طعنه صریح سرمربی ایران به ولاسکو و کولاکوویچ!
با بهروز عطایی در آنتن پیرامون عملکرد موفق تیم ملی در لیگ ملت ها تا وضعیت تیم برای رقابت های قهرمانی جهان و مسائل دیگر صحبت کردیم.
به گزارش "ورزش سه" تیم ملی والیبال ایران با هدایت بهروز عطایی شروع نسبتا دشواری را در لیگ ملتها تجربه کرد و بعد از شکست مقابل هلند و ژاپن سیلی از انتقادات نسبت به ملی پوشان و سرمربی تیم روانه شد. با این حال بهروز عطایی بدون توجه به انتقادات و بعضا حملات به کار خود ادامه داد و تیم ملی به شکل قابل توجهی در ادامه راه دچار تغییر و تحول شد تا جایی که هواداران والیبال ایران بعد از شکست در یک چهارم نهایی مقابل تیم اول رنکینگ جهانی لهستان بسیار ناراحت بودند.
چند روز بعد از پایان لیگ ملت ها از بهروز عطایی برای حضور در آنتن دعوت کردیم و گفت و گوی مفصلی را با سرمربی موفق تیم ملی ترتیب دادیم که در اینجا آن را میخوانید.
* صحبت را با این مسئله شروع کنیم که ما مدتی قبل از لیگ ملت ها، قهرمان آسیا شدیم اما با شروع لیگ ملت ها آن قضیه فراموش شده بود و با دو باخت برابر هلند و ژاپن جریانی از انتقادات نسبت به تیم ملی راه افتاد. به نظر شما اگر مربی خارجی بود هم این اتفاق رخ میداد؟
من از عقب تر و مسابقات آسیایی شروع میکنم؛ پیش از اینکه ما در مسابقات آسیایی شرکت کردیم، سه بازی برابر ژاپن را در المپیک، لیگ ملت ها و جام ملت های سال قبل واگذار کرده بودیم. در واقع با رقبایی بازی داشتیم که به راحتی تسلیم ما نمیشدند و در مسابقات آسیایی بچه های ما توانستند ژاپن را شکست بدهند و کیفیت خیلی خوبی به نمایش بگذارند. برای مسابقات لیگ ملت ها در هفته اول ما تعدادی از بازیکنان را نداشتیم. در واقع علیرغم تغییرات، سه بازیکن کلیدی را در اختیار نداشتیم و هیچ جا هم این مسئله را بیان نکردیم و به عنوان یک عدم توانمندی به آن توجه نکردیم و سعی کردیم با چیزی که در اختیار داریم کار را جلو ببریم. انتقاد شد و به گوش ما هم رسید؛ البته من در زمان برگزاری مسابقات خیلی خودم را درگیر موضوعات رسانه ای نکردم و حتی خودم را از فضای مجازی هم دور نگه داشتم و کادرم را هم متقاعد کردم که خودشان را از این فضا دور کنند اما بعد ها که بررسی کردیم دیدیم نقد ها و به نوعی تخریب هایی از ناحیه همکاران صورت گرفته که خیلی برای والیبال خوشایند نبود. اگر نتایج را بررسی کنیم میبینیم که در هفته اول اتفاق خاصی نیفتاد و پیشبینی ما این بود که از چهار بازی سه بازی را با موفقیت به پایان برسانیم که دو بازی شد. یک بازی نمیتوانست تا این حد سبب نقد شود. برزیل میزبان هم در همان تورنمنت دو بازی را واگذار کرد و دو بازی را برد و به چینی باخت که فاصله کیفی زیادی با برزیل دارد اما آنجا این اتفاقات رقم نخورد. فکر میکنم این موضوع شکل عادی نداشت؛ نمیدانم مربی خارجی بود چطور میشد اما ما سعی کردیم خودمان را از این فضا دور نگه داریم و روی کارمان متمرکز شویم تا به برنامه ها و تدابیر لازم فکر کنم.
* به نظر شما انتقادات به خاطر نحوه باخت به ژاپن نبود؟ ما با فاصله باختیم و شاید یکی از دلایل انتقادات همین بود.
