تعلق به ان ها داشت.
اورتون نیز همیشه این اطراف بوده، خاطرم هست حتی "سهراب خان سپهری" شاعر عزیز ما که طرفدار فوتبال بود در نامه ایی به مجله کیهان ورزشی اون سال ها در نامه ایی مجله اشاره ایی به اورتون هم داشت.
دهه هشتاد، دوران سردمداری تیم های مرسی ساید در انگلستان و اروپا
در دهه هشتاد فوتبال انگلستان بطور کامل در دستان دو تیم مرسی ساید بود. و فوتبال انگلستان از ١٩٧٧ تا ١٩٨٥ پرچمدار فوتبال اروپا. فاجعه هایسل بلژیک در فینال قهرمانی جام باشگاه های اروپا میان لیورپول مدافع عنوان قهرمانی و یوونتوس همه چیز را تغییر داد. "همه چیز را”.
٥ سال غیبت در اروپا. ضربه مهلک به فوتبال انگلیس خارج از تصور بود. امپراطوری فوتبال انگلیس بسان دوران مستعمرات فرو پاشید.
لیورپول برای ٢٠ سال تاج قهرمانی اروپا را از کف داد و ٣٠ سال قهرمانی انگلستان را. و سپس با ظهور "لیگ برتر" هر دو تیم "مرسی ساید" سلطه خود را در لیگ. تاریخ هر دو تیم جلا و درخشش همیشگی خود را از تمام و کمال از دست داد و مسیر نزولی را در پیش گرفت. و در این بین افسوس و دردی دائمی برای هر دو تیم و هواداران ان به همراه داشت، و بازیکنان فوق العاده ایی از ان دوران که هرگز شانس حضور و نمایش هنر خود در سطح اروپا پیدا نکردند، رویاهای دوران کودکی برای این بازیکنان مُرد و فرصت ها برای همیشه وهمیشه ها از دست رفت.
سال ٨٤ لیورپول قهرمان اروپا بود و متعاقب ان اورتون بعد از تصاحب جام منقرض شده جام برندگان جام اروپا (قهرمانان جام های حذفی در اروپا) در سال ٨٥ قهرمان انگلستان شد. تیم عالی هوارد کندال بدون شک به قهرمانی اروپا هم دست میافت، اما فاجعه هایسل همه خواب های شیرین اورتون را به خوابی ترسناک و وحشت اور تبدیل کرد.
در این دوران و بازی امروز، روزگار بر وفق مراد لیورپول است و فتح قله ها امکان پذیر. و هر انچه که در سفره جام های داخلی و خارجی است. اما اورتون برای بقای خود می جنگد. برای نگاه داشتن سر خود روی اب و کشیدن نفسی دو باره. ولی موج سهمگین است و دم و بازدم، سخت و دشوار.
اورتون از زمان آغاز لیگ برتر در ١٩٩٢ هرگز سقوط نکرده، اما در فصولی از خطرات جدی، جان سالم بدر برده است. در فصل ٩٤-١٩٩٣ در لبه پرتگاه بود و در دم دمای سقوط. مقابل ویمبلدون در آخرین روز فصل. درامای عجیب و غریب. حقیقتا دیوانه وار و کشنده. براستی به فولکلور اورتونی ها وارد شد. زمانیکه بعد از تنها ٢٠ دقیقه ٢-٠ خود را عقب دیدند. ٩ دقیقه به پایان گراهام استوارت معجزه اسا نتیجه را به ٢-٣ تغییر داد. بازگشتی بود. " Toffees” از طوفان جان سالم بدر برده بود. شکلات و نقل و نبات شیرینی فروشی های دور و بر گودیسون پارک، Ye Anciente Everton Toffee House و Old Mother Nobletts Toffee Shop که مادر و دلیل این لقب ابی هاست، در تمام شهر پخش شد و کیسه های ذخیره کاملا خالی. نجات و رهاییی و رستگاری همه در ان روز نهفته بود. در ان گل.
اورتون و پیروزی در جام برندگان جام اروپا
آخرین سقوط اورتون از لیگ دسته اول در فصل ٥٥-١٩٥٤ روی داد. "تافی ها" هشت سال را در دسته دوم گذراندند و سپس به لیگ بازگشتند، جایی که از آن زمان تا همین فصل اقامت داشته اند. ادرس همیشگی.
