تابستان غیرقابل تحمل بدون جام جهانی!
بسیاری از ما که عاشق این بازی هستیم، زندگی خود را در انتظار تابستانهای باشکوه جام جهانی می گذرانیم.
به گزارش "ورزش سه"، در تمامی عمر یکایک ما، پیر و جوان، هر چهار سال یکبار، تابستان حال و هوای دیگری داشت. صبح خیلی زود، میانه روز و اواخر شب، تفاوتی هم نداشت. شام و خوراک نداشتیم. تحصیل و کار، و تمامی قرار و مدارها تماما بر مبنای برنامه و ساعت بازی ها تنظیم می شد. به قول برادر بزرگم، تابستان هایی که مبدا اصلی خاطرات ما شد، مبنای آغاز و پایان وقایع. خاطرات مهم و فراموش نشدنی در این بین در زندگی هریک از ما نقش خورد و برای همیشه ماندنی شد.
حالا دیگر مثل هر چیز دیگری، گوهر رنگارنگ تابستان ما به سرقت رفته است. در روز روشن و برابر تصاویر زنده تلویزیونی، سال ها پیش از این، تابستان گرم و دلچسب که هر چهار سال یکبار بی صبرانه در انتظارش بودیم، برابر چشمان ناباورمان ناگهان از دست رفت. هدیه ما تابستان داغ و طولانی بدون جام جهانی ماند. مرگ سنت.
عضلات قدرتمند قطری
این روزها انتخاب قطر به عنوان میزبان جام جهانی ٢٠٢٢، روز به روز با رسیدن تابستان خالی و نزدیک شدن زمستان که ٥ ماهی بیشتر به آن نمانده، دردناک تر از همیشه بهنظر می رسد. آش خاله ای است، دست پخت "بلاتر"و همکاران که برای ما دست و پا کردند، و ما برخلاف میلمان، "باید" هرچه هست و نیست یکجا و یک نفس سر بکشیم. در میان این صداهای بی صدا و فریادهای خاموش، تغییر و جابجایی فصل بازی های جام جهانی، پرعظمتترین تورنمنت ورزشی جهان، کاملا بخشی از مسمومیت سیستمی است که ما و همه فوتبال دوستان سراسر دنیا مجبور به پذیرش آن هستیم.
در پشت پرده ها، خیمه شب بازی از پیش تعیین شده بود؛ در ٢ دسامبر ٢٠١٠ رسما اعلام شد، قطر میزبان جام جهانی فوتبال ٢٠٢٢ خواهد بود.
رئیس سابق فیفا، سپ بلاتر، از ایده مبنی بر برگزاری جام جهانی در جهان عرب در آوریل ٢٠١٠ حمایت کرد: "دنیای عرب مستحق جام جهانی است. هر یک از ٢٢ کشور عربی هرگز فرصتی برای سازماندهی این مسابقات نداشته اند."
به خوبی واقف بودیم چه عاملی دلیل موفقیت قطر در میان تمامی کشورهای عربی بود. همه چیز طی این سال ها به خوبی ثبت شده است.
*تحقیقات فوربس Forbes که در اوایل سال ٢٠١٣ منتشر شد، نشان می داد تولید ناخالص داخلی سرانه این کشور خلیج فارس از هر جای دیگری در کره زمین بالاتر است. غرق در دلارهای نفتی، خط افق دوحه شبیه به محصولات ساینس فیکشن هالیوود شد. بث گرینفیلد در همان زمان در فوربس نوشت: «اگر ثروت قدرت است، قطریها ماهیچه و عضلات قدرتمند و پر زوری دارند.»
ولی باز هم این سوال باقی ماند چگونه این حق را از فیفا دریافت کردند؟ چگونه به آن دست یافتند؟
در انبار اسرار فیفا همه چیز آشکار است؛ ایده ها و نظرات، مدارک و اوراق، پول و رشوه، عاملین و تصمیم گیرندگان. بزرگترین دارایی ورزش در جهان، کوه نور ورزش، جام جهانی فوتبال را به کشوری با جمعیت کمتر از دو میلیون و بدون هیچ پیشینه فوتبالی تحویل دادند.