ژاپن رشد چشمگیری داشت و روی همین نسل سرمایهگذاری کلانی کرد و از دو سال قبل کیفیت ژاپن تغییر کرد و به تیم متفاوت تری تبدیل شد. ما در مسابقه برابر ژاپن سه بازیکن از ترکیب هفت نفره داخل زمینمان، تجربه اولشان از لیگ ملت ها بود. دو سرعتی زن و دفاع وسط من ۲۱ ساله بودند و طبیعی بود که نتوانند فشار را تحمل کنند. منتقدین هیچوقت نگفتند که این تیم خیلی از مهره هایش را ندارد؛ گفتند تیم بد بازی میکند در صورتی که ما در قهرمانی آسیا وقتی ژاپن را بردیم از ۱۲ بازیکن المپیکی، ۷ تا را نبردیم و پنج بازیکن المپیکی رفتیم ولی تیم ژاپن یک بازیکن المپیکی اش را نداشت و شکست خورد. همه گفتند ژاپن نیشیدا را نداشت اما نگفتند که امیر غفور، سید موسوی، سعید معروف نبودند. در این بازی همین اتفاق افتاد و ما از تیم المپیکیمان یک بازیکن یعنی میلاد عبادیپور را در زمین داشتیم اما ژاپن همه بازیکنانش را داشت. به این بخش دقت نشد؛ وقتی شما نقد میکنید باید ابعاد همه جانبه را نگاه کنید نه بخشی که دلتان میخواهد. این موضوع سبب شد که منتقدین ما دو دسته شوند. یک عده نقد واقعی داشتند و به شیوه بازی نقد داشتند اما یک عده به همه چیز ما نقد داشتند؛ به نوع انتخاب، فلسفه تغییراتی که درتیم داده شد و ... . میتوانستند بگویند تیم بد بازی میکند و نباید برابر ژاپن انقدر سرویس خراب کند یا دریافتمان خیلی بد بود؛ این بخش فنی و قابل پذیرش است اما به چیدمان و نوع هدف گذاری ما نقد شد.
الان سوال من از آنها این است؛ چرا الان نمیتوانید آن نقد را کنید؟ چرا فرصت ندادید که این مسیر طی شود؟ اگر اشتباه بود الان هم باید اشتباه باشد؛ آیا اشتباه بود؟ ما مسیر درستی رفتیم و انتخاب ها و تحلیل درستی داشتیم اما کمی به زمان نیاز داشتیم. تجربه کمی داشتیم و زمانی که این تجربه بیشتر و بهتر شد، عملکرد کاملا تغییر کرد. فکر میکنم مسیری که تیم طی کرد، مسیر درستی بود و در نهایت منتج به چیزی شد که سبب خوشحالی مردم شود.
* به یک نکته هم اشاره کردید؛ فکر میکنم دیدی در والیبال کشور وجود دارد که مربی های داخلی خیلی دوست ندارند همکاران خودشان را در تیم ملی ببینند. در واقع سرمربیان محدودی در والیبال ایران هستند که ادعای سرمربیگری در تیم ملی را دارند و اینطور برداشت میشود که خیلی از موفقیت دیگری در قامت سرمربی تیم ملی خوشحال نمیشود.
