آرنولد باعث شکست لیورپول شد
سانتری که از سوی فدریکو والورده انجام شد باعث شد که الکساندر آرنولد بالاخره سر برگردانده و به طرف دیگر نگاه کند اما دیگر خیلی دیر شده بود.
به گزارش "ورزش سه"، وقتی سوت پایان بازی زده شد، ترنت الکساندر آرنولد از همه به نیمکت رئال مادرید نزدیکتر بود و توسط بازیکنانی که با خوشحالی به سمت زمین میدویدند به کناری زده شد و همان جا بود که ایستاد.
تا پنج دقیقه بعد در میان دود، هیاهو و جنب و جوشی که در زمین شکل گرفته بود، او کاملا بیحرکت در حاشیه دایره میانی زمین ایستاده و به نظر میرسید که بر اثر درد جسمانی کمی رو به جلو خم شده است.
یورگن کلوپ پیش آمد تا او را در آغوش بگیرد. تعداد زیادی از عکاسان با سرعت به آن سمت حرکت کردند. در نهایت وقتی سکوهای مربوط به اهدای جوایز از سوی یوفا به زمین آورده شد، او به تنهایی روی زمین دراز کشید و سرش را در دست گرفت.
البته که میتوان به نقش الکساندر آرنولد در پیروزی 0-1 رئال مادرید برابر لیورپول اشاره کرد، میتوان درباره اشتباهی که در پوشش دفاعی باعث شد تک گل این بازی به ثمر برسد، اشتباهی که بسیار به چشم آمده و بارها به آن اشاره خواهد شد و بارها به تصویر کشیده میشود صحبت کرد.
این دیدار در واقع بازی همین موقعیتهای نصفه و نیمه و استفاده از فضاهای ایجاد شده و برخوردها بود اما همه چیز از همان لحظه خاص در نیمه دوم برای لیورپول از هم پاشید.
داستان این فصل برای این تیم داستان موفقیتآمیزی بوده اما در عین حال داستان نرسیدن یا کم آوردن آنها در رسیدن به مقصد هم بوده است. یک امتیاز برای از دست دادن لیگ، یک گل برای شکست در این فینال.
این معادله روی دیگری هم دارد. رئال در این رقابت به شکلی استثنایی خوب است، بسیار بیرحم است و وقتی نقطه ضعف را پیدا کند از آن استفاده میکند. آنها حالا این کار را با تمامی سه تیم صدر جدول لیگ برتر انجام دادهاند.
نکته دوم الکساندر آرنولد نمادی از چگونگی پیروزی لیورپول است. او نمادی از این که آنها چطور به اینجا رسیدند و این تیم به چه منظوری ساخته شده است. الکساندر آرنولد خود این پروژه است. برای حدود یک ساعت، او به شکلی بود که به نظر میرسید لیورپول برنده این بازی خواهد بود.
اما ناگهان دیگر اینطور نبود و شرایط کاملا عوض شد. میشد این اتفاق را حدس زد. وینیسیوس جونیور در 10 دقیقه ابتدایی نیمه دوم به ندرت لمس توپی داشت. زمانی که مادرید با سرعت به وسط زمین رسید، او در کنار خط طولی بود و در پستش ماند و تصمیم گرفت که همچنان شرایطش را حفظ کند تا توپ به او برسد.
وقتی این صحنه را تماشا میکنید، دوست دارید بلند شوید و داد بزنید و اشاره کنید. آن بازیکن سفیدپوش که در کنار خط طولی در فاصله 35 متری توپ است و حالا در حال استارت زدن است کاملا تنها و بدون یار مانده است. این خطرناک است.
اتفاق عجیب درواقع واکنش الکساندر آرنولد بود. مسئله جایگیری او که نزدیک به دایره میانی زمین بود و باعث ایجاد این فضا شد نیست، بلکه او نتوانست به پشت سرش نگاه کند و انگار کاملا فراموش کرد که بازیکنی سفیدپوش در زمین حضور دارد.
سانتری که از سوی فدریکو والورده انجام شد باعث شد که الکساندر آرنولد بالاخره سر برگردانده و به طرف دیگر نگاه کند اما دیگر خیلی دیر شده بود. در همین لحظه بود که جام از دست لیورپول لغزید.
آنها در چند دقیقه ابتدایی بسیار خوب بودند و با نهایت قدرت و شدت دست به پرس کردن زدند. الکساندر آرنولد در 20 دقیقه ابتدایی عالی کار کرد، بدون ترس بازی کرد و کنترل فشار بازی روی فضاها را در دست گرفت.
او اولین شانس واقعی این بازی را با دریبلی جذاب و سرعت همیشگیاش برای عبور از فرلان مندی و ارسال سانتر برای محمد صلاح فراهم کرد. چند دقیقه بعد او باز هم حرکتی هوشمندانه داشت تا فرصت را برای شوتزنی صلاح فراهم کند. سادیو مانه هم توانست در صحنه حاضر شده و شوتی بزند که به تیرک دروازه برخورد کرد. این بهترین شانس لیورپول و این موج حملات میتوانست سرنوشت بازی را تغییر دهد.
بازیکنان رئال مادرید به دنبال متوقف کردن این روند بودند. آنها توپ را در اختیار گرفته و سرعت بازی را کم کردند. آنها استراحت کردند. آنها اجازه دادند که اسید لاکتیک به وجود آمده آرام آرام بدن را ترک کند. این رمز پیروزی رئال در این لحظات بود.
سیستم؟ سیستم ما هستیم. آنها پاسهایی زودهنگام روی منطقه وینیسیوس ارسال کردند تا ببینند چه پیش میآید. نکته عجیب اینجا بود که لیورپول از هافبکی برای پوشش دفاع راست استفاده کرده و دفاع راستی داشت که هافبک بود. اما الکساندر آرنولد به نظر قدرتمند میرسید و کنترل بازی را در دست داشت، تا زمانی که همه چیز از دستش خارج شد. او حتی پس از آن نیز بهترین تهدید هجومی لیورپول در شبی بود که بسیاری از بازیکنان این تیم پایینتر از حد انتظار ظاهر شدند.
در آخر، عملکرد الکساندر آرنولد در این بازی به نوعی بیانگر شرایط لیورپول در این فصل بود. بر کسی پوشیده نیست که او هم بازیکنی پر ایراد و هم فوتبالیستی درخشان است. با این حال این ذات مدافعان کناری مدرن است. توانایی ارسال سانتر، پاس و محو شدن با توپ در سمت دیگر زمین به این معناست که شما نمیتوانید به عقب نگاه کنید. الکساندر آرنولد فرشتهای روی هر یک از شانههایش دارد.
درخشش او، بازی خوبش، عطش و قدرتش بوده که بارها باعث شده تیم او از سمت راست جلو رفته و موفق باشد. اما لحظاتی مانند این بازی هم هست که اشتباهات کوچک باعث میشود که همه چیز از دست برود. درد ناشی از این لحظات در طول زمان از بین خواهد رفت. این ذات آن تعادل، ریسک و پاداش است. بدون شک لحظات بسیار بیشتری شبیه به این در مسیر موفقیتهای پیش روی او رقم خواهد خورد.
دیدگاه تان را بنویسید