ولی ادرس استادیوم بزودی تغییر خواهد کرد. از «گودیسون پارک» و استادیوم فعلی تا اسکله براملی مور، دور مرکز شهر، به سمت غرب و به سوی اب، رودخانه مرسی، فقط حدود ۱۰ دقیقه طول می کشد. سفری کوتاه، ولی مهاجرتی دائمی است برای اورتون ، تا شاید ان ها را از تاریکی خارج کند و به روشنایی برساند.استادیوم جدید نزدیک مرسی، که ساخت ان مدتی طولانی به ناخیر افتاده بود، در حال شکل گرفتن است. دیگر می توان خطوط اولیه و ستون های بتونی چهار گوشه استادیوم را با چشم دید.وقتی کار تمام شود، دو سال و نیم و ۵۰۰ میلیون پوند خرج خواهد داشت. بخشی از ان از بودجه بازسازی پس از همه گیری کووید است. وقتی به اتمام برسد، منظره ای در کنار اب خواهد بود، تماشایی. نه تنها برای اورتون بلکه برای همه شهر، شهری تشنه سرمایه گذاری.
با این حال، نگرانی این است که اورتون پس از رسیدن به خانه جدید خود، در کدام دسته، فوتبال بازی خواهد کرد. اورتون بعدازظهر یکشنبه ۲۴ اپریل در انفیلد برابر لیورپول قرار خواهد گرفت، پیش از ان اگر برنلی از بازی خود با وولوز در تورف مور نتیجه مناسبی بگیرد، تیم فرانک لمپارد در اغاز بازی، یکی از ۳ قعرنشین خواهد بود.
سرمربی لیورپول مثل همیشه، مشتاقانه منتظر مرسی ساید دربی «فشرده و سختی» است، و کمی نگران!، بیاحتیاطی و اشتباه و لغزشی کوچک، ضربه مهلکی به فصل هر «دو تیم» شهر وارد می کند.
ویمبلی فینال میلک کاپ دهه هشتاد؛ یاد بازی ایران و آمریکا بخیر!
در آنفیلد، جایی که یورگن کلوپ و بازیکنانش همچنان به تعقیب مداوم و دائمی خود برای کسب چهار گانه تاریخی و یگانه ایی ادامه می دهند، چشم انداز خیره کننده است. رویایی و غیرقابل باور. چالش لیورپول ثابت مانده است و مشخص.
اما حتی در این شرایط، وقتی از کلوپ سوال شد؛ آیا به مشکلات اورتون در دیدار روز یکشنبه اهمیت می دهد یا خیر، براستی دریغ نکرد.
"بله، بطور حتم. در این شهر، ما به داشتن دو باشگاه در لیگ برتر عادت کرده ایم. و اصلا مایل نیستم اورتون و داربی مقابل ان ها را از دست بدهیم"
در اوایل هفته، یان راش، مهاجم افسانه ایی لیورپول و رکورد دار تعداد گل برابر اورتون از کلاپ هم پیشی گرفت: "شنیدهام که عده ایی میگویند، مایل هستند اورتون سقوط کند، اصلا با این حرف ها و نظرات موافق نیستم. برای شهر لیورپول، واقعا ناراحت کننده و اسف بار خواهد بود"
رابطه مدرن بین دو باشگاه بزرگ فوتبال مرسی ساید پیچیده است. مطمئناً، لایههای بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد. بطورمثال در دهه ١٩٨٠، زمانی که هواداران دوتیم شهر، با افتخار در کنار هم برای فینالهای جام حذفی در ١٩٨٦ و ٨٩ در ومبلی کنار یکدیگر می ایستادند.
لیورپول و اورتون همکاری مداوم و پایاپایی در مورد مسائلی مانند فاجعه هیلزبورو و امور اجتماعی و فرهنگی در تمامی شهر دارند. تاثیرات و تغییرات اساسی. در این راستا، به راحتی با یکدیگر همکاری و مشارکت می کنند. این دو باشگاه جهان را تقریباً یکسان می بینند، اما نگاه آنها "به یکدیگر" در طول سال ها تغییر کرده است.