ممکن است اینطور باشد. این حق طبیعی هر انسان است که تعریفش از خودش چیز دیگری باشد؛ به هر حال میتوانند این نگاه را داشته باشند. بحث این است که آیا قابلیت وجود دارد یا خیر. به هر حال وقتی شما به کشوری مثل روسیه، آمریکا، برزیل و ایتالیا رجوع میکنید نمیتوانید ده مربی در سطح مربیگری تیم روسیه معرفی کنید. وقتی آلکنو نیست، گزینه انتخاب مربی داخلی محدود میشود. در برزیل شاید به جز رزنده و دال زوتو خیلی آدم ها صلاحیت مربیگری برزیل را نداشته باشند. در آمریکا جان اسپرو را کنار بگذارید؛ چند مربی میتوانند مربی تیم ملی بشوند؟ اما در ایران همه برای خودشان این حق را قائل هستند که میتوانند مربی تیم ملی شوند و اشکال هم ندارد و شاید بشوند ولی من فکر میکنم اگر این چارچوب خوب تعریف شود داستان تغییر میکند. ما در سال های اخیر یکی از مشکلاتی که داشتیم این بود که تیم ملی خیلی راحت در دسترس قرار گرفت و آدم ها خیلی راحت به تیم ملی رسیدند و خیلی شروع مربیگریشان در تیم ملی بود؛ این فرآیند درستی نیست. همانطور که ما معتقدیم بازیکن تیم ملی باید بهترین بازیکن باشد تا به تیم ملی برسد، برای مربیگری هم همین است. این حق درستی نیست که مربی ای که تجربه کار در سطح ملی و باشگاهی ندارد، مستقیم برای آموزش به تیم ملی ملحق شود. این یک ایراد بزرگ است. شاید آن مسیر سبب شد که عده ای فکر کنند همه میتوانند مربی تیم ملی باشند. این فرآیند باید اتفاق بیفتد؛ من به شخصه تمام مسیر هایی را که یک مربی باید طی کند، بالاجبار طی کردم. من کمک مربی و مربی دسته یک بودم، سرمربی تیم دسته یک شدم، سرمربی لیگ برتر شدم و تیمم قهرمان، دوم، سوم و قهرمان و دوم آسیا و پنجم جهان شد. کمک مربی تیم ملی بزرگسالان شدم، سرمربی تیم ملی نوجوانان و جوانان شدم و سرمربی تیم ملی بزرگسالان شدم. چند نفر را در ایران داریم که این فرآیند را طی کرده باشند؟ این فرآیند باید اتفاق بیفتد که چنین ادعایی داشته باشیم. من فکر میکنم که میشود تلاش کرد و به هدف مدنظر رسید ولی باید مقداری دقت در این موضوع بیشتر شود.
* به سراغ لیگ ملت ها برویم که بد هم نبود اما انتقاداتی شد. ما از هفته دوم کاملا دگرگون شدیم و آمریکایی را بردیم که پیش از آن شکستی نداشت، کانادا را بردیم، مقابل برزیل طوری باختیم که مردم خیلی ناراحت نشدند و شاهکارمان هم هفته سوم بود که لهستان را مقابل ده هزار نفر بردیم و سپس هم اسلوونی و صربستان. چه شد که تیم ملی تا این حد متحول شد؟ آیا دلیل این است که بچه ها میگویند ما همیشه در تورنمنت ها بد شروع میکنیم یا اتفاق دیگری افتاد؟
ما بعد از هفته اول از لحاظ فنی نمیتوانستیم کارهای عجیب و غریبی انجام بدهیم؛ سعی کردیم روی بحث ذهن بچه ها و تمرینات کار کنیم. به بخشی رسیدیم که بچه ها به این خودباوری برسند که میتوانند کاری را که انجام میدهند، اجرا کنند. در هفته اول باور ما این بود که توانایی بچه های ما بیش از چیزی است که ارائه میدهند؛ آنها آرام آرام به این باور رسیدند و این برای من به عنوان مربی خوشایند است که بازی به بازی بهتر شدیم. ما مقابل برزیل با اینکه ۳-۱ باختیم اما کیفیت و مدلینگ بازی ما، از بازی برابر آمریکا بهتر بود. ما مقابل برزیل بهتر بازی کردیم اما باختیم. البته مقابل آمریکا هم خیلی خوب بودیم و آمریکا شکست خورد. در ادامه مقابل کانادا خیلی خوب و برابر لهستان فوقالعاده بودیم. برای من به عنوان مربی خوشایند بود که تیم روندی رو به رشد داشت و نمودار سینوسی نداشت. در آخر هم برابر تیمی بازی را واگذار کردیم که شاید در آن مقطع رنک اول جهان بود و نوع بازی ما سبب شد که برخی که هفته اول میگفتند این تیم شاید بیش از دو یا سه برد نیاورد، ناراحت این بودند که چرا این تیم به جمع چهار تیم برتر دنیا صعود نکرد. مفهوم این مسئله این است که عملکرد ما، عملکرد درستی بود.