*دقیقاً نمی دانیم که قطر چقدر برای جام جهانی ٢٠٢٢ هزینه کرده است، گاردین تخمین می زند، تنها برای تصاحب میزبانی مبلغ کمی کمتر از ٢٠٠ میلیون دلار از بودجه عمومی بوده است. ضمن آنکه هرگونه خرج های جنبی و شخصی به سادگی قابل ردیابی نیست. در مقایسه، استرالیا فقط ٤٢.٧ میلیون دلار برای پیشنهاد خود هزینه کرد. ایالات متحده کمتر از ٥ میلیون. و هزینه انگلیس برای جام جهانی ٢٠١٨، تنها ٢٤ میلیون بود، مبلغی که آن هم بیش از حد و به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفت.
*در محافل پر زرق و برق کمیته اجرایی فیفا، این مبالغ برای تضمین جام جهانی به چشم نمی آید. قطر در نهایت آمریکا را با ١٤ رای برابر ٨ مغلوب کرد. ثروتمندترین کشور جهان، فقط با نمایش عضلات خود رقبا را یک به یک آب کرد.
جام جهانی فوتبال در قطر امسال در فصل پاییز برای اولین مرتبه برگزار می شود. اگرچه در مناقصه پیشنهادی قطر در ابتدا عنوان شده بود، برنامه میزبانی مسابقات در ژوئن/ژوئیه است. می دانستیم این قولی دروغین است. هرگز محتمل نبود، حتی ١٪ هم امکان نداشت. از اینرو جایگاه و زمان و فصل مقدس تورنمنت محبوب تمامی جهان تغییر یافت.
معمولا اوایل خرداد تا اواسط تیر زمانی بود که جام جهانی مردان طلوع می کرد. بسیاری از ما که عاشق این بازی هستیم، زندگی خود را در انتظار تابستان های باشکوه می گذرانیم و هر مسابقه ای را در قلب خود اندازه می گرفتیم و بعد از یه سرند حسابی، برای آنچه باید، تلخ و شیرین، در قلب و ذهنمان آشیانه ای دائمی می ساختیم.
*از شب های دیر وقت و صبح های زود جام جهانی ٧٠، آلمان و انگلیس در یکچهارم نهایی، نیمه نهایی غیرقابل باور ٤-٣ آلمان و ایتالیا، برزیل و پله. در ٧٤ کرایف آمد با هلند. فیلم تورنمنت را بارها در سینما گلدن سیتی بلعیدیم. ایران برای نخستین بار در جام جهانی ٧٨، گل ایرج خان دانایی فرد، ریزنقش و معرکه، گل ارچی فردی جمیل مقابل هلند و تیر دروازه رنسن برینگ در دقیقه ٩٠ در فینال برابر آرژانتین. برزیل ٨٢، سوکراتس و زیکو و ادر، و کلی حکایت به یاد ماندنی دیگر. گل زود هنگام رابسون مقابل فرانسه، اخراج مارادونای جوان، تبانی آلمان و اتریش برای حذف الجزایر، نیمه نهایی نفس گیر آلمان و فرانسه، شادی مارکو تاردلی در فینال. جام ٨٦ مارادونای نابغه، برخورد پلاتینی و سوکراتس، در بهترین بازی جام؛ فرانسه و برزیل. پل کاسگوین در جام ٩٠ همزمان شادی و اشک را به همراه آورد. کامرون تماشایی، نیمه نهایی تاریخی آلمان و انگلیس و اشک های مارادونا در فینال. دایانا راس بهترین و مضحک ترین لحظه در تاریخ افتتاحیه جام جهانی ۹۴ را با پنالتی خود ساخت، چنانچه شادی گل روماریو و ببتو برزیلی از بهترین های تاریخ بود. ٩٨، بازگشت درخشان ایران، دیدار تاریخی امریکا، باز هم دیدار کلاسیک آرژانتین و انگلستان، نبردی به یاد ماندنی. اخراج دیوید بکهام، بهترین گل های تورنمنت از مایکل اوون جوان و دنیس برگکمپ هر دو برابر برزیل، حکایت رونالدوی برزیلی در فینال. انتقام بکهام از آرژانتین در ٢٠٠٢، ….همه و همه تا چهار سال پیش تابستانی گرم و طولانی، فراموش نشدنی و پرخاطره برای فوتبالدوستان می ساخت.
