رفیعی احتمالاً تنها فوتبالیستی است که بعد از دو بار ترک پرسپولیس و حضور در تیم‌های رقیب یا رفتن برای پول اینقدر از سوی هواداران باشگاه تحویل گرفته می‌شود.

یادداشت؛ سروش رفیعی فوتبالیست سیاستمدار!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش ورزش سه، زمانی فوتبالیست‌های ایرانی ساده‌‌لوح و زودباور بودند. در دهه های پنجاه و شصت که خبری از پول در فوتبال نبود و فوتبالیست شدن شغل لوکسی مثل جراح و دندانپزشک سلام شدن به حساب نمی‌آمد، اولین پیشنهاد آخرینش می‌شد. بازیکن اهل نگه داشتن پیشنهادها در آب نمک نبود و ایجنتی دور و برش پرسه نمی‌زد که بگوید کجا برو و کجا نرو. اینستاگرام هم نبود که ببینند کی کجا رفته و چقدر فالوور پیدا کرده یا احتمالاً چقدر از هوادارانش ریزش پیدا کرده‌اند. آن روزها ارزش پیراهن حتی بالاتر از رقم دستمزد ناچیز بازیکنان ارزش مادی و معنوی پیدا می‌کرد و فوتبالیست به شوق پوشیدن آن لباس با شغل اصلی‌اش پول در‌می‌آورد که به عشقش برسد.

امروز اما فوتبالیست‌های‌مان متأثر از تغییرات نسل‌ها، فضای جامعه و شرایط اجتماعی کلاس متفاوتی پیدا کرده‌اند و حداقل از حیث درآمد و محیط زندگی یا مدل تفریح و زندگی روزمره‌شان سلبریتی به حساب می‌آیند.

بازیکنان امروز و آنهایی که در سطح اول فوتبال حضور دارند، همان قدر که طور دیگری زندگی می‌کنند، مدل دیگری فکر می‌کنند و حرف می‌زنند و رفتارشان هم به گونه دیگری است. بازیکن امروزی برای مصاحبه کردنش هزار نکته مختلف را می‌سنجد و حرف می‌زند و بیشتر از آن برای پست اینستاگرامی وقت می‌گذارد. بازیکن امروزی مواظب است تا وسط زمین در آن هیاهو و شور و حرارت کاری نکند که بعداً سوژه‌اش کنند. فوتبالیست‌ها در میکسدزون حواس جمع شده‌اند و با دقت حرف می‌زنند و البته وقتی برای تصمیمات بزرگی مثل انتخاب تیم خیز برمی‌دارند انگار که بعد از خروج از یک اتاق فکر بیست نفره و بعد از ساعت‌ها جلسه تصمیم نهایی را گرفته‌اند.

سروش رفیعی اما شاید سرآمد فوتبالیست‌های سیاستمدار امروزی باشد. بازیکنی که خوب بلد است حرف بزند و حتی اگر حرف خوب هم نزند، مراقب است تا کسی را از خودش ناراحت و دلخور نکند. رفیعی اهل شهرستان نورآباد ممسنی است اما بعد از سال‌ها بازی در تیم‌های بزرگ و حضور در تیم ملی آنقدر باتجربه شده که می‌داند برای برداشتن هر قدمش باید پایش را چطور بردارد و با چه شدتی کجا بگذارد.

او سنجیده و متین حرف می‌زند. در حرف‌هایش تپق ندارد و در عین حال آنقدر اتوکشیده و قلمبه سلمبه هم حرف نمی‌زند که بخواهد خودش را جدا کند. او در محیط تمرین همان شر و شور فوتبالی را دارد و در اردوی تیمش رفتارهای خوشمزه و شوخی‌های مابین بازیکنان را مثل هر فوتبالیست دیگری انجام می‌دهد اما انگار پیمانه همه اینها دستش است و می‌داند هر چیزی را کجا خرج کند.

سروش رفیعی احتمالاً تنها فوتبالیستی است که بعد از دو بار ترک پرسپولیس و حضور در تیم‌های رقیب یا رفتن برای پول اینقدر از سوی هواداران باشگاه تحویل گرفته می‌شود. رفیعی بار اول وقتی از پرسپولیس رفت برای بستن قرارداد دلاری راهی قطر شد اما آن روز هیچ کس به او نگفت خائن چون بلد بود چطور جدا شود. بار دوم هم کالدرون او را نخواست و از ترکیه برگشتش داد اما سروش حتی از آن مدل دیپورت شدن از اردو طوری استفاده کرد تا محبوبیتش را بین پرسپولیسی‌ها بیشتر کند و حتی سپاهانی شدنش هم هیچ پرسپولیسی‌ای را ناراحت نکرد .

سروش رفیعی طوری از سپاهان خداحافظی کرد که هواداران این تیم را دلزده نکند و همان زمان به گونه‌ای با هواداران پرسپولیس پیمان بست که خیلی زود دوباره قلب‌هایشان را تسخیر کند. سروش برای سومین بار به پرسپولیس آمده و عجیب اینکه این بار هم همه دوستش دارند و به او امیدوارند که این مهم بیشتر از دل بستن به ناز و کرشمه‌های او با توپ ریشه در رفتار و گفتار او دارد. رفیعی با کلام و کردارش در محیط فوتبال خودش را از بقیه متمایز کرده و می‌شود او را با یک کت و شلوار شیک سال‌ها بعد به‌عنوان نماینده مجلس یا دیپلمات تصور کرد.

رفیعی شــــمـــاره 7 پرسپولیس را به تن می‌کند. لباسی که سال‌ها بر تن علی پروین بوده اما همان قدر که پروین امروز باتجربه و سنجیده عمل می‌کند، سروش در سی سالگی به آن نقطه رسیده است.