* یک انتقاد عجیبی هم که میشد این بود که چرا وقتی ۲۲-۱۴ از لهستان جلو افتادیم، بازیکنانی مثل امین اسماعیلنژاد و میلاد عبادیپور را بیرون نکشید تا استراحت کنند. نظر شما چیست؟
این حرف های ساده انگارانه است و صحبت های هواداران و تماشاگران است نه صحبت های مربی و کارشناس. ما بعد از بازی با لهستان این قدرت را داشتیم که دو ست دیگر هم بازی کنیم. بحث تحلیل جسمانی وجود نداشت و این اتفاق برای تیم لهستان در ست دوم افتاد؛ زمانی که ما عقب بودیم برای اینکه فشار بازی از بازیکنانی که در زمین هستند و فاصله پوئن آنها خیلی بالاست و عقب تر هستیم، من هم ست سوم بازیکنان را درآوردم و ست بعدی را بردیم. مفهموم این نیست که کار عجیب و غریبی اتفاق افتاد. ما ست پنجم را به واسطه عملکرد نامطلوب خودمان واگذار کردیم. توپ اول را آنها خواباندند و توپ دو و سه پاسور من به موفق ترین مهاجم من پاس داد و هر دو هم دفاع شد. یعنی ما بد اسپک زدیم و بد عمل کردیم. من معتقدم بعضی صحبت ها، صحبت های هواداران است. نمیخواهم بگویم اشتباه است اما در بحث فنی نمیگنجد.
* یک ویژگی جذاب مربیگری شما این است که برخی بازیکنان را دوباره رو آوردید. مثلا امیرحسین اسفندیار بعد از ۲۰۱۹ که بهترین بازیکن جوانان جهان شد دچار افت فاحشی شد؛ شما در هراز آمل هم با هم کار کردید و اوج کارش هم در لیگ ملت ها بود. امین اسماعیلنژاد را شاید کسی پیش از این ندیده بود، میلاد عبادیپور بهترین فرم خودش را امسال نشان داد. راز این تحول بازیکنان چه بوده است؟
تلاش خودشان بود؛ به هر حال هم من به آنها باور داشتم و هم آنها به خودشان باور داشتند و این خیلی مهم بود. در گذشته به طرق مختلف بازیکنان ما خط میخوردند و دلایل متقنی برای منِ مربی برای خط خوردنشان وجود نداشت. مثلا در مورد امیرحسین اسفندیار میگفتند اضافه وزن دارد؛ وزن ۱۰۳ کیلویی اضافه وزن تلقی شد اما همین امسال که شما معتقدید خوب بازی کرد ۱۰۷ کیلو بود. برای خط زدن یا استفاده کردن باید بهانه های درست داشت. همین بازیکنی که در تصویر است [امین اسماعیلنژاد] ۲۶ ساله است؛ چرا در ۲۳ سالگی دیده نشد؟ به همین جهت است که معتقدم تیم ملی باید در مسابقات لیگ ملت ها تعداد بازیکن زیادی را در تست قرار بدهد و بازیکنان زیادی در مسابقاتی مثل لیگ ملت ها دیده بشوند تا ما بتوانیم تعداد بازیکنانمان را در این بخش بالا ببریم؛ یعنی بتوانیم در پایان ۳ یا ۴ سال، ۴۰، ۵۰ یا ۳۰ بازیکنی را که در سطح مسابقات لیگ جهانی شرکت داشتند، داشته باشیم و این سبب میشود تا هم دست ما برای کار باز شود، هم بازیکن رشد خودش را نشان بدهد. از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ در مجموع ۲۵ بازیکن لیگ ملت ها را لمس نکردند؛ این نشان میدهد که تیم ملی محدود به تعدادی بازیکن مشخص شده بود و این میتوانست جلوی رشد بازیکنی مثل امین اسماعیلنژاد، امیرحسین اسفندیار و ... را بگیرد. ما میتوانستیم در بازی های لیگ ملت ها مخصوصا در سال های اول، در خیلی از هفته ها به بازیکنان بزرگمان استراحت بدهیم؛ کاری که ما امسال کردیم و شاید سال بعد شیوه دیگری استفاده کنیم. ما در تمام مسابقات از همه استفاده کردیم و شاید این سبب شد چیزی که باید اتفاق میافتاد، نیفتد. در مجموع فکر میکنم دلیل اصلی چیزی که اتفاق افتاد خواستن بازیکنان بود و معتقد بودند که اگر درست عمل کنند من این فرصت را به آنها میدهم. برای من مهم نبود بازیکن از کجاست و چند ساله است و از کدام استان و شهرستان است و در کدام باشگاه بازی میکند. برای من مهم بود که بازیکن به درستی کیفیت خودش را به نمایش بگذارد؛ کمااینکه ترکیب ما در بازی اول و هفته اول میلاد عبادیپور، صابر کاظمی، مرتضی شریفی، توخته، جلوه و وادی بودند و از هفته دوم همین ترکیب دو یا سه تغییر داشت و منتج به نتیجه هم شد. مفهومش این است که ما از هر کسی که بتواند به تیم کمک کند کمک میگیریم.