*میعادگاه خلوت تابستانی
امسال نه. نه در این تابستان. نه در این بعدازظهرها، نه مانند ان عصرهای دسته جمعی. امسال از تعطیلات آفتابی بی دغدغه فوتبالی خبری نیست. امسال خاطرات تابستان ما را دزدیدند. تابستان ۲۲ با حسرت جگر سوزی همراه شد.
بله امسال جای جام جهانی خالی است زیرا بیش از یک دهه پیش، کمیته اجرایی ٢٢ نفره فیفا، گرانبهاترین جایزه خود را به قطر اعطا کرد، جایی که میانگین دمای روزانه تابستان در آن حدود ٤٠ درجه سانتیگراد است.
این تصمیم در آن زمان مانند یک شوخی بد بود و اکنون با گذر زمان و با نزدیک تر شدن تورنمنت بدتر هم شده است. در آن زمان، قطر تاکید داشت طبق روال همیشه در تابستان میزبان مسابقات خواهد بود. این وعده بخشی از مناقصه و پیشنهادات عرب های قطری بود، وعده ای که مسلما برای خنثی کردن ناباوری بسیاری در مورد ایده اهدای جام جهانی به کشوری کوچک طراحی شده بود. این پیشنهاد ما را با علم در مورد اینکه گرما به دلیل وجود تهویه مطبوع و سیستم های نو تکنولوژی مشکل و خللی ایجاد نمی کند، کاملا کور کرد. ندیدیم و فراموش کردیم.
در جستجوهایم به این نکته نیز برخورد کردم، قطری ها در مناقصه خود تاکید کرده بودند: "هر یک از استادیومها با تبدیل انرژی خورشیدی به برق، برای خنک کردن هواداران و بازیکنان حاضر در ورزشگاه استفاده میشود. از قدرت پرتوهای خورشید سود می بریم تا محیطی خنک برای بازیکنان و هواداران فراهم کنیم."
خام بودیم، وعده بازی در خرداد و تیر همیشه مزخرف بود. این جام جهانی حتی روی میزبان دوره قبل را هم سفید کرد و به طور غیر صادقانه در تمامی سطوح مختلف برنده شد. پنج سال بعد از دریافت میزبانی مسابقات بدون تعجب هیچ کس در گوشمان خواندند، تصمیم گرفته شده است میزبانی مسابقات ٢٠٢٢ در نیمکره شمالی و در تابستان ممکن نیست و به جای آن در ماه های نوامبر و دسامبر برگزار می شود.
این تورنمنت جهانی است و بنابراین مسئله این نیست که جام جهانی همیشه باید در تابستان ساعات مناسب برای اروپایی ها و…درنظر گرفته شود. موضوع بیشتر این است که نه تنها پیشنهادات قطر تواما و مکرر با اتهامات فساد عجین شده بود، بلکه بر اساس یک فرض نادرست و دروغین نیز برنده شد. شاید حتی منطق و دیدگاه ناقص به گوش بنشیند. اما به خوبی آگاهیم، قطر حتی اگر با ایده بازی روی کره ماه جلو آمده بود باز هم برنده میزبانی جام جهانی می شد.