ورزشگاه جدید اورتون در براملی-مور داک(در حال ساخت). نگرانی این است که اورتون وقتی به آنجا برسد، در کدام دسته فوتبال بازی خواهد کرد؟
بخشی از هواداران اورتون/Blues احساس می کنند موفقیت لیورپول باعث ایجاد غرور در آنفیلد شده است. و از دید لیورپولی ها Liverpudlian تعبیر ان حسادت محض است. آنها همسایه های خود را "آبی تلخ" می نامند.اما عمیقا معتقدم، لیورپول مانند شهری است که به هر دو باشگاه خود نیاز دارد، هم از نظر اقتصادی و شاید تا حد زیادی عزت نفس. این دو باشگاه ٦٠ سال است که با هم در سطح اول فوتبال انگلیس حضور دارند. "رقابت" بخشی از ذات و هویت لیورپول است، به گونه ای که مثلاً در شهری مانند منچستر نیست.
اثرات اقتصادی هم غیرقابل انکار است. چند سال پیش تحقیقی توسط Deloitte نشان داد که باشگاه لیورپول تنها در یک سال، ٥٠٠ میلیون پوند بر اقتصاد محلی سود رسانده است. در این بین، سهم اورتون نیز قابل توجه است.
از آنجایی که سهر لیورپول تلاش می کند دوباره جای پای خود را که در دوران کووید به شدت اسیب دید، پیدا کند به باشگاه های فوتبال خود برای موفقیت در این امر، شدیدا نیاز دارد.
کاراته در دربی ها. پشت این خشونت اما دلدادگی عمیقی نهفته است .
اما همانطور که می دانیم رقابت های فوتبال همیشه از "الگوهای منطقی" پیروی نمی کند. در یک نظرسنجی از طرفداران لیورپول سوال شد که آیا مایلند اورتون در این فصل سقوط کند؟، پاسخ هواداران الگوی جالبی را بدست داد: "من شخصا خواهان سقوط اورتون نیستم، ولی افراد زیادی که در روز بازی اطراف من مینشینند نظر دیگری دارند"
شاید پل ماچین، که کانال رسانه ای تلویزیون ردمن را اداره می کند، به بهترین وجه این کار را انجام داد. ماچین، میزبان مناظره ای بود که به طور مستقیم از همه سوال کرد؛ "آیا اورتون سقوط می کند و آیا اصلا، ما خواهان سقوط ان ها هستیم؟"برای خنده هم شده، اگر به من بگویند اورتون یک فصل میرود و بعد برمیگردد، میگویم «بله»."تصور اینکه آنها برای مدت طولانی در لیگ برتر نباشند دشوار است. مطمئن نیستم که باید در مورد آن چه احساسی داشته باشم.سقوط و در هم شکستن ابی ها برای شهر فاجعه ایی خواهد بود. شهری بدون داربی ضربه زیادی متحمل می شود"
اما شخصا، نگرانی واقعی من این است که آنها آنقدر آشفتهاند که ممکن است بعد از رفتن دیگر هرگز بازنگردند. ممکن است سرنوشت لیدز یونایتد یقه ان ها را بگیرد و تا ٢٠ سال دیگر هم بازنگردند.
یان راش مهاجم افسانه ایی لیورپول سقوط اورتون به دسته یکم را اسفبار می خواند
اورتون در حال حاضر دفاتری را در ساختمان نمادین Liver Building در مرکز شهر اجاره کرده اند. از آنجا مدیران یکی از بهترین مناظر مرسی ساید را در روبروی خود دارند. در جشن کریسمس، آنها Liver Birds را آبی کردند، طبیعتا این واقعه در آنفیلد و از چشم لیورپولی ها پنهان نماند.اگرچه لیورپول سالهاست که قرمز شده است. اورتون در طول ١١ سال و نیم گذشته تنها یک بار رقیب بزرگ خود را شکست داده است. در دوران کووید و بدون حضور تماشاگر در استادیوم. حتی پیروان دو اتشه لیورپول هم به ان شکست اهمیت نمی دهند.
فرانک لمپارد مربی فعلی اورتون در باره شرایط می گوید؛ "من به اینجا آمدم تا یک باشگاه بزرگ را در لیگ برتر مدیریت کنم. اخیراً در لندن با همسرم ناهار می خوردم که خانمی جلو آمد. همیشه اتفاق میفته. اورتونی ها در هر گوشه ایی حضور دارند از اندازه و جایگاه این باشگاه آگاه هستم"
سقوط برای اورتون غیرقابل تصور است، در عین حال بسیار محتمل. برخی از هواداران لیورپول بدون شک آرزوی آن را خواهند داشت و امروز در آنفیلد، جو و اتمسفر بازی در تمامی سطوح نفس گیر. همه بر روی تیغ تیز و برنده ایی قدم خواهند زد. گویا این روزها هر گام اشتباهی گوشت را تا استخوان شکاف خواهد داد، هر دو تیم را که در دو سوی جدول می جنگند.