* با توجه به عملکردی که در لیگ ملت ها داشتیم، انتظارات هم از تیم بالا رفته است. ما کمتر از یک ماه دیگر مسابقات قهرمانی جهان را در پیش داریم و نگاه هواداری وجود دارد که میگویند با توجه به تیمی که داریم میتوانیم به مقام هم فکر کنیم. چقدر این انتظارات از تیم ملی را به جا میدانید؟
تمام هدف گذاری و استراتژی ما برای مسابقات المپیک است؛ تمام برنامه های نهایی و غایی برای آنجا است. ما باید نگاهمان به تیم ملی به گونه ای باشد که نزدیک به اهدافمان باشیم و ظرفیت رسیدن به اهداف را داشته باشیم. ما تمام تلاشمان را برای اجرای بهترین کیفیت خواهیم کرد. تمام تلاش بر این خواهد بود که بهترین عملکردمان را در جریان مسابقات به نمایش بگذاریم؛ حالا ممکن است مقابل لهستان یا برزیل واقعا زورمان نرسد یا برسد ولی قطعا با تمام قدرت و کیفیت بازی خواهیم کرد و امیدوارم این منتج به نتیجه ای شود که مردم دوست دارند.
* آخرین وضعیت مصدوم هایمان چطور است؟ گفتید علی اصغر مجرد قطعا میرسد؛ در مورد جواد کریمی و میثم صالحی شرایط چطور است؟
منتظر طی شدن مسیر درمانیشان هستیم. اصغر قطعا مشکلی نخواهد داشت، جواد کریمی درد های موضعی دارد و هم تحت درمان است و هم تمرین میکند، میثم صالحی هم هنوز به شرایط ایدهآل نرسیده قرار است دو روز قبل از اعزام ما به ایتالیا برود تا پزشک و جراحش معاینه نهایی را انجام بدهند و از آنجا به ما ملحق شود. فکر میکنم جواد کریمی با آمادگی قابل قبولی به ما میرسد، میثم را هنوز قطعی نمیدانم و منتظر نتیجه جراحش هستم.