*قطر مثل عربستان و امارات؟
قطر، امارات و البته عربستان سعودی از ورزش برای پرت کردن حواس استفاده می کنند و این روش بسیار موفقیت آمیز است و در حال گسترش.
جام جهانی، منچستر سیتی، نیوکاسل یونایتد، مبارزات بوکس قهرمانی جهان، وسیله ای مفید، به بهانه ای مناسب برای مشروعیت بخشیدن و پاکسازی اعمال و سیاست های ناخوشایند تبدیل شده است.
هفته گذشته مشخص شد بازی برگشت آنتونی جاشوا با الکساندر اوسیک احتمالا تابستان امسال در جده برگزار خواهد شد. این هفته، لیگ گلف LIV با سرمایهگذاری عربستان سعودی مراسم افتتاحیه خود را در باشگاه سنتوریون در سنت آلبانز برگزار میکند. در حالی که شدیدا شایع شده است، ١٠٠ میلیون دلار به داستین جانسون، گلف باز شماره یک جهان پرداخت شده است تا در LIV حضور داشته باشد.
راستی، فراموش کردم، مسابقات محبوب اتومبیل رانی F1 در جده و ابوظبی نیز وجود دارد.
شاید موفق ترین و آزاردهنده ترین پروژه شستشوی ورزشی در نیوکاسل یونایتد رخ داد، زمانی یکی از محبوب ترین باشگاه های فوتبال همه ما و خیل دیگر بود، اما اکنون یک کشور تابع عربستان سعودی است، باشگاهی که حتی مسابقات خارج از خانه را در فصل آینده با پیراهن رنگ پادشاهی سعود انجام خواهد داد.
این باشگاه کاملا به یک مدل امروزی و کامل شوینده ورزشی تبدیل شده است. و از همه دردناکتر این است؛ بسیاری از هواداران از پذیرش هرگونه انتقادی از صاحبان و گردانندگان و دولت سعودی امتناع می ورزند، و به عنوان مدافعان مطیع آنان عمل می کنند.
و در چنین دنیایی، نگرانی در مورد مالکیت یک باشگاه قدیمی در لیگ برتر و آن همه خاطرات، توسط دولت سعودی به غلط، فقط و فقط به حسادت تعبیر می شود. فروش نیوکاسل یونایتد و نحوه اعلام و پخش آن، غم انگیزترین داستان فصل گذشته بود. فروش جکی ملبورن، مالکولم مک دانالد، الن شیرر، کوین کیگان بازیکن و مربی، پیتر بردسلی و پل کاسگوین، فروش Toon Army و فروش همه آن خاطرات هم بود.
*تباس دشمن بزرگ ثروت بادآورده فوتبال
همزمان با نگارش این مطلب، جالب است بدانید در این هفته در نشست لیگ های اروپایی در آمستردام، خاویار تباس، رئیس لالیگا، جزییات شکایت خود را به یوفا فاش کرد و صراحتا باردیگر حمله خود به منچسترسیتی، پاری سن ژرمن را ادامه داد. بهزودی ضلع سوم این مثلث با نیوکاسل کامل خواهد شد. تیم هایی که صاحبان آن دولت و دولتمردان هستند. صحبت های تباس در مصاحبه خود با تلویزیون هلند و در نشست اروپایی، حقیقتا مرا از آغاز تا پایان، دو چشمی پای تلویزیون نگاه داشت.
تباس، سیتی و پاری سن ژرمن را مجدداً متهم به نقض قوانین و بازی ناجوانمردانه مالی و تهدید آینده فوتبال اروپا، متهم کرد. او بدون هیچ تعارفی، مدعی شد سیتی و پاریسنژرمن قوانین را زیر پا گذاشتهاند و او موظف است آن را بیان کند.