اورتونی های مسن تری مانند من که خاطرات طولانیتری از گذشته دارند، چنانچه اشاره کردم هنوز لیورپول را به خاطر محرومیت پس از هایسل در اروپا مقصر می دانند که باعث شد تیم هاوارد کندال قهرمان انگلیس در جام اروپا در سال ١٩٨٥ حضور نداشته باشد. در طول این سالها، گهگاه پرچمی در میان لیورپولی دیده میشود که روی آن نوشته شده؛ "Steaua Bucharest 1986". ازار بی مزه و بی مورد و بسیار خجالت اور "ابی ها" و خاطره مغمونانه و غم انگیز عدم حضور اورتون در فینال جام باشگاه های اروپا. جاییکه دروازه بان استوا بخارست، هلموت دوکادام، تمامی ضربات پنالتی بارسلونی ها را مهار کرد و عنوان "قهرمان سویا" را برای خود ابدی کرد.
پرچم بی مورد برای آزار آبیها
به هر حال این مواردی است که به طور غیرقابل انکاری، به تعریف مدرن این رقابت می پردازد و به ان شکل می دهد، و در چنین قالبی اورتون به سختی تلاش خواهد کرد و جان خواهد گذاشت تا اقامت ٦٨ ساله خود را در بالاترین دسته لیگ فوتبال انگلستان تمدید کند و در ادرس دائمی و همیشگی ماندگار شود.
دیدار امروز با هر نتیجه ایی که به پایان برسد، بسیار خاصی خواهد بود و با حس و حال. مثل همیشه. مثل گذشته ها، جای گریزی هم نیست.
همانطور که نویسنده و وقایع نگار فوتبال در لیورپول، تونی ایوانز این هفته در ایندیپندنت نوشت: "مرسی ساید به شدت به یک دربی دوستانه در روز یکشنبه نیاز دارد. احتمال ان برای بازی روز یکشنبه بعید است و نادر"
فندایک از بازی لیورپول خاطره خوبی ندارد. او پارسال در این بازی رباط داد تا فصل تیم کلوپ ویران شود!
قلبا امیدوارم قصه و پایان «ابی های تلخ»، تلخ نباشد. تمامی عمر، فصل به فصل و زمانبکه تاریخ بازی ها منتشر می شد، تاریخ بازی های رفت و برگشت مرسی ساید داربی را با برادرانم خط می کشیدیم. چه نبردهای دیدنی که نداشتند. ذره ذره اون رو می بلعیدیم. داربی خانوادگی مرسی ساید همیشه طعم کبابی و لذیذ خود را داشت و دارد…و (با کمی مکث) خواهد داشت؟
تمامی داربی های مهم جهان، مشارکتی دو جانبه میان تیم ها و هوادران هر دو تیم است. همیشه و همه جا در هر سوی دنیا. مراوده ایی دو طرفه. نیازی میان دو جنس. به عقیده ام با یکدیگر شکل می گیرند، معنا پیدا می کنند و کامل می شوند. یکی شدن!
این تنیدگی در روح و جان ان است، و دوام ان، قدرت و جذابیت ان. زنده ماندن به دیگری مرتبط است. دوقلوهای چسبیده ایی هستند که با مرگ یکی، دیگری هم جان می دهد و برای همیشه می میرد.
و این نگاه به دیدارهای کلاسیک و رقبای دیرین هم باز می گردد. بوکاجونیور به ریور پلات نیاز دارد. و بارسلونا به رئال مادرید و بالعکس. داربی شمال لندن بدون اسپرز، توپ های ارسنال را بی مصرف می کند. پرسپولیس و استقلال خودمون، هریک بدون دبگری مانند مردی بدون زن بر سر سفره عقد خواهد بود. زمانیکه تمامی زیبایی اینه و گل ها و سابیدن قند بی رنگ می شود و مرد در انتظار، تنهای تنها به جای عسل، بغض خود را قورت می دهد.
دیدگاه تان را بنویسید