* یکی از نکات جالب لیست جدید تیم ملی برگشت سید محمد موسوی بود. برخی میگویند چون ما در لیگ ملت ها در دفاع خیلی خوب عمل نکردیم موسوی برگشته اما تا جایی که میدانیم شما از قبل با او صحبت کرده بودید و قرار بوده که برگردد. اول درباره برگشت موسوی صحبت کنید و اینکه آیا دلیل صحبت نشدن از برگشت امیر غفور این است که در آن پشت ۲-۳ بازیکن خوب داریم که نیازی احساس نمیشود؟
من در هیچ مصاحبه و صحبتی نگفتهام که چه کسی هست و چه کسی نیست. همیشه گفتم در مقاطع مختلف بر اساس شرایط مسابقات از بازیکنان مختلف استفاده خواهم کرد. معتقدم که محمد موسوی و بازیکنان این چنینی در مسابقات فرسایشی مثل لیگ ملت ها نباید دچار فرسودگی شوند. خوب است که موسوی از سه هفته لیگ ملت ها، هفته آخر و بخش نهایی را بازی کند. این اعتقاد من است و از گذشته هم همین اعتقاد را داشتم و همیشه هم نقدم به مربیان سابق تیم ملی این بود که باید این شیوه را به کار ببرند؛ مخصوصا در سال های ۲۰۱۷، ۲۰۱۸، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱. برای مسابقات جهانی هم با موسوی صحبت کرده بودم و میخواستم از او استفاده کنم و پایان مسابقات لیگ ملت ها سبب شد که با محمد صحبت کنیم و این بازیکن را به جمع دعوت شده های تیم ملی اضافه کنیم. من خیلی از عملکرد دفاع وسط های تیم آقای توخته و جلوه راضی هستم و فوقالعاده بودند؛ دو بازیکن ۲۱ ساله کیفیتی در سطح بزرگان دنیا ارائه دادند. اگر هم در بخش کار دفاعی خوب بودند ولی فوقالعاده نبودند به دلیل تجربه کمترشان بود که قطعا در پروسه زمانی بلندمدت تر به اهداف مدنظر خواهیم رسید.
* در بحث امیر غفور چطور؟
امیر غفور هم شرایطی مثل محمد موسوی دارد؛ زمانش باید مشخص شود و باید در شرایط مشخص این استفاده صورت بگیرد. ضمن اینکه ما واقعا در این پست بازیکنان خیلی خوبی داریم و کیفیت خیلی خوبی هم به نمایش میگذارند. قطعا در زمان مقرر از هر بازیکنی که بتواند به تیم ملی کمک کند استفاده خواهیم کرد.
* سوال بعدی من هم در همین مورد بود. ما در حال حاضر در پست پشت خط زن دو بازیکن در حد کلاس جهانی داریم؛ امین اسماعیلنژاد که خودش را به عنوان پدیده لیگ ملت ها نشان داد و ویتال هینن هم از او به عنوان بهترین بازیکن مسابقات نام برد و قبل تر هم که صابر کاظمی در بخش زیادی از قهرمانی ما در آسیا کمک کرد. رقابت بین این دو نفر را چطور میبینید؟ برخی میگویند شاید این رقابت به ضررشان باشد و برخی دیگر میگویند به سودشان است. چطور این مسئله را مدیریت میکنید؟
قطعا من استقبال میکنم از اینکه که تیمم ترافیکی از بازیکنان خوب داشته باشد چون همیشه دستم برای تغییرات تاکتیکی باز است. زمانی که شما در مسابقاتی با سطح کلاس جهانی شرکت میکنید با تیم هایی در آن سطح بازی میکنید و قطعا دچار چالش خواهید شد و نیاز به تغییرات خواهید داشت؛ مثل تیم لهستان که در هر بازی تغییرات خاص خودش را انجام میداد و میتوانست انجام بدهد. خیلی خوشحالم که دو بازیکن باکیفیت در این پست در تیم ملی بازی میکنند و قطعا یک رقابت خیلی تنگاتنگ خواهند داشت. قطعا هر کدام بهتر عمل کنند در جریان مسابقات استفاده بیشتری از آنها خواهد شد و از این خوشحال تر هستم که دو سبک متفاوت هستند. نوع بازی امین و صابر متفاوت است و در زمان تغییر قطعا تیم حریف را دچار دوگانگی تصمیم گیری میکند و از این بابت خیلی خوشحالم. امیدوارم در مسابقات قهرمانی جهان این دو بازیکن هم در بهترین وضعیتشان باشند و هم بتوانند به تیم کمک کنند.
* دو سه بازیکن خوب دیگر هم در این پست دارید؛ بردیا سعادت و پوریا یلی.
بله و خود آقای غفور هم هستند.
* در این یکی دو روز درباره بحث کاپیتانی با سید محمد موسوی صحبت کردید و به نتیجه ای رسیدید؟
نه هیچ صحبتی نشده است. اصلا در این بحث مشکلی نداریم؛ به هر حال محمد موسوی با سابقه ترین بازیکن در تیم ملی است و روی این موضوع تصمیم گرفته خواهد شد.
* در بحث آقای خوش خبر شایعاتی است که میگویند اختلاف شما، بیشتر از اختلاف سلیقه بوده که قطع همکاری شده است. واقعا همان بحث مدیریتی بوده؟ برخی میگویند بحث تصمیمگیری یا دخالت از سمت ایشان بوده است؛ این مسئله صحت دارد؟
نه؛ واقعا اینطور نبوده است. ما ۵۷ روز بیرون از ایران بودیم و دو ماه قبل از آن هم تمرین کردیم و جز احترام و حرمت چیزی بین ما نبود. خودم آقای خوش خبر را پیشنهاد دادم که به عنوان سرپرست تیم ملی منصوب بشوند و معتقد بودم که ایشان کارش را بلد است و یک سرپرست کاربلد است. بحثی که وجود دارد مدل مدیریت مجموعه است؛ مدل آقای خوش خبر با مدل من تفاوت داشت و هیچکدام هم غلط نیست ولی این تفاوت مدل سبب دوگانگی برای مجموعه میشود که باید کدام مدل را لحاظ کنند و این مقداری کار را سخت میکرد.
* مگر شرح وظایف به عنوان سرپرست و سرمربی جدا نیست؟
متفاوت است. ما در گذشته حداقل ده سال اخیر سرمربیان خارجی داشتیم که در برخی موضوعات ورود و دخالت نداشتند اما من که سرمربی ایرانی هستم و تمام زیر و بم کار خودم را میدانم معمولا کار خودم را تفویض به کسی نمیکنم؛ کار خودم متعلق به خودم است و خودم تصمیمش را میگیرم. این دوگانگی که ایجاد میشد سبک کار را دچار مشکل و چالش میکرد. خیلی راحت بعد از اینکه آمدیم با هم صحبت کردیم و با نهایت احترام تصمیم گرفتیم. واقعا هیچوقت جز احترام هیچ چیزی نسبت به هم نداشتیم و این تصور و برداشت اشتباهی است. در نهایت احترام صحبت کردیم و قطع همکاری شد.
* بحث دیگری هم که سر و صدا به پا کرد حقوق ۱۵۰ هزار تومانی شما بود.
حقوق نیست؛ در واقع حق ایاب و ذهاب است و به عنوان پول بنزین یا پول آژانس تلقی میشود وگرنه دستمزد یک مربی که نمیتواند این باشد. با توجه به اینکه سال های سال است مربیان ایرانی در سطح ملی فعالیت میکنند و بحث حقوقشان مطرح نیست، من هم هیچوقت این موضوع را مطرح نکردم و خواسته ای هم نسبت به این موضوع نداشتم. الان هم برای کشور خودم هیچ مشکلی ندارم و با تمام وجود کار میکنم چون اصلا به این موضوع توجهی ندارم و درآمد من از سمت مسیر باشگاهی ام انجام میشود.
* سقف آرزوهای بهروز عطایی چیست؟ ما میتوانیم به لژیونر شدن یک مربی در ایران فکر کنیم؟
امیدوارم این اتفاق برای مربیان کشورمان رخ بدهد. به هر حال من فکر میکنم حداقل تعدادی از مربیان ما این ویژگی را دارند که در شرایط خوب دیده شوند ولی واقعیت این است که مربیان ما سال های سال است در سطح بینالمللی به عنوان سرمربی دیده نمیشوند و همه به عنوان کمک و دستیار بودند که مورد توجه واقع نمیشود. امیدوارم این گروه سبب بشوند که مربیان ما در سطح بینالمللی دیده شوند. همه چیز والیبال ما امروز هم از صربستان بهتر است هم از آرژانتین ولی چطور میشود که تعداد زیادی از مربیان آرژانتینی یا صربستانی در سراسر دنیا منتشر هستند ولی مربیان ما نیستند؟ ما حداقل ده سال است در رده صربستان و آرژانتین بازی میکنیم و اگر بهتر نباشیم بدتر هم نیستیم و در یک لول هستیم ولی آنها دارند و ما نداریم. نمیشود که والیبال ما در این سطح باشد ولی مربی نداشته باشیم؛ امکان ندارد. مربیان ما میتوانند. امیدوارم این روند به سمتی برود که مربیان ما هم جذب شوند و این برای آینده والیبال ما خوب است. آرزوی اول من هم این است که مردم کشورم سلامت باشند اما در بحث ورزش این است که دلم میخواهد در المپیک عملکرد قابل قبولی داشته باشیم و تیم ملی کشورمان بهترین عملکرد در المپیک را داشته باشد که در واقع گرفتن مدال است.