"اوضاع با امضای قرارداد ٥١ میلیون پوندی منچسترسیتی برای ارلینگ هالند و PSG با کیلیان امباپه با قراردادی سه ساله به ارزش ٦٥٠،٠٠٠ پوند در هفته، بدتر شده است"
تباس، هر دو باشگاه دولتی را متهم به مخفی کردن قراردادهای اسپانسرها، هزینه های غیرقابل کنترل و پرداخت های پنهانی خارج از کشور کرد. تباس در صحبت با ٤٠٠ نماینده لیگ های اروپایی و باشگاه های مرتبط در آمستردام مدعی شد: "به طور معمول، قراردادها و معاملات دیگر به ارزش واقعی بازار انجام نمی شوند، بلکه قراردادهایی با قیمت های دروغینی است که دچار تورم شدید شده اند"
بنابراین بهظاهر قوانین "عادلانه مالی یوفا Fair Play" را رعایت می کنند.
آن ها در خارج از کشوری که باشگاه در آن قرار دارد به برخی از بازیکنان پول می دهند. بنابراین بخشی از تمامی قراردها تحت کنترل قوانین مالی یوفا نیستند. این بدان معناست ظاهرا پایبند قوانین هستند، اما اینها هزینههایی است که از طریق اسپانسر یا برگزاری رویدادهای خاص، از یک کشور به کشور دیگری برده میشود. بازیکنان خاص در این بین مبلغ بسیار بسیار بالایی دریافت می کنند. مشخصه این باشگاه های دولتی، ضرر است. آنها به ظاهر، فقط و فقط، ضرر زیادی دارند.
سیتی برای برخی از قراردادهای حمایت مالی به نهادهای مستقر در کشور زادگاه شیخ منصور، امارات متحده عربی، متکی بوده است. پاریسنژرمن تحت مالکیت قطر اسپورتس اینوستمنس است که توسط دولت قطر حمایت میشود و هدایت آن به دست ناصر الخلیفی، رئیس باشگاه است"
در این بین بازیکنان خاص هم در دنیای عجیب و غریبی بهسر می برند. مطمئنم در باره آن شنیده اید، جمله پوگبا در آن فیلم کوتاه خاطرم رسید که غرق در دنیای خود، رقم هفتگی ٣٠٠ هزار پوندی منچستر یونایتد را برای قرارداد جدید مسخره می خواند.
واقعا حیرت انگیز است.
متاسفانه امکان اشاره به تمامی گفتگو تباس نیست. ولی در بخش جالب دیگری اشاره کرد:
" ما این شکایت را برای دفاع از باشگاههای اسپانیایی انجام نمیدهیم زیرا کنترل مالی خود را داریم که بسیار سختگیرانه است. ما این کار را انجام می دهیم تا مطمئن شویم اکوسیستم فوتبال یوفا در معرض خطر نیست، زیرا فکر می کنیم در حال حاضر شدیدا در خطر است"
*جنگ لفظی علیه رئال و بارسا
این موضوع از سال ٢٠١٧ مشکلی برای تباس و لالیگا بود، زمانی که برای اولین بار از یوفا خواسته شد تا تحقیقاتی را در مورد دو باشگاه فرانسوی و انگلیسی آغاز کند. یوفا تحقیقات خود در مورد PSG را در ژوئن ٢٠١٨ بست، اما پس از آن به دنبال بازگشایی آن است. باشگاه فرانسوی به دادگاه حکمیت ورزشی در لوزان اعتراض کرد و تصمیم اولیه برای بسته شدن پرونده را "نهایی و الزام آور" اعلام کرد.
پس از شکایت سال ٢٠١٧، یوفا متوجه شد که منچسترسیتی قوانین عادلانه مالی را نقض می کند و محرومیت دو ساله لیگ قهرمانان اروپا را اعمال کرد اما CAS این تحریم را لغو کرد. حقیقتا نبرد قدرت ابر قدرت های فوتبال است.
"این باشگاههای دولتی واقعاً به اکوسیستم فوتبال آسیب میرسانند. آسیب وحشتناکی است. رقابت ناعادلانه است. آنها دستمزدها را در اروپا متورم می کنند و اعتبار یوفا و کنترل مالی را زیر سوال می برند. درآمد تجاری در پاری سن ژرمن ٦٥ درصد از کل درآمد است، در مقایسه با میانگین ٤٥ درصدی در سایر باشگاه های بزرگ اروپایی. دستمزد سالانه سال گذشته به ٥٤٠ میلیون پوند رسید. PSG در طول دوره کووید، دستمزد خود را به میزان باورنکردنی افزایش داد. واضح و مبرهن است، آنها قوانین مالی را رعایت نمی کنند. حق ماست، باید شکایت کنیم"
البته باید گفت دو باشگاه معروف اسپانیایی سابقه خوبی در رابطه با جریانات مالی ندارند.
پاری سن ژرمن از پخش بیانیه ای رسمی به اظهارات تباس خودداری کرد. اگرچه یکی از مدیران PSG گفت: "آخرین فردی که از او درس می گیریم خاویر تباس است."
وینسنت لابرون، رئیس لیگ 1 اخیراً به تباس یادآوری کرد که رئال مادرید و بارسلونا نیز از کمکهای دولتی غیرقانونی بهرهمند شدهاند و هر دو تیم در طول سالیان مبالغ هنگفتی را صرف هزینههای انتقالات و دستمزد کرده اند.
"در رابطه با ثبات مالی و پایداری، دو باشگاه شما، رئال مادرید و بارسلونا، در دهه های گذشته رکوردهای زیادی را شکستند. از نظر هزینه نقل و انتقالات، این دو باشگاه شش بار رکورد جهانی را شکستند. از نظر دستمزد بازیکنان، رئال مادرید در حال حاضر دو نفر از پردرآمدترین بازیکنان فوتبال جهان را روی نیمکت خود داشت و دارد؛ گرت بیل و ادن هازارد"
خوب است بدانید، سطح بدهی بارسلونا ١.٥ میلیارد یورو گزارش شده است و این در حالی است که دادگاه دادگستری اروپا دریافته است که رئال مادرید و بارسلونا از کمک های دولتی غیرقانونی بهره مند شده اند. در طول ١٠ سال گذشته، لالیگا ٣٢ درصد بیشتر از لیگ 1 برای بازیکنان هزینه کرده است، و به طور قابل توجهی بیشتر در مورد بازیکنان خارجی لیگ خود در مقایسه با لیگ 1.
تصور نمی کنم توضیح دیگری نیاز باشد، شاید از آغاز هم نبود.
بین سال های ١٩٧٤ تا ٢٠٠٢، بازی افتتاحیه جام جهانی با حضور مدافع عنوان قهرمانی انجام شد. در سال ٢٠٠٦، این موضوع تغییر کرد. تصمیم گرفته شد به فرمت و شکل قبلی بازگردد؛ در سال های ١٩٥٠، ١٩٥٨، ١٩٦٦و ١٩٧٠ میزبان بازی ها، دیدار افتتاحیه را برگزار می کرد.
میزبان در حال حاضر در هر یک از چهار دوره گذشته دیدار افتتاحیه را انجام داده است: آلمان - کاستاریکا، آفریقای جنوبی - مکزیک، برزیل - کرواسی و روسیه - عربستان سعودی. حتی اگر بازیها هیچکدام آش دهن سوزی نبود، اما پر انرژی و پر حرکت بود چون کشور میزبان درگیر آن بود.
و این باردیگر نشان می دهد جام جهانی ٢٠٢٢ چقدر به انواع و انحا مختلف خم و تا شده است. فیفا حتی ریسک دیدار افتتاحیه با حضور میزبان را کنار گذاشته است. اولین بازی این تورنمنت هلند و سنگال خواهد بود. چرا؟ احتمالا بخاطر اینکه این بازی ارزش دیدن را دارد (دیدار کم اهمیت قطر با اکوادور دیرتر سوت خواهد خورد.)
دیدگاه تان را بنویسید