سایه سنگین بازگشت ترامپ و ترامپیسم برای ایران
رامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در دوران ترامپ با پدیده پیچیده تری به نام ترامپیسم مواجه بودیم که هر چند ایران و آمریکا وارد یک منازعه مستقیم نشدند اما با توجه به مساله به شهادت رسیدن سردار سلیمانی و حمله ایران به عین الاسد و مجوز آمریکا به رژیم صهیونیستی برای انجام عملیات پی در پی خرابکارانه و تروریستی در داخل خاک ایران و تحریم های کمرشکن، مسیر ایران و آمریکا به سمتی می رفت که شاید در دوره دوم ترامپ ایران و آمریکا وارد منازعه مستقیم نظامی شده بودند.
مایک اسپر، وزیر دفاع اسبق ایالات متحده آمریکا به تازگی مدعی شده که از حمله آمریکا به ایران و ونزوئلا و مکزیک ممانعت به عمل آورده، همچنین اسپر مدعی شده که به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی به دلایل سیاسی و برای اخذ رای در سال 2020 انجام شده است.
نکته ای که باید یاد آوری کرد این است که ایران یک دوره بحرانی را در فاصله بین باختن ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن را سپری کرد که هر لحظه نگرانی از امکان وقوع یک حادثه برای ایران وجود داشت؛ باید اضافه کرد نیت خوانی واقعی ترامپ از حادثه ای که ممکن بود برای ایران رخ بدهد کار دشواری بود و لی این احتمال می رفت که اگر در آن دوران دست الهی و بخت با ایران یار نبود چه بسا با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایران هم اکنون شاهد روزهای بسیار دشوارتری نسبت به شرایط کنونی بود و چه بسا هم اکنون منازعه ایران و آمریکا وارد مرحله دشوارتری شده بود.
افزودن این مساله ضرورت دارد که هر گاه که یک جمهوری خواه در ایالات متحده آمریکا بر سرکار می آید سایه جنگ و تحریم بر سر ایران می افتد، حتی در دوران جورج بوش نیز بیم آن می رفت که ایران مورد حمله قرار بگیرد، اما به دلیل گرفتار شدن آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان و مقاومت نیروهای نیابتی هوادار محور مقاومت در عراق در برابر آمریکایی ها و از طرف دیگر چهره موجه و حقوق بشری رئیس جمهوری وقت، عملا دولت بوش نتوانست ایران را مورد یورش قرار بدهد.
اما در دوران ترامپ با پدیده پیچیده تری به نام ترامپیسم مواجه بودیم که هر چند ایران و آمریکا وارد یک منازعه مستقیم نشدند اما با توجه به مساله به شهادت رسیدن سردار سلیمانی و حمله ایران به عین الاسد و مجوز آمریکا به رژیم صهیونیستی برای انجام عملیات پی در پی خرابکارانه و تروریستی در داخل خاک ایران و تحریم های کمرشکن، مسیر ایران و آمریکا به سمتی می رفت که شاید در دوره دوم ترامپ ایران و آمریکا وارد منازعه مستقیم نظامی شده بودند؛ علاوه بر این افزایش چالش های چین و آمریکا و نشستن ترامپ بر مسند ریاست جهوری کاخ سفید در دوران حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین احتمال افزایش منازعات در سطح جهانی که به یک جنگ جهانی دیگر و در نهایت به یک زمستان اتمی ختم می شد را بطور قابل ملاحضه ای افزایش می داد.
ترامپیسم دشمن اصلی چند جریان بود که می توان این دو جریان را تحت چارچوب زیر نام برد:
ایران و محور مقاومت و هلال شیعی
چین و بخشی از جریان جهانی سازی اقتصاد که چینی ها برای آن سوار هستند
اما با توجه به تک دوره ای شدن ریاست جمهوری ترامپ و با یادآوری تک دوره ای بودن ریاست جمهوری کارتر و با توجه کهولت سن بایدن باید افزود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حتی اگر ترامپ و یا ترامپیست ها از فرآیند انتخابات حزبی آمریکا حذف شوند هم احتمال روی کار آمدن یک جمهوری خواه وجود دارد که در نهایت چالش بین ایران و آمریکا و فشار بر ایران را افزایش خواهد داد، که رئیس جمهوری آینده آمریکا علاوه بر دو مورد فوق با روسیه نیز به دلیل مساله گسترش ناتو به سمت شرق و جنگ اوکراین چالش هایی را خواهد داشت.
این مساله دور از دهن نیست که تداوم تحولات اوکراین، تداوم چالش های چین و آمریکا جامعه رای آمریکا را به سمت روی کار آمدن یک رئیس جمهوری اقتدارگرا و چه بسا بازگشت ترامپ سوق بدهد.
پس در نهایت باید افزود که بهتر است که در درجه اول بازوها و لابی های اقتصادی چین در آمریکا و سیاست ورزی های ایران و روسیه در آمریکا در راستای این مساله باشد که در دور بعد نیز یک رئیس جمهوری دموکرات در آمریکا بر سر کار بیاید زیرا بازنده اصلی روی کار آمدن یک جمهوری خواه هر سه کشور خواهند بود، اما مسئولان کشورمان نیز باید تمهیدات و پیش بینی های لازم را برای روی کار آمدن یک رئیس جمهور جمهوری خواه و در حالت بدتر بازگشت ترامپ یا ترامپیسم را داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید