یک پیشرفت خیرهکننده؛ ست به ست، بازی به بازی!
هر چه از مسابقات لیگ ملت ها گذشت تیم ملی والیبال ایران بهتر و بهتر شد.
به گزارش "ورزش سه"، تیم ملی والیبال مردان ایران با شایستگی راهی دور نهایی لیگ ملتهای ۲۰۲۲ شد. خبر را همه شنیدهایم اما باید یکبار دیگر هم تبریک گفت. به تیمی که حتی قبل از شروع تا همین چند روز پیش زیر بار انتقاد بود. تیمی که قدمهای متزلزل خود را ست به ست و بازی به بازی محکمتر کرد. تا جاییکه دوباره نشستیم و از تک تک امتیازات حظ بردیم. در این بین از کار مهم تیم نوجوانان دختر آسیا در رقابتهای قهرمانی نباید غافل شد. تلاششان ستودنیست!
اما تیم والیبال مردان و لیگ ملتها. عالی! دلچسب! مدتها بود انقدر به دلمان ننشسته بود. دیدار با لهستان، با آنهمه بازیکن آماده، در گدانسک جلوی ۱۰ هزار تماشاگر در مقابل فقط یکی دو جین تماشاگر ایرانی. ست پنجم آن دیدار تبدیل به خاطره شد. به لطف استعدادی ناب به نام امین اسماعیلنژاد.
اگر برگردیم به بازیهای هفته اول و روز به روز با بازیکنان قدم برداریم، میبینیم که عملکرد همهشان پیشرفت چشمگیری داشته است. حتی طی همین چند هفته توانستهاند خود را پیدا کنند. این نشان از انگیزه دارد. انگیزه برای اثبات تواناییهای فردی و تیمی. انگیزه برای اثبات اینکه «ببینید! ما هم میتوانیم!». فریاد، بعد از جایگزینی بازیکنان بزرگ.
جایگزینی بازیکنان پیشین با تردید و ترس همراه بود. اما ترس چاشنی هر تغییریست. از کوچکترین مسائل شخصی گرفته تا موضوعی مهم مثل تغییر یکبارهی ترکیب تیم ملی. چهرهی تیم ملی به شکلی رادیکال تغییر کرده. بعنوان مثال به لهستان نگاه کنید: چندین تغییر داشته اما مهرههای کلیدی مثل پشتخط زن تمام نشدنی بارتوش کورک، مدافعان میانی متئوش بینیک و کارول کلوس، لیبرو زاتورسکی و ... همچنان هستند. ایتالیا هم همینطور. چهارچوب تیم را نگه داشته اند و جوانترها را به تیم تزریق کرده اند. اما تیم ما زیر و رو شده و همه میدانیم.
قبل از هر عاملی، شناخت درست و عمیق بهروز عطایی از بازیکنان عامل این روند رو به رشد بود. این بچهها تحت هدایت همین مربی مسابقات ردههای پایینتر را گذراندهاند. جلوه، حضرتپور، توخته، اسفندیار، شریفی و ... قهرمانی زیر ۲۱ سال مردان جهان ۲۰۱۹ به همراه عطایی را دارند. شناخت از قبل کسب شد. حاضر و آماده. این امتیازی بود که آلکنو نداشت، مثل هر مربی غیرایرانی دیگر، نمیتوانست هم داشته باشد. زمان نیاز بود که آن هم کرونا آمد و نشد. شاید به دلیل همین عدم شناخت کامل از لیگ بود که آلکنو مجبور بود نسخهای ملاحظهکارانه از تغییر نسل بپیچد. مثل ایتالیا و لهستان این دوره. البته که هنوز هم، علیرغم گذشت این همه مدت، همچنان مربیان داخلی، گاهی با بیانصافی تمام، در غیابش به او میتازند. یادمان نرود که چه مربی بزرگی است.
در قدم بعد، مشکلی که همیشه گریبانگیر تیم ما بوده و اهمیتش در والیبال مدرن سالهاست اثبات شده، به تدریج کم و کمرنگتر میشود. سرویس. ما همیشه در زدن سرویسهای موثر مشکل داشتهایم. یا درصد خطا بالا بوده یا راحت دریافت میشد. اما اینبار، با این تیم، به وضوح میبینیم که سرویس نه تنها نقطه ضعف ما نیست که حتی تکیهگاه هم هست. نیازی نیست به دورههای قبل رجوع کنیم. حتی نسبت به هفتههای پیشین همین دوره لیگ ملتها هم پیشرفت چشمگیری داشتهایم. مقایسه کنید امتیازات آخر بازی با برزیل و سرویسهای محتاطانه بچهها (که ست اول را ۲۸-۳۰ واگذار کردیم) با امتیازات آخر ست اول بازی با صربستان (که ۳۵-۳۳ پیروز شدیم). تفاوت محسوس است. هرچقدر هم جلوتر رفتیم و اعتماد بازیکنان بیشتر شد، در امتیازهای آخر به مراتب بهتر بودیم. در بخش دریافت هم به همین نسبت پیشرفت داشتهایم. اسفندیار امسال با بازیکن یکی دو سال قبل فاصلهی زیادی دارد. عبادیپور مطمئنتر از هر دورهی دیگری ظاهر شده، اینبار با مسئولیت رهبری تیم.
اما سوال مهمی که میتواند به درستی طرح شود، وقتی این همه مهرهی خوب داریم، وقتی یک تیم کامل با این پتانسیل داریم، چرا افراد دیر به تیم ملی اضافه میشوند؟ هدف از طرح این سوال خدشهدار کردن اعتبار هیچ بازیکن یا مربی سابقی نیست. به هیچ وجه. اما به عنوان مثال بازیکنی مثل امین اسماعیلنژاد که تمام ویژگیهای یک پشتخط زن درجه ۱ را دارد، چرا در ۲۵ سالگی تازه به تیم معرفی شود؟ یادمان هست که تا همین چندی پیش یک بازیکن تا مرز مصدومیت، و گاهی حتی حین مصدومیت خفیف، به کار گرفته میشد. در حالیکه بازیکنی تمام عیار در لیگ حاضر و آماده است. این در واقع همان ایرادی بود که از ابتدا به عبارت «جوانگرایی» تیم ملی گرفته بودند. ناحق هم نبود. تیم ما «جدید» است، به آن معنا «جوان» نیست.
هنوز هم فرصت هست.
بازی دادن به مهرههای روی نیمکت و دست زدن به ترکیب برندهی این روزها میتواند به صلاحدید کادر فنی یکی از گزینهها باشد. یادمان نرود که این بچهها پر از انگیزه هستند و میدان برای اثبات میطلبند.
در آخر نباید فراموش کنیم که روسیه، تیم قدر و همیشه مدعی میادین والیبال، غایب بزرگ این دوره است. این غیبت معادلات را تغییر داده است. در اولین بازی دور حذفی هم، شک نکنید که لهستان ۴۱ خطایی که در بازی قبل داشت را تکرار نخواهد کرد. اینبار از یک امتیاز هم دریغ نمیکنند. اما ما میتوانیم مثل قبل، با انگیزه و جنگندگی بازی را به دست بگیریم. به امید یک بازی زیبا از بچهها!
دیدگاه تان را بنویسید