* آقای کولاکوویچ هم تعریف ویژه ای از تیم شما کرده بودند.
معتقدم که تیم ما دیگران را وادار به احترام کرد و شما اگر مصاحبه آقای کولاکوویچ را در زمانی که ما در صربستان بودیم ببینید ایشان گفته بودند این تیم با نسل طلایی والیبال فاصله زیادی دارد ولی زمانی که به ما باختند گفتند من سورپرایز نشدم؛ در واقع دوگانگی رفتار بود. فکر میکنم عملکرد بچه های ما به گونه ای بود که دیگران وادار شدند به این تیم احترام بگذارند و خوشحالم که این کار را کردند.
* یک سوال هم درباره مقایسه فوتبال و والیبال دارم. در سال های اخیر اکثرا در فوتبال مربی خارجی داشتیم و شاید این قضیه روی والیبال هم تاثیر داشته که خیلی از هواداران یا مردم به خاطر بحثی که در فوتبال بود، ترجیح میدادند مربی خارجی در والیبال باشد. چقدر این مقایسه را درست میدانید و فکر میکنید این مسئله روی نگاه مردم به مریی ایرانی تاثیر داشته است؟
موافقم که تاثیر داشت و شاید حتی نقد اولیه هفته اول هم از این موضوع نشات میگرفت. به هر حال عامه مردم ما که متخصص این کار نبودند، این استنباط را داشتند که مربی خارجی میتواند کمک بیشتری کند چون تجربه ای از عملکرد مربی ایرانی نداشتند و هر چقدر زمان به جلوتر رفت شکل این نگرش تغییر پیدا کرد و همسو تر با کادر ایرانی شدند. شاید این استنباط حاصل شده باشد که مربی ایرانی هم میتواند این کار را انجام بدهد. در مجموع بله؛ این نگاه هست و تا زمانی هم که ما موفقیت خودمان را تثبیت نکنیم نگاه به مربی غیر ایرانی خواهد بود.
* در بحث کنترل ستاره ها چطور؟ در فوتبال یکی از دردسرهای هر مربی این است که ستاره ها را کنترل کند تا جو تیمش را کنترل کند؛ این قضیه چقدر در والیبال وجود دارد؟
در همه رشته ها وجود دارد. به هر حال بازیکنان بزرگ ویژگی هایی دارند که شاید اداره کردن آنها سخت تر باشد ولی من معتقدم ما نوع اداره را با بعضی از رفتار ها اشتباه میگیریم. برخی نوع اداره بازیکنان بزرگ را رفتار دیکتاتوری یا چکشی قلمداد میکنند. مربی باید پیدا کند که چطور ستاره ها را مدیریت کند. شما زمانی با مسئولیت بیشتر دادن به ستاره ها میتوانی از آنها کمک بگیری و زمانی با محدودتر کردن آنها. آدم ها متفاوت هستند؛ فکر میکنم اداره بازیکن باکیفیت سخت هست ولی شدنی است. من خودم تجربه حضور تمام ستاره های ایران در باشگاه خودم را داشتم و همه هم به بهترین شکل عمل کردند و هیچ اتفاقی نیفتاد. الان هم معتقدم اگر راهش را پیدا کنید حتما در هر رشته ای میشود بازیکنان بزرگ را مدیریت کرد و آنها هم بهترین عملکرد را برای گروه فنی به نمایش بگذارند. به هر حال کار پرتنش و پرفشاری داریم و جذابیت کار با بازیکن بزرگ در همین است.
* در تیم فعلی بازیکنی هست که مدیریت او سخت باشد؟
نه اصلا.
دیدگاه تان را بنویسید